پرش به محتوا

آیه اکمال: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۹ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۴ مهٔ ۲۰۲۲
جز
خط ۴۳: خط ۴۳:


==منظور از کامل‌شدن دین==
==منظور از کامل‌شدن دین==
کتاب‌های [[تفسیر|تفسیری]] درباره عبارت «أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ» (دینتان را برایتان کامل کردم)، مباحث بسیاری آمده است.{{یادداشت| تمام در جایی گفته می‌شود که؛ یک ساخته‌ای ناقص است  یعنی بعضی از اجزائش هنوز ناتمام است. مانند ساختمان قبل از آنکه همه کارهایش تمام بشود که بتوان از آن استفاده کرد به آن «ناتمام» می‌گویند. اما  اکمال زمانی  است که چیزی ممکن است پیکره‌اش درست و تمام باشد اما از باب اینکه روح ندارد و آن  آثاری که انتظار است بر آن مترتب نمی‌شود می‌گویند کامل نیست. مثل این که گفته شده کمال علم به عمل است معنایش این نیست که تا عمل نیامده است علم یک جزئش ناقص است، زیرا علم فقط با علم تمام می‌شود ولی علم با عمل کامل می‌شود. در آیه الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی. این دستور [یعنی نصب علی علیه السلام به امامت‏] به اعتبار اینکه یک جزء از اجزاء دین و یک دستور از دستورهای دین است پس نعمت ناتمام بود، تمام شد. باز همین دستور به اعتبار اینکه اگر نبود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها به این است زیرا روح دین ولایت و امامت است. اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا می‌کند.مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج‏۲۵، ص }}<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۲تا۲۴۸؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref>  
در کتاب‌های [[تفسیر|تفسیری]] درباره عبارت «أَکمَلْتُ لَکمْ دینَکمْ» (دینتان را برایتان کامل کردم)، مباحث بسیاری آمده است.{{یادداشت| تمام در جایی گفته می‌شود که؛ یک ساخته‌ای ناقص است  یعنی بعضی از اجزائش هنوز ناتمام است. مانند ساختمان قبل از آنکه همه کارهایش تمام بشود که بتوان از آن استفاده کرد به آن «ناتمام» می‌گویند. اما  اکمال زمانی  است که چیزی ممکن است پیکره‌اش درست و تمام باشد اما از باب اینکه روح ندارد و آن  آثاری که انتظار است بر آن مترتب نمی‌شود می‌گویند کامل نیست. مثل این که گفته شده کمال علم به عمل است معنایش این نیست که تا عمل نیامده است علم یک جزئش ناقص است، زیرا علم فقط با علم تمام می‌شود ولی علم با عمل کامل می‌شود. در آیه الْیَوْمَ اکْمَلْتُ لَکُمْ دینَکُمْ وَ اتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتی. این دستور [یعنی نصب علی علیه السلام به امامت‏] به اعتبار اینکه یک جزء از اجزاء دین و یک دستور از دستورهای دین است پس نعمت ناتمام بود، تمام شد. باز همین دستور به اعتبار اینکه اگر نبود همه دستورهای دیگر ناکامل بود، کمال همه آنها به این است زیرا روح دین ولایت و امامت است. اگر انسان ولایت و امامت نداشته باشد اعمالش حکم یک پیکر بدون روح را پیدا می‌کند.مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج‏۲۵، ص }}<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۲تا۲۴۸؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref>  


مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] در این زمینه دیدگاه‌های متفاوتی دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۵و۲۴۶؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref> مفسران اهل سنت به این دلیل که در آغاز و پایان [[آیه]]، [[احکام شرعی]] بیان شده است، می‌گویند مراد از کامل‌شدن دین، کامل شدن همه احکام شرعی اسلام با نزول این آیه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۳و۲۶۴.</ref><br>
مفسران [[شیعه]] و [[سنی]] در این زمینه دیدگاه‌های متفاوتی دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۵و۲۴۶؛ آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴.</ref> مفسران اهل سنت به این دلیل که در آغاز و پایان [[آیه]]، [[احکام شرعی]] بیان شده است، می‌گویند مراد از کامل‌شدن دین، کامل شدن همه احکام شرعی اسلام با نزول این آیه است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۳۳و۲۳۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۳و۲۶۴.</ref><br>
شیعیان باتوجه به آنکه در آیه، از مأیوس‌شدن [[کافر|کافران]] از اسلام سخن آمده است، این دیدگاه را نمی‌پذیرند؛ زیرا معتقدند احکام شرعی به تنهایی نمی‌تواند موجب حفظ دین و مأیوس‌شدن کافران از آن شود زیرا ناامیدی کامل کافران از زوال و نابودی دین اسلام  زمانی تحقق می‌یابد که خداوند برای سرپرستی و نگهبانی و تدبیر امور دین و ارشاد امت کسی را نصب کند که بتواند قائم مقام پیامبر باشد و بتواند دین را تداوم و بقا ببخشد و این گونه است که کافران از نابودی دین ناامید می گردند. در نتیجه آیه اکمال دین مرتبط به غدیرخم (۱۸ ذی حجه سال ۱۱ق) و اعلام ولایت امام علی(ع) است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۶.</ref> همچنین با اعلام این احکام شرعی، احکام اسلام کامل نشد؛ چراکه پس از آنها آیات دیگری از همین [[سوره]] و دیگر سوره‌های [[قرآن]] نازل شد و در آنها احکام دیگری بیان شد.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۴.</ref> شیعیان با استناد به روایات [[اهل بیت]]، منظور از کامل‌شدن دین و نعمت را اعلام ولایت و جانشینی [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] پس از [[پیامبر(ص)]] می‌دانند.<ref>نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.</ref>
شیعیان باتوجه به آنکه در آیه، از ناامیدی [[کافر|کافران]] از اسلام سخن آمده است، این دیدگاه را نپذیرفته و معتقدند احکام شرعی به تنهایی نمی‌تواند موجب حفظ دین و مأیوس‌شدن کافران از آن شود؛ زیرا ناامیدی کامل کافران از نابودی اسلام  زمانی تحقق می‌یابد که خداوند برای سرپرستی و نگهبانی و تدبیر امور دین و ارشاد امت کسی را نصب کند که بتواند قائم مقام پیامبر باشد و بتواند دین را تداوم و بقا بخشد. در نتیجه آیه اکمال دین مرتبط به غدیرخم (۱۸ ذی‌حجه سال ۱۱ق) و اعلام ولایت امام علی(ع) است.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۶.</ref> همچنین با اعلام این احکام شرعی، احکام اسلام کامل نشد؛ چراکه پس از آنها آیات دیگری از همین [[سوره]] و دیگر سوره‌های [[قرآن]] نازل شد و در آنها احکام دیگری بیان شد.<ref>نگاه کنید به طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۸ق، ج۵، ص۱۷۴.</ref> شیعیان با استناد به روایات [[اهل بیت]]، منظور از کامل‌شدن دین و نعمت را اعلام ولایت و جانشینی [[امام علی علیه‌السلام|حضرت علی(ع)]] پس از [[پیامبر(ص)]] می‌دانند.<ref>نگاه کنید به طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۳، ص۲۴۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۲۶۴و۲۶۵.</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
confirmed، protected، templateeditor
۴٬۰۵۸

ویرایش