Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
در تعریف معجزه گفتهاند کاری خارقالعاده، همراه با ادعای نبوت و [[تحدی]] است که دیگران از انجام آن عاجزند.<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.</ref> هدف از این کار خارقالعاده که با عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد، اثبات [[نبوت]] است.<ref>شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۶-۱۲۹.</ref> [[عبدالرزاق لاهیجی]]، متکلم و فیلسوف شیعه، راه معرفت به صدقِ دعوت نبی را در ظهور و ارائه معجزه، منحصر میداند.<ref>لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۳-۹۴.</ref> برخی دیگر از عالمان، معجزه را تنها یکی از راههای معرفت به صدق مدعیات پیامبران، به شمار آوردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۹۱؛ خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۴.</ref> | در تعریف معجزه گفتهاند کاری خارقالعاده، همراه با ادعای نبوت و [[تحدی]] است که دیگران از انجام آن عاجزند.<ref>مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۳۵.</ref> هدف از این کار خارقالعاده که با عنایت و اذن خاص الهی صورت میگیرد، اثبات [[نبوت]] است.<ref>شیخ مفید، النکت الاعتقادیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۲۶-۱۲۹.</ref> [[عبدالرزاق لاهیجی]]، متکلم و فیلسوف شیعه، راه معرفت به صدقِ دعوت نبی را در ظهور و ارائه معجزه، منحصر میداند.<ref>لاهیجی، سرمایه ایمان، ۱۳۷۲ش، ص۹۳-۹۴.</ref> برخی دیگر از عالمان، معجزه را تنها یکی از راههای معرفت به صدق مدعیات پیامبران، به شمار آوردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به سبحانی، بحوث فی الملل و النحل، مؤسسة النشر الاسلامی، ج۳، ص۳۹۱؛ خرازی، بدایة المعارف الالهیة، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۲۴۴.</ref> | ||
واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی به کار رفته<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «عجز».</ref> که هیچیک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست و این اصطلاح را غالباً متکلمان بهکار بردهاند.<ref> | واژه معجزه و مشتقات آن، ۲۶بار در قرآن به معنای عجز و ناتوانی به کار رفته<ref>راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ذیل واژه «عجز».</ref> که هیچیک از آنها به معنای اصطلاحی معجزه نیست و این اصطلاح را غالباً متکلمان بهکار بردهاند.<ref>جمعی از نویسندگان، دانشنامه کلام اسلامی، ۱۳۸۷ش، ص۶۷.</ref> در قرآن برای اشاره بهمعنای اصطلاحی معجزه، از واژگان «بَیِّنه: دلیل روشن»،<ref>سوره اعراف، آیه۷۳؛ سوره حدید، آیه۲۵؛ سوره فاطر، آیه۲۵.</ref> «آیه: نشانه روشن»،<ref>سوره غافر، آیه۷۸.</ref> «برهان: دلیل واضح»،<ref>سوره نساء، آیه ۱۷۴؛ سوره قصص، آیه۳۲.</ref> «سلطان: دلیل قاطع»<ref>سوره ابراهیم، آیه۱۱؛ سوره دخان، آیه۱۹.</ref>، «بصیرت»<ref>سوره انعام، آیه۱۰۴.</ref> و «عَجَب: شگفتانگیز»،<ref>سوره جن، آیه۱؛ سوره کهف، آیه۹.</ref> استفاده شده است.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۳۵۹؛ قدردان قراملکی، معجزه در قلمرو عقل و قرآن، ۱۳۸۱ش، ص۳۵-۳۹.</ref> | ||
==قرآن کریم معجزه جاودان پیامبر(ص)== | ==قرآن کریم معجزه جاودان پیامبر(ص)== | ||
{{اصلی|اعجاز قرآن}} | {{اصلی|اعجاز قرآن}} | ||
