کاربر ناشناس
خراسان بزرگ: تفاوت میان نسخهها
جز
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz جز (←لید) |
imported>Fayaz جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
==محدوده== | ==محدوده== | ||
خراسان بزرگ، ناحیهای تاریخی منطبق بر قسمت هایی از مشرق [[ایران]]، غرب و شمال [[افغانستان]]، جنوب غرب [[ترکمنستان]] و جنوب [[ازبکستان]] است. در زمان [[ساسانیان]] و اوایل دوره اسلامی، خراسان اغلب به منطقهای بزرگ اطلاق میشد که نه تنها استانهای فعلی خراسان در ایران، بلکه همهٔ سرزمینهای شرقی، از [[نیشابور]] تا نیمه غربی و شمالی [[افغانستان]] امروزی و جنوب [[ازبکستان]] و [[ترکمنستان]] را برمی گرفت. رود آمو (جیحون) مرز خراسان با ماورءالنهر به حساب میآمد. در برخی دورهها، نام برخی از شهرها هم در نقشه خراسان و هم جزء [[ماوراءالنهر]] و [[خوارزم]] نوشته میشد.{{مدرک}} | خراسان بزرگ، ناحیهای تاریخی منطبق بر قسمت هایی از مشرق [[ایران]]، غرب و شمال [[افغانستان]]، جنوب غرب [[ترکمنستان]] و جنوب [[ازبکستان]] است. در زمان [[ساسانیان]] و اوایل دوره اسلامی، خراسان اغلب به منطقهای بزرگ اطلاق میشد که نه تنها استانهای فعلی خراسان در ایران، بلکه همهٔ سرزمینهای شرقی، از [[نیشابور]] تا نیمه غربی و شمالی [[افغانستان]] امروزی و جنوب [[ازبکستان]] و [[ترکمنستان]] را برمی گرفت. رود آمو (جیحون) مرز خراسان با ماورءالنهر به حساب میآمد. در برخی دورهها، نام برخی از شهرها هم در نقشه خراسان و هم جزء [[ماوراءالنهر]] و [[خوارزم]] نوشته میشد.{{مدرک}} | ||
==پیش از اسلام== | |||
خراسان در زمان [[ساسانیان]] یکی از چهار ولایت بزرگ قلمرو آنان بود که اسپهبدی از مرو بر آن حکومت میکرد. تعدادی از حاکمان و شاهزادگان محلی آن منطقه، باج گزار ساسانیان بودند.{{مدرک}} | |||
== | |||
خراسان در زمان [[ساسانیان]] یکی از چهار ولایت بزرگ قلمرو آنان بود که اسپهبدی از مرو بر آن حکومت میکرد. | |||
در دورهٔ ساسانی، خراسان به چهار قسمت یا ربع تقسیم میشد و چهار مرزبان داشت.<ref>ر.ک:ابن خرداذبه، ص۱۸؛ لسترنج، ص۳۸۲</ref> هر ربع به نام کرسی آن معروف بود: [[نیشابور]]، [[مرو]]، [[هرات]] و [[بلخ]]<ref>ر.ک:اصطخری، ص۲۵۳ـ۲۵۴؛ ابن حوقل، ص۳۱۰؛ مقدسی، ص۲۹۴ـ۲۹۵؛ حمداللّه مستوفی، ص۱۴۷، ۱۵۱، ۱۵۵ـ۱۵۶</ref> | در دورهٔ ساسانی، خراسان به چهار قسمت یا ربع تقسیم میشد و چهار مرزبان داشت.<ref>ر.ک:ابن خرداذبه، ص۱۸؛ لسترنج، ص۳۸۲</ref> هر ربع به نام کرسی آن معروف بود: [[نیشابور]]، [[مرو]]، [[هرات]] و [[بلخ]]<ref>ر.ک:اصطخری، ص۲۵۳ـ۲۵۴؛ ابن حوقل، ص۳۱۰؛ مقدسی، ص۲۹۴ـ۲۹۵؛ حمداللّه مستوفی، ص۱۴۷، ۱۵۱، ۱۵۵ـ۱۵۶</ref> | ||
==حاکمیت مسلمانان== | ==حاکمیت مسلمانان== | ||
