پرش به محتوا

اعجاز قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۲۸۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ نوامبر ۲۰۱۷
اصلاح پانویس‌ها و منابع، اصلاح شیوه‌نامه منبع‌دهی
بدون خلاصۀ ویرایش
(اصلاح پانویس‌ها و منابع، اصلاح شیوه‌نامه منبع‌دهی)
خط ۷: خط ۷:


== معنای اعجاز ==
== معنای اعجاز ==
اعجاز در لغت از ماده عجز و به معنای «عاجز ساختن یا عاجز یافتن‌» آمده است. منشأ شکل گیری مبحث اعجاز قرآن از آنجاست که در فرهنگ اسلامی، [[قرآن کریم]] به عنوان مهم‌ترین معجزه رسول اکرم (ص ) شناخته شده است ؛ اما از امتیازات قرآن کریم آن است که در کنار جنبه اعجاز، کتاب [[شریعت]] نیز هست و در واقع دعوتی است که خود بر صدق خود دلالت دارد.
اعجاز در لغت از ماده عجز و به معنای «عاجز ساختن یا عاجز یافتن‌» آمده است. منشأ شکل گیری مبحث اعجاز قرآن از آنجاست که در فرهنگ اسلامی، [[قرآن کریم]] به عنوان مهم‌ترین معجزه رسول اکرم (ص ) شناخته شده است؛ اما از امتیازات قرآن کریم آن است که در کنار جنبه اعجاز، کتاب [[شریعت]] نیز هست و در واقع دعوتی است که خود بر صدق خود دلالت دارد.


== اعجاز در قرآن ==
== اعجاز در قرآن ==
اگرچه اعجاز تعبیری قرآنی نیست، اما در قرآن کریم بر معجزه بودن آن اشاراتی رفته است. برخی از معاندان رسول اکرم (ص )، آیات نازله قرآن کریم را سخنی بشری می‌دانستند<ref>مدثر/ ۷۴/۲۵</ref> و مدعی بودند که اگر بخواهند، خود نیز می‌توانند سخنانی از همان سنخ بر زبان رانند؛<ref>انفال /۸/۳۱</ref> اما در قرآن کریم، با تکیه بر الهی بودن این سخنان، آوردن مانند آنها ناممکن شمرده شده است.<ref>طور/۵۲/۳۳-۳۴.</ref> در قرآن کریم از معاندان دعوت شده که برای اثبات مدعای خود، ۱۰ سوره، یا حتی یک سوره همچون سوره‌های قرآن بیاورند<ref>یونس /۱۰/۳۸؛ هود/۱۱/۱۳</ref> و نیز آمده است که البته هرگز بر چنین امری توفیق نخواهند یافت.<ref>بقره /۲/۲۴.</ref> این دعوت به ناممکن که در فرهنگ اسلامی با اصطلاح [[تحدّی]] و معارضه طلبی شناخته شده است، در واقع به اثبات رساندن عجز کفار از چنین امری، یا به تعبیری دیگر «اعجاز» است.
اگرچه اعجاز تعبیری قرآنی نیست، اما در قرآن کریم بر معجزه بودن آن اشاراتی رفته است. برخی از معاندان رسول اکرم (ص )، آیات نازله قرآن کریم را سخنی بشری می‌دانستند<ref>سوره مدثر، آیه ۷۴و۲۵.</ref> و مدعی بودند که اگر بخواهند، خود نیز می‌توانند سخنانی از همان سنخ بر زبان رانند؛<ref>سوره انفال، آیه ۸و۳۱.</ref> اما در قرآن کریم، با تکیه بر الهی بودن این سخنان، آوردن مانند آنها ناممکن شمرده شده است.<ref>سوره طور، آیه ۵۲و۳۳-۳۴.</ref> در قرآن کریم از معاندان دعوت شده که برای اثبات مدعای خود، ۱۰ سوره، یا حتی یک سوره همچون سوره‌های قرآن بیاورند<ref>سوره یونس، آیه ۱۰و۳۸؛ سوره هود، آیه ۱۱و۱۳.</ref> و نیز آمده است که البته هرگز بر چنین امری توفیق نخواهند یافت.<ref>سوره بقره، آیه ۲و۲۴.</ref> این دعوت به ناممکن که در فرهنگ اسلامی با اصطلاح [[تحدّی]] و معارضه طلبی شناخته شده است، در واقع به اثبات رساندن عجز کفار از چنین امری، یا به تعبیری دیگر «اعجاز» است.


=== تحدّی ===
=== تحدّی ===
خط ۱۷: خط ۱۷:
== وجوه اعجاز ==
== وجوه اعجاز ==
=== نظریه صرفه ===
=== نظریه صرفه ===
از نخستین متکلمان که به بحث درباره وجه اعجاز قرآن پرداخته‌اند، [[ابراهیم نظام]] است که معتقد بود وجه این اعجاز در بلاغت و نظم خاصی نیست، بلکه معجزه در آنجاست که هرگاه فردی از معاندان برآن شود تا به ساختن سخنانی همانند قرآن بپردازد، با اراده الهی، «انگیزه‌» از آن فرد برگردانده شده (صَرف )، شخص قهراً از اهتمام به آن عمل ممنوع می‌گردد.<ref>نک: شهرستانی، ۱/ ۵۸؛ سیوطی، الاتقان، ۴/ ۷.</ref> این نظر با اشاره به تعبیر «صرف الدواعی عن المعارضه »، به نظریۀ «صَرفه‌» شهرت یافته است. بر مبنای این نظریه، در واقع وجه اعجاز قرآن، امری خارج از قرآن بوده است.
از نخستین متکلمان که به بحث درباره وجه اعجاز قرآن پرداخته‌اند، [[ابراهیم نظام]] است که معتقد بود وجه این اعجاز در بلاغت و نظم خاصی نیست، بلکه معجزه در آنجاست که هرگاه فردی از معاندان برآن شود تا به ساختن سخنانی همانند قرآن بپردازد، با اراده الهی، «انگیزه‌» از آن فرد برگردانده شده (صَرف )، شخص قهراً از اهتمام به آن عمل ممنوع می‌گردد.<ref>نک: شهرستانی، الملل والنحل، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۵۸؛ سیوطی، الإتقان، ۱۳۸۷ق، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۷.</ref> این نظر با اشاره به تعبیر «صرف الدواعی عن المعارضه »، به نظریۀ «صَرفه‌» شهرت یافته است. بر مبنای این نظریه، در واقع وجه اعجاز قرآن، امری خارج از قرآن بوده است.


