confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
(ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مفهومشناسی== | == مفهومشناسی== | ||
تواضع به معنای فروتنی و خود را خوار کردن (تذلّل) آمدهاست. <ref> فَراهیدی، ذیل «وضع»؛ زوزنی، ج ۲، ص ۸۵۸؛ ابن منظور، ذیل «وضع» </ref> در [[قرآن کریم]] واژه تواضع به کار نرفتهاست اما واژگان و تعابیر دیگری وجود دارد که تقریباً همین معنا را میرساند، مانند [[خشوع]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به مؤمنون: ۲ </ref> [[خشیت]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به فاطر: ۲۸ </ref> | تواضع به معنای فروتنی و خود را خوار کردن (تذلّل) آمدهاست. <ref> فَراهیدی، ذیل «وضع»؛ زوزنی، ج ۲، ص ۸۵۸؛ ابن منظور، ذیل «وضع» </ref> در [[قرآن کریم]] واژه تواضع به کار نرفتهاست اما واژگان و تعابیر دیگری وجود دارد که تقریباً همین معنا را میرساند، مانند [[خشوع]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به مؤمنون: ۲ </ref> [[خشیت]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به فاطر: ۲۸ </ref> [[اخبات|إخبات]]، <ref> برای نمونه رجوع کنید به هود: ۲۳ </ref> ذلّت <ref> برای نمونه رجوع کنید به مائده: ۵۴ </ref> و خفض جناح. <ref> برای نمونه رجوع کنید به شعراء: ۲۱۵ </ref>با توجه به این که در متون دینی {{یاد| التَّوَاضُعُ وَ ضِدَّهُ الْكِبْرَ ا الشيخ الكليني، الكافي، چاپ الاسلامية، ج۱، ص۲۱ }}و علم اخلاق، [[تکبر]] نقطه مقابل تواضع قلمداد شده بنابر این تمام آیاتی که در قرآن از تکبر نهی کردهاند در و اقع غیر مستقیم توصیه به تواضع کردهاند.مانند:سوره لقمان آیه ۱۸ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا ۖ إِنَّ اللهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ ترجمه:(پسرم!) با بیاعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد. | ||
برخی لغتشناسان میان این الفاظ تفاوتهای ظریفی قائل شدهاند، مثلاً تواضع را توأم با توانایی و «تذلّل» را حاکی از ناتوانی شخص در برابر دیگری میدانند، چنانکه تواضع آدمی در برابر خادمان خویش، از سر ناتوانی در برابر ایشان نیست. گفتهاند که تواضع به اعتبار خُلقیات و افعال ظاهر و باطن و «[[خشوع]]» به اعتبار جوارح است و این سخن مشهور که «إذَا تَوَاضَعَ القَلْبُ خَشَعَتِ الْجَوَارِحُ»(هر گاه دل تواضع کند اعضا و جوارح خاشع شوند)، بر همین معنا دلالت دارد <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، الذریعه الی مکارم الشریعه، ص ۲۸۱؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ص ۱۲۲، ۲۱۵ـ۲۱۶ </ref> یا تواضع با زبان و کردار است و «خشوع» در دل و دیده. <ref> نحّاس، معانی القرآن، ج ۴، ص ۴۴۲ </ref> معنای این واژه در همه نظامهای اخلاقی تقریباً یکسان و روشن است و نیازی به تعریف خاص ندارد، هر چند در منابع اسلامی تعاریف مختلفی از آن موجود است، از جمله اینکه «تواضع، راضی بودن به منزلتی فروتر از استحقاق خود است». <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، همانجا؛ علم الهدی، ج ۲، ص ۲۶۶ </ref> برخی تعاریف ذکر شده برای تواضع نیز به ویژه با نظر به ضد آن، یعنی [[تکبر]]، بیان شدهاست. <ref> برای نمونه رجوع کنید به طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۴۴ </ref> | برخی لغتشناسان میان این الفاظ تفاوتهای ظریفی قائل شدهاند، مثلاً تواضع را توأم با توانایی و «تذلّل» را حاکی از ناتوانی شخص در برابر دیگری میدانند، چنانکه تواضع آدمی در برابر خادمان خویش، از سر ناتوانی در برابر ایشان نیست. گفتهاند که تواضع به اعتبار خُلقیات و افعال ظاهر و باطن و «[[خشوع]]» به اعتبار جوارح است و این سخن مشهور که «إذَا تَوَاضَعَ القَلْبُ خَشَعَتِ الْجَوَارِحُ»(هر گاه دل تواضع کند اعضا و جوارح خاشع شوند)، بر همین معنا دلالت دارد <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، الذریعه الی مکارم الشریعه، ص ۲۸۱؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ص ۱۲۲، ۲۱۵ـ۲۱۶ </ref> یا تواضع با زبان و کردار است و «خشوع» در دل و دیده. <ref> نحّاس، معانی القرآن، ج ۴، ص ۴۴۲ </ref> معنای این واژه در همه نظامهای اخلاقی تقریباً یکسان و روشن است و نیازی به تعریف خاص ندارد، هر چند در منابع اسلامی تعاریف مختلفی از آن موجود است، از جمله اینکه «تواضع، راضی بودن به منزلتی فروتر از استحقاق خود است». <ref> رجوع کنید به راغب اصفهانی، همانجا؛ علم الهدی، ج ۲، ص ۲۶۶ </ref> برخی تعاریف ذکر شده برای تواضع نیز به ویژه با نظر به ضد آن، یعنی [[تکبر]]، بیان شدهاست. <ref> برای نمونه رجوع کنید به طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ۲، ص ۴۴۴ </ref> |