حاکمیت [[مسلمانان]] بر خراسان، در اواخر قرن اول، با انتصاب حاکمانی همچون [[زیاد بن ابیه]]، [[مُهلَّب بن ابی صُفرة]] و [[قُتیبة بن مسلم]] تقویت شد.{{مدرک}} بسیاری از قبایل عرب، اعم از اعراب شمالی یا قیسی (مثل [[بکر]] و [[تمیم]]) و اعراب جنوبی یا یمنی (مانند [[اَزْد]])، شروع به مهاجرت به [[نیشابور]]، [[طوس]]، [[مرو]] و [[هرات]] کرده و با ازدواج با زنان | حاکمیت [[مسلمانان]] بر خراسان، در اواخر قرن اول، با انتصاب حاکمانی همچون [[زیاد بن ابیه]]، [[مُهلَّب بن ابی صُفرة]] و [[قُتیبة بن مسلم]] تقویت شد.{{مدرک}} بسیاری از قبایل عرب، اعم از اعراب شمالی یا قیسی (مثل [[بکر]] و [[تمیم]]) و اعراب جنوبی یا یمنی (مانند [[اَزْد]])، شروع به مهاجرت به [[نیشابور]]، [[طوس]]، [[مرو]] و [[هرات]] کرده و با ازدواج با زنان محلی، روابط و منافع محلی پیدا کردند. تا سال ۱۱۲ ق، در خراسان چهل هزار [[مسلمان]] وجود داشت که بیشتر آنان عرب بودند.{{مدرک}} اما با این روند مهاجرت، رقابتها و درگیریهای قبیلهای [[عدنانیان|عدنانی]] ـ [[قحطانیان|قحطانی]] از [[شام]] و [[عراق]] به خراسان منتقل شد.{{مدرک}} | ||
خراسان در اواخر حکومت [[بنی امیه|بنیامیه]]، به محل مهاجرت، تجمع و فعالیت مخالفان بخصوص [[شیعه|شیعیان]] یا دوستداران [[اهل البیت علیهم السلام|اهلبیت]] تبدیل شد. [[قیام یحیی بن زید]] (۱۲۵ق) و قیام [[ابومسلم خراسانی|خراسانی]] (۱۲۹ق)، داعی بزرگ [[بنی عباس|بنیعباس]] در مناطقی از خراسان بوقوع پیوست. | |||
===دوران [[عباسیان]]=== | |||
== | |||
[[پرونده:نقشه سرزمینهای خلافت شرقی در دوره عباسیان.jpg|بندانگشتی|محدوده خراسان و ولایات همسایه در زمان بنی عباس]] | [[پرونده:نقشه سرزمینهای خلافت شرقی در دوره عباسیان.jpg|بندانگشتی|محدوده خراسان و ولایات همسایه در زمان بنی عباس]] | ||
[[خلافت بنی عباس]] بسیاری از خراسانیان، چه عرب و چه ایرانی، را به جانب مغرب یعنی [[عراق]]، که نخستین [[خلفای عباسی]] در آنجا مستقر شدند، سوق داد. [[برمکیان|خانوادهٔ برمکی]] از [[بلخ]]، جزو خراسانیانی بودند که در این زمان به سمت مغرب رفتند. [[خالدبن برمک]] به دعوت عباسیان پیوسته بود و خلیفه سفاح منصب نظارت بر منابع مالی سپاه را به او پیشکش کرد و به این ترتیب، این کار مهم را برای مدتی کوتاه خاندان برمکی در دربار عباسیان برعهده گرفتند.<ref>ر.ک:ذهبی، ج۷، ص۲۲۸ـ۲۲۹</ref> بسیاری از نگهبانان و مقامات خراسانی (ابناءالدوله) در محله حربیه [[بغداد]] تا شمال این شهر مدوّر مقیم شدند و تعداد آنها زمانی رو به فزونی نهاد که [[مأمون عباسی|مأمون]] پس از کشمکش با برادرش [[امین عباسی |امین]]، بر سر تاج و تخت، به پیروزی رسید و در سال ۲۰۴، همراه با بسیاری از ملازمان خود، از [[مرو]] به بغداد رفت.{{مدرک}} | [[خلافت بنی عباس]] بسیاری از خراسانیان، چه عرب و چه ایرانی، را به جانب مغرب یعنی [[عراق]]، که نخستین [[خلفای عباسی]] در آنجا مستقر شدند، سوق داد. [[برمکیان|خانوادهٔ برمکی]] از [[بلخ]]، جزو خراسانیانی بودند که در این زمان به سمت مغرب رفتند. [[خالدبن برمک]] به دعوت عباسیان پیوسته بود و خلیفه سفاح منصب نظارت بر منابع مالی سپاه را به او پیشکش کرد و به این ترتیب، این کار مهم را برای مدتی کوتاه خاندان برمکی در دربار عباسیان برعهده گرفتند.