confirmed، templateeditor
۱۱٬۹۰۰
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) |
جز (ویکی سازی) |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''هند''' کشوری در جنوب آسیا که جمعیت بزرگی از [[شیعیان]] - حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیون نفر - در آن زندگی میکنند. برخی از مناطق هند مانند [[دکن]] در جنوب این کشور و مناطق [[اوده]] و [[کشمیر]] در شمال، سابقه دیرینهای در [[تشیع]] داشته و در دورههایی حکومتهای [[شیعی]] داشتهاند. | '''هند''' کشوری در جنوب آسیا که جمعیت بزرگی از [[شیعیان]] - حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیون نفر - در آن زندگی میکنند. برخی از مناطق هند مانند [[دکن]] در جنوب این کشور و مناطق [[اوده]] و [[کشمیر]] در شمال، سابقه دیرینهای در [[تشیع]] داشته و در دورههایی حکومتهای [[شیعی]] داشتهاند. | ||
از ویژگیهای فرهنگی بارز در تاریخ هند، ارتباط گسترده حکومتهای شیعی و مردم قلمرو آن با [[ایران|ایرانیان]] است که به مهاجرت تعداد زیادی از ایرانیان از جمله علما، [[صوفیان]] و شاعران به هند و در نتیجه، همسانی فرهنگی و مذهبی این دو سرزمین انجامیده است. | از ویژگیهای فرهنگی بارز در تاریخ هند، ارتباط گسترده حکومتهای شیعی و مردم قلمرو آن با [[ایران|ایرانیان]] است که به [[هجرت|مهاجرت]] تعداد زیادی از ایرانیان از جمله علما، [[صوفیان]] و شاعران به هند و در نتیجه، همسانی فرهنگی و مذهبی این دو سرزمین انجامیده است. | ||
پراکندگی شیعیان در کشور هند بهطور کامل با جغرافیای مراکز تاریخی شیعه در این کشور مطابق نیست؛ چنانکه بیشترین شیعیان در شهرهای [[حیدرآباد]]، [[لکهنو]]، و [[جونپور]] پنجاب و دهلی ساکناند و شهرهای دیگر در رتبههای بعدی هستند. | پراکندگی شیعیان در کشور هند بهطور کامل با جغرافیای مراکز تاریخی شیعه در این کشور مطابق نیست؛ چنانکه بیشترین شیعیان در شهرهای [[حیدرآباد]]، [[لکهنو]]، و [[جونپور]] پنجاب و دهلی ساکناند و شهرهای دیگر در رتبههای بعدی هستند. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
نخستین گامها در ورود [[اسلام]] به هند از سوی بازرگانان مسلمان برداشته شد. ارتباط تجاری هند بهخصوص در جنوب هند و از طریق دریا، با کشورهای مسلمان زیاد بود و مسافرت تجار مسلمان از نخستین زمینههای آشنایی مردم مناطق جنوبی و داخلی هندوستان با اسلام بود. در طول زمان، برخی از شهرها و بنادر این کشور محل سکونت مسلمانان شد. در این بنادر [[مسجد|مساجد]] مسلمانان وجود داشت و حتی در برخی از آنان مانند بندر صیمور یا چیمور در نزدیکی بمبئی امروزی و سنجان یا سندان، حاکم مسلمان، حکمرانی میکرد.<ref>یاری، تاریخ اسلام در هند، ص۱۹۱-۱۹۳</ref> | نخستین گامها در ورود [[اسلام]] به هند از سوی بازرگانان مسلمان برداشته شد. ارتباط تجاری هند بهخصوص در جنوب هند و از طریق دریا، با کشورهای مسلمان زیاد بود و مسافرت تجار مسلمان از نخستین زمینههای آشنایی مردم مناطق جنوبی و داخلی هندوستان با اسلام بود. در طول زمان، برخی از شهرها و بنادر این کشور محل سکونت مسلمانان شد. در این بنادر [[مسجد|مساجد]] مسلمانان وجود داشت و حتی در برخی از آنان مانند بندر صیمور یا چیمور در نزدیکی بمبئی امروزی و سنجان یا سندان، حاکم مسلمان، حکمرانی میکرد.<ref>یاری، تاریخ اسلام در هند، ص۱۹۱-۱۹۳</ref> | ||
