پرش به محتوا

آیات الاحکام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۲۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اکتبر ۲۰۱۷
جز
imported>Salvand
imported>Salvand
جز (←‏شمار و موضوعات: لینک کلمات)
خط ۲۳: خط ۲۳:


==شمار و موضوعات==
==شمار و موضوعات==
در برخی از روایات آمده است، یک‌چهارم قرآن به احکام شرعی می‌پردازد<ref>«نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَام‏» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲۸.</ref> و در برخی دیگر گفته شده یک‌سوم آیات چنین‌اند.<ref>«نَزَلَ الْقُرْآنُ أَثْلَاثاً ثُلُثٌ فِينَا وَ فِي عَدُوِّنَا وَ ثُلُثٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ ثُلُثٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَام‏» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲۸).</ref> در عین حال در میان فقیهان در مورد تعداد آیات الاحکام اختلاف است. گفته شده است در این باره عدد دقیقی را نمی‌توان بیان کرد؛ چراکه ممکن است فقیهی، از یک آیه حکمی استخراج کند و دیگری خیر. با این اوصاف، معروف است که آیات الاحکام، پانصد آیه هستند (حدود یک‌سیزدهم آیات قرآن).<ref>ایروانی، دروس تمهیدیه فی تفسیر آیات الاحکام، ج۱، ص۱۹.</ref> به نظر می‌رسد اولین کسی که این عدد را بیان کرده، مقاتل بن سلیمان (۱۵۰ق) باشد.<ref>صادقی فدکی، «پنج دیدگاه مطرح درباره تعداد آیات الاحکام قرآن کریم»، ص۴۰.</ref> گفتنی است طولانی‌ترین آیه در میان آیات الاحکام، طولانی‌ترین آیه قرآن نیز است. این آیه که آیه ۲۸۲ سوره بقره است، به [[آیه دین|آیه دَین]] مشهور است.
درباره تعداد آیات الاحکام نظرها مختلف است. در برخی از روایات آمده است، یک‌چهارم [[قرآن]] به احکام شرعی می‌پردازد<ref>«نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَام‏» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲۸.</ref> و در برخی دیگر گفته شده یک‌سوم آیات چنین‌اند.<ref>«نَزَلَ الْقُرْآنُ أَثْلَاثاً ثُلُثٌ فِينَا وَ فِي عَدُوِّنَا وَ ثُلُثٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ ثُلُثٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَام‏» (کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۲۸).</ref> در میان فقهای شیعه معروف است که آیات الاحکام، پانصد آیه هستند (حدود یک‌سیزدهم آیات قرآن). در عین حال گفته شده است در این باره عدد دقیقی را نمی‌توان بیان کرد؛ چراکه ممکن است [[مجتهد|فقیهی]]، از یک آیه، حکمی استخراج کند و دیگری خیر.<ref>ایروانی، دروس تمهیدیه فی تفسیر آیات الاحکام، ج۱، ص۱۹.</ref> احتمال داده شده است اولین کسی که عدد پانصد را بیان کرد، [[مقاتل بن سلیمان]] (۱۵۰ق) باشد.<ref>صادقی فدکی، «پنج دیدگاه مطرح درباره تعداد آیات الاحکام قرآن کریم»، ص۴۰.</ref> گفتنی است طولانی‌ترین آیه در میان آیات الاحکام، طولانی‌ترین آیه قرآن نیز است. این آیه که آیه ۲۸۲ سوره بقره است، به [[آیه دین|آیه دَین]] مشهور است.


