آیه ۱۴۶ سوره بقره: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
M.hasanzadeh (بحث | مشارکتها) (اضافه کردن رده) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
==شناخت پیامبر اسلام نزد اهل کتاب== | ==شناخت پیامبر اسلام نزد اهل کتاب== | ||
آیه ۱۴۶ سوره بقره به شناخت اهل کتاب نسبت به ویژگیهای شخصی و شخصیتی و [[سیره نبوی|سیره پیامبر اسلام(ص)]] اشاره دارد و اینکه آنان با وجود کسب چنین شناختی از کتابهای آسمانی خود، آنرا کتمان میکردند. | آیه ۱۴۶ سوره بقره به شناخت اهل کتاب نسبت به ویژگیهای شخصی و شخصیتی و [[سیره نبوی|سیره پیامبر اسلام(ص)]] اشاره دارد و اینکه آنان با وجود کسب چنین شناختی از کتابهای آسمانی خود، آنرا کتمان میکردند. این آیه شناخت اهل کتاب نسبت به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] را به شناخت پدر از پسر تشبیه کرده است.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۱</ref> برخی از مفسران، این [[آیه]] را جملهای معترضه بین آیه قبل و بعد دانستهاند<ref>ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۹</ref> و برخی دیگر، آن را ادامه آیات قبلی خواندهاند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۳.</ref> | ||
{{قرآن جدید|بقره|۱۴۶}}|{{قرآن جدید|بقره|۱۴۶|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | {{قرآن جدید|بقره|۱۴۶}}|{{قرآن جدید|بقره|۱۴۶|نوع=فولادوند|منبع=نه}} | ||
[[محسن قرائتی]] (زاده: ۱۳۲۴ش) مفسر شیعه بر این باور است که مسئله انتظار اهل کتاب نسبت به ظهور پیامبر اسلام، چندین مرتبه در [[قرآن|قرآن کریم]] آمده است. به طور مثال [[آیه ۲۹ سوره فتح]]، اشاره به این دارد که اهل کتاب نه تنها از پیامبر(ص)، بلکه از جامعهای که او تشکیل میدهد و نیز از یارانش خبر داشتند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷.</ref> علت تشبیه شناخت [[اهل کتاب]] به شناخت پدر از پسر، در چند مورد ذکر شده است: | |||
*شناخت پدر نسبت به پسرش از ابتدای تولّد و حتّی قبل از آن شکل میگیرد؛ | |||
از [[امام صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] روایت شده است که این آیه، درباره [[یهود]] و [[نصاری]] نازل شده زیرا [[خدا|خداوند]] در [[تورات]]، [[انجیل]] و [[زبور]]، صفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و یاران او و نیز [[هجرت به مدینه|هجرت وی]] را آورده بود و زمانی که پیامبر اسلام(ص) مبعوث شد؛ [[اهل کتاب]] آن نشانهها را میدانستند.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۴۶.</ref> بر اساس تعدادی از [[حدیث|روایات]]، اهل کتاب علاوه بر شناخت صفات پیامبر اسلام(ص)، به [[ولایت|ولایت اهل بیت(ع)]] نیز شناخت داشتهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۴ | *شناختِ پدر شناختی همراه با انتظار است؛ | ||
*شناخت پدر شناختی است که در آن شکّ راه ندارد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷</ref> | |||
