پرش به محتوا

ابوخالد کابلی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳۷۱ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۶ سپتامبر ۲۰۱۵
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ابوخالد كابلی وردان''' ملقب به كنكر، از رجال [[شیعه|شیعی]] سده اول ق و از اصحاب [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر (ع)]] که در [[کابل]] از شهرهای [[افغانستان]] به دنیا آمد و پس از مهاجرت به [[مدینه]] در جرگه یاران امام سجاد(ع) درآمد. ابوخالد علاوه بر این دو امام ، از كسانی چون [[اصبغ بن نباته]] و [[یحیی بن ام طویل]] نیز روایت كرده است.
'''ابوخالد کابلی وردان''' ملقب به کنکر، از رجال [[شیعه|شیعی]] سده اول هجری و از اصحاب [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر (ع)]] که در [[کابل]] از شهرهای [[افغانستان]] به دنیا آمد و پس از مهاجرت به [[مدینه]] در جرگه یاران [[امام سجاد(ع)]] درآمد. ابوخالد علاوه بر این دو امام، از کسانی چون [[اصبغ بن نباته]] و [[یحیی بن ام طویل]] نیز روایت کرده است.
 
==نام و لقب==
==نام و لقب==
كنكر عنوانی بود كه مادرش وی را بدین نام می‌خواند و در روزگار خود میان عامه مردم بدان شهرت نداشت،<ref>نك:طبرسی،254; راوندی،ج1،ص262; قس:رازی،ج2،ص677</ref>اما به واسطه خطابی كه از سوی امام سجاد(ع) به او با عنوان كنكر در روایات بر جای مانده<ref>كشی،121،نیز نك:دلائل الامامه،90-91</ref> به این لقب شهرت یافته بود.[[ابن طاووس]] به او كنیه ابو یحیی داده <ref>نك:صاحب معالم،294</ref> كه مآخذ دیگر آن را تایید نمی‌كند.
کنکر عنوانی بود که مادرش وی را بدین نام می‌خواند و در روزگار خود میان عامه مردم بدان شهرت نداشت،<ref>نک: طبرسی، ۲۵۴; راوندی، ج1، ص262 قس: رازی، ج ۲،ص ۶۷۷</ref> اما به واسطه خطابی که از سوی [[امام سجاد(ع)]] به او با عنوان کنکر در روایات بر جای مانده<ref>کشی، ۱۲۱، نیز نک: دلائل الامامه، ۹۰-۹۱</ref>، به این لقب شهرت یافته بود. [[ابن طاووس]] به او کنیه ابویحیی داده <ref>نک:صاحب معالم،294</ref> که مآخذ دیگر آن را تایید نمی‌کند.


==زادگاه==
==زادگاه==
از مجموع روایات چنین برمی‌آید كه موطن نخستین ابو خالد،كابل بوده است. با اینكه تصریحی به سال ورود او به [[حجاز]] نشده است، ظاهر روایات، حكایت از آن دارد كه وی در طول حضور خود در حجاز،آنگاه كه در صحبت [[امام سجاد(ع)]] (امامت:61-95ق)بوده، دست كم یك بار با مساعدت امام، به كابل سفر كرده است. <ref>نك:كشی،121-123; راوندی،ج1،ص262-264; ابن شهر آشوب،مناقب،ج4،ص145</ref>
از مجموع روایات چنین برمی‌آید که موطن نخستین ابوخالد، [[کابل]] بوده است. با اینکه تصریحی به سال ورود او به [[حجاز]] نشده است، ظاهر روایات، حکایت از آن دارد که وی در طول حضور خود در حجاز، آنگاه که در صحبت [[امام سجاد(ع)]] (امامت: ۶۱-۹۵ ق) بوده، دست‌کم یک بار با مساعدت امام به [[کابل]] سفر کرده است. <ref>نک: کشی،121-123; راوندی،ج1،ص262-264; ابن شهر آشوب،مناقب،ج4،ص145</ref>


==اعتقاد به امامت امام سجاد (ع)==
==اعتقاد به امامت امام سجاد (ع)==
ابوخالد در آغاز اقامت در [[مدینه]]، [[محمد بن حنفیه]] را امام می‌دانست<ref>طبرسی، ۲۵۴; ابن حجر، ج۱، ص۴۳۶</ref> و زمانی دراز او را مانند امامی واجب الطاعه خدمت می‌کرد.<ref>نک: ابن حجر، ج ۱، ص۴۳۶; راوندی، ج ۱، ص ۲۶۱</ref>