نظریه صرفه حتی در میان [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] با استقبال گسترده‌ای روبه رو نشد، اما همواره هواداران محدودی داشت و در این میان شایان ذکر است که برخی از عالمان [[امامیه]]، همچون [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] با تفسیر خاص خود، از این نظریه دفاع می‌کرده‌اند.<ref>نک: مفید، ۱۸؛ سید مرتضی، «جوابات...»، ۳۲۳-۳۲۷؛ قس : راوندی، ۳/۹۸۱.</ref> البته باید توجه داشت که بر مبنای نظریه صرفه، با تفسیرهای متفاوتی درباره چگونگی این «صرف»، آراء گوناگونی از سوی عالمان مسلمان به میان آمده است.<ref>مثلاً نک: ابن عطیه، ۱/ ۷۱-۷۲؛ فخرالدین، ۲/ ۱۱۵-۱۱۶؛ برای نقد و بررسی اقوال در بارة صرفه، نک: معرفت، ۴/۱۳۷-۱۹۰.</ref>
نظریه صرفه حتی در میان [[معتزله (اصول مذهب)|معتزله]] با استقبال گسترده‌ای روبه رو نشد، اما همواره هواداران محدودی داشت و در این میان شایان ذکر است که برخی از عالمان [[امامیه]]، همچون [[شیخ مفید]] و [[سید مرتضی]] با تفسیر خاص خود، از این نظریه دفاع می‌کرده‌اند.<ref>نک: شیخ مفید، أوائل المقالات، ۱۳۷۲ش، ص۱۸؛ سید مرتضی، «جوابات...»، ۱۴۰۵ق، ص۳۲۳-۳۲۷.</ref> البته باید توجه داشت که بر مبنای نظریه صرفه، با تفسیرهای متفاوتی درباره چگونگی این «صرف»، آراء گوناگونی از سوی عالمان مسلمان به میان آمده است.<ref>مثلاً نک: ابن عطیه، المحرر الوجیز، ۱۳۹۴ق، ج۱، ص۷۱-۷۲؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، المطبعة البهية، ج۲، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref>


=== نظریه اخبار از غیب ===
=== نظریه اخبار از غیب ===
نظریه اِخبار از [[علم غیب|غیب]]، یا به تعبیر دیگر خبر دادن از وقایعی در آینده و حتی در گذشته که صدق گفتار آن به اثبات رسیده، نظریه دیگری است که طی قرون متمادی در کنار دیگر نظریه‌ها وجود داشته است؛ در واقع در برخورد با این نظریه، نمی‌توان از عالمان اسلامی مخالفانی را برای آن برشمرد، اما میزان تأکید صاحب نظران بر این نکته به عنوان وجه اعجاز قرآن متفاوت بوده است؛ اگر در میان عالمان متقدم کسانی بوده باشند که اخبار از غیب را به عنوان وجه اصلی اعجاز مطرح کرده باشند.<ref>خطابی، ۲۳-۲۴؛ باقلانی، ۴۸-۵۱.</ref> اما از ابراهیم نظام گرفته تا عالمان معاصر، همواره این وجه به عنوان یکی از وجوه اعجاز قرآن در کنار وجه اصلی مختار مطرح بوده است.<ref>برای ابراهیم نظام، نک: شهرستانی، همانجا؛ برای بحثی در بارة پیشینة اعجاز علمی قرآن، نک: حمصی، ۸۸ -۹۳.</ref>
نظریه اِخبار از [[علم غیب|غیب]]، یا به تعبیر دیگر خبر دادن از وقایعی در آینده و حتی در گذشته که صدق گفتار آن به اثبات رسیده، نظریه دیگری است که طی قرون متمادی در کنار دیگر نظریه‌ها وجود داشته است؛ در واقع در برخورد با این نظریه، نمی‌توان از عالمان اسلامی مخالفانی را برای آن برشمرد، اما میزان تأکید صاحب نظران بر این نکته به عنوان وجه اعجاز قرآن متفاوت بوده است؛ اگر در میان عالمان متقدم کسانی بوده باشند که اخبار از غیب را به عنوان وجه اصلی اعجاز مطرح کرده باشند.<ref>خطابی، ص۲۳-۲۴؛ باقلانی، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۴۸-۵۱.</ref> اما از ابراهیم نظام<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۳۷۵ق، ج۱، ص۵۸.</ref> گرفته تا عالمان معاصر، همواره این وجه به عنوان یکی از وجوه اعجاز قرآن در کنار وجه اصلی مختار مطرح بوده است.


