پرش به محتوا

معجزات پیامبر(ص): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۶: خط ۳۶:
بنا به آن‌چه که در [[خطبه قاصعه]] از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] ذکر شده است، روزی گروهی از بزرگان [[قبیله قریش|قریش]] نزد پیامبر آمدند و از او خواستند برای اثبات [[نبوت]] خویش، از درخت بخواهد که به سمت آنان بیاید. رسول خدا نیز به درخت امر کرد که به اذن خداوند به سمت آنان بیاید. ناگاه، ریشه‌های درخت از دل خاک بیرون آمد و درخت به سمت وی حرکت کرد. با وجود این معجزه آشکار، آن عده به پیامبر [[ایمان]] نیاوردند و او را جادوگر خطاب کردند.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>
بنا به آن‌چه که در [[خطبه قاصعه]] از [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] ذکر شده است، روزی گروهی از بزرگان [[قبیله قریش|قریش]] نزد پیامبر آمدند و از او خواستند برای اثبات [[نبوت]] خویش، از درخت بخواهد که به سمت آنان بیاید. رسول خدا نیز به درخت امر کرد که به اذن خداوند به سمت آنان بیاید. ناگاه، ریشه‌های درخت از دل خاک بیرون آمد و درخت به سمت وی حرکت کرد. با وجود این معجزه آشکار، آن عده به پیامبر [[ایمان]] نیاوردند و او را جادوگر خطاب کردند.<ref>نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، خطبه ۱۹۲ (خطبه قاصعه)، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>
===تسبیح گفتن سنگ‌ریزه‌ها در دستان پیامبر(ص)===
===تسبیح گفتن سنگ‌ریزه‌ها در دستان پیامبر(ص)===
تسبیح‌گفتن چند سنگریزه در دستان پیامبر(ص) را یکی از معجزه‌های او به شمار آورده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌کثیر، معجزات القرآن، المکتبة التوفیقیة، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۲۴.</ref> البته در بیان جزئیات این واقعه، نقل‌های مختلفی ذکر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷؛ ابن‌کثیر، معجزات القرآن، المکتبة التوفیقیة، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۲۴.</ref> بنا به نقلی گروهی از سران حضرموت بر پیامبر(ص) وارد شدند و گفتند: چگونه بدانیم تو فرستاده خدا هستی؟ پیامبر(ص) یک مشت سنگ‌ریزه از زمین برداشت و گفت: این سنگ‌ریزه‌ها گواهی می‌دهند که من فرستاده خدا هستم، سپس سنگ‌ریزه‌ها در دستان پیامبر(ص) تسبیح خدا گفتند و گواهی دادند که او فرستاده خدا است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹.</ref>
اصل این رخداد که چند سنگ‌ریزه در دستان پیامبر(ص) تسبیح‌ گفته و به نبوت وی شهادت داده‌اند را یکی از معجزه‌های او به شمار آورده‌اند؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابن‌کثیر، معجزات القرآن، المکتبة التوفیقیة، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۲۴.</ref> ولی در بیان جزئیات این واقعه، نقل‌های مختلفی ذکر کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به راوندی، الخرائج و الجرائح، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۷؛ ابن‌کثیر، معجزات القرآن، المکتبة التوفیقیة، ص۱۳۳-۱۳۷؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹؛ حر عاملی، اثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج۴، ص۲۴.</ref> بنا به نقلی گروهی از سران [[حضرموت]] بر پیامبر(ص) وارد شدند و گفتند: چگونه بدانیم تو فرستاده خدا هستی؟ پیامبر(ص) یک مشت سنگ‌ریزه از زمین برداشت و گفت: این سنگ‌ریزه‌ها گواهی می‌دهند که من فرستاده خدا هستم، سپس سنگ‌ریزه‌ها در دستان پیامبر(ص) تسبیح خدا گفتند و گواهی دادند که او فرستاده خدا است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۷، ص۳۷۹.</ref>


===دیگر معجزات===
===دیگر معجزات===
خط ۴۳: خط ۴۳:


*'''بارش شدید باران به دعای پیامبر(ص):''' در [[حدیث|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که به‌دنبال خشکسالی شدید در [[مدینه]]، مردم این شهر از رسول الله(ص) درخواست کردند تا برای بارش باران دعا کند. پیامبر [[دعا]] کرد و هنوز دعای وی تمام نشده بود که ابر آسمان مدینه را پوشاند و به‌حدی باران بارید که بیم آن می‌رفت سیل راه بیفتد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۴.</ref>
*'''بارش شدید باران به دعای پیامبر(ص):''' در [[حدیث|روایتی]] از [[امام صادق(ع)]] نقل شده است که به‌دنبال خشکسالی شدید در [[مدینه]]، مردم این شهر از رسول الله(ص) درخواست کردند تا برای بارش باران دعا کند. پیامبر [[دعا]] کرد و هنوز دعای وی تمام نشده بود که ابر آسمان مدینه را پوشاند و به‌حدی باران بارید که بیم آن می‌رفت سیل راه بیفتد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۷۴.</ref>




Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۹۳۵

ویرایش