در آغاز اقامت در [[مدینه]]، [[محمد بن حنفیه|محمد بن حنیفه]] را امام می‌دانست <ref>طبرسی،254; ابن حجر،ج1،ص436</ref> و زمانی دراز او را مانند امامی واجب الطاعه خدمت می‌كرد. <ref>نك: ابن حجر،ج1،ص436; راوندی،ج1،ص261</ref>
آورده‌اند که ابوخالد در مدت ملازمت با محمد بن حنیفه، از اشارات وی درباره مقام والای [[امام سجاد(ع)]] و احترام فوق العاده‌ای که محمد برای آن امام قائل بود <ref>نک: ۱۲۱; ابن شهر آشوب، مناقب، ج ۴،ص ۱۴۷</ref> و نیز با راهنمایی و اصرار [[یحیی بن ام طویل]] به دیدار امام نائل شد و چون امام او را با نام دوران کودکیش (کنکر) خطاب کرد، بر امامت آن حضرت یقین آورد.<ref>دلائل الامامه، ۹۰-۹۱; حسین بن عبد الوهاب، ۷۲-۷۳; راوندی، ج ۱، ص۲۶۱</ref> آنگاه به ملازمت امام درآمد و چنان پایگاهی یافت که وی را باب <ref>تاریخ اهل بیت، ۱۴۸</ref>و یکی از ثقات<ref>کلینی، ج ۱، ص۴۷۲</ref> و از حواریون<ref>کشی، ۹-۱۰</ref> امام دانسته‌اند.[[برقی]]<ref>ص ۸</ref>، [[مفید]]<ref>الاختصاص، ۸</ref>و [[شیخ طوسی|طوسی]]<ref>ص ۱۰۰</ref>، او را در زمره اصحاب آن حضرت آورده‌اند. [[فضل بن شاذان]] نیز ابوخالد را یکی از ۵ تنی شمرده که در اوایل امامت [[امام سجاد|حضرت سجاد]](ع) از شیعیان ایشان به شمار می‌آمدند.<ref>کشی، ۱۱۵</ref>
آورده‌اند كه ابو خالد در مدت ملازمت با محمد بن حنیفه از اشارات وی درباره مقام والای امام سجاد(ع) و احترام فوق العاده‌ای كه محمد برای آن امام قائل بود <ref>نك:121; ابن شهر آشوب، مناقب ،ج4،ص147</ref> و نیز با راهنمایی و اصرار یحیی بن ام طویل، به دیدار امام نائل شد و چون امام او را با نام دوران كودكیش ((كنكر))خطاب كرد، بر امامت آن حضرت یقین آورد. <ref>دلائل الامامه،90-91; حسین بن عبد الوهاب،72-73; راوندی،ج1،ص261</ref>


آنگاه به ملازمت ایشان درآمد و چنان پایگاهی یافت كه وی را ((باب))<ref>تاریخ اهل بیت،148</ref>و یكی از ثقات<ref>كلینی،ج1،ص472</ref> وحواریون<ref>كشی،9-10</ref>امام دانسته‌اند.[[برقی]]<ref>ص 8</ref>[[مفید]]<ref>الاختصاص،8</ref>و [[شیخ طوسی|طوسی]] <ref>ص 100</ref>او را در زمره اصحاب آن حضرت آورده‌اند.[[فضل بن شاذان]] نیز،ابو خالد را یكی از پنج تنی می‌شمارد كه در اوایل امامت [[امام سجاد|حضرت سجاد]](ع) از شیعیان ایشان به شمار می‌آمدند.<ref>كشی،115</ref>
از جمله روایات معتبر به تغییر عقیده ابوخالد درباره امامت، حکایت مربوط به شهادت و حکمیت [[حجر الاسود]] است که در روایت‌های گوناگون به نحوی با ابوخالد ارتباط یافته و سرانجام منجر به تغییر رای وی در باب امام بر حق می‌شود<ref>طبرسی، ۲۵۴; راوندی، ج ۱، ص ۲۵۸; مجلسی، ج ۴۶، ص ۲۹-۳۰</ref> [[سید حمیری]] (م ۱۷۳ ق) که گفته شده با شنیدن همین روایات از آیین [[کیسانیه]] دست شسته، این واقعه را به نظم درآورده است.<ref>ص ۴۴۲; نیز نک: طبرسی، ۲۵۴/ ابن حجر، ج ۱،ص ۴۳۶</ref>