مسلمانان قرآن را معجزه جاودان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] میدانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۹-۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | مسلمانان قرآن را معجزه جاودان [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] میدانند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۹-۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۹؛ خوئی، البیان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ص۴۳.</ref> معجزهبودن قرآن به این معناست که آوردن مثل آن و یا حتی یک سوره مثل آن، خارج از توان بشر است؛ چرا که این کتاب کلام خداوندی است که در ذات و صفات و افعالش بیمانند است و کلام او نیز شبیه کلام مخلوقین نیست.<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۷-۸.</ref> [[شیخ طوسی]]، در تفسیرش [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|التبیان]]، قرآن را از بزرگترین و مشهورترین معجزات پیامبر دانسته است.<ref>طوسی، التبیان، دار الاحیاء التراث العربی، ج۱، ص۳.</ref> | ||
همچنین گفتهاند معجزه بودن قرآن به معنای آن است که این کتاب از نظر اموری همچون انسجام در مضمون و اسلوب، قانونگذاری، خبر از غیب، حقایق ثابت و خللناپذیر و بیان اسرار آفرینش، دارای ویژگیهایی فوق بشری است و بشر از آوردن مانند آن ناتوان است.<ref>خوئی، مرزهای اعجاز، ۱۳۸۵ش، ص۸۷ و ۹۵ و ۱۱۳ و ۱۱۷ و ۱۲۵.</ref> همچنین قرآن برای اثبات اعجاز بیانیاش، در آیات متعددی [[تحدی|تحدّی]] کرده و از منکران خواسته است که اگر قرآن را کلام خدا نمیدانند، مانند آن بیاورند و از آنجا که هیچ کس نتوانسته است مانند آن بیاورد، حقانیت کلام الاهی به اثبات میرسد.<ref>ابن کثیر، معجزات النبی، | همچنین گفتهاند معجزه بودن قرآن به معنای آن است که این کتاب از نظر اموری همچون انسجام در مضمون و اسلوب، قانونگذاری، خبر از غیب، حقایق ثابت و خللناپذیر و بیان اسرار آفرینش، دارای ویژگیهایی فوق بشری است و بشر از آوردن مانند آن ناتوان است.<ref>خوئی، مرزهای اعجاز، ۱۳۸۵ش، ص۸۷ و ۹۵ و ۱۱۳ و ۱۱۷ و ۱۲۵.</ref> همچنین قرآن برای اثبات اعجاز بیانیاش، در آیات متعددی [[تحدی|تحدّی]] کرده و از منکران خواسته است که اگر قرآن را کلام خدا نمیدانند، مانند آن بیاورند و از آنجا که هیچ کس نتوانسته است مانند آن بیاورد، حقانیت کلام الاهی به اثبات میرسد.<ref>ابن کثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۷-۸.</ref> | ||
==آیا قرآن تنها معجزه پیامبر(ص) است؟== | ==آیا قرآن تنها معجزه پیامبر(ص) است؟== | ||
بهنقل از [[مرتضی مطهری]]، برخی بر این باورند که قرآن، تنها معجزه پیامبر اسلام(ص) است؛<ref>مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۵-۶۶.</ref> اما بیشتر عالمان بر این نظرند که پیامبر(ص) غیر از قرآن، معجزات دیگری نیز داشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، | بهنقل از [[مرتضی مطهری]]، برخی بر این باورند که قرآن، تنها معجزه پیامبر اسلام(ص) است؛<ref>مطهری، وحی و نبوت، ۱۳۸۸ش، ص۶۵-۶۶.</ref> اما بیشتر عالمان بر این نظرند که پیامبر(ص) غیر از قرآن، معجزات دیگری نیز داشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار الاحیاء التراث العربی، ج۹، ص۴۴۳؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۷.</ref> آنان معجزات پیامبر(ص) را به دو دسته، معجزه قولی و معجزه فعلی تقسیم کرده و قرآن را معجزه قولی پیامبر(ص) معرفی نمودهاند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] معتقد است که پیامبر(ص) با معجزههای فعلیاش، عوام مردم را اقناع میکرد، اما خواص اصحاب وی به همان قرآن که معجزه قولی یا عقلی او بود بسنده میکردند و از او معجزه فعلی طلب نمیکردند.<ref>جوادی آملی، تبیین براهین اثبات خدا، ۱۳۸۴ش، ص۲۶۴.</ref> | ||
باقلانی، متکلم اشعری قرن چهارم و پنجم هجری، در کتاب «اعجاز القرآن»، معجزه قرآن را پایه و اساس نبوت پیامبر(ص) میداند و آن را جهانشمول و برای تمام زمانها معرفی میکند.<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۸.</ref> او معجزات دیگر پیامبر(ص) را برای افراد خاص و مرتبط با شرایط و زمان خاصی ذکر کرده است.<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۸.</ref> | باقلانی، متکلم اشعری قرن چهارم و پنجم هجری، در کتاب «اعجاز القرآن»، معجزه قرآن را پایه و اساس نبوت پیامبر(ص) میداند و آن را جهانشمول و برای تمام زمانها معرفی میکند.<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۸.</ref> او معجزات دیگر پیامبر(ص) را برای افراد خاص و مرتبط با شرایط و زمان خاصی ذکر کرده است.<ref>باقلانی، اعجاز القرآن، ۱۹۹۷م، ص۸.</ref> | ||
