confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۷۲
ویرایش
(ویکی سازی) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
[[فیلسوف|فلاسفه اسلامی]] بر مبنای طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی<ref>یزدانپناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابنسینا و شیخ اشراق»، ص۱۷.</ref>{{یاد|بنابر طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی، زمین مرکز هستی است، نُه فلک وجود دارد و تمام اجرام آسمانی از قبیل خورشید، ماه و دیگر سیارات به دور زمین میچرخند. این مدل مشهور به مدلِ زمینمرکزی شد.(سبحانی، [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92594/21 «هیئت بطلمیوس»]، وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان، ص۲۱.)}} قائل به وجود نُه فلک{{یاد|فلاسفه اسلامی، فلک را گاهی به معنای مسیر فرضی سیارات یعنی مدار و گاهی به معنای جسم کروی نامرئی که در مرکز آن زمین قرارگرفته، تعبیر کردهاند. (قلندری، «ماهیت فیزیکی افلاک: بررسی مفهوم فلک در آثار هیئت»، ص۸۰)}} شدند که بهاینترتیب است: فلک اعلی یا اطلسی، فلک ثوابت، فلک زُحَل، فلک مشتری، فلک مریخ، فلک شمس، فلک زهره، فلک عطارد و فلک قمر. این فلکها بههمراه ستارگان، سیارات، موجودات و عناصر، بهطور مستقیم از [[واجبالوجود|واجبالوجودی]] که واحد است صادر نمیشود، بلکه او سلسلهای از عقول طولی (یکی بعد از دیگری) دهگانه را بهنام عقول عشره،<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۱-۴۰۳.</ref> عقول مفارقه طولیه<ref>ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۴۰.</ref> یا انوار قاهره طولیه ایجاد کرده و موجودات دیگر را خود بهطور مستقیم خلق نمیکند و توسط آن عقول خلق میشوند.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، نشر کومش، ج۱، ص۱۳۵.</ref> | [[فیلسوف|فلاسفه اسلامی]] بر مبنای طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی<ref>یزدانپناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابنسینا و شیخ اشراق»، ص۱۷.</ref>{{یاد|بنابر طبیعیات قدیم و هیئت بطلمیوسی، زمین مرکز هستی است، نُه فلک وجود دارد و تمام اجرام آسمانی از قبیل خورشید، ماه و دیگر سیارات به دور زمین میچرخند. این مدل مشهور به مدلِ زمینمرکزی شد.(سبحانی، [https://library.tebyan.net/fa/Viewer/Text/92594/21 «هیئت بطلمیوس»]، وبگاه کتابخانه دیجیتالی تبیان، ص۲۱.)}} قائل به وجود نُه فلک{{یاد|فلاسفه اسلامی، فلک را گاهی به معنای مسیر فرضی سیارات یعنی مدار و گاهی به معنای جسم کروی نامرئی که در مرکز آن زمین قرارگرفته، تعبیر کردهاند. (قلندری، «ماهیت فیزیکی افلاک: بررسی مفهوم فلک در آثار هیئت»، ص۸۰)}} شدند که بهاینترتیب است: فلک اعلی یا اطلسی، فلک ثوابت، فلک زُحَل، فلک مشتری، فلک مریخ، فلک شمس، فلک زهره، فلک عطارد و فلک قمر. این فلکها بههمراه ستارگان، سیارات، موجودات و عناصر، بهطور مستقیم از [[واجبالوجود|واجبالوجودی]] که واحد است صادر نمیشود، بلکه او سلسلهای از عقول طولی (یکی بعد از دیگری) دهگانه را بهنام عقول عشره،<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۱-۴۰۳.</ref> عقول مفارقه طولیه<ref>ابراهیمی دینانی، قواعد کلی فلسفی در فلسفه اسلامی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۳۴۰.</ref> یا انوار قاهره طولیه ایجاد کرده و موجودات دیگر را خود بهطور مستقیم خلق نمیکند و توسط آن عقول خلق میشوند.<ref>سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، نشر کومش، ج۱، ص۱۳۵.</ref> | ||
بر این اساس خداوند در ابتدا موجودی غیرمادی را که شبیهترین موجود به خودش است، بهنام عقل اول خلق کرد.<ref>یزدانپناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابنسینا و شیخ اشراق»، ص۱۴-۱۵.</ref> عقل اول به خودش نظر کرد و با نظر به جهت کمالیاش عقل دوم را خلق کرد و با نظر به جهت امکانیاش، فلک اعلی و نفس اول را به وجود آورد. عقل دوم نیز برای خلق موجود بعدی به خودش نظر کرد، با درنظرگرفتن جهت کمالاش، عقل سوم را و با درنظرگرفتن جهت امکانیاش فلک ثوابت و نفس دوم را ایجاد کرد. این سلسله طولی ادامه پیدا میکند تا عقل نهم که با نظر به جهت کمالیاش، عقل دهم را ایجاد کرد و با نظر به جهت امکانیاش قمر و نفس نهم را ایجاد کرد و عقل دهم یا همان عقل فعال، عناصر چهارگانه، یعنی انسان، حیوان، نبات و جماد را ایجاد کرد.<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref> | بر این اساس خداوند در ابتدا موجودی غیرمادی را که شبیهترین موجود به خودش است، بهنام [[عقل اول]] خلق کرد.<ref>یزدانپناه، احسن، «عالم عقول از منظر ابنسینا و شیخ اشراق»، ص۱۴-۱۵.</ref> عقل اول به خودش نظر کرد و با نظر به جهت کمالیاش عقل دوم را خلق کرد و با نظر به جهت امکانیاش، فلک اعلی و نفس اول را به وجود آورد. عقل دوم نیز برای خلق موجود بعدی به خودش نظر کرد، با درنظرگرفتن جهت کمالاش، عقل سوم را و با درنظرگرفتن جهت امکانیاش فلک ثوابت و نفس دوم را ایجاد کرد. این سلسله طولی ادامه پیدا میکند تا عقل نهم که با نظر به جهت کمالیاش، عقل دهم را ایجاد کرد و با نظر به جهت امکانیاش قمر و نفس نهم را ایجاد کرد و عقل دهم یا همان عقل فعال، عناصر چهارگانه، یعنی انسان، حیوان، نبات و جماد را ایجاد کرد.<ref>محقق سبزواری، شرح المنظومه، ۱۳۶۹-۱۳۷۹ش، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۱.</ref> | ||
==اهمیت== | ==اهمیت== |