از جمله روایات معتبر به تغییر عقیده ابو خالد، درباره امامت، حكایت مربوط به شهادت و حكمیت [[حجر الاسود]] است كه در روایت های گوناگون به نحوی با ابو خالد ارتباط یافته و سرانجام منجر به تغییر رای وی در باب امام بر حق می‌گردد<ref>طبرسی،254; راوندی ،ج1،ص258;مجلسی، ج46،ص29-30</ref>[[سید حمیری]] (د 173 ق) كه گفته شده با شنیدن همین روایات از آیین [[كیسانیه]] دست شسته ،این واقعه را به نظم در آورده است. <ref>ص 442; نیز نك:طبرسی،254/ ابن حجر،ج1،ص436</ref>
درباره تلاش وی برای یافتن امام بر حق، روایت دیگری دلالت بر آن دارد که او زمانی به نزد [[حسن مثنی]] رفته و از وی میراث امامت را سراغ گرفته است و چون از او ناامید شده، به آستان [[امام سجاد(ع)]] شتافته است.<ref>ابن حمزه، ۳۶۳; رازی،ج ۲، ص۶۷۸-۶۷۹</ref>
 
درباره تلاش وی در جست و جوی امام بر حق، روایت دیگری دلالت بر آن دارد كه او زمانی نیز به نزد [[حسن مثنی]] رفته و از وی میراث امامت را سراغ گرفته است و چون از او نا امید شده، به آستان امام سجاد(ع) شتافته است. <ref>ابن حمزه،363; رازی ،ج2،ص678-679</ref>


==ابوخالد از اصحاب امام باقر==
==ابوخالد از اصحاب امام باقر==
 
با بالا گرفتن سختگیری حکام اموی بر شیعیان که در طی آن کسانی چون [[یحیی بن ام طویل]] کشته شدند، ابوخالد به [[مکه]] گریخت و مدتی در آنجا پنهان شد<ref>نک: کشی، ۱۲۴</ref>. اگرچه تاریخ درگذشت او مشخص نیست، اما می‌دانیم که وی دوره [[امام باقر(ع)]] (امامت: ۹۵-۱۱۴ ق)را دریافته و به جرگه اصحاب آن حضرت درآمده است.<ref>نک: برقی، ۹; طوسی، ۱۳۹</ref>
با بالا گرفتن سختگیری حكام اموی بر شیعیان كه در طی آن كسانی چون یحیی بن ام طویل كشته شدند،ابو خالد به [[مكه]] گریخت و مدتی در آنجا پنهان گشت<ref>نك:كشی،124</ref>اگر چه تاریخ در گذشت او مشخص نیست،اما می‌دانیم كه وی دوره [[امام باقر(ع)]] (امامت:95-114 ق)را نیز دریافته و به جرگه اصحاب آن حضرت درآمده است.<ref>نك:برقی،9;طوسی،139</ref>


==از راویان حدیث==
==از راویان حدیث==
ابوخالد علاوه بر [[امام سجاد(ع)]] و [[امام باقر(ع)]]، از کسانی چون [[اصبغ بن نباته]] و [[یحیی بن ام طویل]] روایت کرده است.<ref>نک: راوندی، ج ۲، ص ۸۴۰/ج ۱،ص ۲۴۵</ref>


ابوخالد علاوه بر امام سجاد(ع) و امام باقر(ع)، از كسانی چون [[اصبغ بن نباته]] و [[یحیی بن ام طویل]] روایت كرده است. <ref>نك:راوندی،ج2،ص840/ج1،ص245</ref>
از جمله کسانی که از وی روایت کرده‌اند، [[جمیل بن صالح]]، [[هشام بن سالم]]، [[سدیر صیرفی]]، [[ضریس بن عبدالملک]] و [[مثنی حناط]] را می‌توان نام برد.<ref>نک: کلینی، ج ۶، ص ۲۸۰، کشی، 6،120;مفید، الامالی، ۳; راوندی، ج ۲، ص ۸۴۰</ref>


