پرش به محتوا

ابو زید انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۱۳۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۰ نوامبر ۲۰۱۳
ورود مطلب و ویرایش
imported>Ahmad
(ورود مطلب و ویرایش)
imported>Ahmad
(ورود مطلب و ویرایش)
خط ۱۳: خط ۱۳:


وی پس از آنكه ذخایر عظیمی از روایات را در علوم مختلف همچون لغت، نحو، اخبار، اشعار و احادیث گردآورد، در بصره مجالسی تشكیل داد كه مورد اقبال دانش پژوهان و بزرگان علم و ادب آن روز قرار گرفت.<ref> سیرافی، اخبار النحویین البصریین، 53 ؛ ابن انباری،  نزهة الالباء، 89.</ref>
وی پس از آنكه ذخایر عظیمی از روایات را در علوم مختلف همچون لغت، نحو، اخبار، اشعار و احادیث گردآورد، در بصره مجالسی تشكیل داد كه مورد اقبال دانش پژوهان و بزرگان علم و ادب آن روز قرار گرفت.<ref> سیرافی، اخبار النحویین البصریین، 53 ؛ ابن انباری،  نزهة الالباء، 89.</ref>
شركت برجسته ترین دانشمندان آن روز از جمله سیبویه، اصمعی، جاحظ، ابو نواس، ابن اعرابی، ابو حاتم سجستانی وابو عبید قاسم بن سلام هروی، در مجالس درس او، خود بیانگر وسعت دامنه معلومات اوست. <ref> سیرافی، اخبار النحویین البصریین، 55 ـ 56؛ ابوطیب، مراتب النحویین، 42، 92، 93؛ ابن انباری،  نزهة الالباء، 85؛ ابن نباته، 316؛ طلس،  حاشیه بر التثبیه علی حدوث التصحیف، 67؛ فاخوری،  تاریخ ادبیات زبان عربی، 412.</ref> علاوه بر ایشان كسانی همچون این شبّه، عبدالله بن محمد بن هارون توزی، خلف بزار و رؤیة بن عجّاج از شاگردان او به شمار می رفتند. <ref> ابوطیب، مراتب النحویین، 75؛ یاقوت، ادبا، 11/213 ـ 214؛ یاقوت، بلدان، 1/894)</ref>
شركت برجسته ترین دانشمندان آن روز از جمله سیبویه، اصمعی، جاحظ، ابو نواس، ابن اعرابی، ابو حاتم سجستانی وابو عبید قاسم بن سلام هروی، در مجالس درس او، خود بیانگر وسعت دامنه معلومات اوست. <ref> سیرافی، اخبار النحویین البصریین، 55 ـ 56؛ ابوطیب، مراتب النحویین، 42، 92، 93؛ ابن انباری،  نزهة الالباء، 85؛ ابن نباته، 316؛ طلس،  حاشیه بر التثبیه علی حدوث التصحیف، 67؛ فاخوری،  تاریخ ادبیات زبان عربی، 412.</ref> علاوه بر ایشان كسانی همچون این شبّه، عبدالله بن محمد بن هارون توزی، خلف بزار و رؤیة بن عجّاج از شاگردان او به شمار می رفتند. <ref> ابوطیب، مراتب النحویین، 75؛ یاقوت، ادبا، 11/213 ـ 214؛ یاقوت، بلدان، 1/894)</ref>
بزرگانی همچون ابوعثمان مازنی، محمد بن سلام جمحی، ابو حاتم سجستانی، ابو حاتم رازی، ابو عمر صابح بن اسحاق جرمی، ابوعدتان اعور و ابوالحسن مدائنی از وی روایت كرده اند.  <ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، 9/79؛ ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، 2/765؛ مبرد، الكامل، 1/348، 453؛ ابن قتیبه، المعانی الكبیر، 1/181؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1/16، 234؛ ابوطیب، مراتب النحویین، 76. </ref> ابن هشام نیز اشعار چند تن از شاعران را از قول او نقل كرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه،1/305، 2/87، 3/22 ـ 23 و145، 148.</ref>
بزرگانی همچون ابوعثمان مازنی، محمد بن سلام جمحی، ابو حاتم سجستانی، ابو حاتم رازی، ابو عمر صابح بن اسحاق جرمی، ابوعدتان اعور و ابوالحسن مدائنی از وی روایت كرده اند.  <ref> خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، 9/79؛ ابن سلام، طبقات فحول الشعراء، 2/765؛ مبرد، الكامل، 1/348، 453؛ ابن قتیبه، المعانی الكبیر، 1/181؛ بلاذری، انساب الاشراف، 1/16، 234؛ ابوطیب، مراتب النحویین، 76. </ref> ابن هشام نیز اشعار چند تن از شاعران را از قول او نقل كرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه،1/305، 2/87، 3/22 ـ 23 و145، 148.</ref>