<ref>ر.ک:ذهبی، ج۷، ص۲۲۸ـ۲۲۹</ref> بسیاری از نگهبانان و مقامات خراسانی (ابناءالدوله) در محله حربیه [[بغداد]] تا شمال این شهر مدوّر مقیم شدند و تعداد آنها زمانی رو به فزونی نهاد که [[مأمون عباسی|مأمون]] پس از کشمکش با برادرش [[امین عباسی |امین]]، بر سر تاج و تخت، به پیروزی رسید و در سال ۲۰۴، همراه با بسیاری از ملازمان خود، از [[مرو]] به بغداد رفت.{{مدرک}} | ||
[[امام رضا علیه السلام|امام رضا (ع)]] در زمان [[ولایتعهدی امام رضا(ع)|ولایتعهدی مامون]] (۲۰۱۳--۲۰۱ق) در [[مرو]]، یکی از شهرهای مشهور خراسان حضور داشت. | |||
== | ==حکومتهای مستقل و نیمه مستقل== | ||
مأمون | پس از رفتن [[مأمون]]، خلیفه عباسی از [[مرو]] به [[بغداد]] (۲۰۳ق)، طاهر بن حسین، ملقب به ذوالیمینین، حاکم خراسان شد و خاندان طاهری در آنجا حدود پنجاه سال با وفاداری به عباسیان خدمت کردند. طاهریان در مقام حاکم خراسان، محافظ قدرتمند اندیشه [[اهل سنت و جماعت|سنّی]] بودند و در برابر قیامها و شورشها جنگیدند.<ref>ر.ک:صدیقی، ص۵۴ـ ۵۵، ۲۹۴ـ۳۸۹</ref> خراسان تحت حاکمیت طاهریان رونق یافت.{{سخ}} | ||
[[یعقوب لیث]] در ۲۵۹ق موقع ورود به [[نیشابور]]، پایتخت [[طاهریان]]، این دولت را سرنگون کرد. خراسان تا یک دهه بعد، به علت کشمکشهای [[صفاریان]] با رهبران نظامی محلی، بر سر تسلط بر خراسان، دچار آشفتگی بود تا اینکه امیر [[سامانیان|سامانی]]، [[اسماعیل بن احمد]]، در ۲۸۷ق برادر یعقوب ([[عمروبن لیث]]) را شکست داد و خراسان یک قرن تحت حاکمیت [[سامانیان]] (ح ۲۶۱ـ۳۸۹) قرارگرفت.{{مدرک}}{{سخ}} | |||
با اینکه [[سامانیان]] همچون [[طاهریان]]، در اصل فرمان بر خلافت و نگاهبان سنّت در سرزمین خود بودند، ولی فاصله دور پایتخت آنها، [[بخارا]] از [[بغداد]] به معنای فرمانروایی کردن ایشان همچون حاکمانی مستقل بود. خراسان همچنان مرکزی قدرتمند برای علوم کلامی و شرعی [[اهل سنّت]] به شمار میرفت.{{مدرک}}{{سخ}} | |||
بعد از [[سامانیان]]، [[غزنویان]] (قرنهای چهارم تا ششم) بر خراسان حکومت یافتند. سختگیری مالیاتی غزنویان موجب بیزاری عامه مردم خراسان از آنها شد و وقتی که در دهه سوم سده پنجم، گروههایی از ترکمانان به رهبری خاندان [[سلجوقیان|سلجوقی]] حمله به خراسان کردند، شهرهایی مثل [[نیشابور]]، مرو و [[هرات]] به آنان تمایل داشتند.{{مدرک}}{{سخ}} | |||
با اینکه [[سامانیان]] همچون [[طاهریان]]، در اصل فرمان بر خلافت و نگاهبان سنّت در سرزمین خود بودند، ولی فاصله دور پایتخت | |||
بعد از [[سامانیان]]، [[غزنویان]] (قرنهای چهارم تا ششم) بر خراسان حکومت یافتند. | |||
