پرش به محتوا

مباح: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۴
imported>Lohrasbi
imported>Lohrasbi
خط ۱۴: خط ۱۴:
==آيا اباحه‌ حكم‌ شرعى‌ است‌؟==
==آيا اباحه‌ حكم‌ شرعى‌ است‌؟==


غزالى‌ در پاسخ‌ به‌ اين‌ پرسش‌ مى‌نويسد: «اباحه‌ از احكام‌ شرعى‌ است‌، ولى‌ عده‌اي‌ از [[معتزله‌]] بر مبناي‌ نظريه [[حسن‌ و قبح‌]] ذاتى‌ افعال‌، معتقدند كه‌ اباحه‌ حكم‌ شرعى‌ نيست‌. آنان‌ چنين‌ استدلال‌ مى‌كنند كه‌ هر عملى‌ كه‌ فعل‌ يا ترك‌ آن‌ عقلاً مصلحت‌ يا مفسده‌ دربر نداشته‌ باشد، مباح‌ است‌ و اين‌ اباحه‌ يك‌ مسألة عقلى‌ است‌ نه‌ شرعى‌. اباحه‌ درصورتى‌ مسألة [[شرع|شرعى‌]] است‌ كه‌ شرع‌ از اتيان‌ يا ترك‌ افعال‌ مباح‌ رفع‌ مانع‌ كند، در حالى‌ كه‌ شارع‌ چنين‌ كاري‌ نكرده‌ است‌ و مباح‌ بودن‌ بعضى‌ از افعال‌ به‌ اين‌ معناست‌ كه‌ اباحه عقلى‌ استمرار يافته‌ است‌. بدين‌ ترتيب‌ اباحه‌ فقط حكم‌ عقلى‌ است‌ نه‌ شرعى‌». آنگاه‌ در قبال‌ اين‌ ادعاي‌ [[معتزله‌]] مى‌گويد مباحات‌ بر سه‌ قسمند:
غزالی در پاسخ به این پرسش می‌نویسد: «‌اباحه از احکام شرعی است، ولی عده‌ای از [[معتزله]] بر مبنای نظریه [[حسن و قبح]] ذاتی افعال، معتقدند که اباحه حکم شرعی نیست. آنان چنین استدلال می‌کنند که هر عملی که فعل یا ترک آن عقلاً مصلحت یا مفسده دربر نداشته باشد، مباح است و این اباحه یک مسألة عقلی است نه شرعی. اباحه درصورتی مسألة [[شرع|شرعی]] است که شرع از اتیان یا ترک افعال مباح رفع مانع کند، در حالی که شارع چنین کاری نکرده است و مباح بودن بعضی از افعال به این معناست که اباحه عقلی استمرار یافته است. بدین ترتیب اباحه فقط حکم عقلی است نه شرعی ». آنگاه در قبال این ادعای [[معتزله]] می‌گوید مباحات بر سه قسمند:
 
اول‌، قسمى‌ است‌ كه‌ شرع‌ صريحاً مكلف‌ را مخير در فعل‌ يا ترك‌ آن‌ كرده‌ است‌. اين‌ قسم‌ اباحه شرعى‌ است‌. دوم‌ قسمى‌ است‌ كه‌ شرع‌ صريحاً متعرض‌ مباح‌ بودن‌ آن‌ نشده‌ و دليل‌ سمعى‌ نيز بر مباح‌ بودن‌ آن‌ به‌ دست‌ نيامده‌ است‌. در اين‌ قسم‌ مى‌توان‌ گفت‌ حالت‌ پيش‌ از ورود شرع‌ استمرار يافته‌ است‌ و در اين‌ مورد فقط حكم‌ وجود ندارد. سوم‌ قسمى‌ است‌ كه‌ در آن‌ خطاب‌ صريح‌ به‌ تخيير وارد نشده‌ است‌، ولى‌ دليل‌ سمعى‌ بر نفى‌ حرج‌ از فعل‌ و ترك‌ وجود دارد و اگر اين‌ دليل‌ هم‌ نبود به‌ دليل‌ عقلى‌ نفى‌ حرج‌ ثابت‌ مى‌شد. اين‌ قسم‌ محل‌ نظر و تأمل‌ است‌.<ref>1/75</ref> ابن‌ قدامه‌ نيز در تقسيم‌ مباحات‌ و تشريح‌ آن‌ از غزالى‌ تبعيت‌ كرده‌ است‌.<ref>ص‌ 40-41</ref> همچنين‌ آمدي‌ گفته‌ است‌ كه‌ مسلمين‌ بجز عده‌اي‌ از معتزله‌ در شرعى‌ بودن‌ حكم‌ اباحه‌ اتفاق‌ نظر دارند.<ref>ص‌ 107</ref>


اول، قسمی است که شرع صریحاً مکلف را مخیر در فعل یا ترک آن کرده است. این قسم اباحه شرعی است. دوم قسمی است که شرع صریحاً متعرض مباح بودن آن نشده و دلیل سمعی نیز بر مباح بودن آن به دست نیامده است. در این قسم می‌توان گفت حالت پیش از ورود شرع استمرار یافته است و در این مورد فقط حکم وجود ندارد. سوم قسمی است که در آن خطاب صریح به تخییر وارد نشده است، ولی دلیل سمعی بر نفی حرج از فعل و ترک وجود دارد و اگر این دلیل هم نبود به دلیل عقلی نفی حرج ثابت می‌شد. این قسم محل نظر و تأمل است.<ref>۱/۷۵</ref> ابن قدامه نیز در تقسیم مباحات و تشریح آن از غزالی تبعیت کرده است.<ref>ص ۴۰-۴۱</ref> همچنین آمدی گفته است که مسلمین بجز عده‌ای از معتزله در شرعی بودن حکم اباحه اتفاق نظر دارند.<ref>ص ۱۰۷</ref>


==آيا اباحه‌ تكليف‌ است‌؟==
==آيا اباحه‌ تكليف‌ است‌؟==
کاربر ناشناس