پرش به محتوا

واجب توصلی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴: خط ۴:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
واجب تَوَصّلی - در مقابل [[واجب تعبدی|واجب تَعبّدی]] - به واجبی گفته شده که [[قصد قربت]] در آن شرط نیست و انجام دادن آن بدون نیّت تقرّب هم، [[تکلیف شرعی|تکلیف]] را از عهدهٔ انسان بر می‌دارد؛ مانند ادای دین، جواب سلام دادن یا [[تطهیر]] (پاک کردن) لباس نجس.<ref>کاشف الغطاء، الفوائد الجعفریة، مؤسسه کاشف الغطاء، ص۱۱؛ امام خمینی، کتاب الطهارة، ۱۴۲۲ق، ص۳۴۳؛ مظفر، أصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۶۹.</ref>
واجب تَوَصُّلی - در مقابل [[واجب تعبدی|واجب تَعبّدی]] - به واجبی گفته شده که [[قصد قربت]] در آن شرط نیست و انجام دادن آن بدون نیّت تقرُّب هم، [[تکلیف شرعی|تکلیف]] را از عهدهٔ انسان بر می‌دارد؛ مانند ادای دین، جواب سلام دادن یا [[تطهیر]] (پاک کردن) لباس نجس.<ref>کاشف الغطاء، الفوائد الجعفریة، مؤسسه کاشف الغطاء، ص۱۱؛ امام خمینی، کتاب الطهارة، ۱۴۲۲ق، ص۳۴۳؛ مظفر، أصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۶۹.</ref>
عالمان [[اصول فقه|علم اصول]] تعریف دیگری هم برای واجب توصلی ارائه نموده‌اند؛ گفته شده علمای قدیم{{یاد|«قُدَماء» (عالمان قدیم) و «مُتأخّرین» از جمله اصطلاحات رایج در کتابهای فقهی و اصولی است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۷۴ش، ص۱۸۲-۲۸۳. </ref> برخی معتقدند به علما و بزرگانی که تا قبل از وفات [[شیخ طوسی]] ([[سال ۴۶۰ هجری قمری|سال ۴۶۰ق]]) می‌زیستند «قُدما» و به فقیهان بعد از وی «متأخرین» گفته می‌شود.<ref>امام خمینی، انوار الهدایة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۶۱.</ref>}} واجب توصلی را واجبی می‌دانستند که [مانند ادای دین] غرض از وجوب در آن معلوم باشد.<ref>آقاضیاء عراقی، مقالات الأصول، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۹؛ موسوی بجنوردی، منتهی الأصول، کتابفروشی بصیرتی، ج۱، ص ۱۲۶-۱۲۷؛  مظفر، أصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۶۹.</ref>
عالمان [[اصول فقه|علم اصول]] تعریف دیگری هم برای واجب توصلی ارائه نموده‌اند؛ گفته شده علمای قدیم{{یاد|«قُدَماء» (عالمان قدیم) و «مُتأخّرین» از جمله اصطلاحات رایج در کتابهای فقهی و اصولی است.<ref>ولایی، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، ۱۳۷۴ش، ص۱۸۲-۲۸۳. </ref> برخی معتقدند به علما و بزرگانی که تا قبل از وفات [[شیخ طوسی]] ([[سال ۴۶۰ هجری قمری|سال ۴۶۰ق]]) می‌زیستند «قُدما» و به فقیهان بعد از وی «متأخرین» گفته می‌شود.<ref>امام خمینی، انوار الهدایة، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۶۱.</ref>}} واجب توصلی را واجبی می‌دانستند که [مانند ادای دین] غرض از وجوب در آن معلوم باشد.<ref>آقاضیاء عراقی، مقالات الأصول، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۲۲۹؛ موسوی بجنوردی، منتهی الأصول، کتابفروشی بصیرتی، ج۱، ص ۱۲۶-۱۲۷؛  مظفر، أصول الفقه، ۱۳۷۵ش، ج۱، ص۶۹.</ref>
پس چون مکلف غرض مولا و مقصود شارع را می‌داند، برای تأمین غرض و رسیدن به مقصود، آن واجب را انجام می‌دهد؛<ref>لطفی، مبادی فقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۷.</ref> به همین جهت واژه «توصل» به معنی «رسیدن»<ref>جوهری، الصحاح، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۸۴۲.</ref> بر آن اطلاق می‌شود.<ref>لطفی، مبادی فقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۷.</ref>
پس چون مکلف غرض مولا و مقصود شارع را می‌داند، برای تأمین غرض و رسیدن به مقصود، آن واجب را انجام می‌دهد؛<ref>لطفی، مبادی فقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۷.</ref> به همین جهت واژه «توصل» به معنی «رسیدن»<ref>جوهری، الصحاح، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۸۴۲.</ref> بر آن اطلاق می‌شود.<ref>لطفی، مبادی فقه، ۱۳۸۰ش، ص۸۷.</ref>
۱۸٬۵۹۰

ویرایش