در مورد موضوعات آیات الاحکام نیز گفته شده است با نگاهی گذرا بر عناوین و مباحث مطرح‌شده در کتاب‌های آیات الاحکام و فقه القرآن، به دست می‌آید که این موضوعات، همان موضوعات و باب‌هایی هستند که در علم فقه و کتاب‌های فقهی مطرح شده‌اند؛ موضوعاتی مثل طهارت، نماز، روزه، خمس، زکات، نکاح و... (مراجعه کنید به: [[ابواب فقه]]).<ref>فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۹.</ref>
در مورد موضوعات آیات الاحکام نیز گفته شده است با نگاهی گذرا بر عناوین و مباحث مطرح‌شده در کتاب‌های آیات الاحکام و فقه القرآن، به دست می‌آید که این موضوعات، همان موضوعات و باب‌هایی هستند که در [[فقه|علم فقه]] و کتاب‌های فقهی مطرح شده‌اند؛ موضوعاتی مثل [[طهارت]]، [[نماز]]، [[روزه]]، [[خمس]]، [[زکات]]، [[ازدواج]] و [[ارث]]. (مراجعه کنید به: [[ابواب فقه]]).<ref>فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۹.</ref>


==نمونه‌های آشکار==
==نمونه‌های آشکار==
خط ۳۸: خط ۳۸:


==تقسیم‌بندی آیات==
==تقسیم‌بندی آیات==
فقهای شیعه بنابر خصوصیت‌های آیات الاحکام، آنها را در چند دسته‌بندی جای داده‌اند؛ برای مثال این آیات را بر اساس نوع حکم به چهار گروه تقسیم کرده‌اند: ۱. آیاتی که حکم خاصی را بیان می‌کنند؛ ۲. آیاتی که حکم عامی را بیان می‌کنند؛ ۳. آیاتی که از آنها قاعده‌ای فقهی برداشت می‌شود و ۴. آیاتی که از آنها قاعده‌ای اصولی استخراج می‌شود.<ref>فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۲-۴۳.</ref> {{یادداشت|۱. مثال برای مورد اول: «به امر خدا بر مردم حج و زیارت آن خانه واجب است، بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد» (سوره آل عمران: آیه ۹۷). این آیه تنها درباره وجوب [[حج]] و شرط [[استطاعت]] آن است. ۲. مثال برای مورد دوم: «باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید» (سوره مائده، آیه ۲).این آیه، حکمی عام را بیان می‌کند که شامل رساندن اشیای گم‌شده به صاحبانشان می‌شود. ۳. مثال برای مورد سوم: «خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته است» (سوره بقره، آیه ۱۸۵). این آیه بر [[قاعده‌ نفی‌ عسر و حرج]] دلالت می‌کند که در سراسر فقه و باب‌های مختلف آن کاربرد دارد. ۴. مثال برای مورد چهارم: «ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید» (سوره حجرات، آیه ۶) یا مثل آیه نفر (آیه ۱۲۳ سوره توبه).}}
[[مجتهد|فقهای شیعه]] بنابر خصوصیت‌های آیات الاحکام، آنها را در چند دسته‌بندی جای داده‌اند؛ برای مثال این آیات را بر اساس نوع حکم به چهار گروه تقسیم کرده‌اند: ۱. آیاتی که حکم خاصی را بیان می‌کنند؛ ۲. آیاتی که حکم عامی را بیان می‌کنند؛ ۳. آیاتی که از آنها قاعده‌ای [[فقه|فقهی]] برداشت می‌شود و ۴. آیاتی که از آنها قاعده‌ای [[اصول فقه|اصولی]] استخراج می‌شود.<ref>فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۲-۴۳.</ref> {{یادداشت|۱. مثال برای مورد اول: «به امر خدا بر مردم حج و زیارت آن خانه واجب است، بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد» (سوره آل عمران: آیه ۹۷). این آیه تنها درباره وجوب [[حج]] و شرط [[استطاعت]] آن است. ۲. مثال برای مورد دوم: «باید با یکدیگر در نیکوکاری و تقوا کمک کنید» (سوره مائده، آیه ۲).این آیه، حکمی عام را بیان می‌کند که شامل رساندن اشیای گم‌شده به صاحبانشان می‌شود. ۳. مثال برای مورد سوم: «خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته است» (سوره بقره، آیه ۱۸۵). این آیه بر [[قاعده‌ نفی‌ عسر و حرج]] دلالت می‌کند که در سراسر فقه و باب‌های مختلف آن کاربرد دارد. ۴. مثال برای مورد چهارم: «ای مؤمنان، هر گاه فاسقی خبری برای شما آورد تحقیق کنید، مبادا از روی نادانی به قومی رنجی رسانید و سخت از کار خود پشیمان گردید» (سوره حجرات، آیه ۶) یا مثل آیه نفر (آیه ۱۲۳ سوره توبه).}}