پیروزی [[سلجوقیان]] بر [[غزنویان]] برای همیشه به حاکمیت غزنویان در مغرب کوهستانهای مرکزی افغانستان پایان داد.<ref>ر.ک:باسورث، ۱۹۶۳، بخش ۲ـ۳</ref> با اینکه [[طغرل بیگ]] پایتخت خود را از نیشابور به سوی مغرب، یعنی [[ری]] و [[اصفهان]]، منتقل کرد و برادر خود، [[چغری بیگ]]، را مأمور اداره این سرزمین کرد، خراسان در دوره سلجوقیان به ولایتی مهم بدل شد.<ref>ابن اثیر، ج۹، ص۵۶۲ـ۵۶۳، ج۱۰، ص۶</ref> | پیروزی [[سلجوقیان]] بر [[غزنویان]] برای همیشه به حاکمیت غزنویان در مغرب کوهستانهای مرکزی افغانستان پایان داد.<ref>ر.ک:باسورث، ۱۹۶۳، بخش ۲ـ۳</ref> با اینکه [[طغرل بیگ]] پایتخت خود را از نیشابور به سوی مغرب، یعنی [[ری]] و [[اصفهان]]، منتقل کرد و برادر خود، [[چغری بیگ]]، را مأمور اداره این سرزمین کرد، خراسان در دوره سلجوقیان به ولایتی مهم بدل شد.<ref>ابن اثیر، ج۹، ص۵۶۲ـ۵۶۳، ج۱۰، ص۶</ref> | ||
خراسان در زمان حکومت [[آلپ ارسلان]] (۴۵۵ـ۴۶۵) و پسرش [[ملکشاه]] (۴۶۵ـ۴۸۵) از صلح و ثبات بهرهمند بود اما طی چند دهه منازعه بین جانشینان ملکشاه، در پی هرج و مرجهایی که عیاران شبه نظامی در شهرها به راهانداختند و جنگهای فرقهای بین حنفیان، [[فقه شافعی|شافعیان]] و [[کرامیان|کرّامیان]] و خشونتهای شیعیان [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، از نظر سیاسی و اجتماعی دچار آشفتگی شد. در زمان [[سنجربن ملکشاه]] (حک: ۵۱۱ـ۵۵۲)، بار دیگر آرامش به خراسان بازگشت و حیات فرهنگی آن ادامه یافت. بسیاری از کارگزاران و مقامات لایق و کاردانِ سلاطین ترک اهل خراسان بودند که مهمترین آنها [[خواجه نظام الملک طوسی|خواجه نظام الملک طوسی]]، وزیر آلپ ارسلان و ملکشاه، بود. مدارس [[نیشابور]]، [[مرو]]، [[هرات]] و [[بلخ]] را خواجه نظام الملک تأسیس کرد.{{مدرک}} | خراسان در زمان حکومت [[آلپ ارسلان]] (۴۵۵ـ۴۶۵) و پسرش [[ملکشاه]] (۴۶۵ـ۴۸۵) از صلح و ثبات بهرهمند بود اما طی چند دهه منازعه بین جانشینان ملکشاه، در پی هرج و مرجهایی که عیاران شبه نظامی در شهرها به راهانداختند و جنگهای فرقهای بین حنفیان، [[فقه شافعی|شافعیان]] و [[کرامیان|کرّامیان]] و خشونتهای شیعیان [[اسماعیلیه|اسماعیلی]]، از نظر سیاسی و اجتماعی دچار آشفتگی شد. در زمان [[سنجربن ملکشاه]] (حک: ۵۱۱ـ۵۵۲)، بار دیگر آرامش به خراسان بازگشت و حیات فرهنگی آن ادامه یافت. بسیاری از کارگزاران و مقامات لایق و کاردانِ سلاطین ترک اهل خراسان بودند که مهمترین آنها [[خواجه نظام الملک طوسی|خواجه نظام الملک طوسی]]، وزیر آلپ ارسلان و ملکشاه، بود. مدارس [[نیشابور]]، [[مرو]]، [[هرات]] و [[بلخ]] را خواجه نظام الملک تأسیس کرد.{{مدرک}} | ||
غُزها که احساس میکردند حکومت مرکزی سلجوقی آنها را به حاشیه رانده است، حکومت [[سلطان سنجر]] را سرنگون کردند. در دهههای بعد، بر اثر اعمال قدرت امیران غز و فرماندهان پیشین سلجوقی، مداخله [[قراخانیان]] [[ماوراءالنهر]] در امور و کشمکش [[خوارزمشاهیان]] با [[غوریان]] برای تصاحب خراسان، این ایالت دوره پرآشوبی را پشت سر گذاشت. به نظر میرسد، پیروزی خوارزمشاهیان در نخستین سالهای قرن هفتم با غلبه [[علاءالدین محمد خوارزمشاه]] بر نقاط بسیاری از ایران و آسیای مرکزی، درست زمانی بود که مغولان وارد جهان [[اسلام]] شدند.{{مدرک}} | |||