=== نظریه نظم قرآن ===
=== نظریه نظم قرآن ===
نظریه دیگری که در بحث مربوط به وجه اعجاز، از نظریه‌های مهم و شاید مؤثرترین نظریه در تاریخ این مبحث محسوب می‌شود، «نظم‌» قرآن است که به طور مشخص، [[عمرو بن بحر جاحظ]]، ادیب و متکلم معتزلی از نخستین تبیین کنندگان آن به شمار می‌رود. اساس نظریه یاد شده برخلاف صرفه، مبنی بر این است که قرآن خود کلامی اعجازآمیز است و از همین رو کسی را توان آوردن نظیر آن نیست. در این نظریه مانع و صارف معاندان از آوردن نظیر قرآن، صفتی خاص در خود قرآن، و در واقع نظم خاص موجود در کلام آن دانسته شده است. جاحظ این نظریه را در کتابی با عنوان نظم القرآن تبیین کرده بود که اکنون نسخه‌ای از آن در دست نیست و تنها می‌توان بر اساس اشارات موجود در دیگر آثار جاحظ و نیز نوشته‌های دیگر مؤلفان بر محتوا و مضامین آن اطلاع یافت. به طور خلاصه، باید گفت که جاحظ در این نظریه، «نظم‌» و «تألیف‌» موجود در کلام قرآن را با نظم و تألیف دیگر آثار، دارای تفاوتی از دو سنخ دانسته، و بر این اعتقاد بوده که بشر به طور طبیعی از آوردن مثل کلام قرآنی عاجز و ناتوان است.<ref>نک: سیوطی، الاتقان، ۴/۶ -۷؛ نیز مخلوف، ۳۹-۴۱.</ref>
نظریه دیگری که در بحث مربوط به وجه اعجاز، از نظریه‌های مهم و شاید مؤثرترین نظریه در تاریخ این مبحث محسوب می‌شود، «نظم‌» قرآن است که به طور مشخص، [[عمرو بن بحر جاحظ]]، ادیب و متکلم معتزلی از نخستین تبیین کنندگان آن به شمار می‌رود. اساس نظریه یاد شده برخلاف صرفه، مبنی بر این است که قرآن خود کلامی اعجازآمیز است و از همین رو کسی را توان آوردن نظیر آن نیست. در این نظریه مانع و صارف معاندان از آوردن نظیر قرآن، صفتی خاص در خود قرآن، و در واقع نظم خاص موجود در کلام آن دانسته شده است. جاحظ این نظریه را در کتابی با عنوان نظم القرآن تبیین کرده بود که اکنون نسخه‌ای از آن در دست نیست و تنها می‌توان بر اساس اشارات موجود در دیگر آثار جاحظ و نیز نوشته‌های دیگر مؤلفان بر محتوا و مضامین آن اطلاع یافت. به طور خلاصه، باید گفت که جاحظ در این نظریه، «نظم‌» و «تألیف‌» موجود در کلام قرآن را با نظم و تألیف دیگر آثار، دارای تفاوتی از دو سنخ دانسته، و بر این اعتقاد بوده که بشر به طور طبیعی از آوردن مثل کلام قرآنی عاجز و ناتوان است.<ref>نک: سیوطی، الإتقان، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۶-۷؛ مخلوف، الباقلاني وكتابه إعجاز القرآن، ۱۹۷۸م، ص۳۹-۴۱.</ref>


نظریه نظم قرآن در دوره‌های بعد، هم از سوی متکلمان و هم از سوی ادیبان مورد توجه قرار گرفته، و الهام بخش عالمانی از مکاتب گوناگون بوده است. در حوزه علم [[کلام]]، پس از جاحظ کسانی از [[معتزله]]، مانند [[ابن اخشید]] و [[ابوعلی حسن بن علی بن نصر]] نیز با تألیف آثاری با عنوان نظم القرآن، به ادامه مسیر جاحظ پرداختند،<ref>برای این آثار، نک: ابن ندیم، ۴۱.</ref> اما این نظریه در مکاتب کلامی دیگر نیز تأثیری مهم برجای نهاده بود.
نظریه نظم قرآن در دوره‌های بعد، هم از سوی متکلمان و هم از سوی ادیبان مورد توجه قرار گرفته، و الهامبخش عالمانی از مکاتب گوناگون بوده است. در حوزه علم [[کلام]]، پس از جاحظ کسانی از [[معتزله]]، مانند [[ابن اخشید]] و [[ابوعلی حسن بن علی بن نصر]] نیز با تألیف آثاری با عنوان نظم القرآن، به ادامه مسیر جاحظ پرداختند،<ref>نگاه کنید به: ابن ندیم، الفهرست، ص۴۱.</ref> اما این نظریه در مکاتب کلامی دیگر نیز تأثیری مهم برجای نهاده بود.


از مهم‌ترین نمونه‌های گسترش این نظریه در حوزه کلام اشعری، کتاب اعجاز القرآن قاضی ابوبکر باقلانی است که به گفته مؤلف <ref>نک: ص۷</ref> وی در این اثر بر آن بوده تا به بسط موضوعاتی در نظم قرآن پردازد که جاحظ به اجمال از آنها گذر کرده است. باقلانی با وجود آنکه تا حد ممکن به بحث خود صورت متکلمانه داده است، اما به ناچار بخشی عمده از بحث خویش را به مباحث بلاغی اختصاص داده، و به بررسی وجوه بیان در قرآن و اختصاصات آن پرداخته است. وی در بخشی از اثر خود، به صراحت اظهار داشته که اعجاز قرآن متعلق به بیان آن است و قرآن در اعلی درجه از منازل بیان از تعدیل نظم و سلاست، زیبایی سخن، گوش نواز بودن آهنگ و روانی بر زبان قرار گرفته است.<ref>نک: ص۴۱۹.</ref>
از مهم‌ترین نمونه‌های گسترش این نظریه در حوزه کلام اشعری، کتاب اعجاز القرآن قاضی ابوبکر باقلانی است که به گفته مؤلف، وی در این اثر بر آن بوده تا به بسط موضوعاتی در نظم قرآن پردازد که جاحظ به اجمال از آنها گذر کرده است.<ref>باقلاني، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۷.</ref> باقلانی با وجود آنکه تا حد ممکن به بحث خود صورت متکلمانه داده است، اما به ناچار بخشی عمده از بحث خویش را به مباحث بلاغی اختصاص داده، و به بررسی وجوه بیان در قرآن و اختصاصات آن پرداخته است. وی در بخشی از اثر خود، به صراحت اظهار داشته که اعجاز قرآن متعلق به بیان آن است و قرآن در اعلی درجه از منازل بیان از تعدیل نظم و سلاست، زیبایی سخن، گوش نواز بودن آهنگ و روانی بر زبان قرار گرفته است.<ref>باقلاني، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۴۱۹.</ref>