تقسیم‌بندی دیگر بر اساس بیانِ حکم، ارائه شده است: ۱. آیاتی که به طور صریح، حکمی را بیان می‌کنند. ۲. آیاتی که با مذمت یا تهدید یا وعده، حکمی را به مخاطب می‌فهمانند. ۳. آیاتی که امر و نهی می‌کنند. ۴. آیاتی که خبر می‌دهند و حکایت از حکمی می‌کنند.<ref>معینی، «آیات الاحکام»، ص۲-۳.</ref>{{یادداشت|۱. مثال برای مورد اول: «ای اهل ایمان ، مبادا کافران را به دوستی گرفته و مؤمنان را رها کنید! آیا می خواهید برای خدا بر ( عقاب و کفر و عصیان ) خود حجّتی آشکار قرار دهید؟!» (سوره نساء، آیه ۱۴۴). ۲. مثال برای مورد دوم: «آنان که نخست ایمان آورده سپس کافر شدند ، باز ایمان آورده دیگر بار کافر شدند ، پس بر کفر خود افزودند ، اینان را خدا نخواهد بخشید و به راهی هدایت نخواهد فرمود. منافقان را بشارت ده که بر آنان عذابی دردناک خواهد بود» (سوره نساء، آیه ۱۳۸ و ۱۳۹). ۳. «و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها دهید ، و مال بد و نامرغوب خود را به مرغوب ( آنها ) تبدیل نکنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید ، که این گناهی بس بزرگ است» (سوره نساء، آیه ۲). ۴. «آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می خورند ، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو می برند و به زودی در آتش فروزان خواهند افتاد» (نساء، آیه ۱۰).}} آیات الاحکام همچنین بر اساس اینکه شأن نزول دارند یا نه و اینکه شامل یک یا چند حکم هستند، دسته‌بندی شده‌اند.<ref>فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۲-۴۳.</ref>
تقسیم‌بندی دیگر بر اساس بیانِ حکم، ارائه شده است: ۱. آیاتی که به طور صریح، حکمی را بیان می‌کنند. ۲. آیاتی که با مذمت یا تهدید یا وعده، حکمی را به مخاطب می‌فهمانند. ۳. آیاتی که امر و نهی می‌کنند. ۴. آیاتی که خبر می‌دهند و حکایت از حکمی می‌کنند.<ref>معینی، «آیات الاحکام»، ص۲-۳.</ref>{{یادداشت|۱. مثال برای مورد اول: «ای اهل ایمان ، مبادا کافران را به دوستی گرفته و مؤمنان را رها کنید! آیا می خواهید برای خدا بر ( عقاب و کفر و عصیان ) خود حجّتی آشکار قرار دهید؟!» (سوره نساء، آیه ۱۴۴). ۲. مثال برای مورد دوم: «آنان که نخست ایمان آورده سپس کافر شدند ، باز ایمان آورده دیگر بار کافر شدند ، پس بر کفر خود افزودند ، اینان را خدا نخواهد بخشید و به راهی هدایت نخواهد فرمود. منافقان را بشارت ده که بر آنان عذابی دردناک خواهد بود» (سوره نساء، آیه ۱۳۸ و ۱۳۹). ۳. «و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها دهید ، و مال بد و نامرغوب خود را به مرغوب ( آنها ) تبدیل نکنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید ، که این گناهی بس بزرگ است» (سوره نساء، آیه ۲). ۴. «آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می خورند ، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو می برند و به زودی در آتش فروزان خواهند افتاد» (نساء، آیه ۱۰).}} آیات الاحکام همچنین بر اساس اینکه شأن نزول دارند یا نه و اینکه شامل یک یا چند حکم هستند، دسته‌بندی شده‌اند.<ref>فاکر میبدی، «درآمدی بر آیات الاحکام»، ص۴۲-۴۳.</ref>
کاربر ناشناس