ابنکثیر (درگذشت: ۷۷۴ق)، مفسر و مورخ شافعی، در کتابی با عنوان «معجزات النبی»، معجزاتی که برای پیامبر(ص) نقل شده را به دو قسم معجزههای معنوی و معجزههای حسی تقسیم نموده است.<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، | ابنکثیر (درگذشت: ۷۷۴ق)، مفسر و مورخ شافعی، در کتابی با عنوان «معجزات النبی»، معجزاتی که برای پیامبر(ص) نقل شده را به دو قسم معجزههای معنوی و معجزههای حسی تقسیم نموده است.<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۷.</ref> او قرآن را معجزه معنوی پیامبر معرفی کرده است.<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، المکتبة التوفیقیة، ص۷.</ref> ابنکثیر همچنین اخلاق نیکوی پیامبر(ص) را یکی دیگر از معجزههای معنوی پیامبر(ص) و دلیل بر اثبات نبوتش دانسته است.<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۱۷.</ref> | ||
==معجزههای حسی== | ==معجزههای حسی== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
===شق القمر=== | ===شق القمر=== | ||
{{اصلی|شق القمر}} | {{اصلی|شق القمر}} | ||
یکی از معجزههای پیامبر(ص) است که بنا به نقل، ماه در آسمان را به دو نیمه جدای از هم تبدیل کرد و سپس فرمان داد تا به حال نخستین بازگردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان، ج۹، ص۴۴۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | یکی از معجزههای پیامبر(ص) است که بنا به نقل، ماه در آسمان را به دو نیمه جدای از هم تبدیل کرد و سپس فرمان داد تا به حال نخستین بازگردد.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار الاحیاء التراث العربی، ج۹، ص۴۴۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۱۰؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۵.</ref> گفته میشود این معجزه به درخواست مشرکان برای اثبات صدق ادعای نبوت بود.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۱۰.</ref> شیخ طوسی وقوع این معجزه را مورد اجماع عالمان مسلمان دانسته است.<ref>شیخ طوسی، التبیان، دار الاحیاء التراث العربی، ج۹، ص۴۴۳.</ref> مفسران بر این باورند که آیات [[آیه ۱ سوره قمر|۱]] تا [[آیه ۳ سوره قمر|۳ سوره قمر]] اشاره به این واقعه دارند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، التبیان، دار الاحیاء التراث العربی، ج۹، ص۴۴۲-۴۴۳؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۹، ص۳۰۹-۳۱۰؛ فخر رازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۲۹، ص۳۳۷.</ref> | ||
[[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، با استناد به برخی روایات گفته است که این رخداد در شب چهاردهم [[ذیالحجة|ذیالحجه]]، سال پنجم پیش از هجرت اتفاق افتاده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۶۴.</ref> | [[سید محمدحسین طباطبائی|سید محمدحسین طباطبایی]] در [[المیزان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر المیزان]]، با استناد به برخی روایات گفته است که این رخداد در شب چهاردهم [[ذیالحجة|ذیالحجه]]، سال پنجم پیش از هجرت اتفاق افتاده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۶۳ش، ج۱۹، ص۶۴.</ref> | ||
===رد الشمس=== | ===رد الشمس=== | ||
{{اصلی|رد الشمس}} | {{اصلی|رد الشمس}} | ||
