Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
===ارتباطات اجتماعی محمود گاوان=== | ===ارتباطات اجتماعی محمود گاوان=== | ||
اسناد و مدارک حاکی از آنند که خواجه محمود با جایگاه اجتماعی رفیع و القابی همچون «خواجه جهان»، «مخدومه جهانیان»، «معتمد درگاه سلطان»، «آصف جمنشان» و «ملک نایب مخدومه جهان»<ref>جلال جعفرپور و ساسان طهماسبی، «معرفی و شناسایی مهاجران گیلانی هند، با تکیه بر دکن (۱۷۰۰- ۱۴۰۰م)»، ص۵۳.</ref> در ترویج تشیع فعال بوده است.<ref>عالمی، خدیجه، «محمود گاوان وزیر گمنام شیعی در دکن»، در فصلنامه شیعهشناسی، ص۲۱۵.</ref> گاوان دارای روابط اجتماعی وسیعی بوده و به بسیاری از دانشمندان و سادات نامه نوشته است.<ref>قلی قرایی، «مقدمه»، در میرمحمدمومن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند، ۱۳۸۷ش، ص۲۳.</ref> محققان تاکید کردهاند که بسیاری از نامهنگاریهای محمود به ویژه با بزرگان سادات، به دلیل جذب آنان به دکن و در نهایت تقویت تشیع صورت گرفته است.<ref>عالمی، خدیجه، «محمود گاوان وزیر گمنام شیعی در دکن»، در فصلنامه شیعهشناسی، ص۲۱۶.</ref> | اسناد و مدارک حاکی از آنند که خواجه محمود با جایگاه اجتماعی رفیع و القابی همچون «خواجه جهان»، «مخدومه جهانیان»، «معتمد درگاه سلطان»، «آصف جمنشان» و «ملک نایب مخدومه جهان»<ref>جلال جعفرپور و ساسان طهماسبی، «معرفی و شناسایی مهاجران گیلانی هند، با تکیه بر دکن (۱۷۰۰- ۱۴۰۰م)»، ص۵۳.</ref> در ترویج تشیع فعال بوده است.<ref>عالمی، خدیجه، «محمود گاوان وزیر گمنام شیعی در دکن»، در فصلنامه شیعهشناسی، ص۲۱۵.</ref> گاوان دارای روابط اجتماعی وسیعی بوده و به بسیاری از دانشمندان و سادات نامه نوشته است.<ref>قلی قرایی، «مقدمه»، در میرمحمدمومن استرآبادی مروج تشیع در جنوب هند، ۱۳۸۷ش، ص۲۳.</ref> محققان تاکید کردهاند که بسیاری از نامهنگاریهای محمود به ویژه با بزرگان سادات، به دلیل جذب آنان به دکن و در نهایت تقویت تشیع صورت گرفته است.<ref>عالمی، خدیجه، «محمود گاوان وزیر گمنام شیعی در دکن»، در فصلنامه شیعهشناسی، ص۲۱۶.</ref>[[پرونده:آرامگاه_محمود_گاوان.jpg|بندانگشتی|آرامگاه محمود گاوان در شهر بیدَر|راست]] | ||
برخی از این ارتباطات با نزدیکان شاهان از جمله سلطان حسن بیگ (سلطان حسن بایندر یا حسن اوزون) (حکومت ۸۵۶-۸۸۲ق) و پسرش سلطان یعقوب آق قویونلو (حکومت ۸۸۳-۸۹۶ق) بود و محمود از این راه ارتباط وثیقی با آن سلاطین پیدا کرد.<ref>هدی سیدحسینزاده، «نقش خواجه عمادالدین محمود گاوان در روابط سیاسی – فرهنگی بهمنیان با آققویونلوها»، در دوفصلنامه شبه قاره(ویژهنامه نامه فرهنگستان)، ص۵۳.</ref> | برخی از این ارتباطات با نزدیکان شاهان از جمله سلطان حسن بیگ (سلطان حسن بایندر یا حسن اوزون) (حکومت ۸۵۶-۸۸۲ق) و پسرش سلطان یعقوب آق قویونلو (حکومت ۸۸۳-۸۹۶ق) بود و محمود از این راه ارتباط وثیقی با آن سلاطین پیدا کرد.<ref>هدی سیدحسینزاده، «نقش خواجه عمادالدین محمود گاوان در روابط سیاسی – فرهنگی بهمنیان با آققویونلوها»، در دوفصلنامه شبه قاره(ویژهنامه نامه فرهنگستان)، ص۵۳.</ref> | ||
==قتل محمود گاوان== | ==قتل محمود گاوان== | ||
پیشرفت خواجه محمود و رشد گیلانیان در منطقه حسادت بدخواهان را برانگیخته و آنان با توطئه و بدگویی، سبب صدور حکم قتل وزیر از سوی محمد شاه سوم (حکومت ۸۶۷-۸۸۷ق) شدند.<ref>جلال جعفرپور و ساسان طهماسبی، «معرفی و شناسایی مهاجران گیلانی هند، با تکیه بر دکن (۱۷۰۰- ۱۴۰۰م)»، ص۵۴.</ref> پس از قتل گاوان در سال ۸۸۶ق، شاعران در وصف او شعرها سرودند و او را شهید لقب دادند.<ref>هدی سیدحسینزاده، «نقش خواجه عمادالدین محمود گاوان در روابط سیاسی – فرهنگی بهمنیان با آققویونلوها»، در دوفصلنامه شبه قاره(ویژهنامه نامه فرهنگستان)، ص۵۰-۵۱.</ref> شاه برای توجیه قتل او به برخی از حکام نامه نوشته و اتهاماتی را به خواجه و اطرافیانش وارد ساخت.<ref> عالمی، خدیجه، «محمود گاوان وزیر گمنام شیعی در دکن»، در فصلنامه شیعهشناسی، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref> | پیشرفت خواجه محمود و رشد گیلانیان در منطقه حسادت بدخواهان را برانگیخته و آنان با توطئه و بدگویی، سبب صدور حکم قتل وزیر از سوی محمد شاه سوم (حکومت ۸۶۷-۸۸۷ق) شدند.<ref>جلال جعفرپور و ساسان طهماسبی، «معرفی و شناسایی مهاجران گیلانی هند، با تکیه بر دکن (۱۷۰۰- ۱۴۰۰م)»، ص۵۴.</ref> پس از قتل گاوان در سال ۸۸۶ق، شاعران در وصف او شعرها سرودند و او را شهید لقب دادند.<ref>هدی سیدحسینزاده، «نقش خواجه عمادالدین محمود گاوان در روابط سیاسی – فرهنگی بهمنیان با آققویونلوها»، در دوفصلنامه شبه قاره(ویژهنامه نامه فرهنگستان)، ص۵۰-۵۱.</ref> شاه برای توجیه قتل او به برخی از حکام نامه نوشته و اتهاماتی را به خواجه و اطرافیانش وارد ساخت.<ref> عالمی، خدیجه، «محمود گاوان وزیر گمنام شیعی در دکن»، در فصلنامه شیعهشناسی، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref> |