بیشترین گسترش نظریه نظم، در آثار ادیبانی دیده می‌شود که سعی داشتند تا با تبیین و تدوین صناعات ادبی و علم بلاغت، اعجاز مشهود در کلام قرآنی را آشکارتر سازند. کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری (د ح ۴۰۰ق )، با وجود اینکه اثری ادبی است و درباره دو صنعت شعر و نثر نوشته شده، اما از آنجا که انگیزه اصلی تألیف آن اثبات اعجاز قرآن بوده است، به این مبحث ارتباط می‌یابد. به گفته مؤلف در مقدمه کتاب، انسان اگر از علم فصاحت و بلاغت غافل باشد، هرگز قادر نیست اعجاز قرآن را با آن خصوصیات، از حسن تألیف و براعت ترکیب درک نماید.<ref>نک: ابوهلال، ۲؛ نیز مخلوف، ۵۲ -۵۳.</ref>
بیشترین گسترش نظریه نظم، در آثار ادیبانی دیده می‌شود که سعی داشته‌اند با تبیین و تدوین صناعات ادبی و علم بلاغت، اعجاز مشهود در کلام قرآنی را آشکارتر سازند. کتاب الصناعتین ابوهلال عسکری (زنده تا ۴۰۰ق )، با وجود اینکه اثری ادبی است و درباره دو صنعت شعر و نثر نوشته شده، اما از آنجا که انگیزه اصلی تألیف آن اثبات اعجاز قرآن بوده است، به این مبحث ارتباط می‌یابد. به گفته مؤلف در مقدمه کتاب، انسان اگر از علم فصاحت و بلاغت غافل باشد، هرگز قادر نیست اعجاز قرآن را با آن خصوصیات، از حسن تألیف و براعت ترکیب درک نماید.<ref>ابوهلال عسکری، کتاب الصناعتین، ۱۹۷۱ق، ص۲؛ مخلوف، الباقلاني وكتابه إعجاز القرآن، ۱۹۷۸م، ص۵۲-۵۳.</ref>


در ادامه راه جاحظ و ابوهلال عسکری، به عنوان نقطه عطفی باید از [[عبدالقاهر جرجانی]] (د ۴۷۱ق /۱۰۷۸م ) یاد کرد که با انگیزه تبیین اعجاز قرآن، راه تدوین علم بلاغت را پیموده است. در مروری بر مقدمه کتاب دلائل الاعجاز<ref>مدخل، «ص - خ »، نیز ص۲- ۸</ref> می‌توان دید که مؤلف پس از اصل قرار دادن نظریه نظم قرآن، جنبه‌های گوناگون زبان عربی را مورد بررسی قرار داده، و در این میان، بر این نکته تأکید داشته که اعجاز قرآنی به وجوه بلاغت باز می‌گشته است. در همین راستا، جرجانی برای فراهم آوردن امکان درکی عمیق‌تر از اعجاز قرآن، به مدون ساختن وجوه فصاحت و بلاغت و مشخص کردن اقسام مختلف «نظم‌» پرداخته، و نخستین گام مهم را در این زمینه با تألیف دو اثر ماندگار خود، دلائل الاعجاز و اسرار البلاغه برداشته است. گفتنی است جرجانی افزون بر این دو اثر، چکیده دیدگاه خود را درباره نظریه نظم و بلاغت، در رساله‌ای با عنوان «الرسالة الشافیه‌» نیز منعکس ساخته است.<ref>نک: ص۱۱۷- ۱۵۸.</ref>
در ادامه راه جاحظ و ابوهلال عسکری، به عنوان نقطه عطفی باید از [[عبدالقاهر جرجانی]] (درگذشته ۴۷۱ق/۱۰۷۸م) یاد کرد که با انگیزه تبیین اعجاز قرآن، راه تدوین علم بلاغت را پیموده است. در مروری بر مقدمه کتاب دلائل الاعجاز<ref>جرجاني، دلائل الإعجاز، ۱۳۳۱ق، ص۲-۸.</ref> مؤلف پس از اصل قرار دادن نظریه نظم قرآن، جنبه‌های گوناگون زبان عربی را مورد بررسی قرار داده، و در این میان، بر این نکته تأکید داشته که اعجاز قرآنی ناشی از وجوه بلاغت بوده است. در همین راستا، جرجانی برای فراهم آوردن امکان درکی عمیق‌تر از اعجاز قرآن، به مدون ساختن وجوه فصاحت و بلاغت و مشخص کردن اقسام مختلف «نظم‌» پرداخته، و نخستین گام مهم را در این زمینه با تألیف دو اثر ماندگار خود، «دلائل الاعجاز» و «اسرار البلاغة» برداشته است. جرجانی افزون بر این دو اثر، چکیده دیدگاه خود را درباره نظریه نظم و بلاغت، در رساله‌ای با عنوان «الرسالة الشافیة‌» نیز منعکس ساخته است.<ref>جرجاني دلائل الإعجاز، ۱۳۳۱ً، ص۱۱۷-۱۵۸.</ref>