رد الشمس یا برگرداندن خورشید را یکی از معجزههای پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | رد الشمس یا برگرداندن خورشید را یکی از معجزههای پیامبر(ص) دانستهاند.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۳۰.</ref> بنا به آنچه در منابع روایی [[شیعه]] نقل شده است روزی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، آفتاب را که غروب کرده بود به اندازه وقت فضیلت [[نماز عصر]]، به اذن خداوند به عقب برگرداند تا [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] نماز عصرش را در این زمان بخواند.<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۶؛ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۶۲؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۲۰۳.</ref> | ||
===حرکت درخت به سوی پیامبر(ص)=== | ===حرکت درخت به سوی پیامبر(ص)=== | ||
بنا به آنچه که در [[خطبه قاصعه]] از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] ذکر شده است، روزی گروهی از بزرگان [[قبیله قریش|قریش]] نزد پیامبر آمدند و از او خواستند برای اثبات [[نبوت]] خویش، از درخت بخواهد که به سمت آنان بیاید. رسول خدا نیز به درخت امر کرد که به اذن خداوند به سمت آنان بیاید. ناگاه، ریشههای درخت از دل خاک بیرون آمد و درخت به سمت وی حرکت کرد. با وجود این معجزه آشکار، آن عده به پیامبر [[ایمان]] نیاوردند و او را جادوگر خطاب کردند.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> | بنا به آنچه که در [[خطبه قاصعه]] از [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] ذکر شده است، روزی گروهی از بزرگان [[قبیله قریش|قریش]] نزد پیامبر آمدند و از او خواستند برای اثبات [[نبوت]] خویش، از درخت بخواهد که به سمت آنان بیاید. رسول خدا نیز به درخت امر کرد که به اذن خداوند به سمت آنان بیاید. ناگاه، ریشههای درخت از دل خاک بیرون آمد و درخت به سمت وی حرکت کرد. با وجود این معجزه آشکار، آن عده به پیامبر [[ایمان]] نیاوردند و او را جادوگر خطاب کردند.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref> | ||
===تسبیح گفتن سنگریزهها در دستان پیامبر(ص)=== | ===تسبیح گفتن سنگریزهها در دستان پیامبر(ص)=== | ||
اصل این رخداد که چند سنگریزه در دستان پیامبر(ص) تسبیح گفته و به نبوت وی شهادت دادهاند را یکی از معجزههای او به شمار آوردهاند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابنکثیر، معجزات القرآن، | اصل این رخداد که چند سنگریزه در دستان پیامبر(ص) تسبیح گفته و به نبوت وی شهادت دادهاند را یکی از معجزههای او به شمار آوردهاند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابنکثیر، معجزات القرآن، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۲۴.</ref> ولی در بیان جزئیات این واقعه، نقلهای مختلفی ذکر کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷؛ ابنکثیر، معجزات القرآن، ۱۴۲۶ق، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ۱۴۲۵ق، ج۴، ص۲۴.</ref> بنا به نقلی گروهی از سران [[حضرموت]] بر پیامبر(ص) وارد شدند و گفتند: چگونه بدانیم تو فرستاده خدا هستی؟ پیامبر(ص) یک مشت سنگریزه از زمین برداشت و گفت: این سنگریزهها گواهی میدهند که من فرستاده خدا هستم، سپس سنگریزهها در دستان پیامبر(ص) تسبیح خدا گفتند و گواهی دادند که او فرستاده خدا است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹.</ref> | ||
===گواهیدادن سوسمار به نبوت پیامبر(ص)=== | ===گواهیدادن سوسمار به نبوت پیامبر(ص)=== | ||
در برخی منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند که روزی پیامبر(ص) در جمع [[صحابه|اصحاب]] نشسته بود، عرب بادیه نشینی نزد آنان آمد و سوسماری را که در آستین خود مخفی کرده بود بیرون آورد و خطاب به پیامبر(ص) گفت: به تو ایمان نمیآورم مگر اینکه این سوسمار به تو ایمان آورد. سپس پیامبر(ص)، سوسمار را به اذن خدا به سخن گفتن در آورد و به پیامبری وی شهادت داد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۸؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | در برخی منابع شیعه و اهل سنت نقل کردهاند که روزی پیامبر(ص) در جمع [[صحابه|اصحاب]] نشسته بود، عرب بادیه نشینی نزد آنان آمد و سوسماری را که در آستین خود مخفی کرده بود بیرون آورد و خطاب به پیامبر(ص) گفت: به تو ایمان نمیآورم مگر اینکه این سوسمار به تو ایمان آورد. سپس پیامبر(ص)، سوسمار را به اذن خدا به سخن گفتن در آورد و به پیامبری وی شهادت داد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۸؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۱۶۹.</ref> | ||
