confirmed، templateeditor
۱۲٬۳۱۵
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جز (تمیزکاری) |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==جایگاه و اهمیت تفسیر عیاشی== | ==جایگاه و اهمیت تفسیر عیاشی== | ||
تفسیر عَیّاشی، از تفسیرهای کهن امامی متعلق به عصر [[غیبت صغرا]] ( | تفسیر عَیّاشی، از تفسیرهای کهن امامی متعلق به عصر [[غیبت صغرا]] ([[سال ۲۶۰ هجری قمری|۲۶۰]] ـ [[سال ۳۲۹ هجری قمری|۳۲۹ق]])است و همچون دیگر آثار [[امامیه]] در این دوره، جنبه [[روایت|روایی]] بر آن غالب است؛ با این حال، به دلیل توجه مؤلف به [[آیات الاحکام]]، ویژگی فقهی این تفسیر بیشتر از دیگر تفاسیر کهن امامیه، همچون [[تفسیر فرات کوفی]] و [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی]]، است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به عیّاشی، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۱۹۲، ۲۳۸، ۲۴۸.</ref> | ||
بسیاری از عالمان شیعه نظیر [[سید هاشم بحرانی]] در | بسیاری از عالمان شیعه نظیر [[سید هاشم بحرانی]] در [[البرهان فی تفسیر القرآن|البرهان]]، [[مجلسی دوم|مجلسی]] در [[بحارالانوار]] و [[فیض کاشانی]] در [[تفسیر صافی]]، از این تفسیر بسیار نقل کردهاند. [[علامه طباطبایی]]، مقدمهای بر این کتاب نگاشته و اهمیت و جایگاه این تفسیر را بیان کرده است.<ref>عیاشی، مقدمه تفسیر عیاشی، ص۳ - ۵.</ref> | ||
===مفقود شدن بخشی از کتاب=== | ===مفقود شدن بخشی از کتاب=== | ||
بر اساس مطالبی که از این تفسیر در آثار دورههای بعدی آمده، احتمالاً در اصل شامل تمامی قرآن بوده است؛ اما آنچه اکنون در دسترس است از ابتدای [[سوره حمد]] تا آخر [[سوره کهف]] را دربردارد. این تفسیر در اصل دو جلد بوده است که نزد دانشمندان و عالمان تفسیر بوده و از آن روایت میکردهاند. [[حاکم حسکانی]] در [[شواهد التنزیل]] حدود ۳۰ روایت از آن نقل کرده است.<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، احادیث ۲۷، ۱۴۴، ۱۴۵، ۱۸۵، ۱۹۰، ۱۹۶ و...</ref> [[شیخ طبرسی]] هم از هر دو مجلد این تفسیر، حدود ۷۰ [[حدیث]] نقل میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷ به بعد.</ref> [[علامه مجلسی]] هم میگوید: دو نسخه قدیمی از این تفسیر را دیدهایم.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۸.</ref> | بر اساس مطالبی که از این تفسیر در آثار دورههای بعدی آمده، احتمالاً در اصل شامل تمامی قرآن بوده است؛ اما آنچه اکنون در دسترس است از ابتدای [[سوره حمد]] تا آخر [[سوره کهف]] را دربردارد. این تفسیر در اصل دو جلد بوده است که نزد دانشمندان و عالمان تفسیر بوده و از آن روایت میکردهاند. [[حاکم حسکانی]] در [[شواهد التنزیل]] حدود ۳۰ روایت از آن نقل کرده است.<ref>حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، احادیث ۲۷، ۱۴۴، ۱۴۵، ۱۸۵، ۱۹۰، ۱۹۶ و...</ref> [[شیخ طبرسی]] هم از هر دو مجلد این تفسیر، حدود ۷۰ [[حدیث]] نقل میکند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷ به بعد.</ref> [[علامه مجلسی]] هم میگوید: دو نسخه قدیمی از این تفسیر را دیدهایم.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۸.</ref> |