=== وجوه دیگر ===
=== وجوه دیگر ===
در مرور بر مهم‌ترین وجوه بیان شده برای اعجاز قرآن، همچنین باید به تأثیر ناشناخته قرآن بر شنوندگان اشاره کرد که از نخستین مطرح کنندگان آن [[ابوسلیمان خطّابی]] (د ۳۸۸ق /۹۹۸م ) است. وی در رساله خود در باب اعجاز قرآن پس از نقد و بررسی آراء گوناگون ارائه شده در این زمینه، در پایان به عنوان فصل الخطاب به طرح نظریه‌ای می‌پردازد که به تعبیر خود، پیش‌تر به آن کمتر توجه شده بوده، و آن کارکردِ قرآن بر قلوب و تأثیر آن بر نفوس مردمان است. وی در توضیح می‌افزاید که به هنگام شنیدن قرآن‌گاه چنان لذت و حلاوت، و‌گاه چنان ترس و مهابتی بر انسان چیره می‌شود که از کلامی دیگر معهود نیست. از نظر خطابی این تأثیر برای هر آشنا به زبان عرب مصداق می‌یابد و تغییر حالت [[عتبة بن ربیعه]] از سران مشرکین در اثر شنیدن آیاتی از [[سوره سجده|سوره حم سجده]]، نمونه‌ای از تأثیر شگفت آن بر معاندان است.<ref>نک: خطابی، ۷۰-۷۱.</ref>
تاثیر ناشناخته قرآن کریم بر شنوندگان، از دیگر وجوه اعجاز قرآن است که از نخستین مطرح‌کنندگان آن [[ابوسلیمان خطّابی]] (درگذشته ۳۸۸ق) است. وی در رساله خود در باب اعجاز قرآن پس از نقد و بررسی آراء گوناگون ارائه شده در این زمینه، در پایان به عنوان فصل الخطاب به طرح نظریه‌ای می‌پردازد که به تعبیر خود، پیش‌تر به آن کمتر توجه شده بوده، و آن کارکردِ قرآن بر قلوب و تأثیر آن بر نفوس مردمان است. وی در توضیح می‌افزاید که به هنگام شنیدن قرآن گاه چنان لذت و حلاوت، و‌گاه چنان ترس و مهابتی بر انسان چیره می‌شود که از کلامی دیگر معهود نیست. از نظر خطابی این تأثیر برای هر آشنا به زبان عرب مصداق می‌یابد و تغییر حالت [[عتبة بن ربیعه]] از سران مشرکین در اثر شنیدن آیاتی از [[سوره سجده|سوره حم سجده]]، نمونه‌ای از تأثیر شگفت آن بر معاندان دانسته شده است.<ref>خطابی، «بیان إعجاز القرآن»، ص۷۰-۷۱.</ref>


نظریه خطابی در طی قرون متمادی پس از او کمتر با استقبال عالمان مواجه شده است ؛ از جمله این موارد باید به دیدگاه باقلانی و نیز[[ابن عطیه‌اندلسی|ابن عطیه]]، مفسر اندلسی (د ۵۴۲ق /۱۱۴۷م ) اشاره کرد که می‌تواند تلفیقی از نظریه خطابی با نظریه نظم تلقی گردد.<ref>نک: باقلانی، ۴۱۹؛ ابن عطیه، ۱/ ۷۱-۷۲.</ref> شکل نوین این نظریه را می‌توان با تعابیری چون «جذبه روحی‌» از صاحب نظرانی چون [[هبة الدین شهرستانی]]، [[محمدحسین کاشف الغطاء]]، [[محمد رشید رضا]]، مصطفی صادق رافعی سراغ گرفت.<ref>نک: معرفت، ۴/ ۱۰۳.</ref>
نظریه خطابی در طی قرون متمادی پس از او کمتر با استقبال عالمان مواجه شده است؛ از جمله این موارد باید به دیدگاه باقلانی و نیز[[ابن عطیه‌اندلسی|ابن عطیة]]، مفسر اندلسی (درگذشته ۵۴۲ق) اشاره کرد که می‌تواند تلفیقی از نظریه خطابی با نظریه نظم تلقی گردد.<ref>باقلاني، إعجاز القرآن، ۱۳۷۴ق، ص۴۱۹؛ ابن عطیة، المحرر الوجيز، ۱۳۹۴ق، ج۱، ۷۱-۷۲.</ref> شکل نوین این نظریه را می‌توان با تعابیری چون «جذبه روحی‌» از صاحب‌نظرانی چون [[هبة الدین شهرستانی]]، [[محمدحسین کاشف الغطاء]]، [[محمد رشید رضا]]، و مصطفی صادق رافعی سراغ گرفت.<ref>معرفت، التمهيد في علوم القرآن، مؤسسة النشر الإسلامي،‌ج۴، ص۱۰۳.</ref>


در خاتمه سخن از نظریات موجود در باب وجه اعجاز قرآن باید یادآور شد که موارد مذکور تنها مهم‌ترین نمونه‌های این نظریه‌ها هستند و دیگر اینکه، صاحب نظران در خلال قرون، خود را ملزم نمی‌دانسته‌اند که تنها یک وجه را از میان وجوه مطرح شده قابل قبول بدانند. از همین روست که در بسیاری از مباحث عالمان در باب اعجاز القرآن، فراوان دیده می‌شود که وجوه متعددی مطرح شده، و‌گاه وجه خاصی را مورد تکیه قرار داده‌اند. به عنوان نمونه، طرحی متشکل از وجوه متنوع در بحث علی بن عیسی رمانی، از متکلمان نامدار [[معتزله]] (د ۳۸۴ق /۹۹۴م ) دیده می‌شود.<ref>نک: رمانی، ۷۵ به بعد؛ ابن حمزه، ۳/۳۶۷-۴۱۳؛ سیوطی، معترک...، ۱۲ به بعد؛ نیز برای برخی آراء متأخران، نک: معرفت، ۴/۱۰۳-۱۳۶.</ref><ref>مآخذ: در پایان مقاله. محمد هادی معرفت </ref>
== کتاب‌شناسی اعجاز القرآن ==
 
از آغاز عصر تدوین تا زمان حاضر، در خلال قرون متمادی عالمان اسلامی چه با اختصاص دادن بخشی از آثار خود به مبحث اعجاز القرآن، و چه با تألیف آثاری مستقل در این زمینه، به تحریر بحث و بیان نظریات خود پرداخته‌اند. در میان آثار مستقل، به عنوان نخستین نوشته‌ها، از دو اثر متکلمان معتزله نام برده شده است که در حال حاضر نسخه‌ای از آنها شناخته نیست؛ این دو اثر عبارتند از:
== کتاب شناسی اعجاز القرآن ==
از آغاز عصر تدوین تا زمان حاضر، در خلال قرون متمادی عالمان اسلامی چه با اختصاص دادن بخشی از آثار خود به مبحث اعجاز القرآن، و چه با تألیف آثاری مستقل در این زمینه، به تحریر بحث و بیان نظریات خود پرداخته‌اند. در میان آثار مستقل، به عنوان نخستین نوشته ها، از دو اثرِ متکلمان معتزله نام برده شده است که در حال حاضر نسخه‌ای از آنها شناخته نیست ؛ این دو اثر عبارتند از:
#اعجاز القرآن از ابوعمرو محمد بن عمر باهلی، از معتزله بصره و معاصران ابوعلی جبایی
#اعجاز القرآن از ابوعمرو محمد بن عمر باهلی، از معتزله بصره و معاصران ابوعلی جبایی
# اعجاز القرآن فی نظمه و تألیفه نوشته ابوعبدالله محمد بن زید واسطی (د ۳۰۶ق /۹۱۸م ) از معتزله بغداد که [[ابن ندیم]] بدون توضیحی به آنها اشاره کرده است.<ref>ص ۴۱، ۲۱۹، ۲۲۰.</ref>
# اعجاز القرآن فی نظمه و تألیفه نوشته ابوعبدالله محمد بن زید واسطی (درگذشته ۳۰۶ق) از معتزله بغداد که [[ابن ندیم]] بدون توضیحی به آنها اشاره کرده است.<ref>ابن نديم، الفهرست، ص۴۱، ۲۱۹، ۲۲۰.</ref>
 
