پرش به محتوا

اسماعیل (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (ویرایش جزیی)
خط ۷۸: خط ۷۸:
حدیثی‌ مشهور از رسول‌ اكرم‌ (ص‌) است‌ كه‌ در آن‌، حضرت‌ خود را «ابن‌ الذبیحین‌» (اشاره‌ به‌ اسماعیل‌ و [[عبدالله بن عبدالمطلب]]) خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌ بابویه‌، ج۱، ص۵۶؛ نیز برای‌ اثری‌ با عنوان‌ مسئلةالذبیح‌ از مكی‌ بن‌ ابی‌طالب‌، نك: ابن‌خیر، ص۴۱</ref>
حدیثی‌ مشهور از رسول‌ اكرم‌ (ص‌) است‌ كه‌ در آن‌، حضرت‌ خود را «ابن‌ الذبیحین‌» (اشاره‌ به‌ اسماعیل‌ و [[عبدالله بن عبدالمطلب]]) خوانده‌اند.<ref>نك: ابن‌ بابویه‌، ج۱، ص۵۶؛ نیز برای‌ اثری‌ با عنوان‌ مسئلةالذبیح‌ از مكی‌ بن‌ ابی‌طالب‌، نك: ابن‌خیر، ص۴۱</ref>


در تفصیل‌ روایی‌ داستان‌ ذبح‌ چنین‌ می‌یابیم‌ كه‌ پس‌ از بنای‌ كعبه‌، ابراهیم‌ (ع‌) پس‌ از دریافت‌ فرمان‌ الهی‌ به‌ ذبح‌ در رؤیا، آن‌ را با فرزند مطرح‌ می‌سازد و او نیز به‌ امر الهی‌ گردن‌ می‌نهد.<ref>یعقوبی‌، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۷؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref> در پرداخت‌ داستان‌ در روایات‌ آمده‌ است‌ كه‌ [[ابلیس‌]] چون‌ آگاه‌ شد كه‌ ابراهیم‌، همراه‌ فرزند برای‌ انجام‌ دادن‌ فرمان‌ راه‌ كوه‌ ثبیر را در پیش‌ گرفته‌اند، سعی‌ در فریفتن‌ اسماعیل‌ كرد و چون‌ توفیقی‌ نیافت‌، نزد هاجر رفت‌ و تلاشی‌ زیادی كرد تا او را فریب‌ دهد ولی موفق نشد.
در تفصیل‌ روایی‌ داستان‌ ذبح‌ چنین‌ می‌یابیم‌ كه‌ پس‌ از بنای‌ كعبه‌، ابراهیم‌ (ع‌) پس‌ از دریافت‌ فرمان‌ الهی‌ به‌ ذبح‌ در رؤیا، آن‌ را با فرزند مطرح‌ می‌سازد و او نیز به‌ امر الهی‌ گردن‌ می‌نهد.<ref>یعقوبی‌، ج۱، ص۲۶۴-۲۶۷؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref> در پرداخت‌ داستان‌ در روایات‌ آمده‌ است‌ كه‌ [[ابلیس]] چون‌ آگاه‌ شد كه‌ ابراهیم‌، همراه‌ فرزند برای‌ انجام‌ دادن‌ فرمان‌ راه‌ كوه‌ ثبیر را در پیش‌ گرفته‌اند، سعی‌ در فریفتن‌ اسماعیل‌ كرد و چون‌ توفیقی‌ نیافت‌، نزد هاجر رفت‌ و تلاشی‌ زیادی كرد تا او را فریب‌ دهد ولی موفق نشد.


[[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم‌]] و اسماعیل‌ (ع‌) به بالای كوه‌ رسیدند و آنگاه‌ كه‌ اسماعیل‌ پدر را در آن‌ كار نگران‌ دید، نگرانی‌ را از دل‌ او برد و رضایت خود به‌ اطاعت‌ فرمان‌ الهی‌ را گوشزد كرد. پس‌ هنگامی‌ كه‌ ابراهیم‌ كارد را بر گلوی‌ اسماعیل‌ نهاد، آوای‌ غیبی‌ او را از ادامۀ كار بازداشت‌. فرمان‌ آمد كه‌ خداوند در مقابل‌ صبر و صدق‌ ایشان‌، گوسفندی‌ را فدیه‌ نهاده‌ است‌ و ابراهیم‌ را مأمور ساخت‌ تا گوسفند را به‌ جای‌ اسماعیل‌، قربانی‌ كند.<ref>طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref>
[[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم‌]] و اسماعیل‌ (ع‌) به بالای كوه‌ رسیدند و آنگاه‌ كه‌ اسماعیل‌ پدر را در آن‌ كار نگران‌ دید، نگرانی‌ را از دل‌ او برد و رضایت خود به‌ اطاعت‌ فرمان‌ الهی‌ را گوشزد كرد. پس‌ هنگامی‌ كه‌ ابراهیم‌ كارد را بر گلوی‌ اسماعیل‌ نهاد، آوای‌ غیبی‌ او را از ادامۀ كار بازداشت‌. فرمان‌ آمد كه‌ خداوند در مقابل‌ صبر و صدق‌ ایشان‌، گوسفندی‌ را فدیه‌ نهاده‌ است‌ و ابراهیم‌ را مأمور ساخت‌ تا گوسفند را به‌ جای‌ اسماعیل‌، قربانی‌ كند.<ref>طبری‌، تاریخ‌، ج۱، ص۲۷۴-۲۷۵؛ طبرسی‌، ج۸، ص۷۱۰-۷۱۱</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۶۵

ویرایش