پرش به محتوا

ابو زید انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ مهٔ ۲۰۱۴
imported>Aghaie
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Aghaie
خط ۳۲: خط ۳۲:
شهرت ابوزید بیشتر در دو زمینه است:
شهرت ابوزید بیشتر در دو زمینه است:


:::1. لغت شناسی:  
:::1. لغت شناسی:
از اوایل سده 2ق در هردو مكتب [[بصره]] و [[كوفه]] دانشمندانی ظهور كردند كه در عرصه لغت و نیز شعر و اخبار و ایام عرب (شرح جنگهای قبیله ای) و [[انساب]]، شهرت فراوان داشتند. اینان آثاری از خود بر جای گذاشتند كه دست مایه اصلی فرهنگ نویسان در نسلهای بعد گردید<ref> یوسف، دستور زبان و فرهنگ نویسی، 61 ـ 62.</ref> و ابوزید یكی از مشهورترینِ این دانشمندان است. او به گردآوری لغات و لهجه های شاذّ همت گماشت و رساله های لغوی فراوانی در موضوعات مختلف تألیف كرد، كه هر كدام به تنهایی [[لغت نامه]] تك موضوعی كوچك و كم حجم به شمار می رفت. <ref> نكـ : آثار وی.</ref>
از اوایل سده 2ق در هردو مكتب [[بصره]] و [[كوفه]] دانشمندانی ظهور كردند كه در عرصه لغت و نیز شعر و اخبار و ایام عرب (شرح جنگ‌های قبیله‌ای) و [[انساب]]، شهرت فراوان داشتند. اینان آثاری از خود بر جای گذاشتند كه دست مایه اصلی فرهنگ‌نویسان در نسل‌های بعد گردید<ref> یوسف، دستور زبان و فرهنگ نویسی، 61 ـ 62.</ref> و ابوزید یكی از مشهورترینِ این دانشمندان است. او به گردآوری لغات و لهجه‌های شاذّ همت گماشت و رساله‌های لغوی فراوانی در موضوعات مختلف تألیف كرد، كه هر كدام به تنهایی [[لغت نامه]] تك موضوعی كوچك و كم حجم به شمار می‌رفت. <ref> نكـ : آثار وی.</ref>


وی در این رساله ها كه واژگان آنها را از زبان بدویان و فصحای عرب شنیده و گردآورده بود، علاوه بر شرح و توضیح، مترادفات، اضداد و مشتقاتی را كه همگی به موضوعی خاص مربوط می شدند، جمع آوری می کرد، مانند رساله های المطر، الشجر، المیاء، النبات .<ref> نكـ : آثار وی </ref>این رساله های تخصصی، نخستین تلاشها در تدوین فرهنگهای بزرگ و جامع و كتابهای لغتی بود كه در عصرهای بعد پدید آمد.
وی در این رساله‌ها كه واژگان آنها را از زبان بدویان و فصحای عرب شنیده و گردآورده بود، علاوه بر شرح و توضیح، مترادفات، اضداد و مشتقاتی را كه همگی به موضوعی خاص مربوط می‌شدند، جمع آوری می‌کرد، مانند رساله‌های المطر، الشجر، المیاء، النبات .<ref> نكـ : آثار وی </ref>این رساله‌های تخصصی، نخستین تلاش‌ها در تدوین فرهنگ‌های بزرگ و جامع و كتاب‌های لغتی بود كه در عصرهای بعد پدید آمد.