سختگیریهای [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در قرن نخست قمری، از دیگر عوامل مهاجرت گروههایی از عربها به هند بود که برخی در سواحل غرب و جنوب غرب هند ساکن شدند.<ref>یاری، تاریخ اسلام در هند، ص۹۴</ref> | سختگیریهای [[حجاج بن یوسف ثقفی]] در قرن نخست قمری، از دیگر عوامل [[هجرت|مهاجرت]] گروههایی از عربها به هند بود که برخی در سواحل غرب و جنوب غرب هند ساکن شدند.<ref>یاری، تاریخ اسلام در هند، ص۹۴</ref> | ||
صوفیان، دیگر گروه مسلمان بودند که با سفر به هند یا اقامت در این سرزمین، زمینه گسترش اسلام را در آنجا فراهم کردند. ابو علی سندی، [[حسین بن منصور حلاج]]، [[شیخ اسماعیل]]، [[ابوحفص ربع بن صاحب اسدی]] و [[باباریحان]] از جمله این صوفیاناند.<ref>تاریخ اسلام در هند، ص۲۲۹-۲۳۵</ref> در سدههای بعد نیز گروههای بزرگی از صوفیان به خصوص از [[ایران]] به هند مهاجرت کردند. | صوفیان، دیگر گروه مسلمان بودند که با سفر به هند یا اقامت در این سرزمین، زمینه گسترش اسلام را در آنجا فراهم کردند. ابو علی سندی، [[حسین بن منصور حلاج]]، [[شیخ اسماعیل]]، [[ابوحفص ربع بن صاحب اسدی]] و [[باباریحان]] از جمله این صوفیاناند.<ref>تاریخ اسلام در هند، ص۲۲۹-۲۳۵</ref> در سدههای بعد نیز گروههای بزرگی از صوفیان به خصوص از [[ایران]] به هند مهاجرت کردند. | ||
خط ۱۱۴: | خط ۱۱۴: | ||
واژه دکن که ریشهای سانسکریت دارد، به معنای جنوب است و به بخشی از جنوب شبه قاره هند اطلاق میشود. مرزهای جغرافیایی دکن در طول تاریخ تا حدودی متفاوت بوده است اما به طور کلی میتوان دکن را شامل سرزمینهای جنوب رشته کوههای ویندهیا تا منتهاالیه جنوب شبه قاره هند دانست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۱۸، ص۱</ref> | واژه دکن که ریشهای سانسکریت دارد، به معنای جنوب است و به بخشی از جنوب شبه قاره هند اطلاق میشود. مرزهای جغرافیایی دکن در طول تاریخ تا حدودی متفاوت بوده است اما به طور کلی میتوان دکن را شامل سرزمینهای جنوب رشته کوههای ویندهیا تا منتهاالیه جنوب شبه قاره هند دانست.<ref>دانشنامه جهان اسلام، ج۱۸، ص۱</ref> | ||
ریشههای تاریخی گسترش تشیع در هندوستان را مهاجرت بسیاری از ایرانیان به این سرزمین، در سالهای بعد از حمله مغولان به ایران دانستهاند.<ref>رئیس السادات، مروری بر تاریخ تشیع در هند، ۵۸۲-۵۸۳</ref> تشیع در سده نهم هجری و در پی افزایش مهاجرت ایرانیان و [[سادات]] به دکن، در این منطقه رشد زیادی یافت. همزمان که شیعیان با نفوذ در حکومتهای محلی دکن نقش سیاسی و اجتماعی بارزی مییافتند در ایران پادشاهان صفوی قدرت را در دست گرفتند و تشیع را مذهب رسمی ایران کردند. در سده دهم هجری چند حکومت شیعه در مناطق مختلف دکن تاسیس شد که در برابر حکومت مغولان هند، چشم به حمایت پادشاهان صفوی داشتند و روابط گستردهای با صفویان برقرار کردند. حضور پر رنگ ایرانیان در مناصب مهم این حکومتها و مهاجرت بسیاری از علما و شاعران شیعی ایرانی به این مناطق بسیاری از مظاهر فرهنگ ایرانی و شیعی را در این مناطق رواج داد. | ریشههای تاریخی گسترش تشیع در هندوستان را [[هجرت|مهاجرت]] بسیاری از ایرانیان به این سرزمین، در سالهای بعد از حمله مغولان به ایران دانستهاند.