خط ۱۹: خط ۱۹:
مقام علمی و ادبی ابوزید سخت مورد ستایش منابع كهن قرار گرفته است. ابوطیب لغوی او را از پیشوایان علم لغت دانسته و در حفظ شعر، لغت، اخبار و نوادر عرب پس از ابومالك برتر از همه شمرده است. او از قول ابن مناذر گوید:  اصمعی ثلث لغت عرب، ابوعبیده نصف آن و ابوزید دو سوم آن و ابومالك تمام آن را می دانست. <ref> ابوطیب لغوی، مراتب النحویین،  ص 41.</ref> ذهبی او را علامه و حجّة العرب لقب داده  <ref> ذهبی، سیراعلام النبلاء،  99/494.</ref> و در اخفش دانش وی را از استادش ابوعمرو بن علاء بیشتر دانسته است. <ref> زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین،  182.</ref>. روایاتِ او را نیز، تقریباً همه منابع كهن موثق و مورد اعتماد خوانده اند.<ref> ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل،  2(1)/5؛ سیرافی، اخبار النحویین البصریین،  53؛ ازهری، تهذیب اللغة،  1/11؛ ابوطیب، مراتب النحویین،  42 و 90.</ref> به گفته منابع متعدّد، هر جا كه سیبویه در اثر معروفش الكتاب مطلبی را با ذكر «اخبرنی الثقة» با «سمعت الثقــة» نقل می كند، مقصودش ابوزید است. سیبویه در الكتاب 9 بار از ابوزید روایت كرده است كه همه به لغت مربوط می شود.<ref> ابوطیب، مراتب النحویین، 76؛ ابن انباری،نزهة الالباء، 85  ؛ یاقوت، ادبا، 11/215؛ ناصف سیبویه پیشوای نحویان، ، 125.</ref>
مقام علمی و ادبی ابوزید سخت مورد ستایش منابع كهن قرار گرفته است. ابوطیب لغوی او را از پیشوایان علم لغت دانسته و در حفظ شعر، لغت، اخبار و نوادر عرب پس از ابومالك برتر از همه شمرده است. او از قول ابن مناذر گوید:  اصمعی ثلث لغت عرب، ابوعبیده نصف آن و ابوزید دو سوم آن و ابومالك تمام آن را می دانست. <ref> ابوطیب لغوی، مراتب النحویین،  ص 41.</ref> ذهبی او را علامه و حجّة العرب لقب داده  <ref> ذهبی، سیراعلام النبلاء،  99/494.</ref> و در اخفش دانش وی را از استادش ابوعمرو بن علاء بیشتر دانسته است. <ref> زبیدی، طبقات النحویین و اللغویین،  182.</ref>. روایاتِ او را نیز، تقریباً همه منابع كهن موثق و مورد اعتماد خوانده اند.<ref> ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل،  2(1)/5؛ سیرافی، اخبار النحویین البصریین،  53؛ ازهری، تهذیب اللغة،  1/11؛ ابوطیب، مراتب النحویین،  42 و 90.</ref> به گفته منابع متعدّد، هر جا كه سیبویه در اثر معروفش الكتاب مطلبی را با ذكر «اخبرنی الثقة» با «سمعت الثقــة» نقل می كند، مقصودش ابوزید است. سیبویه در الكتاب 9 بار از ابوزید روایت كرده است كه همه به لغت مربوط می شود.<ref> ابوطیب، مراتب النحویین، 76؛ ابن انباری،نزهة الالباء، 85  ؛ یاقوت، ادبا، 11/215؛ ناصف سیبویه پیشوای نحویان، ، 125.</ref>


