Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۰۷۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (− رده:اعتقادات اسلامی (هاتکت)) |
جز (←پیشینه) |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== پیشینه== | == پیشینه== | ||
واژه «اصول دین» در [[قرآن]] و [[روایات]] بهکار نرفته است و وضع آن را باید به علماء مسلمان نسبت داد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۹۶؛ گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۲.</ref> احتمال دادهاند که کاربرد واژه «اصول خمسه» توسط ابوالهُذَیل علّاف، متکلم [[معتزله|معتزلی]]، زمینه استعمال واژه اصول دین را فراهم آورده باشد.<ref>گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۳.</ref> از آنجا که [[ابن ندیم]] کتابی به نام اصول الدین را به ابوموسی مردار نسبت داده است، گفتهاند که این واژه در اوایل [[قرن سوم قمری]] تعبیری رایج بوده است.<ref> نگاه کنید به گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۳.</ref><br /> البته در روایاتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[ائمه(ع)]]، برخی عناصر دینی، ارکان دین معرفی شدهاند. برای مثال [[اهل سنت]] از پیامبر نقل کردهاند که [[اسلام]] بر پنج چیز بنا شده است: [[توحید]]، [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص)، اقامه [[نماز]]، پرداخت [[زکات]]، [[حج]] و [[روزه]] ماه [[رمضان]].<ref>بخاری، صحیح بخاری، المکتبة الاسلامیه، ج۱، ص۸.</ref> [[کلینی]] در [[کافی]] از [[امام باقر(ع)]] نقل کرده است که اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و [[ولایت]] و فضیلت ولایت از همه بیشتر است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸.</ref> همچنین [[امام صادق]](ع) در پاسخ به پرسشی درباره چیزهایی که بدون آنها دین پذیرفته نیست، از شهادت به توحید، ایمان به نبوت پیامبر(ص)، اقرار به آنچه از جانب خدا آورده است، پذیرش زکات، و پذیرفتن ولایت [[آل محمد]](ص) نام برده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹، ۲۰.</ref> در این روایت راوی از این موارد با تعبیر دعائم (ستونهای) اسلام یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹.</ref> | واژه «اصول دین» در [[قرآن]] و [[روایات]] بهکار نرفته است و وضع آن را باید به علماء مسلمان نسبت داد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۹۶؛ گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۲.</ref> احتمال دادهاند که کاربرد واژه «اصول خمسه» توسط ابوالهُذَیل علّاف، متکلم [[معتزله|معتزلی]]، زمینه استعمال واژه اصول دین را فراهم آورده باشد.<ref>گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۳.</ref> از آنجا که [[ابن ندیم]] کتابی به نام اصول الدین را به ابوموسی مردار نسبت داده است، گفتهاند که این واژه در اوایل [[قرن سوم قمری]] تعبیری رایج بوده است.<ref> نگاه کنید به گذشته، «اصول دین»، ص۲۸۳.</ref><br /> البته در روایاتی از [[پیامبر اسلام(ص)]] و [[ائمه(ع)]]، برخی عناصر دینی، ارکان دین معرفی شدهاند. برای مثال [[اهل سنت]] از پیامبر نقل کردهاند که [[اسلام]] بر پنج چیز بنا شده است: [[توحید]]، [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص)، اقامه [[نماز]]، پرداخت [[زکات]]، [[حج]] و [[روزه]] ماه [[رمضان]].<ref>بخاری، صحیح بخاری، المکتبة الاسلامیه، ج۱، ص۸.</ref> [[کلینی]] در [[کافی]] از [[امام باقر(ع)]] نقل کرده است که اسلام بر پنج چیز بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و [[ولایت]] و فضیلت ولایت از همه بیشتر است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۸.</ref> همچنین [[امام صادق]](ع) در پاسخ به پرسشی درباره چیزهایی که بدون آنها دین پذیرفته نیست، از شهادت به توحید، ایمان به نبوت پیامبر(ص)، اقرار به آنچه از جانب خدا آورده است، پذیرش زکات، و پذیرفتن ولایت [[آل محمد]](ص) نام برده است.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹، ۲۰.</ref> در این روایت راوی از این موارد با تعبیر دعائم (ستونهای) اسلام یاد کرده است.<ref>نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۱۹.</ref> | ||
به نظر برخی محققان، پنج اصل بودن اصول دین نخستین بار توسط [[سید مرتضی]]([[سال ۳۵۵ هجری قمری|۳۵۵]]-[[سال ۴۳۶ هجری قمری|۴۳۶ق]]) مطرح شد. وی بر همین اساس، کتاب [[جمل العلم و العمل (کتاب)|جمل العلم و العمل]] را تقسیمبندی کرد و با شرح [[شیخ طوسی]](۳۸۵-۴۶۰ق) این مسئله در تفکر [[امامیه]] پذیرفته شد.<ref>فرمانیان و صادقی کاشانی، نگاهی به تاریخ تفکر امامیه، ۱۳۹۴ش، ص۱۰۷ و ۱۰۸.</ref> | |||
==وجوب معرفت به اصول دین== | ==وجوب معرفت به اصول دین== |