confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۷۶
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
|||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
در مبحث نبوت، مسئله لزوم انتخاب رهبر از طرف خداوند و اینکه پیامبر آگاهترین مردم نسبت به امور سیاسی است و راههای شناخت پیامبر، عصمت و [[معجزات پیامبر|معجزات پیامبر اسلام]]، مانند قرآن مطرح شده است.{{سخ}} | در مبحث نبوت، مسئله لزوم انتخاب رهبر از طرف خداوند و اینکه پیامبر آگاهترین مردم نسبت به امور سیاسی است و راههای شناخت پیامبر، عصمت و [[معجزات پیامبر|معجزات پیامبر اسلام]]، مانند قرآن مطرح شده است.{{سخ}} | ||
در مبحث امامت، به مسئله [[عصمت]] امام، [[معجزه|معجزات]] ائمه(ع)، [[نص بر امام]]ت، آیات و نصوص دال بر امامت [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]]، مخالفتهای آن حضرت با [[خلفای سهگانه]]، انگیزه [[بیعت]] آن حضرت با آنها، علت پذیرفتن [[شورای ششنفره|شورا]] و معایب خلفای سهگانه، مسأله [[ماجرای حکمیت|تحکیم]] و... اشاره شده است.{{سخ}} | در مبحث امامت، به مسئله [[عصمت]] امام، [[معجزه|معجزات]] ائمه(ع)، [[نص بر امام]]ت، آیات و نصوص دال بر امامت [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]]، مخالفتهای آن حضرت با [[خلفای سهگانه]]، انگیزه [[بیعت]] آن حضرت با آنها، علت پذیرفتن [[شورای ششنفره|شورا]] و معایب خلفای سهگانه، مسأله [[ماجرای حکمیت|تحکیم]] و... اشاره شده است.{{سخ}} | ||
در بحث مربوط به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]] با دلیلهای عقلی و نقلی بر امامت آن حضرت، انگیزه غیبت و [[طول عمر امام مهدی(عج)|طول عمر]] آن حضرت، استدلال شده و نمونههایی از انسانهایی که عمر طولانی داشتهاند ذکر شده است.<ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۴۸ - ۵۰.</ref> | در بحث مربوط به [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام زمان(عج)]] با [[دلیل عقلی|دلیلهای عقلی]] و [[دلیل نقلی|نقلی]] بر امامت آن حضرت، انگیزه غیبت و [[طول عمر امام مهدی(عج)|طول عمر]] آن حضرت، استدلال شده و نمونههایی از انسانهایی که عمر طولانی داشتهاند ذکر شده است.<ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ص۴۸ - ۵۰.</ref> | ||
نخستین مطلب کتاب مسألهای است با عنوان (فی وجوب النظر)، حلبی در این مسأله تصریح کرده که نخستین کاری که بر هر خردمندی لازم است دقت و شناسایی راهی است که در پرتو آن بتواند حق را از باطل تشخیص بدهد. نویسنده بر این باور است که در برابر انسان در برخورد با آراء دیگر خردمندان چهار راه بیشتر قرار ندارد ۱- پیروی از تمام آنها که محال است زیرا میان این آراء تنافی است و پیروی از همه ممکن نیست. ۲- کنار گذاشتن تمام دیدگاهها که در این صورت باز ترس ازدست دادن مصلحت و قول حق وجود دارد. ۳- پیروی از برخی افکار بر اساس تقلید که در این صورت نیز نگرانی از دست دادن قول حق و مصلحت وجود دارد. ۴- پیروی از برخی افکار بر اساس دقت نظر و تشخیص درست حق از باطل که در این راه نگرانی از دست دادن حق و مصلحت وجود ندارد. <ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۵.