===جاری شدن آب از بین انگشتان پیامبر(ص)=== | ===جاری شدن آب از بین انگشتان پیامبر(ص)=== | ||
جاری شدن آب از انگشتان پیامبر(ص) را از دیگر معجزههای وی برشمردهاند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۵.</ref> البته در منابع شیعه و اهل سنت رخدادهای مختلفی برای آن نقل کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۴-۸۶؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | جاری شدن آب از انگشتان پیامبر(ص) را از دیگر معجزههای وی برشمردهاند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۵.</ref> البته در منابع شیعه و اهل سنت رخدادهای مختلفی برای آن نقل کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۴-۸۶؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۵۷.</ref> در برخی منابع شیعه و اهل سنت نقل شده است که پیامبر(ص) با اصحابش از سفری بر میگشتند که دچار کمبود آب شدند و تشنگی بر آنان عارض شد. اصحاب نزد پیامبر(ص) آمدند و آب طلب نمودند، سپس پیامبر(ص) دستش را در مشکی که اندکی آب در آن بود گذاشت و از انگشتانش آب جاری شد، بهطوری که همه از آن سیراب شدند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۸، ص۲۷؛ ابنجوزی، معجزات رسول الله(ص)، ۱۴۲۵ق، ص۸۵.</ref> | ||
همچنین در برخی منابع اهل سنت نقل شده است که روزی [[صحابه]] قصد داشتند تا نماز عصرشان را با پیامبر(ص) نماز بخوانند، ولی آبی برای [[وضو]] نیافتند. در این هنگام، رسول اکرم(ص) دست خویش را در ظرفی قرار داد، سپس آب از انگشتان او جاری شد و از آن آب، تمام کسانی که در آنجا بودند وضو گرفتند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | همچنین در برخی منابع اهل سنت نقل شده است که روزی [[صحابه]] قصد داشتند تا نماز عصرشان را با پیامبر(ص) نماز بخوانند، ولی آبی برای [[وضو]] نیافتند. در این هنگام، رسول اکرم(ص) دست خویش را در ظرفی قرار داد، سپس آب از انگشتان او جاری شد و از آن آب، تمام کسانی که در آنجا بودند وضو گرفتند.<ref>بخاری، صحیح بخاری، ۱۴۲۲ق، ج۴، ص۱۹۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۵۷.</ref> | ||
عالمان مسلمان با توجه به روایات و نقلهای تاریخی، امور دیگری از قبیل غیبگویی،<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۳۱۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، | عالمان مسلمان با توجه به روایات و نقلهای تاریخی، امور دیگری از قبیل غیبگویی،<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۶، ص۳۱۲؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۵۱.</ref> [[مباهله]]،<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۲۲۱؛ سبحانی، منشور جاوید، مؤسسه امام صادق(ع)، ج۳، ص۳۶۵.</ref> [[معراج]]،<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۲۰۱.</ref> [[استجابت دعا]]،<ref>ابنجوزی، معجزات رسول الله، ۱۴۲۵ق، ص۱۸۰.</ref> شفای بیماران<ref>ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۱۹۳.</ref> و زندهکردن مردگان<ref>قطب راوندی، الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۳۷-۳۸.</ref> را از دیگر معجزهها و کارهای خارق العاده پیامبر(ص) به حساب آوردهاند. | ||
==کارهای خارق العاده پیامبر(ص) تا پیش از بعثت== | ==کارهای خارق العاده پیامبر(ص) تا پیش از بعثت== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