اهم آثار بعدی اینهاست :
 
۱-۲. النکت فی اعجاز القرآن، اثر علی بن عیسی رمانی (د ۳۸۴ق )، از علمای معتزله [[بغداد]]، و بیان اعجاز القرآن، اثر ابوسلیمان حمد بن محمد خطابی (د ۳۸۸ق )، از علمای [[اصحاب حدیث]] [[خراسان]] که هر دو در مجموعه ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن در ۱۳۷۶ق /۱۹۵۶م در مصر به چاپ رسیده و بارها تجدید چاپ شده‌اند؛<ref>برای تداول النکت، نک: رودانی، ۱۲۳.</ref>


۳. اعجاز القرآن، اثر [[قاضی ابوبکر باقلانی]] (د ۴۰۳ یا ۴۰۴ق ) که چاپهایی متنوع از آن انتشار یافته،و خود موضوع تحقیق برخی از صاحب نظران از جمله عبدالرئوف مخلوف قرار گرفته است ؛
دیگر آثار مهم در این باره عبارتند از:


۴. دلائل الاعجاز، تألیف عبدالقاهر جرجانی (د ۴۷۱ق ) از نخستین تدوین کنندگان بلاغت عربی که بارها به چاپ رسیده، و خود موضوع پژوهشهای متعددی بوده است.<ref>از جمله نظریة عبدالقاهر فی النظم، از درویش جندی، چ قاهره، ۱۹۶۰م.</ref>
۱-۲. النکت فی اعجاز القرآن، اثر علی بن عیسی رمانی (درگذشته ۳۸۴ق )، از علمای معتزله [[بغداد]]، و بیان اعجاز القرآن، اثر ابوسلیمان حمد بن محمد خطابی (درگذشته ۳۸۸ق )، از علمای [[اصحاب حدیث]] [[خراسان]] که هر دو در مجموعه ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن در ۱۳۷۶ق (۱۹۵۶م) در مصر به چاپ رسیده و بارها تجدید چاپ شده‌اند.<ref>رودانی، صلة الخلف، ۱۴۰۸ق، ص۱۲۳.</ref>


۵. الرسالة الشافیة فی اعجاز القرآن، نوشتة [[عبدالقاهر جرجانی]] که به عنوان متن سوم در مجموعۀ ثلاث رسائل... منتشر شده است.<ref>چاپ دیگر به همراه دلائل الاعجاز، به کوشش محمود شاکر، قاهره، ۱۹۸۴م.</ref>
۳. اعجاز القرآن، اثر [[قاضی ابوبکر باقلانی]] (درگذشته ۴۰۳ یا ۴۰۴ق ) که چاپ‌هایی متنوع از آن انتشار یافته، و خود موضوع تحقیق برخی از صاحب‌نظران از جمله عبدالرئوف مخلوف قرار گرفته است.


۶. نهایة الایجاز فی درایة الاعجاز، اثر [[فخر رازی]] (د۶۰۶ق ) که در ۱۳۱۷ق در مطبعة الا¸داب به چاپ رسیده است.
۴. دلائل الاعجاز، تألیف عبدالقاهر جرجانی (درگذشته ۴۷۱ق ) از نخستین تدوین‌کنندگان علم بلاغت عربی که بارها به چاپ رسیده، و خود موضوع پژوهش‌های متعددی بوده است.


۷-۹. التبیان فی علم البیان المطلع علی اعجاز القرآن، البرهان الکاشف عن اعجاز القرآن و المجید عن اعجاز القرآن المجید، که همگی از آثار کمال الدین زملکانی (د ۶۵۱ق ) است. از این ۳ اثر، کتاب التبیان به کوشش احمد مطلوب و خدیجه حدیثی در ۱۳۸۳ق /۱۹۶۴م در [[عراق]] به چاپ رسیده است؛ کتاب البرهان که‌گاه به نواده او ابوالمعالی ابن زملکانی (د ۷۲۷ق ) منسوب گشته، نیز به کوشش همان دو تن در ۱۳۹۴ق /۱۹۷۴م منتشر شده، و کتاب المجید در ۱۴۱۰ق /۱۹۸۹م به کوشش د. شعبان صلاح در همان سال در مصر انتشار یافته است.
۵. الرسالة الشافیة فی اعجاز القرآن، نوشته [[عبدالقاهر جرجانی]] که متن سوم مجموعۀ «ثلاث رسائل في إعجاز القرآن» است.


۱۰. البرهان فی اعجاز القرآن، از ابن ابی اصبع زکی الدین عبدالعظیم (د ۶۵۴ق )، ادیب مصری که خود در اثر دیگرش به داشتن چنین کتابی تصریح کرده است.<ref>ص ۱۵.</ref> و نسخه‌ای از آن در کتابخانه چستربیتی دوبلین وجود دارد.<ref>نک: آربری، شم ۴۲۵۵.</ref>
۶. نهایة الایجاز فی درایة الاعجاز، اثر [[فخر رازی]] (درگذشته ۶۰۶ق ) که در ۱۳۱۷ق در مطبعة الاداب به چاپ رسیده است.


