confirmed، templateeditor
۱۱٬۹۰۰
ویرایش
(ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
جرجیس در منابع تاریخی اهل [[فلسطین]]<ref>ابن أثیر، الکامل فی التاریخ، دارصادر، ج۱، ص۳۶۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹.</ref> یا روم معرفی شده است.<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء، آستان قدس رضوی، ص۲۳۸.</ref> او به بازرگانی و تجارت اشتغال داشته است و بسیار [[سخاوت]]مند بود و بارها اموال خود را به نیازمندان بخشید.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایه الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹.</ref> | جرجیس در منابع تاریخی اهل [[فلسطین]]<ref>ابن أثیر، الکامل فی التاریخ، دارصادر، ج۱، ص۳۶۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹.</ref> یا روم معرفی شده است.<ref>قطب راوندی، قصص الانبیاء، آستان قدس رضوی، ص۲۳۸.</ref> او به بازرگانی و تجارت اشتغال داشته است و بسیار [[سخاوت]]مند بود و بارها اموال خود را به نیازمندان بخشید.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایه الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹.</ref> | ||
جرجیس بنابر برخی نقلها برای هدایت پادشاه بتپرست و ستمگر [[شام]] به آنجا رفت.<ref>جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> در مقابل، برخی منابع دیگر معتقدند وی به قصد حفظ ایمان خود به وسیله اهدای اموال به سوی [[شام]] و حاکم آن حرکت کرده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹.</ref> جرجیس پس از دیدار با پادشاه شام، وی را به پرستش خدا و ترک بتپرستی دعوت کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایه الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹؛ جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> پادشاه پس از مخالفت جرجیس با تعظیم بتها، دستور شکنجه و قتل وی را صادر نمود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹؛ جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> | جرجیس بنابر برخی نقلها برای هدایت پادشاه [[بتپرستی|بتپرست]] و ستمگر [[شام]] به آنجا رفت.<ref>جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> در مقابل، برخی منابع دیگر معتقدند وی به قصد حفظ ایمان خود به وسیله اهدای اموال به سوی [[شام]] و حاکم آن حرکت کرده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹.</ref> جرجیس پس از دیدار با پادشاه شام، وی را به پرستش خدا و ترک [[بتپرستی]] دعوت کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایه الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹؛ جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> پادشاه پس از مخالفت جرجیس با تعظیم بتها، دستور شکنجه و قتل وی را صادر نمود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹؛ جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> | ||
جرجیس پس از قتل دوباره زنده شد و پادشاه دوباره دستور قتل وی را صادر کرد و این اتفاق تا سه مرتبه تکرار گردید. در مرتبه چهارم وی ضمن نفرین پادشاه شام و قوم او، برای خود مرگ و رهایی از بلا درخواست کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹؛جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> | جرجیس پس از قتل دوباره زنده شد و پادشاه دوباره دستور قتل وی را صادر کرد و این اتفاق تا سه مرتبه تکرار گردید. در مرتبه چهارم وی ضمن نفرین پادشاه شام و قوم او، برای خود مرگ و رهایی از بلا درخواست کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، بیروت، ج۲، ص۲۴؛ نویری، نهایة الارب، دارالکتب و الوثائق القومیه، ج۱۴، ص۲۵۹؛جزائری، النور المبین، ۱۳۸۱ش، ص۶۳۱.</ref> |