ارهاص، کارهای خارق العادهای است که پیش از بعثت و مرتبط با آن، برای ایجاد زمینه نبوت رخ میداده است.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۲۸۴.</ref> در متون روایی و تاریخی، مواردی از اینگونه کارهای خارق العاده به پیامبر(ص) نسبت دادهاند که برخی از آنها به شرح زیر است: | ارهاص، کارهای خارق العادهای است که پیش از بعثت و مرتبط با آن، برای ایجاد زمینه نبوت رخ میداده است.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۲۸۴.</ref> در متون روایی و تاریخی، مواردی از اینگونه کارهای خارق العاده به پیامبر(ص) نسبت دادهاند که برخی از آنها به شرح زیر است: | ||
===رخدادهای همزمان با ولادت پیامبر(ص)=== | ===رخدادهای همزمان با ولادت پیامبر(ص)=== | ||
بهنقل از برخی منابع اسلامی،<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۹، ح۸۲؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> همزمان با ولادت پیامبر(ص) برخی وقایع خاص رخ داد که به آنها [[ارهاص]] میگویند.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۲۸۴.</ref> از جمله این ارهاصها این است که گفتهاند در شب تولد او، [[طاق کسری|ایوان کسری]] لرزید و ۱۴ کنگره آن فرو ریخت، [[آتشکده آذرفرنبغ|آتشکده فارس]] پس از هزار سال، خاموش گشت، [[دریاچه ساوه]] خشک گردید و موبدان و پادشاهان ساسانی در همین شب خوابهای عجیبی دیدند.<ref>ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۹، ح۸۲؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۶و۱۲۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۷؛ بحرانی، مصابیح الانوار، ج۱، ص۳۵-۳۶.</ref> | بهنقل از برخی منابع اسلامی،<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۹، ح۸۲؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> همزمان با ولادت پیامبر(ص) برخی وقایع خاص رخ داد که به آنها [[ارهاص]] میگویند.<ref>فاضل مقداد، اللوامع الالهیة، ۱۴۲۲ق، ص۲۸۴.</ref> از جمله این ارهاصها این است که گفتهاند در شب تولد او، [[طاق کسری|ایوان کسری]] لرزید و ۱۴ کنگره آن فرو ریخت، [[آتشکده آذرفرنبغ|آتشکده فارس]] پس از هزار سال، خاموش گشت، [[دریاچه ساوه]] خشک گردید و موبدان و پادشاهان ساسانی در همین شب خوابهای عجیبی دیدند.<ref>ابونعیم اصفهانی، دلائل النبوة، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۱۳۹، ح۸۲؛ بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۶و۱۲۷؛ طبرسی، اعلام الوری، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۷؛ بحرانی، مصابیح الانوار، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۳۵-۳۶.</ref> | ||
===رخدادهای خارق العاده پس از تولد تا پیش از بعثت=== | ===رخدادهای خارق العاده پس از تولد تا پیش از بعثت=== | ||
در [[خطبه قاصعه]] از امام علی(ع) چنین نقل شده است که از همان زمان که رسول خدا(ص) از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وی را به راههای فضیلت و محاسن اخلاق جهانیان وادارد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه قاصعه، تصحیح صبحی صالح، ص۳۰۰.</ref> | در [[خطبه قاصعه]] از امام علی(ع) چنین نقل شده است که از همان زمان که رسول خدا(ص) از شیر بازگرفته شد، خداوند بزرگترین فرشته از فرشتگان خود را مأمور ساخت تا در طول شب و روز وی را به راههای فضیلت و محاسن اخلاق جهانیان وادارد.<ref>نهجالبلاغه، خطبه قاصعه، تصحیح صبحی صالح، ص۳۰۰.</ref> | ||