۱۱. معترک الاقران فی اعجاز القرآن، از آثار [[سیوطی]] (د ۹۱۱ق ) که از جامع‌ترین نوشته‌ها در باب وجوه گوناگون اعجاز قرآن است و مکرراً به چاپ رسیده است.
۷-۹. التبیان فی علم البیان المطلع علی اعجاز القرآن، البرهان الکاشف عن اعجاز القرآن و المجید عن اعجاز القرآن المجید، که همگی از آثار کمال الدین زملکانی (درگذشته ۶۵۱ق ) است. از این ۳ اثر، کتاب التبیان به کوشش احمد مطلوب و خدیجه حدیثی در ۱۳۸۳ق (۱۹۶۴م) در [[عراق]] به چاپ رسیده است؛ کتاب البرهان که گاه به نواده او ابوالمعالی ابن زملکانی (درگذشته ۷۲۷ق ) منسوب گشته نیز به کوشش همان دو تن در ۱۳۹۴ق (۱۹۷۴م) منتشر شده، و کتاب المجید در ۱۴۱۰ق (۱۹۸۹م) به کوشش شعبان صلاح در همان سال در مصر انتشار یافته است.


۱۲. الایقان فی اعجاز القرآن، از محمد کریم خان کرمانی (د ۱۲۸۸ق ) از بزرگان [[شیخیه]] که در ضمن مجموعة الرسائل در ۱۳۵۴ش در [[کرمان]] انتشار یافته است.<ref>نیز برای نمونه‌ای در باب اعجاز حروف قرآن از سدة ۹ق، نک: میراث...، ج ۸، متن شم ۴.</ref>
۱۰. البرهان فی اعجاز القرآن، از ابن ابی اصبع زکی الدین عبدالعظیم (درگذشته ۶۵۴ق )، ادیب مصری که خود در اثر دیگرش به داشتن چنین کتابی تصریح کرده است.<ref>ابن أبی أصبع، بديع القرآن، دار نهضة مصر، ص۱۵.</ref>


در میان آثار یافت نشده در این زمینه، می‌توان از این آثار نیز یاد کرد: اعجاز القرآن ابن ابی زید قیروانی (د ۳۸۶ق )، از علمای مالکی افریقیه<ref>ذهبی، ۱۷/۱۱.</ref> اثری با همین عنوان از ابن سراقة بصری (د ۴۱۰ق )، [[فقیه]] شافعی ؛<ref>سیوطی، الاتقان، ۴/۳.</ref> الکلام فی وجوه اعجاز القرآن و جوابات ابی الحسن سبط المعافی بن زکریا فی اعجاز القرآن، دو عنوان از آثار [[شیخ مفید]] (د ۴۱۳ق ) عالم نامدار امامی؛<ref>نجاشی، ۴۰۰</ref> الموضح عن جهة اعجازالقرآن، یا الصرفة، اثر [[سید مرتضی]](د۴۳۶ق )، از دیگر شخصیت‌های برجسته امامیه؛<ref>همو، ۲۷۰؛ سید مرتضی، الذخیرة، ۳۷۸؛ طوسی، ۱۲۵</ref> اعجاز القرآن، نوشته محسن بن حسن نیشابوری خزاعی از عالمان [[امامیه]] در سده ۵ق<ref>منتجب الدین، ۱۵۶</ref> و اثری با همین عنوان از علی بن زید بیهقی (د۵۶۵ق ) عالم نامدار خراسانی.<ref>یاقوت، ۱۳/۲۲۵.</ref>
۱۱. معترك الأقران فی إعجاز القرآن، از آثار [[سیوطی]] (درگذشته ۹۱۱ق ) که از جامع‌ترین نوشته‌ها در باب وجوه گوناگون اعجاز قرآن است و مکرراً به چاپ رسیده است.


موضوع اعجاز القرآن در عصر حاضر نیز موضوع تحقیقات مستقلی قرار گرفته است که از آن میان - به عنوان آثاری تاریخی و توصیفی - می‌توان به این موارد اشاره کرد: اعجاز القرآن، از مصطفی صادق رافعی؛<ref>قاهره، ۱۳۴۶ق /۱۹۲۸م </ref> «اعجاز القرآن فی مذهب الشیعة الامامیة»، از توفیق الفکیکی، ضمن رسالة الاسلام؛<ref>قاهره، ۱۳۷۰ق / ۱۹۵۱م، س ۳، شم ۳.</ref> تاریخ فکرة اعجاز القرآن منذ البعثة النبویة حتی عصرنا الحاضر، اثر نعیم حمصی؛<ref>نک: منابع</ref> تطور دراسات اعجاز القرآن و اثرها فی البلاغة العربیة، از عمر ملاحویش؛<ref>بغداد، ۱۳۹۲ق / ۱۹۷۲م </ref> اعجاز القرآن بین المعتزلة و الاشاعرة، از منیر سلطان<ref>قاهره، ۱۹۷۷م </ref> و مقالة «اعجاز القرآن‌» از فون گرونه باوم در «دائرة المعارف اسلام ».<ref>III/1018-1020 , 2 EI</ref>
۱۲. الایقان فی اعجاز القرآن، از محمد کریم خان کرمانی (درگذشته ۱۲۸۸ق ) از بزرگان [[شیخیه]] که در ضمن مجموعة الرسائل در ۱۳۵۴ش در [[کرمان]] انتشار یافته است.


