Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۱۵۴
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) (بازنویسی شناسه و برداشتن الگوی ویرایش پس از اتمام بازنویسی همه مدخل) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{اسلام-عمودی}} | {{اسلام-عمودی}} | ||
'''اُصولِ دین''' | '''اُصولِ دین''' باورهای پایه دین اسلام که باور به آنها شرط [[مسلمان]] بودن است. اصول دین [[اسلام]] از سه اصل تشکیل میشود: [[توحید]]، [[نبوت]] پیامبر اسلام(ص) و [[معاد]]. اصول دین در مقابل [[فروع دین]] است که [[احکام]] عملی را شامل میشود. همه مذاهب اسلامی این سه اصل را قبول دارند؛ اما بهجز آنها اصول دیگری هم دارند که آنها را از دیگر مذاهب جدا میکند. [[اصول مذهب شیعه]] علاوه بر اصول سهگانه فوق، [[امامت]] و [[معاد]] را نیز شامل میشود. معرفت به اصول دین از دیدگاه مسلمانان [[واجب]] است؛ اما علماء مسلمان درخصوص اینکه در اصول دین معرفت یقینی لازم است یا ظن هم کفایت میکند و همچنین در زمینه جایزبودن [[تقلید]] در اصول دین اختلافنظر دارند. بیشتر آنها معتقدند که [[ایمان]] به اصول دین باید از روی یقین باشد. همچنین تقلید در اصول دین را جایز نمیدانند. | ||
== معنای اصول دین == | == معنای اصول دین == | ||
خط ۱۸: | خط ۱۷: | ||
==وجوب معرفت به اصول دین== | ==وجوب معرفت به اصول دین== | ||
علماء [[مسلمان]] همه معرفت به اصول دین را [[واجب]] میدانند؛ در اینکه این وجوب عقلی است یا نقلی، اختلافنظر دارند. [[شیعیان]] و [[معتزله]]، بر این باورند که معرفت به اصول دین، واجب عقلی است و اشاعره به وجوب نقلی آن باور دارند.<ref>میرزای قمی، قوانین الاصول، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۳۶۸، ۳۶۹؛ شهید ثانی، حقائق | علماء [[مسلمان]] همه معرفت به اصول دین را [[واجب]] میدانند؛ در اینکه این وجوب عقلی است یا نقلی، اختلافنظر دارند. [[شیعیان]] و [[معتزله]]، بر این باورند که معرفت به اصول دین، واجب عقلی است و اشاعره به وجوب نقلی آن باور دارند.<ref>میرزای قمی، قوانین الاصول، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۳۶۸، ۳۶۹؛ شهید ثانی، حقائق الإیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.</ref> | ||
== لزوم یقین در اصول دین== | == لزوم یقین در اصول دین== | ||
بیشتر | بیشتر علماء یقین را در اصول دین لازم میدانند.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳.</ref> [[علامه حلی]] در [[باب حادی عشر]]، مدعی اجماع در این زمینه شده است؛<ref>علامه حلی، باب حادی عشر، ۱۳۶۵ش، ص۱.</ref> اما [[شیخ انصاری]] دیدگاههای دیگری نیز در این زمینه نقل کرده است؛<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳، ۵۵۴.</ref> از جمله دیدگاهی که وجود ظن را هم در اصول دین کافی میداند. به گفته او از کسانی چون [[محقق اردبیلی]] و شاگردش [[صاحب مدارک]] نقل شده است و همچنین از نوشتههای [[شیخ بهایی]]، [[علامه مجلسی]] و [[فیض کاشانی]] چنین برداشت میشود که اگر کسی به صدق اصول دین گمان هم داشته باشد، مسلمان است.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۵۳، ۵۵۴.</ref><br /> دیدگاه خود شیخ انصاری در کتاب [[رسائل شیخ انصاری|رسائل]] این است که ظن در اصول دین کافی نیست<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹.</ref> و به جهت وجود [[روایات]] فراوانی که بر وجوب [[ایمان]] و معرفت و اقرار دلالت میکنند، بر کسی که میتواند، [[واجب]] است که تحقیق کند تا به یقین برسد.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۶۹، ۵۷۰.</ref> به باور شیخ انصاری کسی که به یقین نرسیده است، [[مؤمن]] نیست؛ زیرا روایات معرفت را در ایمان شرط دانسته اند؛<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۶۹.</ref> اما چنین شخصی، [[کافر]] هم به شمار نمیآید؛ چراکه روایات بسیاری بر این دلالت میکنند که برخی از مسلمانان نه مؤمناند و نه کافر.<ref>شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ص۵۷۱.</ref> | ||
== تقلید در اصول دین == | == تقلید در اصول دین == |