همچنین نقل شده است که در سفری که پیامبر(ص) پیش از بعثت با گروهی از قریش به سوی شام داشت، هنگامی که نزدیک به دِیر [[بحیرا|بَحیرا]]، راهب مسیحی که عالم به تورات و انجیل بود، فرود آمدند، بحیرا آنان را برای غذا دعوت نمود. بحیرا اوصاف پیامبر موعود را در افرادی که نزدش آمده بودند، نیافت و پرسید: آیا از کاروان شما کسی باقی مانده است؟ و آنان پیامبر(ص) را به او نشان دادند در حالی که ابری بر روی سر وی سایه افکنده بود و بههنگام راهرفتن، ابر نیز حرکت میکرد. بحیرا پیامبر(ص) را شناخت و به افراد کاروان گفت: به زودی در میان شما به پیامبری برانگیخته میشود.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۴-۲۵؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ص۳۱۲.</ref> | همچنین نقل شده است که در سفری که پیامبر(ص) پیش از بعثت با گروهی از قریش به سوی شام داشت، هنگامی که نزدیک به دِیر [[بحیرا|بَحیرا]]، راهب مسیحی که عالم به تورات و انجیل بود، فرود آمدند، بحیرا آنان را برای غذا دعوت نمود. بحیرا اوصاف پیامبر موعود را در افرادی که نزدش آمده بودند، نیافت و پرسید: آیا از کاروان شما کسی باقی مانده است؟ و آنان پیامبر(ص) را به او نشان دادند در حالی که ابری بر روی سر وی سایه افکنده بود و بههنگام راهرفتن، ابر نیز حرکت میکرد. بحیرا پیامبر(ص) را شناخت و به افراد کاروان گفت: به زودی در میان شما به پیامبری برانگیخته میشود.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۲۴-۲۵؛ ابنکثیر، معجزات النبی، ۱۴۲۶ق، ص۳۱۲.</ref> | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
[[شیخ حر عاملی]] در کتاب [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، بابی را به بررسی آیات و همچنین روایاتی که درباره معجزههای پیامبر(ص) هستند و بر نبوت وی دلالت میکنند، اختصاص داده است.<ref>حر عاملی، اثبات الهداة، ج۱، ص۲۳۹.</ref> [[علامه مجلسی]] در کتاب [[بحار الانوار]] ۱۲ باب را به روایات درباره معجزههای پیامبر(ص) اختصاص داده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۱۵۹ و ج۱۸، ص۱۴۴.</ref> | [[شیخ حر عاملی]] در کتاب [[اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات (کتاب)|اثبات الهداة]]، بابی را به بررسی آیات و همچنین روایاتی که درباره معجزههای پیامبر(ص) هستند و بر نبوت وی دلالت میکنند، اختصاص داده است.<ref>حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۲۳۹.</ref> [[علامه مجلسی]] در کتاب [[بحار الانوار]] ۱۲ باب را به روایات درباره معجزههای پیامبر(ص) اختصاص داده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۱۵۹ و ج۱۸، ص۱۴۴.</ref> | ||
علاوه بر آن، کتابهای مستقلی در باب روایات مربوط به معجزههای پیامبر(ص) از سوی عالمان مسلمان تألیف شده است. کتاب [[مصابیح الانوار]] نوشته [[سیدهاشم بحرانی]] یکی از این آثار است. این کتاب یک مقدمه و ۱۹ باب دارد. برخی ابواب مشتمل بر چند فصل هستند.<ref>ارگانی بهبهانی، «مقدمه»، بر کتاب مصابیح الانوار، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۰-۲۱.</ref> کتاب «معجزات حضرت محمد(ص)» از دیگر آثاری است که در این زمینه به قلم سعید غریقی نوشته شده است. این کتاب مشتمل بر ۱۰۲ معجزه از پیامبر(ص)؛ معجزات از هنگام تولد تا بعثت، از بعثت تا هجرت و از آغاز هجرت تا پایان عمر، است.<ref>[https://vista.ir/m/a/ud485 «معجزات حضرت محمد(ص): ۱۰۲ معجزه»، سایت ویستا.]</ref> | علاوه بر آن، کتابهای مستقلی در باب روایات مربوط به معجزههای پیامبر(ص) از سوی عالمان مسلمان تألیف شده است. کتاب [[مصابیح الانوار]] نوشته [[سیدهاشم بحرانی]] یکی از این آثار است. این کتاب یک مقدمه و ۱۹ باب دارد. برخی ابواب مشتمل بر چند فصل هستند.<ref>ارگانی بهبهانی، «مقدمه»، بر کتاب مصابیح الانوار، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۰-۲۱.</ref> کتاب «معجزات حضرت محمد(ص)» از دیگر آثاری است که در این زمینه به قلم سعید غریقی نوشته شده است. این کتاب مشتمل بر ۱۰۲ معجزه از پیامبر(ص)؛ معجزات از هنگام تولد تا بعثت، از بعثت تا هجرت و از آغاز هجرت تا پایان عمر، است.<ref>[https://vista.ir/m/a/ud485 «معجزات حضرت محمد(ص): ۱۰۲ معجزه»، سایت ویستا.]</ref> |