confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
==اعتبار اصول اربعمائه== | ==اعتبار اصول اربعمائه== | ||
بهگفته [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] اصول اربعمائه یکی از معیارهای سنجش حدیث بود و فقیهان متقدم حدیثی را که در چندین اصل از اصول اربعمائه آمده بود یا در یک یا دو اصل، با سلسلهسند متعدّد و معتبر ذکر شده بود یا نویسنده اصل از [[اصحاب اجماع|اصحاب اِجماع]] بود، صحیح میدانستند و میپذیرفتند.<ref>فیض کاشانى، الوافی، ۱۴۰۶ق، ص۲۲.</ref> میگویند عالمان شیعه اتفاقنظر دارند که این کتابها مبنای تألیف مهمترین جوامع حدیثی شیعه بودهاند و و بیشتر احادیث کتب اربعه از آنها گرفته شده است.<ref>طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref> | بهگفته [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] اصول اربعمائه یکی از معیارهای سنجش حدیث بود و فقیهان متقدم حدیثی را که در چندین اصل از اصول اربعمائه آمده بود یا در یک یا دو اصل، با [[اسناد|سلسلهسند]] متعدّد و معتبر ذکر شده بود یا نویسنده اصل از [[اصحاب اجماع|اصحاب اِجماع]] بود، صحیح میدانستند و میپذیرفتند.<ref>فیض کاشانى، الوافی، ۱۴۰۶ق، ص۲۲.</ref> میگویند عالمان شیعه اتفاقنظر دارند که این کتابها مبنای تألیف مهمترین جوامع حدیثی شیعه بودهاند و و بیشتر احادیث کتب اربعه از آنها گرفته شده است.<ref>طباطبایی، مسندنویسی در تاریخ حدیث، ۱۳۷۷ش، ص۲۱۱-۲۱۲.</ref> | ||
[[آقابزرگ تهرانی]] کتابشناس شیعه، در اهمیت اصول اربعمائه نوشته است خطا و فراموشی در آنها بسیار کمتر از دیگر کتابهای حدیثی است. علت این امر آن است که احادیثشان مستقیماً یا تنها با یک واسطه از معصوم اخذ شده است. بنابراین مورداعتمادتر از دیگر کتابها هستند؛ بهویژه اگر نویسنده آنها از راویان معتمد و دارای شرایط نقل روایت باشد که در این صورت احادیثشان یقیناً صحیح شمرده میشود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲۶.</ref> از همین رو است که اگر رجالیان در بررسی یک راوی بگویند او نویسنده اصل بوده است، ویژگیهای مثبتی برای آن راوی محسوب میشود؛ زیرا نشان میدهد سعی داشته احادیث را به صورت درست ضبط کند و عین عبارت معصوم را بنویسد.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲۷.</ref> | [[آقابزرگ تهرانی]] کتابشناس شیعه، در اهمیت اصول اربعمائه نوشته است خطا و فراموشی در آنها بسیار کمتر از دیگر کتابهای حدیثی است. علت این امر آن است که احادیثشان مستقیماً یا تنها با یک واسطه از معصوم اخذ شده است. بنابراین مورداعتمادتر از دیگر کتابها هستند؛ بهویژه اگر نویسنده آنها از راویان معتمد و دارای شرایط نقل روایت باشد که در این صورت احادیثشان یقیناً صحیح شمرده میشود.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲۶.</ref> از همین رو است که اگر رجالیان در بررسی یک راوی بگویند او نویسنده اصل بوده است، ویژگیهای مثبتی برای آن راوی محسوب میشود؛ زیرا نشان میدهد سعی داشته احادیث را به صورت درست ضبط کند و عین عبارت معصوم را بنویسد.<ref>آقابزرگ تهرانی، الذریعه، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۱۲۷.</ref> |