غُزها که احساس میکردند حکومت مرکزی سلجوقی آنها را به حاشیه رانده است، حکومت [[سلطان سنجر]] را سرنگون کردند. در دهههای بعد، بر اثر اعمال قدرت امیران غز و فرماندهان پیشین سلجوقی، مداخله [[قراخانیان]] [[ماوراءالنهر]] در امور و کشمکش [[خوارزمشاهیان]] با غوریان برای تصاحب خراسان، این ایالت دوره پرآشوبی را پشت سر گذاشت. به نظر میرسد، پیروزی خوارزمشاهیان در نخستین سالهای قرن هفتم با غلبه [[علاءالدین محمد خوارزمشاه]] بر نقاط بسیاری از ایران و آسیای مرکزی، درست زمانی بود که مغولان وارد جهان [[اسلام]] شدند.{{مدرک}} | ==حمله مغولان و حکومت ایلخانان و تیموریان== | ||
== | مغولها در ۶۱۷ق وارد خراسان شدند و [[جلال الدین خوارزمشاه]] (متوفی ۶۲۸ق) را بیرون کردند و شهرها و روستاهای خراسان را ویران و مردم را قتل عام کردند. {{مدرک}} نظام مالیاتی مغول بدون شک فشار سنگینی بر خراسان تحمیل کرد و به افول اقتصادی آن کمک نمود. [[ایلخانان]] مغول پایتخت خود را در شمال غربی ایران مستقر کردند و [[آذربایجان (منطقه)|آذربایجان]] و [[جبال]] به پویاترین مراکز فرهنگی در این زمان تبدیل شدند. [[بلخ]]، [[بخارا]]، [[مرو]] و [[هرات]] تا اواخر قرن هشتم احیا نشد.{{مدرک}}{{سخ}} | ||
مغولها در | مرگ ابوسعید، آخرین ایلخان با نفوذ در ۷۳۶ق، به سلسلههای محلی امکان داد تا در دهههای پیش از ظهور [[تیموریان]] در ایران، در خراسان قیام کنند. آل کرت، از ۶۴۳ق به مرکزیت [[هرات]]، حکومت کردند و در حدود شصت سال بعد، در قرن هشتم، [[سربداران]] تبدیل به قدرتی محلی، با مرکزیت [[بیهق]] شده بودند که گاه تا [[دامغان]] در مغرب و [[نیشابور]] در مشرق نفوذ داشتند.{{سخ}} | ||
با ظهور تیمور، او [[سمرقند]] را پایتخت خود قرار داد، اما حاکمیت خراسان را به پسرش، شاهرخ، واگذار کرد که تا زمان مرگش (۸۵۰)، پنجاه سال در آنجا حکومت کرد. شهرهایی مثل [[مرو]] و [[هرات]] احیا شدند و خراسان در مجموع در عهد تیموریان، از ثبات سیاسی و شکوفایی کشاورزی و هنری متمتع گشت.{{مدرک}} | |||
نظام مالیاتی مغول بدون شک فشار سنگینی بر خراسان تحمیل کرد و به افول اقتصادی آن کمک نمود | ==صفویان، افغانان و نادر== | ||
در آغاز قرن نهم، در حالی که [[صفویان]] توانسته بودند بر بیشتر بخشهای [[ایران]] مسلط شوند، در خراسان همچنان کشمکشهایی با ازبکهای ماوراءالنهر، به رهبری شیبانیان، وجود داشت. در ۹۱۶ق، [[شاه اسماعیل صفوی|شاه اسماعیل]] توانست محمدخان شیبانی را به قتل رساند و خراسان را ضمیمه قلمرو صفوی نماید، <ref>روملو، ج۲، ص۱۰۵۰ـ۱۰۵۴</ref> اما صفویان نتوانستند تا بلخ پیشروی کنند و در ۹۲۲ق، [[شاه طهماسب اول]] آن را برای همیشه از دست داد.<ref>روملو، ج۲، ص۱۱۰۳</ref> جنگ در این منطقه همچنان ادامه داشت و شهرهای مرزی مثل نَسا و مرو، میان صفویان و شیبانیها دست به دست میشدند.{{مدرک}} | |||