از جمله كسانی كه از وی روایت نموده‌اند، [[جمیل بن صالح]]، [[هشام بن سالم]]، [[سدیر صیرفی]]، [[ضریس بن عبدالملك]] و [[مثنی حناط]] را می‌توان نام برد.<ref>نك:كلینی،ج6،ص280،كشی،6،120;مفید،الامالی،3;راوندی،ج2،ص840</ref>
با همه آنچه درباره ابوخالد گفته شد، [[ناشی اکبر]](م ۲۹۳ ق)به جماعتی از «فاطمیه» به عنوان «اصحاب ابوخالد کابلی» اشاره می‌کند که [[امام سجاد(ع)]] را در زمان شهادت پدرشان در سن بلوغ نمی‌دانستند.<ref>ص ۲۵-۲۶</ref>


با همه آنچه درباره ابو خالد گفته شد، [[ناشی اكبر]](د 293 ق)به جماعتی از ((فاطمیه))به عنوان ((اصحاب ابو خالد كابلی))اشاره دارد كه [[امام سجاد(ع)]] را در زمان شهادت پدرشان در سن بلوغ نمی‌دانستند.<ref>ص 25-26</ref>
==خلط در منابع رجالی==
در منابع، به سبب اشتراک کنیه بین ابوخالد کابلی و ابوخالد قماط مسمی به یزید، از اصحاب [[امام صادق(ع)]]، گاه میان این دو خلط شده است. [[شیخ طوسی]] یک بار در میان اصحاب [[امام سجاد(ع)]] از ابوخالد به صورت «کنکر ابوخالد کابلی» نام برده و افزوده که نام او وردان بوده است.<ref>ص ۱۰۰</ref> همو بار دیگر در میان اصحاب [[امام باقر(ع)]] از شخصی با نام «وردان ابوخالد کابلی اصغر» یاد کرده و گفته است که وی از [[امام صادق (ع)]] نیز روایت نموده و یادآور شده که کنکر نام «ابوخالی کابلی کبیر» بوده است.<ref>ص ۱۳۹</ref>


==خلط در منابع رجالی==
[[شیخ طوسی]] در شمار اصحاب [[امام صادق(ع)]] از کنکر نامی به صورت «ابوخالد قماط کوفی»<ref>ص ۲۷۷</ref> و بار دیگر در میان اصحاب همان امام از «وردان ابوخالد کنکر» نام برده و می‌گوید که از [[امام صادق(ع)]] روایت می‌کند.<ref>نک: خویی، ج ۲۱، ص۱۴۰</ref> شایان ذکر است که [[ابن شهر آشوب]] نیز از «ابوخالد قماط کابلی» یاد می‌کند و او را از [[غالیان]] می‌شمارد.<ref>معالم ۱۳۹</ref>
در منابع به سبب اشتراك كنیه بین ابوخالد كابلی و ابو خالد قماط مسمی به یزید،از اصحاب امام صادق(ع)، گاه میان این دو خلط شده است، چنانكه [[شیخ طوسی]] یك بار در میان اصحاب حضرت سجاد( ع) از ابوخالد به صورت (( كنگر ابوخالد كابلی)) نام برده و افزوده كه نام او وردان بوده است،<ref>ص 100</ref> همو بار دیگر در میان اصحاب [[امام باقر (ع)]] از شخصی با نام ((وردان ابوخالد كابلی اصغر )) یاد كرده و گفته است كه وی از [[امام صادق (ع)]] نیز روایت نموده و یادآور شده كه كنگر نام (( ابوخالی كابلی كبیر)) بوده است. <ref>ص139</ref>
همو در شمار اصحاب امام صادق (ع) از كنكر نامی به صورت (( ابوخالد قماط كوفی))<ref>ص277</ref> و بار دیگر در میان اصحاب همان امام از ((وردان ابوخالد كنكر)) نام برده و می گوید که از امام صادق (ع) روایت میكند. <ref>نك :خویی، ج21،ص140</ref> شایان ذكر است كه [[ابن شهر آشوب]] نیز از ((ابوخالد قماط كابلی )) یاد می كند و او را از [[غالیان]] می‌شمارد.<ref>معالم 139</ref>