از [[امام صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق(ع)]] روایت شده است که این آیه، درباره [[یهود]] و [[نصاری]] نازل شده زیرا [[خدا|خداوند]] در [[تورات]]، [[انجیل]] و [[زبور]]، صفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و یاران او و نیز [[هجرت به مدینه|هجرت وی]] را آورده بود و زمانی که پیامبر اسلام(ص) مبعوث شد؛ [[اهل کتاب]] آن نشانهها را میدانستند.<ref>بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۳۴۶.</ref> همچنین بر اساس تعدادی از [[حدیث|روایات]]، اهل کتاب علاوه بر شناخت صفات پیامبر اسلام(ص)، به [[ولایت|ولایت اهل بیت(ع)]] نیز شناخت داشتهاند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۱ق، ج۲، ص۲۸۱-۲۸۴.</ref> | |||
==مرجع ضمیر «یَعْرِفُونَهُ»== | ==مرجع ضمیر «یَعْرِفُونَهُ»== | ||
درباره مرجع ضمیر کلمه «یَعْرِفُونَهُ» در آیه ۱۴۶ بقره چند دیدگاه وجود دارد: اکثریت مفسران باور دارند که مرجع ضمیر، به رسول خدا(ص) برمیگردد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص ۲۸۳؛ ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ ق، ج ۱، ص ۱۹۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی مفسر شیعه]]، علت بازگشت ضمیر به رسول خدا(ص) را تشبیه کردن معرفت در آیه فوق، به معرفت فرزندان دانسته است. به باور او، اینگونه تشبیه کردن، فقط در انسانها صحیح بوده و تشبیه کتاب به انسان، اشتباه است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۹۱</ref> عدهای دیگر از مفسران مرجع ضمیر را مربوط به قبله دانستهاند. [[ابنعربی|ابن عربی]] | درباره مرجع ضمیر کلمه «یَعْرِفُونَهُ» در آیه ۱۴۶ بقره چند دیدگاه وجود دارد: اکثریت مفسران باور دارند که مرجع ضمیر، به رسول خدا(ص) برمیگردد.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۵؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷؛ حسینی شاه عبدالعظیمی، تفسیر اثنی عشری، ۱۳۶۳ ش، ج۱، ص ۲۸۳؛ ثقفی تهرانی، تفسیر روان جاوید، ۱۳۹۸ ق، ج ۱، ص ۱۹۰.</ref> [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی مفسر شیعه]]، علت بازگشت ضمیر به رسول خدا(ص) را تشبیه کردن معرفت در آیه فوق، به معرفت فرزندان دانسته است. به باور او، اینگونه تشبیه کردن، فقط در انسانها صحیح بوده و تشبیه کتاب به انسان، اشتباه است.<ref>طباطبایی، ترجمه تفسیر المیزان، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۹۱</ref> عدهای دیگر از مفسران مرجع ضمیر را مربوط به قبله دانستهاند. [[ابنعربی|ابن عربی]] عارف، رجوع ضمیر در آیه به رسول خدا(ص) نوعی تکلف تلقی کرده است.{{مدرک}}زمخشری مفسر اهل سنت، ضمیر را بدون مرجع خوانده تا اشاره به تفخیم و شهرت کند.{{مدرک}} | ||
==معرفت و کتمان در لغت== | ==معرفت و کتمان در لغت== | ||
پژوهشگران علم لغت در تفاوت «معرفت» و «علم» بر این باورند که معرفت به آن چیزی گفته میشود که اخص از علم(در مقابل انکار) و به معنای شناخت چیزی از راه تفکر و تدبر در آثار آن است.<ref>راغب، مفردات، ذیل واژه «ع ر ف».</ref> برداشت [[محسن قرائتی|قرائتی | پژوهشگران علم لغت در تفاوت «معرفت» و «علم» بر این باورند که معرفت به آن چیزی گفته میشود که اخص از علم(در مقابل انکار) و به معنای شناخت چیزی از راه تفکر و تدبر در آثار آن است.<ref>راغب، مفردات، ذیل واژه «ع ر ف».</ref> برداشت [[محسن قرائتی|قرائتی]] از کلمه «یعرفون» اینگونه است که اگر در شخصی روحیهی حقیقتطلبی نباشد، علم او به تنهایی نجاتبخش نیست؛ همانطور که یهود با آن شناخت عمیق از رسول خدا(ص)، باز هم او را نپذیرفتند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷</ref> واژه «کتمان» در لغت به معنای هر نوع اخفاء و پوشاندن است<ref>ابن فارس، معجم مقاییس اللغه، ذیل واژه «ک ت م».</ref> و در استعمالهای قرآنی، به معنای مخفی داشتن مطلبی در ضمیر و قلب میباشد.<ref>مصطفوی، التحقیق، ذیل واژه «ک ت م»</ref> | ||