</ref> | نخستین مطلب کتاب مسألهای است با عنوان (فی وجوب النظر)، حلبی در این مسأله تصریح کرده که نخستین کاری که بر هر خردمندی لازم است دقت و شناسایی راهی است که در پرتو آن بتواند حق را از باطل تشخیص بدهد. نویسنده بر این باور است که در برابر انسان در برخورد با آراء دیگر خردمندان چهار راه بیشتر قرار ندارد ۱- پیروی از تمام آنها که محال است زیرا میان این آراء تنافی است و پیروی از همه ممکن نیست. ۲- کنار گذاشتن تمام دیدگاهها که در این صورت باز ترس ازدست دادن مصلحت و قول حق وجود دارد. ۳- پیروی از برخی افکار بر اساس تقلید که در این صورت نیز نگرانی از دست دادن قول حق و مصلحت وجود دارد. ۴- پیروی از برخی افکار بر اساس دقت نظر و تشخیص درست حق از باطل که در این راه نگرانی از دست دادن حق و مصلحت وجود ندارد. <ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۶۵.</ref> | ||
مطلب پایانی کتاب اختصاص دارد به تقسیمات مرتبط با [[تکلیف شرعی]]. حلبی تکلیف را تقسیم به افعال( کارهایی که باید انجام داد) و تُروک (کارهایی که باید ترک کرد) کرده است و ۱۲ کار را به عنوان افعال برشمرده است که عبارتند از: [[نماز]]، حقوق اموال(مانند [[خمس]] و [[زکات]])، [[روزه]]، [[حج]]، زیارات، [[وفای به عهد]] و وعده و [[نذر]] و [[سوگند|قسم]]، [[امانتداری|ادای امانت]]، دادن [[کفاره|کفارات]]، [[وصیت]]، احکام مردگان، عباداتی که انجامش بر نیکوکار و گناهکار لازم است. وی همچنین (تروک) کارهایی که باید انجام نگیرد را تقسیم به چهار گروه کرده است ۱- نخوردن خوردنیهای حرام ۲- نخوردن نوشیدنیهای حرام ۳- انجام ندادن [[لهو]]یات و نشنیدن [[غناء|غنا]] و هر صدای زشت ۴- انجام ندادن ارتباطات نامشروع <ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۵۹.</ref>حلبی در پایان کتاب تصریح کرده است که علم به این تکالیف نتیجه اعتقادات و علم به معارف اعتقادی است زیرا این تکالیف پس از اعتقاد به صدق و راستی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] است و صداقت پیامبر هم با [[معجزه]] اثبات میشود و معجزه هم از سوی[[خداوند| خداوندی]] است که امر و تکلیف به قبیح از او صادر نمیشود. <ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۶۱.</ref> | مطلب پایانی کتاب اختصاص دارد به تقسیمات مرتبط با [[تکلیف شرعی]]. حلبی تکلیف را تقسیم به افعال( کارهایی که باید انجام داد) و تُروک (کارهایی که باید ترک کرد) کرده است و ۱۲ کار را به عنوان افعال برشمرده است که عبارتند از: [[نماز]]، حقوق اموال(مانند [[خمس]] و [[زکات]])، [[روزه]]، [[حج]]، زیارات، [[وفای به عهد]] و وعده و [[نذر]] و [[سوگند|قسم]]، [[امانتداری|ادای امانت]]، دادن [[کفاره|کفارات]]، [[وصیت]]، احکام مردگان، عباداتی که انجامش بر نیکوکار و گناهکار لازم است. وی همچنین (تروک) کارهایی که باید انجام نگیرد را تقسیم به چهار گروه کرده است ۱- نخوردن خوردنیهای حرام ۲- نخوردن نوشیدنیهای حرام ۳- انجام ندادن [[لهو]]یات و نشنیدن [[غناء|غنا]] و هر صدای زشت ۴- انجام ندادن ارتباطات نامشروع <ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۵۹.</ref>حلبی در پایان کتاب تصریح کرده است که علم به این تکالیف نتیجه اعتقادات و علم به معارف اعتقادی است زیرا این تکالیف پس از اعتقاد به صدق و راستی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] است و صداقت پیامبر هم با [[معجزه]] اثبات میشود و معجزه هم از سوی[[خداوند| خداوندی]] است که امر و تکلیف به قبیح از او صادر نمیشود. <ref>حلبی، تقریب المعارف، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۴۶۱.</ref> |