<ref>رئیس السادات، مروری بر تاریخ تشیع در هند، ۵۸۲-۵۸۳</ref> تشیع در سده نهم هجری و در پی افزایش مهاجرت ایرانیان و [[سادات]] به دکن، در این منطقه رشد زیادی یافت. همزمان که شیعیان با نفوذ در حکومتهای محلی دکن نقش سیاسی و اجتماعی بارزی مییافتند در ایران پادشاهان صفوی قدرت را در دست گرفتند و تشیع را مذهب رسمی ایران کردند. در سده دهم هجری چند حکومت شیعه در مناطق مختلف دکن تاسیس شد که در برابر حکومت مغولان هند، چشم به حمایت پادشاهان صفوی داشتند و روابط گستردهای با صفویان برقرار کردند. حضور پر رنگ ایرانیان در مناصب مهم این حکومتها و مهاجرت بسیاری از علما و شاعران شیعی ایرانی به این مناطق بسیاری از مظاهر فرهنگ ایرانی و شیعی را در این مناطق رواج داد. | ||
====بهمنیان==== | ====بهمنیان==== | ||
{{اصلی|بهمنشاهیان}}[[پرونده:باقی مانده مدرسه محمود گاوان.JPG|300px|بندانگشتی|چپ| مدرسه محمود گاوان]] | {{اصلی|بهمنشاهیان}}[[پرونده:باقی مانده مدرسه محمود گاوان.JPG|300px|بندانگشتی|چپ| مدرسه محمود گاوان]] | ||
حکومت شاهان بهمنی (۷۴۸-۹۳۲ق.) به دست حسن کنگو تاسیس شد. در دوره حکومت بهمن شاهان، مهاجران زیادی از [[ایران]] و [[سادات]] [[حجاز]] به این منطقه مهاجرت کردند و این خود از عوامل رواج [[تشیع]] در این مناطق بود. به مهاجران، غریب یا «آفاقی» گفته میشد و افزایش آفاقیها که اغلب مناصب دولتی را در دست داشتند به درگیریهایی میان این گروه و مردمان بومی منجر شد. ایرانیان در سازمان نظامی و سیاسی حکومت بهمنیان نقش عمدهای داشتند. بخش بزرگی از سپاه بهمنیان را نیز سادات تشکیل میدادند. شاعران و علمای ایرانی نیز در دکن با روی گشوده استقبال میشدند.<ref>فراهانی منفرد، ایرانیان در دکن، ص۱۳۴، ۱۳۸؛ معصمومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۴</ref> | حکومت شاهان بهمنی (۷۴۸-۹۳۲ق.) به دست حسن کنگو تاسیس شد. در دوره حکومت بهمن شاهان، مهاجران زیادی از [[ایران]] و [[سادات]] [[حجاز]] به این منطقه [[هجرت|مهاجرت]] کردند و این خود از عوامل رواج [[تشیع]] در این مناطق بود. به مهاجران، غریب یا «آفاقی» گفته میشد و افزایش آفاقیها که اغلب مناصب دولتی را در دست داشتند به درگیریهایی میان این گروه و مردمان بومی منجر شد. ایرانیان در سازمان نظامی و سیاسی حکومت بهمنیان نقش عمدهای داشتند. بخش بزرگی از سپاه بهمنیان را نیز سادات تشکیل میدادند. شاعران و علمای ایرانی نیز در دکن با روی گشوده استقبال میشدند.<ref>فراهانی منفرد، ایرانیان در دکن، ص۱۳۴، ۱۳۸؛ معصمومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۴</ref> | ||
با اینکه شاهان بهمنی مذهب [[حنفی]] داشتند، از شیعیان حمایت میکردند و طرفدار اندیشه تفضیل امام علی(ع) بر خلفا بودند. افراد و شخصیتهای شیعی مانند صدرالشریف و میر فضل الله اینجو در دربار آنان به مقام بالایی رسیدند. پادشاهان و افراد خاندان بهمنی کارهای عام المنفعهای در شهرهای شیعی مانند [[کربلا]] انجام میدادند. معروف است که مخدوم جهان همسر حسن کنگو در سفری که به [[مکه]] و [[مدینه]] داشت به سادات حجاز التفات کرد و موجبات ازدواج بسیاری از جوانان سادات را فراهم آورد.