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۷۷: خط ۷۱:
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
<div class="reflist4" style="height: 220px; overflow: auto; padding: 3px" >
{{ستون-شروع}}
{{ستون-شروع}}
* ابن ابی اصبع، عبدالعظیم، بدیع القرآن، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهره، دارنهضة مصر للطبع و النشر
* ابن أبی أصبع، عبدالعظیم، بدیع القرآن، به کوشش حفنی محمد شرف، قاهرة، دار نهضة مصر للطبع و النشر.
* ابن حمزه، یحیی، الطراز، قاهره، ۱۳۳۲ق /۱۹۱۴م.
* ابن حمزه، یحیی، الطراز، قاهره، ۱۳۳۲ق/۱۹۱۴م.
* ابن عطیه، عبدالحق، المحرر الوجیز، به کوشش احمد صادق ملاح، قاهره، ۱۳۹۴ق / ۱۹۷۴م.
* ابن عطیة، عبد الحق، المحرر الوجیز، به کوشش احمد صادق ملاح، قاهره، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
* ابن ندیم، الفهرست.
* ابن ندیم، الفهرست.
* ابوهلال عسکری،حسن، کتاب الصناعتین، قاهره،۱۹۷۱م.
* ابوهلال عسکری، حسن، کتاب الصناعتین، قاهره، ۱۹۷۱م.
* باقلانی، محمد، اعجاز القرآن، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۷۴ق /۱۹۵۴م.
* باقلانی، محمد، إعجاز القرآن، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۷۴ق /۱۹۵۴م.
* جرجانی، عبدالقاهر، دلائل الاعجاز، به کوشش محمد رشید رضا، قاهره، ۱۳۳۱ق.
* جرجاني، عبد القاهر، دلائل الاعجاز، به کوشش محمد رشید رضا، قاهره، ۱۳۳۱ق.
* همو، «الرسالة الشافیة»، ضمن ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، به کوشش محمد خلف الله و محمد زغلول سلام، قاهره، ۱۹۹۱م.
* جرجاني، عبد القاهر، «الرسالة الشافیة»، در مجموعه ثلاث رسائل فی اعجاز القرآن، به کوشش محمد خلف الله و محمد زغلول سلام، قاهره، ۱۹۹۱م.
* حمصی، نعیم، تاریخ فکرة اعجاز القرآن، دمشق، ۱۳۷۴ق /۱۹۵۵م.
* حمصی، نعیم، تاریخ فکرة اعجاز القرآن، دمشق، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۵م.
* خطابی، حمد، «بیان اعجاز القرآن »، ضمن ثلاث رسائل (نک: هم، جرجانی).
* خطابی، حمد، «بیان اعجاز القرآن »، در ثلاث رسائل في إعجاز القرآن، قاهرة، ۱۳۷۶ق.  
* ذهبی، محمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق /۱۹۸۵م.
* ذهبی، محمد، سیر أعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
* راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، قم، ۱۴۰۹ق.
* راوندی، سعید، الخرائج و الجرائح، قم، ۱۴۰۹ق.
* رمانی، علی، «النکت فی اعجاز القرآن »، ضمن ثلاث رسائل (نک: هم، جرجانی).
* رمانی، علی، «النکت فی اعجاز القرآن »، ثلاث رسائل في إعجاز القرآن، قاهرة، ۱۳۷۶ق.  
* رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق /۱۹۸۸م.
* رودانی، محمد، صلة الخلف، به کوشش محمد حجی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* سید مرتضی، علی، «جوابات المسائل الرسیة الاولی »، ضمن ج ۳ رسائل الشریف المرتضی، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۵ق.
* سید مرتضی، علی بن حسین، «جوابات المسائل الرسیة الاولی»، در رسائل الشریف المرتضی، ج۳،‌به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۰۵ق.
* همو، الذخیرة، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۱ق.
* سید مرتضی، علی بن حسین، الذخیرة، به کوشش احمد حسینی، قم، ۱۴۱۱ق.
* سیوطی، الاتقان، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ق /۱۹۶۷م.
* سیوطی، ابوبکر بن محمد، الإتقان، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ق /۱۹۶۷م.
* همو، معترک الاقران، به کوشش احمد شمس الدین، بیروت، ۱۴۰۸ق /۱۹۸۸م.
* سیوطی، ابوبکر بن محمد، معترك الأقران، به کوشش احمد شمس الدین، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م.
* شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۷۵ق /۱۹۵۶م.
* شهرستانی، محمد، الملل و النحل، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۷۵ق/۱۹۵۶م.
* طوسی، محمد، الفهرست، نجف، ۱۳۸۰ق /۱۹۶۰م.
* شیخ طوسی، محمد، الفهرست، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م.
* فخرالدین رازی، محمد، التفسیر الکبیر، قاهره، المطبعة البهیه.
* فخر رازی، محمد، التفسیر الکبیر، قاهرة، المطبعة البهیة.
* قرآن کریم.
* مخلوف، عبدالرئوف، الباقلانی وکتابه اعجاز القرآن، بیروت، ۱۹۷۸م.
* مخلوف، عبدالرئوف، الباقلانی و کتابه اعجاز القرآن، بیروت، ۱۹۷۸م.
* معرفت، محمدهادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
* معرفت، محمد هادی، التمهید فی علوم القرآن، قم، مؤسسة النشر الاسلامی.
* شیخ مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، به کوشش مهدی محقق، تهران، ۱۳۷۲ش.
* مفید، محمد، اوائل المقالات، به کوشش مهدی محقق، تهران، ۱۳۷۲ش.
* منتجب الدین، علی، الفهرست، به کوشش عبدالعزیز طباطبایی، قم، ۱۴۰۴ق.
* منتجب الدین، علی، الفهرست، به کوشش عبدالعزیز طباطبایی، قم، ۱۴۰۴ق.
* میراث اسلامی ایران، به کوشش رسول جعفریان، قم، ۱۳۷۷ش، دفتر هشتم.
* میراث اسلامی ایران، به کوشش رسول جعفریان، قم، ۱۳۷۷ش، دفتر هشتم.
* نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
* نجاشی، احمد، الرجال، به کوشش موسی شبیری زنجانی، قم، ۱۴۰۷ق.
* یاقوت، ادبا.
* نیز:Arberry; EI 2.
{{پایان}}
{{پایان}}
</div>
</div>
==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
این مقاله از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۹، مدخل اعجاز القرآن، اقتباس شده است.
این مقاله از دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۹، مدخل اعجاز القرآن، اقتباس شده است.
۳۸۸

ویرایش