== پانویس ==
== پانویس ==
خط ۴۱: خط ۳۹:
{{col-begin}}
{{col-begin}}
{{راست‌چین}}
{{راست‌چین}}
* ابن حجر عقلانی،احمدبن علی، لسان المیزان، حیدر آباددكن،1329-1331 ق.
* ابن حجر عقلانی، احمدبن علی، لسان المیزان، حیدر آباددکن، ۱۳۲۹-۱۳۳۱ ق.
* ابن حمزه طوسی، عبد الله، الثاقب فی المناقب، به كوشش نبیل رضا علوان، قم، 1411 ق.
* ابن حمزه طوسی، عبدالله، الثاقب فی المناقب، به کوشش نبیل رضا علوان، قم، ۱۴۱۱ ق.
* ابن شهر اشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، به كوشش محمد صادق آل بحر العلوم ،نجف،1380 ق/1961 م.
* ابن شهر اشوب، محمد بن علی، معالم العلماء، به کوشش محمد صادق آل بحر العلوم، نجف، ۱۳۸۰ ق/ ۱۹۶۱ م.
* ابن شهر اشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، چاپخانه علمیه.
* ابن شهر اشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب، قم، چاپخانه علمیه.
* برقی، احمد بن محمد ((الرجال)) همراه الرجال ابن داوود حلی، به كوشش محمد رضا حسینی، قم،1410 ق.
* برقی، احمد بن محمد «الرجال» همراه الرجال ابن داوود حلی، به کوشش محمد رضا حسینی، قم، ۱۴۱۰ ق.
* حسین ابن ابدالوهاب، عیون المعجزات، نجف، 1369 ق / 1950 م.
* حسین ابن عبدالوهاب، عیون المعجزات، نجف، ۱۳۶۹ ق / ۱۹۵۰ م.
* خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، 1403 ق /1983 م.
* خویی، ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ ق / ۱۹۸۳ م.
* رازی، محمد بن حسین، نزهه الكرام، به كوشش ابن رستم طبری، نجف، 1383 ق /1963 م.
* رازی، محمد بن حسین، نزهة الکرام، به کوشش ابن رستم طبری، نجف، ۱۳۸۳ ق / ۱۹۶۳ م.
* رازی، محمدبن سعید بن هبه الله، الخرائج و الجرائح، قم، 1409 ق.
* رازی، محمد بن سعید بن هبة الله، الخرائج و الجرائح، قم، ۱۴۰۹ ق.
*سید حمیری،اسماعیل بن محمد ،دیوان، به كوشش هادی شكر، بیروت، دار مكتبه الحیاه.
*سید حمیری، اسماعیل بن محمد، دیوان، به کوشش هادی شکر، بیروت، دار مکتبه الحیاه.
* صاحب معالم،حسن بن زین الدین، التحریر الطاووسی (تحریری از حل اشكال احمد بن طاووس)، به كوشش محمد حسن ترحینی، قم، 1408 ق /1988 م.
* صاحب معالم، حسن بن زین الدین، التحریر الطاووسی (تحریری از حل اشکال احمد بن طاووس)، به کوشش محمد حسن ترحینی، قم، ۱۴۰۸ ق / ۱۹۸۸ م.
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، به كوشش علی اكبرغفاری، بیروت، 1399 ق/1979 م.
* طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۳۹۹ ق/ ۱۹۷۹ م.
* طوسی، به كوشش علی اكبرر غفاری، بیروت ،1401.
* طوسی، به کوشش علی اکبر غفاری، بیروت، ۱۴۰۱ ق.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، 1403 ق /1983 م.
* مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، ۱۴۰۳ ق / ۱۹۸۳ م.
* مفید، محمد بن محمد،الاختصاص، به كوشش علی اكبر غفاری، قم، 1357 ش.
* مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، به کوشش علی اکبر غفاری، قم، ۱۳۵۷ ش.
* مفید، محمد بن محمد، الامالی، به كوشش حسین استاد ولی و علی اكبر غفیری، قم، 1403 ق.
* مفید، محمد بن محمد، الامالی، به کوشش حسین استاد ولی و علی اکبر غفیری، قم، ۱۴۰۳ ق.
* ناشی اكبر، عبدالله بن محمد، مسائل الامامه، به كوشش یوزف فان اس بیروت، 1971 م.
* ناشی اکبر، عبدالله بن محمد، مسائل الامامه، به کوشش یوزف فان اس بیروت، ۱۹۷۱ م.
{{col-end}}
{{col-end}}
{{پایان}}
{{پایان}}
۲۵۶

ویرایش