confirmed، movedable، protected، templateeditor
۵٬۶۹۱
ویرایش
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
اين خطبه غرّا، يكى از فصيح ترين و كوبنده ترين خطبه هاى تاريخ اسلام است؛ گويى تمام آن از روح بلند على بن ابى طالب(عليه السلام) و شجاعت بى نظيرش تراوش كرده و بر زبان دخترش زينب كبرى(عليها السلام) جارى شده كه با همان زبان و همان منطق پدر سخن مى گويد.| منبع = '''منبع''': https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&mid=254317&catid=-2&start=1&pageindex=0 | تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | اين خطبه غرّا، يكى از فصيح ترين و كوبنده ترين خطبه هاى تاريخ اسلام است؛ گويى تمام آن از روح بلند على بن ابى طالب(عليه السلام) و شجاعت بى نظيرش تراوش كرده و بر زبان دخترش زينب كبرى(عليها السلام) جارى شده كه با همان زبان و همان منطق پدر سخن مى گويد.| منبع = '''منبع''': https://makarem.ir/main.aspx?typeinfo=25&lid=0&mid=254317&catid=-2&start=1&pageindex=0 | تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
== معرفی خطبه و جایگاه آن در تاریخ اسلام == | == معرفی خطبه و جایگاه آن در تاریخ اسلام == | ||
خطبۀ حضرت زینب در شام | خطبۀ حضرت زینب در شام از فصیحترین و کوبندهترین خطبههای تاریخ اسلام به شمار آمده است.<ref>داوودی، و مهدی رستمنژاد، عاشورا، ریشهها، انگیزهها، رویدادها، پیامدها، ۱۳۸۶ش، ص۵۹۲.</ref> [[سید عبدالکریم هاشمینژاد]]، پدیدآورندۀ [[درسی که حسین به انسانها آموخت (کتاب)|درسی که حسین به انسانها آموخت]]، چنین خطابۀ تحقیرکننده از یک زن اسیر در مقابل بزرگترین مرجع قدرت آن دوران را بُهتانگیز دانسته است.<ref>هاشمینژاد، درسی که حسین به انسانها آموخت، ۱۳۸۲ش، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref> محققان این خطبه را کاملکنندۀ [[قیام امام حسین(ع)]] در کربلا دانستهاند.<ref>روشنفکر، و دانش محمدی، «تحلیل گفتمان ادبی خطبههای حضرت زینب(س)»، ص۱۳۴.</ref> کورْت فریشْلِر، مؤلف [[امام حسین(ع) و ایران (کتاب)|کتاب امام حسین(ع) و ایران]]، با تاریخی خواندن این خطبه، آن را بسیار بااهمیت دانسته است.<ref>فریشلر، امام حسین و ایران، ۱۳۶۶ش، ص۵۱۷.</ref> خطبه حضرت زینب در شام به دلیل اثرگذاری، فصاحت و بلاغت، پیوسته مورد توجه پژوهشگران است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مقالههای: رنجبرحسینی، و مریم اسلامیپور، «تحلیل اقتباسهای قرآنی خطبه حضرت زینب(س) در شام»؛ رضایی، و محدثه دلارامنژاد، «تحلیل فرانقش اندیشگانی خطبه حضرت زینب(س) بر اساس دستور نقش گرای هلیدی»؛ یاراحمدی، و زهرا خیراللهی، «معارف قرآنی در خطبه حضرت زینب(س)»؛ خرسندی، و دیگران، «تحلیل بلاغی خطبه حضرت زینب(س)»؛ نصراوی، «درآمدی بر گفتمان کاوی تاریخی، مطالعۀ موردی خطبه حضرت زینب(س) در شام»؛ روشنفکر، و دانش محمدی، «تحلیل گفتمان ادبی خطبههای حضرت زینب(س)».</ref> | ||
این خطبه به جهت مقابله با تحریف واقعه کربلا خوانده شده است؛ زیرا یزید میخواست برای مردم، واقعه کربلا را عذابی الهی بر امام حسین(ع) معرفی | این خطبه به جهت مقابله با تحریف واقعه کربلا خوانده شده است؛ زیرا [[یزید]] میخواست برای مردم، واقعه کربلا را عذابی الهی بر [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] معرفی کند؛<ref>روشنفکر، و دانش محمدی، «تحلیل گفتمان ادبی خطبههای حضرت زینب(س)»، ص۱۳۴.</ref> اما [[حضرت زینب سلام الله علیها|حضرت زینب(س)]] در این خطبه، یزید را عامل اصلی [[واقعه کربلا]] معرفی میکند.<ref>سید ابنطاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۸۴.</ref> سخنان صریح و بیپرده زینب(س) در مقابل یزید را نشانه شجاعت بسیار او دانستهاند؛ چرا که تا آن روز کسی جرأت نکرده بود، ظلم و فساد یزید را در حضور او به مردم بازگو کند.<ref>فریشلر، امام حسین و ایران، ۱۳۶۶ش، ص۵۲۰.</ref> [[سید علی حسینی خامنهای|سید علی خامنهای]]، رهبر جمهوری اسلامی ایران، بر این باور است که خطبه حضرت زینب در شام، چنان هنرمندانه بیان شده که حتی دشمنان هم نمیتوانند آن را نادیده بگیرند.<ref>https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3309</ref> به گفته کورْت فریشْلِر، با گذشت قرنها از ایراد آن خطبه، باز هم مورّخان از خطبه شجاعانه حضرت زینب حیرت میکنند.<ref>فریشلر، امام حسین و ایران، ۱۳۶۶ش، ص۵۲۰.</ref> | ||
