Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۰۰۰
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
*این مسئله [[معجزه|اعجاز الهی]] است و ما قادر به پاسخگویی نیستیم.<ref>فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۲۴۱.</ref> | *این مسئله [[معجزه|اعجاز الهی]] است و ما قادر به پاسخگویی نیستیم.<ref>فضلالله، من وحی القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۱۵، ص۲۴۱.</ref> | ||
بهنوشتهٔ برخی [[فهرست تفسیرهای شیعه|تفاسیر]]، ماجرای این واقعه چنین است: ابراهیم در حدود شانزدهسالگی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۶.</ref> هنگامی که مردم برای جشن سالانه خود از شهر خارج شده بودند، با تبر به [[بتشکنی ابراهیم|تکهتکه کردن بتها]] پرداخت. سپس تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشت.<ref>مجمع | بهنوشتهٔ برخی [[فهرست تفسیرهای شیعه|تفاسیر]]، ماجرای این واقعه چنین است: ابراهیم در حدود شانزدهسالگی<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۶.</ref> هنگامی که مردم برای جشن سالانه خود از شهر خارج شده بودند، با تبر به [[بتشکنی ابراهیم|تکهتکه کردن بتها]] پرداخت. سپس تبر را بر دوش بت بزرگ گذاشت.<ref>مجمع البیان، ج۷، ص۸۴و۸۳؛ تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۴۳۷و۴۳۶.</ref> شخصی که از دشمنی ابراهیم با بتها خبر داشت نام او را افشا کرد. دادگاهی برای ابراهیم تشکیل شد و او برای تحقیر باورهای بتپرستان بت بزرگ را انجامدهنده این کار دانست؛ اما آنها باور نکردند. سرانجام به عنوان مجازات، او را به سوزاندن در آتش محکوم کردند. [[شرک|مشرکانْ]] مردم را در انجام این کار تشویق کردند و مشارکت در سوزاندن ابراهیم را یاریرساندن به خدایان دانستند؛<ref>مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ۱۳۷۲ش، ص۳۲۷.</ref> بهگونهای که برخی برای برآوردهشدن حاجات خود [[نذر]] هیزم و برخی دیگر که در شُرف مرگ و مرض بودند از اموال خود، [[وصیت]] به خرید هیزم برای سوزاندن ابراهیم میکردند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۴۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۸۷.</ref> آتش به قدری زیاد شد که کسی نتوانست ابراهیم را به داخل آتش بیندازد. در این میان، [[ابلیس]] پیشنهاد استفاده از منجنیق را داد. ابراهیم را در منجنیق گذاشتند و به سمت آتش پرتاب کردند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۷، ص۸۵-۸۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۳، ص۴۳۶و۴۴۶.</ref> | ||
{{معجزات}} | {{معجزات}} | ||
طبق بعضی از [[حدیث|روایات]]، هنگام پرتابشدن ابراهیم به سمت آتش، گفتگویی میان ابراهیم و بعضی از [[فرشته|فرشتگان الهی]] صورت گرفته است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> بنا بر این روایات، فرشتگان از خدا درخواست نجات او را کردند. خداوند نیز به آنها اذن یاری داد؛ اما ابراهیم از پیشنهاد کمک آنها ابراز بینیازی کرد. در نهایت [[جبرئیل]] به او پیشنهاد داد از خدا طلب کمک کند. ابراهیم در پاسخ به او، خداوند را عالِم به حالش دانست و از این درخواست نیز خودداری کرد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۵۵.</ref> در برخی روایات نیز [[دعا|دعاهایی]] از زبان ابراهیم نقل شده است؛ نظیر «یا اللَّهُ یا وَاحِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَد؛ ای الله، ای یکتا، ای بیهمتا، ای خدای صمد و بزرگ که همه دست نیاز به سویش دارند، ای خدایی که هرگز نزاده و زاده نشد، و هرگز شبیه و نظیر ندارد»؛ همچنین «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا آمَنْتَنِی فَجَعَلَهَا بَرْداً وَ سَلاماً؛ بار خدایا، از تو میخواهم که به حق محمد و آل محمد، مرا از این آتش ایمن بداری و خداوند هم آتش را برای او سرد و سلامت قرار داد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> | طبق بعضی از [[حدیث|روایات]]، هنگام پرتابشدن ابراهیم به سمت آتش، گفتگویی میان ابراهیم و بعضی از [[فرشته|فرشتگان الهی]] صورت گرفته است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> بنا بر این روایات، فرشتگان از خدا درخواست نجات او را کردند. خداوند نیز به آنها اذن یاری داد؛ اما ابراهیم از پیشنهاد کمک آنها ابراز بینیازی کرد. در نهایت [[جبرئیل]] به او پیشنهاد داد از خدا طلب کمک کند. ابراهیم در پاسخ به او، خداوند را عالِم به حالش دانست و از این درخواست نیز خودداری کرد.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۸، ص۱۵۵.</ref> در برخی روایات نیز [[دعا|دعاهایی]] از زبان ابراهیم نقل شده است؛ نظیر «یا اللَّهُ یا وَاحِدُ یا أَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یلِدْ وَ لَمْ یولَدْ وَ لَمْ یکنْ لَهُ کفُواً أَحَد؛ ای الله، ای یکتا، ای بیهمتا، ای خدای صمد و بزرگ که همه دست نیاز به سویش دارند، ای خدایی که هرگز نزاده و زاده نشد، و هرگز شبیه و نظیر ندارد»؛ همچنین «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ لَمَّا آمَنْتَنِی فَجَعَلَهَا بَرْداً وَ سَلاماً؛ بار خدایا، از تو میخواهم که به حق محمد و آل محمد، مرا از این آتش ایمن بداری و خداوند هم آتش را برای او سرد و سلامت قرار داد.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۱۲، ص۲۴؛ طبرسی، الإحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۴۸.</ref> |