پرش به محتوا

سکوت ۲۵ ساله: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۹۲ بایت حذف‌شده ،  دیروز در ‏۱۹:۳۹
خط ۲۵: خط ۲۵:
شیخ مفید در کتاب الفصول المختاره، جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان را دلیل سکوت امام علی(ع)‌ دانسته است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۲۵۸.</ref> مطابق روایتی که شیخ مفید در کتاب امالی نقل کرده، امام علی(ع) دلیل چشم‌پوشیِ خود از خلافت را حفظ اتحاد اسلامی و احساس خطر از بازگشت کفر دانسته است.<ref>شیخ مفید، الأمالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۵.</ref>
شیخ مفید در کتاب الفصول المختاره، جلوگیری از تفرقه میان مسلمانان را دلیل سکوت امام علی(ع)‌ دانسته است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۲۵۸.</ref> مطابق روایتی که شیخ مفید در کتاب امالی نقل کرده، امام علی(ع) دلیل چشم‌پوشیِ خود از خلافت را حفظ اتحاد اسلامی و احساس خطر از بازگشت کفر دانسته است.<ref>شیخ مفید، الأمالی، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۵.</ref>


===پیروی از روش اولیای الهی(ع)===
=== پیروی از روش اولیای الهی(ع) ===
[[امام علی(ع)]] در پاسخ به سوال مردم [[مدینه]] در خصوص علت جنگ با [[عایشه]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] و سکوت در برابر [[خلفای سه‌گانه]]، دلیل سکوت ۲۵ ساله خود را بیان نموده است. حضرت علی(ع) علت سکوت خود را پیروی از روش ۶ [[پیامبر|پیامبر الهی(ع)]]، [[حضرت ابراهیم(ع)]] آن زمان که از قوم خود به دلیل ناروایی‌های آنان کناره گرفت،<ref>سوره مریم، آیه ۴۸.</ref> [[حضرت لوط(ع)]])آنجا که قدرتی در میان [[قوم لوط|قوم خود]] نداشت و مظلوم واقع شد،<ref>سوره هود، آیه ۸۰.</ref> [[حضرت یوسف(ع)]] هنگامی که زندان را بر انجام عملی که خداوند بر آن خشمگین می‌شد ترجیح داد،<ref>سوره یوسف، آیه۳۳.</ref> [[حضرت موسی(ع)]] به دلیل ترس از قومش از آنها گریخت،<ref>سوره شعرا، آیه ۲۱.</ref> [[حضرت هارون|حضرت هارون(ع)]] آنجا که در صدد قتلش برآمدند و [[حضرت محمد(ص)]] آنجا که از بیم جان، از قومش گریخت و به غار پناه برد و [[امام علی(ع)]] در بستر او خوابید([[لیلة المبیت]]).<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۴۰۸ق، ص۱۵۰.</ref>
[[امام علی(ع)]] در پاسخ به این شبهه که چرا در برابر [[عایشه]]، [[طلحه]] و [[زبیر]] جنگید، اما در برابر [[خلفای سه‌گانه]] سکوت کرد، دلیل سکوت خود را پیروی از روش شش پیامبر ([[ابراهیم (پیامبر)|ابراهیم(ع)]]<ref>نگاه کنید به: سوره مریم، آیه ۴۸.</ref>، [[لوط (پیامبر)|لوط(ع)]]<ref>نگاه کنید به: سوره هود، آیه ۸۰.</ref>، [[یوسف (پیامبر)|یوسف(ع)]]<ref>نگاه کنید به: سوره یوسف، آیه۳۳.</ref>، [[موسی (پیامبر)|موسی(ع)]]<ref>نگاه کنید به: سوره شعرا، آیه ۲۱.</ref>، [[هارون (پیامبر)|هارون(ع)]]<ref>نگاه کنید به: سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref> و [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|محمد(ص)]]<ref>نگاه کنید به: آیه ۴۰ سوره توبه.</ref>) دانست که آنها هم برای مدتی در برابر قوم خود ناچار به سکوت شدند.<ref>صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ش، ج۱، ص۱۴۹.</ref>
 


[[احمد مهدوی دامغانی|مهدوی دامغانی]] در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را (که دلیل اصلی انکارکنندگان حق رهبری جامعه برای امام علی(ع) است) به زبان آورده؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمی‌داند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایق‌ترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله می‌بایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی می‌دید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref>
[[احمد مهدوی دامغانی|مهدوی دامغانی]] در پاسخ به این سوال که چرا [[امام علی(ع)]] جمله «دعونی و التمسوا غیری» (ترجمه: رهایم کنید و غیر مرا بخواهید<ref>نهج البلاغه، ترجمه انصاریان، خطبه ۹۲.</ref>) را (که دلیل اصلی انکارکنندگان حق رهبری جامعه برای امام علی(ع) است) به زبان آورده؛ معتقد است: اول اینکه مردم به امتیازات [[عثمان]] و نحوه حکومت او عادت نموده بودند و همان انتظار را از [[امام علی(ع)]] داشتند؛ دوم اینکه روش و منش امام علی(ع) با روش اکثر مسئولین و استانداران زمان عثمان مخالف بود و تاریخ نیز نشان داد که این گروه علیه امام علی(ع) لشکرکشی کردند؛ و سوم اینکه در شرایطی که [[ابوبکر]] با وجود امام علی(ع) خود را اصلح نمی‌داند و در روایاتی وجود امام علی(ع) را دلیل عدم صلاحیت خود، نام برده است، به طور قطع امام علی(ع) لایق‌ترین فرد برای تصدی مدیریت جامعه اسلامی بود، این جمله می‌بایست متواضعانه تعبیر شود، همانطور که مرسوم است. به همین دلیل، امام خود را بر سر دو راهی می‌دید: تسلیم نشدن در برابر بیعت مردم در آن شرایط بحرانی، یا تن دادن به بیعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگین اجتماعی.<ref>مهدوی دامغانی، جلوه تاریخ در شرح نهج‌البلاغه ابن ابی‌الحدید، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۴۶۸.</ref>
confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۵۴۱

ویرایش