حضرت زینب این خطبه را هنگامی خواند که یزید به سر بریدۀ امام حسین بیاحترامی کرد<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۴.</ref> و مردی شامی از یزید خواست، [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] را به کنیزی به او بدهد.<ref>ابننما حلّی، مثیر الأحزان، ۱۴۰۶ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> مطابق گزارشهای تاریخی، هنگامی که اسیران کربلا را به شام بردند، یزید مجلسی تشکیل داد.<ref>سید ابنطاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۷۸.</ref> سر امام حسین را در طشتی قرار دادند و اسیران را وارد [[روضه مجلس یزید|مجلس یزید]] کردند.<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۴.</ref> یزید با چوبی که در دست داشت، بر دهان امام حسین(ع) ضربه میزد.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۶۹.</ref> او با خواندن شعری، وحی و نبوت پیامبر را انکار کرده،<ref>فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ص۱۹۱.</ref> اعلام داشت واقعه کربلا را به خونخواهی اجدادِ کافر خود که در جنگ بدر به دست پیامبر و حضرت علی(ع) کشته شدند، انجام داده است.<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۴.</ref> | حضرت زینب این خطبه را هنگامی خواند که یزید به [[سر امام حسین(ع)|سر بریدۀ امام حسین]] بیاحترامی کرد<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۴.</ref> و مردی شامی از یزید خواست، [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] را به کنیزی به او بدهد.<ref>ابننما حلّی، مثیر الأحزان، ۱۴۰۶ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> مطابق گزارشهای تاریخی، هنگامی که [[اسیران کربلا]] را به [[شام]] بردند، یزید مجلسی تشکیل داد.<ref>سید ابنطاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۴۸ش، ص۱۷۸.</ref> سر امام حسین را در طشتی قرار دادند و اسیران را وارد [[روضه مجلس یزید|مجلس یزید]] کردند.<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۴.</ref> یزید با چوبی که در دست داشت، بر دهان امام حسین(ع) ضربه میزد.<ref>ابومخنف، وقعة الطف، ۱۴۱۷ق، ص۲۶۹.</ref> او با خواندن شعری، [[وحی]] و [[نبوت خاصه|نبوُّت پیامبر]] را انکار کرده،<ref>فتّال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱۳۷۵ش، ص۱۹۱.</ref> اعلام داشت واقعه کربلا را به خونخواهی اجدادِ کافر خود که در [[غزوه بدر|جنگ بدر]] به دست [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امام علی علیهالسلام|حضرت علی(ع)]] کشته شدند، انجام داده است.<ref>ابنطیفور، بلاغات النساء، الشریف الرضی، ص۳۴.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر | ||
| جداکننده = \\ | | جداکننده = \\ | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
| جداکننده = \\ | | جداکننده = \\ | ||
| متن = | | متن = | ||
کاش بزرگان من در | کاش بزرگان من در جنگ بدر امروز میدیدند که\\قبیله خَزْرَج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است. | ||
در آن حال، از شادی فریاد میزدند\\و میگفتند: | در آن حال، از شادی فریاد میزدند\\و میگفتند: ای یزید! دستت درد نکند! | ||
هاشم با سلطنت بازی کرد\\پس نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است!}} | هاشم با سلطنت بازی کرد\\پس نه خبری آمده و نه وحیی نازل شده است!}} | ||