مرگ ابوسعید، آخرین ایلخان با نفوذ در | در قرن دوازدهم، با سقوط [[صفویان]] بدست افغانان، نادر در مشهد شروع به فعالیت کرد در حالی که شیبانیان و خانات بخارا و خیوه نیمه شرقی خراسان را تحت تصرف داشتند.{{مدرک}} پس از مرگ نادر در ۱۱۶۰ق، خراسان از مغرب تا نیشابور به دست فرمانده افغان، [[احمد شاه دُرّانی]]، افتاد که دغدغه اصلیاش [[افغانستان]] و [[هند]] بود و بنابراین خراسان را به عنوان منطقه تحت الحمایه خود، به حاکمان دست نشانده، به ویژه نوه نادر واگذار کرد.{{مدرک}} | ||
==قاجاریه و تجزیه خراسان== | |||
== | در ۱۲۱۰ق، آغا محمدخان قاجار [[مشهد]] را بدون جنگ گرفت و به حاکمیت شاهرخ افشار پایان بخشید.{{مدرک}} تا نیمه سلطنت قاجارها، نیمه شرقی خراسان کاملا در دست حکومت مرکزی [[قاجار]] که در [[تهران]] مستقر بود، قرار داشت، اما تقریبا نزدیک به یک قرن، زندگی مردم (حداقل در مرزهای شمالی خراسان) با غارتگریها و یورشهای ازبکها و ترکمنهای یموت و گوکلان ـ که از کشاورزی و تجارت جلوگیری میکردند ـ تهدید میشد. این کشمکشها، تنها با اشغال آسیای مرکزی از جانب روسها پایان پذیرفت.{{مدرک}}{{سخ}} | ||
در آغاز قرن نهم، در حالی که [[صفویان]] توانسته بودند بر بیشتر بخشهای [[ایران]] مسلط شوند، در خراسان همچنان کشمکشهایی با ازبکهای ماوراءالنهر، به رهبری شیبانیان، وجود داشت. در | بخش شمال شرق خراسان ([[مرو]]، [[سمرقند]]، [[بخارا]] و [[خوارزم]]) نیز در دوران قاجاریه مورد تهاجم [[روس|روسها]] و [[ترکمن|ترکمنها]] قرار گرفته و در سال ۱۲۹۹ قمری، بوسیله [[عهدنامه آخال]] میان ایران و روسیه، که رود [[اترک]] را مرز ایران قرار میداد، ایران از ادعای خود بر این شهرها دست کشید.{{مدرک}} | ||
در قرن دوازدهم، | |||
پس از مرگ نادر در | |||
== | |||
در | |||
خراسان کاملا در دست حکومت مرکزی [[قاجار]] که در [[تهران]] مستقر بود، قرار داشت، اما | |||
بخش | |||
[[پرونده:استان خراسان.png|بندانگشتی]] | [[پرونده:استان خراسان.png|بندانگشتی]] | ||
[[محمد شاه قاجار|محمدشاه]] در سالهای | [[محمد شاه قاجار|محمدشاه]] در سالهای ۱۲۵۳ق و ۱۲۵۴ق [[هرات]] را محاصره کرد ولی نتوانست آن را تصرف کند. بار دیگر در ۱۲۷۲ و ۱۲۷۳، به دنبال تصرف موقت هرات در عهد [[ناصرالدین شاه]]، جنگ کوتاهی بین [[ایران]] و [[انگلیس]] رخ داد. براساس معاهده [[پاریس]] که به این منازعه پایان داد، ایران از ادعاهای خود درباره [[هرات]] و دیگر مناطق افغانستان دست کشید و پس از آن، تلاشهای ایران برای تصاحب این نواحی شرقی خراسان یا غربی افغانستان متوقف شد، هرچند کشمکشها در مرزهای ایران و افغانستان در خراسان و [[سیستان]] تا اوایل قرن چهاردهم همچنان ادامه داشت.{{مدرک}} | ||
==تشکیل استان خراسان== | ==تشکیل استان خراسان== |