امروزه از بین آثار لغوی پیشینیان كه در دسترس ماست، كمتر كتاب یا لغت نامه ای است كه مؤلف آن از آثار ابو زید به عنوان یكی از منابع اصلی خود استفاده و به آنها استناد نكرده باشد.<ref> در میان آن آثار به ویژه از اینها می توان نام برد: اصلاح المنطق ابن سكیت، ص 109 ـ 110 ؛ تهذیب الالفاظ ابن سكیت، ص 459، 523 ؛ الحیوان جاحظ 1/130 و 145؛ البرصان و العرجان جاحظ ، ص 92 و 356 ؛خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت (جمـ)، ادب الكاتب ابن قتیبه، ص 35، 42 ـ 43، ؛ الكامل مبرد 1/111، 288 ، اعراب القرآن زجاج 1/114 ـ 115، 140؛ اشتقاق ابن درید ص265 و  275 ؛ مجمل اللغة ابن فارس (جمـ) و متخیر الالفاظ ابن فارس ، ص 55 و 72، المحكم و المحیط ابن سیده، 3/29 ؛ المخصص ابن سیده 3/ 6،9،13 ؛ تثقیف اللسان ابن مكی (جمـ).</ref>
امروزه از بین آثار لغوی پیشینیان كه در دسترس ماست، كمتر كتاب یا لغت نامه‌ای است كه مؤلف آن از آثار ابوزید به عنوان یكی از منابع اصلی خود استفاده و به آنها استناد نكرده باشد.<ref> در میان آن آثار به ویژه از این‌ها می‌توان نام برد: اصلاح المنطق ابن سكیت، ص 109 ـ 110 ؛ تهذیب الالفاظ ابن سكیت، ص 459، 523 ؛ الحیوان جاحظ، ج1، صص130 و 145؛ البرصان و العرجان جاحظ ، صص 92 و 356 ؛خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت (جمـ)، ادب الكاتب ابن قتیبه، صص 35، 42 ـ 43، ؛ الكامل مبرد، ج1، صص111، 288 ، اعراب القرآن زجاج، ج1، صص114 ـ 115، 140؛ اشتقاق ابن درید صص265 و  275 ؛ مجمل اللغة ابن فارس (جمـ) و متخیر الالفاظ ابن فارس ، صص55 و 72، المحكم و المحیط ابن سیده، ج3، ص29 ؛ المخصص ابن سیده، ج3، صص6،9،13 ؛ تثقیف اللسان ابن مكی (جمـ).</ref>


2. روایتِ شعر: ابوزید علاوه بر كوشش چشمگیرش  در عرصه لغت، از بزرگ ترین راویانِ سده 2 و 3 ق نیز به شمار می رود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راویه ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله [[حسان بن ثابت]] و [[كعب بن مالك]] را جمع آوری و روایت كرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، 2/87 ـ 88، 319 ـ 320، 3/22 ـ 23، 171ـ 172، 221؛ بلاشر، تاریخ الادب العربی، 184.</ref> ابوزید را به همراه دو تن از راویان بزرگ معاصرش یعنی اصمعی و ابوعبیده معمر بن مثنی ، باید از پیشگامان نهضت گردآوری و تدوین اشعار و اخبار عرب كه از نیمه دوم سده 2 آغاز شده و تا اواخر سده 3ق ادامه داشت، به شمار آورد.<ref> بلاشر ،‌ تاریخ الادب العربی، 177 ـ 184؛ شلقانی، الاصمعی اللغوی، 8 ـ 9؛ ضیف، العصر الجاهلی، 155.</ref>
:::2. روایتِ شعر:  
ابوزید علاوه بر كوشش چشمگیرش  در عرصه لغت، از بزرگ‌ترین راویانِ سده 2 و 3 ق نیز به شمار می‌رود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راویه‌ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله [[حسان بن ثابت]] و [[كعب بن مالك]] را جمع آوری و روایت كرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، ج2، صص87 ـ 88، 319 ـ 320، ج3، صص22 ـ 23، 171ـ 172، 221؛ بلاشر، تاریخ الادب العربی، ص184.</ref>  
 
ابوزید را به همراه دو تن از راویان بزرگ معاصرش یعنی اصمعی و ابوعبیده معمر بن مثنی ، باید از پیشگامان نهضت گردآوری و تدوین اشعار و اخبار عرب كه از نیمه دوم سده 2 آغاز شده و تا اواخر سده 3ق ادامه داشت، به شمار آورد.<ref> بلاشر ،‌ تاریخ الادب العربی، صص177 ـ 184؛ شلقانی، الاصمعی اللغوی، صص3، 8 ـ 9؛ ضیف، العصر الجاهلی، ص155.</ref>


این راویان رنج دو كار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند:
این راویان رنج دو كار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند:


