confirmed، protected، templateeditor
۱٬۸۸۸
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
*درباره معنای ابوقبیس و دلیل نامگذاری این کوه، نظرهایی اظهار شده که برخی از آنها ریشه در باورهای عامیانه مردم [[حجاز]] دارد؛ برای مثال برخی نام ابوقبیس را برگرفته از «قبس النار» دانستهاند؛ زیرا بنابر برخی حکایتها و اخبار، دو چوب آتشزنه (مرخ) از آسمان بر این کوه فرود آمد. [[آدم(ع)]] آنها را برگرفت و از برخورد آن دو، آتش پدیدار شد.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲.</ref> برخی نیز نام این کوه را به مردی با نام قبیس بن شالخ (یا شامخ) نسبت دادهاند. گفته شده که این مرد از قبیله [[جُرهُم]] بوده است.<ref>سهیلی، الروض الانف، ج۵، ص۱۱۷؛ یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی گویا میان مردی به نام عمرو بن مضاض و دختر عمویش [[سخنچینی]] کرد و از بیم کشته شدن به این کوه پناه برد و دیگر از او خبر و اثری نماند.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲.</ref> | *درباره معنای ابوقبیس و دلیل نامگذاری این کوه، نظرهایی اظهار شده که برخی از آنها ریشه در باورهای عامیانه مردم [[حجاز]] دارد؛ برای مثال برخی نام ابوقبیس را برگرفته از «قبس النار» دانستهاند؛ زیرا بنابر برخی حکایتها و اخبار، دو چوب آتشزنه (مرخ) از آسمان بر این کوه فرود آمد. [[آدم(ع)]] آنها را برگرفت و از برخورد آن دو، آتش پدیدار شد.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۱ـ۱۰۲.</ref> برخی نیز نام این کوه را به مردی با نام قبیس بن شالخ (یا شامخ) نسبت دادهاند. گفته شده که این مرد از قبیله [[جُرهُم]] بوده است.<ref>سهیلی، الروض الانف، ج۵، ص۱۱۷؛ یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲.</ref> وی گویا میان مردی به نام عمرو بن مضاض و دختر عمویش [[سخنچینی]] کرد و از بیم کشته شدن به این کوه پناه برد و دیگر از او خبر و اثری نماند.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲.</ref> | ||
*ابوقبیس را خشب یا اخشب نیز خواندهاند و این کوه و کوه مقابل آن قُعَیقِعان را الاخشبین مینامیدند.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲؛ ابن فهد، ج۱، ص۳۰۶.</ref> | *ابوقبیس را خشب یا اخشب نیز خواندهاند و این کوه و کوه مقابل آن قُعَیقِعان را الاخشبین مینامیدند.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲؛ ابن فهد، ج۱، ص۳۰۶.</ref> | ||
* | *جاحظ، ابوقبیس را نام دیگر ابوقابوس، پادشاه عرب دانسته است.<ref>جاحظ، ج۱، ص۳۳۶.</ref> | ||
*در [[دوران جاهلیت]] این کوه را امین مینامیدند.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲</ref> سبب این نامگذاری روایتی است که بنابر آن، [[حجرالاسود]] نخست از سوی [[حضرت آدم|آدم(ع)]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۵. قس: یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۶.</ref> و سپس در عصر [[حضرت نوح|نوح(ع)]] در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شد.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۶۵.</ref> | *در [[دوران جاهلیت]] این کوه را امین مینامیدند.<ref>یاقوت حموی، البلدان، ج۱، ص۱۰۲</ref> سبب این نامگذاری روایتی است که بنابر آن، [[حجرالاسود]] نخست از سوی [[حضرت آدم|آدم(ع)]]<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۳۵. قس: یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۶.</ref> و سپس در عصر [[حضرت نوح|نوح(ع)]] در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شد.<ref>ازرقی، اخبار مکه، ج۱، ص۶۵.</ref> | ||