<ref> هالیستر، تشیع در هند، ص۱۱۹؛ معصومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۳-۱۶۴؛ عالمی، ملوک بهمنی و جایگاه تشیع در دکن، ص۱۰۹</ref> | با اینکه شاهان بهمنی مذهب [[حنفی]] داشتند، از شیعیان حمایت میکردند و طرفدار اندیشه تفضیل امام علی(ع) بر خلفا بودند. افراد و شخصیتهای شیعی مانند صدرالشریف و میر فضل الله اینجو در دربار آنان به مقام بالایی رسیدند. پادشاهان و افراد خاندان بهمنی کارهای عام المنفعهای در شهرهای شیعی مانند [[کربلا]] انجام میدادند. معروف است که مخدوم جهان همسر حسن کنگو در سفری که به [[مکه]] و [[مدینه]] داشت به سادات حجاز التفات کرد و موجبات ازدواج بسیاری از جوانان سادات را فراهم آورد.<ref> هالیستر، تشیع در هند، ص۱۱۹؛ معصومی، فرهنگ و تمدن ایرانی اسلامی در دکن در دوره بهمنیان، ص۱۶۳-۱۶۴؛ عالمی، ملوک بهمنی و جایگاه تشیع در دکن، ص۱۰۹</ref> | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
{{اصلی|قطب شاهیان}} | {{اصلی|قطب شاهیان}} | ||
[[پرونده:چارمنار حیدرآباد.jpg|300px|بندانگشتی|چپ| بنای چارمنار در حیدرآباد]] | [[پرونده:چارمنار حیدرآباد.jpg|300px|بندانگشتی|چپ| بنای چارمنار در حیدرآباد]] | ||
یکی از این پادشاهیهای شیعه دکن که بعد از تجزیه قلمرو بهمنیان تشکیل شد، [[قطب شاهیان]] (۹۰۱-۱۰۹۸ق.) بودند. بنیانگذار این سلسله، سلطان قلی، یکی از شاهزادگاه قراقویونلو بود که در زمان سلطان یعقوب [[آق قویونلو]](۸۸۳-۸۹۶ق.) از خطر خشم سلطان گریخت و در سال ۸۸۳ در حالی که ۱۲ سال داشت همراه با عمویش الله قلی به دکن مهاجرت کرد. وی در آنجا با استقبال و حمایت شاهان بهمنی روبرو شد. سلطان قلی در سال ۹۰۱ هنگامی که به سلطان محمود بهمنی(۸۸۷-۹۲۴ق.) در غلبه بر شورشیانی که در صدد قتلش بودند، یاری رساند و جان سلطان را از سوء قصد رهایی داد، نزد شاه مقامی والا یافت و از سوی وی حاکم منطقه تلنگ و گلگنده و ورنگل شد و لقب قطب الملک یافت.<ref>صادقی علوی، تاسیس حکومت شیعی قطب شاهیان در هند، ص۵۹-۶۱؛ خضری، تشیع در تاریخ، ص ۴۰۸</ref> | یکی از این پادشاهیهای شیعه دکن که بعد از تجزیه قلمرو بهمنیان تشکیل شد، [[قطب شاهیان]] (۹۰۱-۱۰۹۸ق.) بودند. بنیانگذار این سلسله، سلطان قلی، یکی از شاهزادگاه قراقویونلو بود که در زمان سلطان یعقوب [[آق قویونلو]](۸۸۳-۸۹۶ق.) از خطر خشم سلطان گریخت و در سال ۸۸۳ در حالی که ۱۲ سال داشت همراه با عمویش الله قلی به دکن [[هجرت|مهاجرت]] کرد. وی در آنجا با استقبال و حمایت شاهان بهمنی روبرو شد. سلطان قلی در سال ۹۰۱ هنگامی که به سلطان محمود بهمنی(۸۸۷-۹۲۴ق.) در غلبه بر شورشیانی که در صدد قتلش بودند، یاری رساند و جان سلطان را از سوء قصد رهایی داد، نزد شاه مقامی والا یافت و از سوی وی حاکم منطقه تلنگ و گلگنده و ورنگل شد و لقب قطب الملک یافت.<ref>صادقی علوی، تاسیس حکومت شیعی قطب شاهیان در هند، ص۵۹-۶۱؛ خضری، تشیع در تاریخ، ص ۴۰۸</ref> | ||
====میر محمد مومن استرآبادی==== | ====میر محمد مومن استرآبادی==== | ||
خط ۱۷۳: | خط ۱۷۳: | ||
==فرقههای شیعه در هند== | ==فرقههای شیعه در هند== | ||
===شیعیان اثنی عشری=== | ===شیعیان اثنی عشری=== | ||