از میان همه منابع كهن تنها ابن حنان بر ابوزید خرده گرفته و حدیثی از وی را جرح كرده است. او روایات ابوزید را در صورتی معتبر و مقبول دانسته است كه موافق با گفته ثقاب باشد.<ref> ابن حنان، المجروحین، 1/324 ـ 325.</ref>‌ ابوزید از جمله دانشمندانی بود كه در 158ق به دعوت مهدی خلیفه عباسی به بغداد رفتند.<ref> ابن ندیم، الفهرست، 60؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، 2/204. </ref> ، اما از مدت اقامت وی در بغداد و چگونگی ارتباط او با دربار خلافت اطلاعی در دست نیست.  
از میان همه منابع كهن تنها ابن حنان بر ابوزید خرده گرفته و حدیثی از وی را جرح كرده است. او روایات ابوزید را در صورتی معتبر و مقبول دانسته است كه موافق با گفته ثقاب باشد.<ref> ابن حنان، المجروحین، 1/324 ـ 325.</ref>‌ ابوزید از جمله دانشمندانی بود كه در 158ق به دعوت مهدی خلیفه عباسی به بغداد رفتند.<ref> ابن ندیم، الفهرست، 60؛ فروخ، تاریخ الادب العربی، 2/204. </ref> ، اما از مدت اقامت وی در بغداد و چگونگی ارتباط او با دربار خلافت اطلاعی در دست نیست.


== دلیل اشتهار وی ==
== دلیل اشتهار وی ==
خط ۳۰: خط ۳۰:
امروزه از بین آثار لغوی پیشینیان كه در دسترس ماست، كمتر كتاب یا لغت نامه ای است كه مؤلف آن از آثار ابو زید به عنوان یكی از منابع اصلی خود استفاده و به آنها استناد نكرده باشد.<ref> در میان آن آثار به ویژه از اینها می توان نام برد: اصلاح المنطق ابن سكیت، ص 109 ـ 110 ؛ تهذیب الالفاظ ابن سكیت، ص 459، 523 ؛ الحیوان جاحظ 1/130 و 145؛ البرصان و العرجان جاحظ ، ص 92 و 356 ؛خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت (جمـ)، ادب الكاتب ابن قتیبه، ص 35، 42 ـ 43، ؛ الكامل مبرد 1/111، 288 ، اعراب القرآن زجاج 1/114 ـ 115، 140؛ اشتقاق ابن درید ص265 و  275 ؛ مجمل اللغة ابن فارس (جمـ) و متخیر الالفاظ ابن فارس ، ص 55 و 72، المحكم و المحیط ابن سیده، 3/29 ؛ المخصص ابن سیده 3/ 6،9،13 ؛ تثقیف اللسان ابن مكی (جمـ).</ref>
امروزه از بین آثار لغوی پیشینیان كه در دسترس ماست، كمتر كتاب یا لغت نامه ای است كه مؤلف آن از آثار ابو زید به عنوان یكی از منابع اصلی خود استفاده و به آنها استناد نكرده باشد.<ref> در میان آن آثار به ویژه از اینها می توان نام برد: اصلاح المنطق ابن سكیت، ص 109 ـ 110 ؛ تهذیب الالفاظ ابن سكیت، ص 459، 523 ؛ الحیوان جاحظ 1/130 و 145؛ البرصان و العرجان جاحظ ، ص 92 و 356 ؛خلق الانسان ثابت بن ابی ثابت (جمـ)، ادب الكاتب ابن قتیبه، ص 35، 42 ـ 43، ؛ الكامل مبرد 1/111، 288 ، اعراب القرآن زجاج 1/114 ـ 115، 140؛ اشتقاق ابن درید ص265 و  275 ؛ مجمل اللغة ابن فارس (جمـ) و متخیر الالفاظ ابن فارس ، ص 55 و 72، المحكم و المحیط ابن سیده، 3/29 ؛ المخصص ابن سیده 3/ 6،9،13 ؛ تثقیف اللسان ابن مكی (جمـ).</ref>