==کتمان شناخت پیامبر، توسط اهل کتاب== | ==کتمان شناخت پیامبر، توسط اهل کتاب== | ||
کتمان حقیقت در آیه ۱۴۶بقره، به این معناست که در [[تورات]] و [[انجیل]] اصلی و غیر تحریف شده، تمام ویژگیهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] برای عالمان اهل کتاب مشخص شده بود؛ به طوری که آنها هرگز پیامبر اسلام(ص) را با دیگران اشتباه نمیگرفتند؛ همانطور که پسرشان را با دیگران اشتباه نمیگرفتند؛ اما آن دانشمندان به خاطر علل مختلفی این حقیقت را کتمان میکردند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۵</ref> به اعتقاد [[محسن قرائتی]] | کتمان حقیقت در آیه ۱۴۶بقره، به این معناست که در [[تورات]] و [[انجیل]] اصلی و غیر تحریف شده، تمام ویژگیهای [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] برای عالمان اهل کتاب مشخص شده بود؛ به طوری که آنها هرگز پیامبر اسلام(ص) را با دیگران اشتباه نمیگرفتند؛ همانطور که پسرشان را با دیگران اشتباه نمیگرفتند؛ اما آن دانشمندان به خاطر علل مختلفی این حقیقت را کتمان میکردند.<ref>جوادی آملی، تسنیم، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۴۳۵</ref> به اعتقاد [[محسن قرائتی]]، کتمان حقّ، همچون کتمان فرزند، کاری بسیار ناجوانمردانه است.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷</ref> دلیل نسبت دادن کتمان حقیقت به گروه خاص و نه همه اهل کتاب در این آیه «وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنهُم لَیَکتُمُونَ الحَقَّ» بین مفسران محل گفتگو است. عدهای با استناد به این عبارت معتقدند که هنگام قضاوت کردن درباره دشمنان نیز باید [[انصاف]] مراعات شود؛ همانطور که [[قرآن|قرآن کریم]] در آیه فوق، کتمان حقیقت را به همهی اهلکتاب نسبت نمیدهد.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۱، ص۲۲۷</ref> [[سید عبدالحسین طیب]] (درگذشت: [[سال ۱۳۷۰ هجری شمسی|۱۳۷۰ش]]) مفسر شیعه نیز بر این باور است که عبارت «وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنهُم لَیَکتُمُونَ الحَقَّ»، اشاره به اختصاص کتمان حقیقت، در دانشمندان اهل کتاب و نه مردم عادی دارد؛ زیرا حقیقت، بر دانشمندان اهل کتاب ثابت شده بود؛ اما مردم عادی که خبری از کتابهای علمی نداشتند، از روی جهل به انکار حقیقت میپرداختند.<ref>طیب، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ۱۳۷۸ ش، ج ۲، ص ۲۴۱</ref> | ||
===راز کتمان حقیقت=== | ===راز کتمان حقیقت=== | ||
[[عبدالله جوادی آملی]] از مفسران شیعه، چند مورد از علل کتمان و عدم پذیرش حق را از سوی اهل کتاب چنین بیان کرده است: | [[عبدالله جوادی آملی]] (زاده: [[سال ۱۳۱۲ هجری شمسی|۱۳۱۲ش]]) از مفسران شیعه، چند مورد از علل کتمان و عدم پذیرش حق را از سوی اهل کتاب چنین بیان کرده است: | ||
*تعصب جاهلی و هوا و هوس؛ | *تعصب جاهلی و هوا و هوس؛ | ||
*حسادت، بغی و مانند آن؛ | *حسادت، بغی و مانند آن؛ |