اولین عامل انتقال این اندیشه به سرزمین هند، صحابه پیامبر(ص) و مسلمانان قرون اولیه اسلام میباشند. از دیگر عوامل تأثیرگذار در این مسئله، تشعشعات فکری حکومتهای شیعی ایران چون صفاریان، آل زیاد، آل بویه و... را میتوان جستجو کرد. در دوران حکومت مغولان در ایران، برخی از شیعیان، مهاجرت را به ماندن در شرایط حاکم در کشور در چارچوب ضدیت با مذهب ترجیح میدادند و به لحاظ جغرافیایی، یکی از مناسبترین کشورها برای مهاجرت را هندوستان دانستند که در آن زمان مأمن بسیاری از شیعیان پس از حمله مغول شناخته میشد. | اولین عامل انتقال این اندیشه به سرزمین هند، صحابه پیامبر(ص) و مسلمانان قرون اولیه اسلام میباشند. از دیگر عوامل تأثیرگذار در این مسئله، تشعشعات فکری حکومتهای شیعی ایران چون صفاریان، آل زیاد، آل بویه و... را میتوان جستجو کرد. در دوران حکومت مغولان در ایران، برخی از شیعیان، [[هجرت|مهاجرت]] را به ماندن در شرایط حاکم در کشور در چارچوب ضدیت با مذهب ترجیح میدادند و به لحاظ جغرافیایی، یکی از مناسبترین کشورها برای مهاجرت را هندوستان دانستند که در آن زمان مأمن بسیاری از شیعیان پس از حمله مغول شناخته میشد. | ||
مهاجرت سادات ایران در دورة حکومت مغولان، از دیگر عوامل گسترش تشیع در هند محسوب میشود. آنان بعد از مهاجرت به هند، در قرن دوازدهم و سیزدهم از سوی حکومت وقت، مورد استقبال قرار گرفتند و مناطق «پانی پات»، «نوهتا»، «بیجنور» و بلند شهر «جوار» به مرکز سکونت و فعالیت سادات تبدیل شد.<ref>اشرافی، کشور شناسی هندوستان، ص۶۷</ref> | مهاجرت سادات ایران در دورة حکومت مغولان، از دیگر عوامل گسترش تشیع در هند محسوب میشود. آنان بعد از مهاجرت به هند، در قرن دوازدهم و سیزدهم از سوی حکومت وقت، مورد استقبال قرار گرفتند و مناطق «پانی پات»، «نوهتا»، «بیجنور» و بلند شهر «جوار» به مرکز سکونت و فعالیت سادات تبدیل شد.<ref>اشرافی، کشور شناسی هندوستان، ص۶۷</ref> | ||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
===مدارس علوم دینی خواهران=== | ===مدارس علوم دینی خواهران=== | ||
شیعیان هند چندین مدرسه علمیه دارند که متعلق به خواهران طلبه بوده و در راستای گسترش معارف اهل بیت (علیهم السلام) فعال هستند. برخی از این مدارس: | شیعیان هند چندین مدرسه علمیه دارند که متعلق به خواهران طلبه بوده و در راستای گسترش معارف اهل بیت (علیهم السلام) فعال هستند. برخی از این مدارس: | ||
*مدرسه جامعه الزهرا: واقع در شهر [[لکهنو]]، با داشتن ۸ مدرس، در سطوح مقدمات، کاردانی و کارشناسی، خاستگاه تربیت بیش از ۱۱۸ نفر از خواهران مسلمان علاقهمند به دروس حوزوی است. | *[[جامعة الزهراء (هند)|مدرسه جامعه الزهرا]]: واقع در شهر [[لکهنو]]، با داشتن ۸ مدرس، در سطوح مقدمات، کاردانی و کارشناسی، خاستگاه تربیت بیش از ۱۱۸ نفر از خواهران مسلمان علاقهمند به دروس حوزوی است. | ||
*مدرسه الزهراء: واقع در شهر علی پور، با داشتن ۴ مدرس، در سطوح مقدمات و کاردانی، خاستگاه تربیت بیش از ۳۳ نفر از جوانان علاقهمند به دروس حوزوی است. | *مدرسه الزهراء: واقع در شهر علی پور، با داشتن ۴ مدرس، در سطوح مقدمات و کاردانی، خاستگاه تربیت بیش از ۳۳ نفر از جوانان علاقهمند به دروس حوزوی است. | ||
*مدرسه جامعة الزهراء: واقع در شهر شریف آلبو، با داشتن ۶ مدرس، در سطوح مقدمات و کاردانی، خاستگاه تربیت بیش از ۴۵ نفر از جوانان علاقهمند به دروس حوزوی است. | *مدرسه جامعة الزهراء: واقع در شهر شریف آلبو، با داشتن ۶ مدرس، در سطوح مقدمات و کاردانی، خاستگاه تربیت بیش از ۴۵ نفر از جوانان علاقهمند به دروس حوزوی است. |