اولاً: با دقت كامل به جمع آوری اشعار و اخبار پرداختند و چون می دانستند كه پس از گذشت چندین نسل، به خصوص پس از تحریفاتی كه راویان بزرگ قبل از ایشان از جمله خلف احمر و حماد راویه، ‌در روایات و اخبار عرب وارد كرده اند، <ref> نكـ : ضیف ، العصر الجاهلی، 148 ـ 155.</ref> دیگر نمی توان اشعار و اخبار كهن را دست نخورده یافت. از این رو تنها به جمع آوری روایاتی پرداختند كه از [[راوی|راویان]] موثق یا مستقیماً از زبان بدویان شنیدند و خود نیز به دیده انتقاد در آنها نگریستند و كوشیدند درمیان این روایات، سره را از ناسره باز شناسند.
# اولاً: با دقت كامل به جمع آوری اشعار و اخبار پرداختند و چون می‌دانستند كه پس از گذشت چندین نسل، به خصوص پس از تحریفاتی كه راویان بزرگ قبل از ایشان از جمله خلف احمر و حماد راویه، ‌در روایات و اخبار عرب وارد كرده اند، <ref> نكـ : ضیف ، العصر الجاهلی، 148 ـ 155.</ref> دیگر نمی توان اشعار و اخبار كهن را دست نخورده یافت. از این رو تنها به جمع آوری روایاتی پرداختند كه از [[راوی|راویان]] موثق یا مستقیماً از زبان بدویان شنیدند و خود نیز به دیده انتقاد در آنها نگریستند و كوشیدند درمیان این روایات، سره را از ناسره باز شناسند.


ثانیاً: چون تا آن زمان روایات سینه به سینه نقل می شد، برای حفظ آنها از خطر نابودی یا تحریف بیشتر درصدد ضبط و تدوین آنها برآمدند و در واقع روایت كتبی را جایگزین روایت شفاهی ساختند. در نتیجه این امر مجموعه های عظیمی از دیوانها و آثار پیشینیان كه امروزه از بزرگ ترین ذخایر ادبیات عرب محسوب می شود، به رشته تحریر درآمد و از خطر نابودی در امان ماند. <ref> بلاشر، تاریخ الادب العربی، 154 ـ 186؛ ضیف، العصر الجاهلی، ص 158 ـ 161. </ref>
# ثانیاً: چون تا آن زمان روایات سینه به سینه نقل می شد، برای حفظ آنها از خطر نابودی یا تحریف بیشتر درصدد ضبط و تدوین آنها برآمدند و در واقع روایت كتبی را جایگزین روایت شفاهی ساختند. در نتیجه این امر مجموعه های عظیمی از دیوانها و آثار پیشینیان كه امروزه از بزرگ ترین ذخایر ادبیات عرب محسوب می شود، به رشته تحریر درآمد و از خطر نابودی در امان ماند. <ref> بلاشر، تاریخ الادب العربی، صص154 ـ 186؛ ضیف، العصر الجاهلی، صص 158 ـ 161. </ref>


ابوزید در نحو نیز چنان تبحر داشت، كه به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]] به شمار آورد. <ref>ابن ندیم، الفهرست،60.</ref>، گرچه به تأیید بیشتر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود.<ref> ابن ندیم، الفهرست، 60 ؛ ابن انباری، نزهة الالباء، 86. </ref> وی چندان به اصلاح «فساد» و «لحن» در زبان عربی مُصرّ بود، كه حتی در دم مرگ نیز از تذكار و رفع اشتباهات دیگران درییغ نمی كرد.<ref> یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، 108. </ref> برخی او را پیرو [[مذهب قدریه]] ([[معتزله]]) و از مخالفین نظریه جبر دانسته اند.<ref> خوارزمی، شرح (ضمن شروح سقط الزند)،  2(4)/1550؛ ابن قتیبه، المعارف، 545.</ref>
ابوزید در نحو نیز چنان تبحر داشت، كه به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش [[خلیل بن احمد]] و [[سیبویه]] به شمار آورد، <ref>ابن ندیم، الفهرست،60.</ref> گرچه به تأیید بیشتر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود.<ref> ابن ندیم، الفهرست، 60 ؛ ابن انباری، نزهة الالباء، 86. </ref>  
===اصلاح تا دم مرگ===
وی چندان به اصلاح «فساد» و «لحن» در زبان عربی مُصرّ بود، كه حتی در دم مرگ نیز از تذكار و رفع اشتباهات دیگران درییغ نمی كرد.<ref> یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، 108. </ref> برخی او را پیرو [[مذهب قدریه]] ([[معتزله]]) و از مخالفین نظریه جبر دانسته اند.<ref> خوارزمی، شرح (ضمن شروح سقط الزند)،  2(4)/1550؛ ابن قتیبه، المعارف، ص545.</ref>


== آثار ==
== آثار ==
کاربر ناشناس