2. روایتِ شعر: ابوزید علاوه بر كوشش چشمگیرش  در عرصه لغت، از بزرگ ترین راویانِ سده 2 و 3 ق نیز به شمار می رود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راویه ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله حسان بن ثابت و كعب بن مالك را جمع آوری و روایت كرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، 2/87 ـ 88، 319 ـ 320، 3/22 ـ 23، 171ـ 172، 221؛ بلاشر، تاریخ الادب العربی، 184.</ref> ابوزید را به همراه دو تن از راویان بزرگ معاصرش یعنی اصمعی و ابوعبیده معمر بن مثنی ، باید از پیشگامان نهضت گردآوری و تدوین اشعار و اخبار عرب كه از نیمه دوم سده 2 آغاز شده و تا اواخر سده 3ق ادامه داشت، به شمار آورد.<ref> بلاشر ،‌ تاریخ الادب العربی، 177 ـ 184؛ شلقانی، الاصمعی اللغوی، 3، 8 ـ 9؛ ضیف، العصر الجاهلی، 155.</ref>  
2. روایتِ شعر: ابوزید علاوه بر كوشش چشمگیرش  در عرصه لغت، از بزرگ ترین راویانِ سده 2 و 3 ق نیز به شمار می رود. وی بسیاری از روایات خلف احمر و دیگر راویه ها و نیز اشعار جمعی از شاعران بزرگ از جمله حسان بن ثابت و كعب بن مالك را جمع آوری و روایت كرده است.<ref> ابن هشام، السیرة النبویه، 2/87 ـ 88، 319 ـ 320، 3/22 ـ 23، 171ـ 172، 221؛ بلاشر، تاریخ الادب العربی، 184.</ref> ابوزید را به همراه دو تن از راویان بزرگ معاصرش یعنی اصمعی و ابوعبیده معمر بن مثنی ، باید از پیشگامان نهضت گردآوری و تدوین اشعار و اخبار عرب كه از نیمه دوم سده 2 آغاز شده و تا اواخر سده 3ق ادامه داشت، به شمار آورد.<ref> بلاشر ،‌ تاریخ الادب العربی، 177 ـ 184؛ شلقانی، الاصمعی اللغوی، 3، 8 ـ 9؛ ضیف، العصر الجاهلی، 155.</ref>


این راویان رنج دو كار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند:
این راویان رنج دو كار بزرگ و دشوار را بر خود هموار ساختند:
خط ۳۹: خط ۳۹:


ابوزید در نحو نیز چنان تبحر داشت، كه به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش خلیل بن احمد و سیبویه به شمار آورد. <ref>ابن نديم، الفهرست،60.</ref>، گرچه به تأیید بیشتر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود.<ref> ابن ندیم، الفهرست، 60 ؛ ابن انباری، نزهة الالباء، 86. </ref> وی چندان به اصلاح «فساد» و «لحن» در زبان عربی مُصرّ بود، كه حتی در دم مرگ نیز از تذكار و رفع اشتباهات دیگران دریغ نمی كرد.<ref> یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، 108. </ref> برخی او را پیرو مذهب قدریه (معتزله) و از مخالفین نظریه جبر دانسته اند.<ref> خوارزمی، شرح (ضمن شروح سقط الزند)،  2(4)/1550؛ ابن قتیبه، المعارف، 545.</ref>
ابوزید در نحو نیز چنان تبحر داشت، كه به ابوزید نحوی معروف شد. با این همه، نمی توان او را در ردیف دو نحوی برجسته معاصرش خلیل بن احمد و سیبویه به شمار آورد. <ref>ابن نديم، الفهرست،60.</ref>، گرچه به تأیید بیشتر منابع، در این زمینه از اصمعی و ابوعبیده برتر بود.<ref> ابن ندیم، الفهرست، 60 ؛ ابن انباری، نزهة الالباء، 86. </ref> وی چندان به اصلاح «فساد» و «لحن» در زبان عربی مُصرّ بود، كه حتی در دم مرگ نیز از تذكار و رفع اشتباهات دیگران دریغ نمی كرد.<ref> یغموری، نورالقبس المختصر من المقتبس، 108. </ref> برخی او را پیرو مذهب قدریه (معتزله) و از مخالفین نظریه جبر دانسته اند.<ref> خوارزمی، شرح (ضمن شروح سقط الزند)،  2(4)/1550؛ ابن قتیبه، المعارف، 545.</ref>
== آثار ==
*اللبأ و اللبن:
ابوزيد در اين رساله، به شرح انواع مختلف شير و مراحل پروردن آن از هنگامي كه دوشيده مي شود، تا زماني كه از آن كره مي گيرند، پرداخته است.<ref> عبدالتواب، مباحثي در فقه اللغه و زبانشناسي عربي، 286. </ref> اين اثر نخست به كوشش لويس شيخو در مجلة المشرق بيروت (1900م) به چاپ رسيده و سپس بار ديگر به كوشش هافنر و لويس شيخو، همراه مجموعة البلغة في شذور اللغة در بيروت (1908م) منتشر شده است.
*مسائيّه:
اثري است كم حجم در شرح برخي واژه هاي شاذّ و نامأنوس.  برخي آن را جزئي از كتاب النوادر في اللغة مي دانند. <ref> ابوزيد،  النوادر في اللغة، 231</ref> و چون نخستين واژه اي كه مؤلف دراين كتاب به شرح و توضيح آن پرداخته، لفظ «مسائيه» و برخي مشتقات آن است، خودِ اثر نيز به همين نام خوانده شده است. اين كتاب همراه اثر معروف مؤلف، النوادر في اللغة  به چاپ رسيده است.
*المطر:
مجموعه اي است از اصطلاحات مربوط به باران، رعد و برق، ابرها و آبها كه مؤلف در آن كمتر از اشعار عربي به عنوان شاهد مثال استفاده كرده است. اين اثر نخستين بار به كوشش گوتهابل در 1895م در «مجلة انجمن خاور شناسي آمريكا»(XVI/282 - 312) به چاپ رسيده است. لويس شيخو نيز آن را نخست در مجلة المشرق بيروت (1905م) و پس از آن جداگانه به چاپ رسانده است. اين كتاب يك بار ديگر نيز همراه مجموعة البلغة في شذور اللغة به چاپ رسيده است.
*النوادر في اللغة:
همانگونه كه از نامش پيداست، مجموعه اي است از برخي واژه ها و تركيبهاي نادر و نامعمول كه بيشتر در اشعار و قصايد جاهلي و اسلامي به كار رفته و مؤلف با ذكرمثالهاي متعدد به شرح و توضيح هر يك از آنها پرداخته است. در اين اثر هيچ گونه ترتيب خاصي رعايت نشده است. به همين جهت مي توان آن را صرفاً مجموعه اي از اشعار و لغاتي شمرد، كه با عناوين باب شعر، باب رجز و باب نوادر گردآوري شده اند. ابوزيد خود در آغاز كتاب (ص 1 ـ 2) تصريح كرده كه آنچه را تحت عنوان «باب شعر» آورده است، از مفضّل ضبّي گرفته و بقيه را از فصحاي عرب شنيده است.<ref> قس: ابن انباري، نزهة الالباء، 87</ref>  اين اثر به همراه كتاب مسائيه، نخستين بار به كوشش سعيد خوري شرتوني در بيروت (1894م) به چاپ رسيده است.
*كتاب الهُمَز:
در اين اثر حدود 300 كلمه را كه همگي در تمام صيغه ها داراي همزه اند، گردآوري است. كتاب 30 باب دارد و تقسيم بندي آن بر اساس جايگاه همزه در كلمه و بر حسب صيغه ها و گاه ترتيب حروف الفبا، صورت گرفته است <ref> عبدالتواب ،مباحثي در فقه اللغه و زبانشناسي عربي،  284 ـ 285. </ref>اين كتاب به كوشش لويس شيخو نخست در مجلة المشرق بيروت (1910م) و بار ديگر به طور مستقل در همانجا (1911م) به چاپ رسيده است.
=== آثار يافت نشده منسوب به ایشان ===
آثار يافت نشده منسوب به ایشان عبارتند از:
الابل و الشاة؛  الابيات؛ الامثال؛ ايمان عثمان؛ البري و الخزائم؛ بيوتات العرب؛ التثليت؛ التضارب؛ التمر؛ الجمع و التثنيه؛ الجود و البخل؛ الحلبة (الحلسة)؛ حيلة و محالة؛ خبئا يا خباة؛ خلق الانسان؛ الرجل والقتب؛ الغرائز؛ غريب الاسماء؛ الفرق؛ فعلت و افعلت؛ قراءة ابي عمرو؛ القوس و الترس؛ اللامات؛ اللغات؛ المعزي؛ المقتضب؛ المصادر؛  المكتوم؛ المنطق؛ المياه؛ النبات و الشجر؛ نابه و نبيه؛ نعت الغنم؛ نعت المشافهات؛ الواحد؛ الوحوش؛ الهوش و النوش؛ الهشاشة و الشاشة <ref> ابن نديم، الفهرست،همانجاها ؛ ابن حزم، جمهرة انساب العرب، 373؛ ابن خير، فهرست، 370 ـ 371؛ ياقوت، ادبا، 11/216 ـ 217.</ref>


== وفات ==
== وفات ==
کاربر ناشناس