پرش به محتوا

حضرت خضر: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ویکی سازی)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۱: خط ۱:
{{ جعبه اطلاعات پیامبران
{{جعبه اطلاعات پیامبران
  | عنوان              = حضرت خضر
  | عنوان              = حضرت خضر
  | عرض                =
  | عرض                =
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''حضرت خِضر،''' یکی از اولیای الهی که برخی او را [[نبوت|پیامبر]] نیز دانسته‌اند. نامش به صراحت در [[قرآن]] نیامده ولی بر اساس برخی [[احادیث]] او همان شخصی است که [[داستان موسی و خضر]] با او در [[سوره کهف]] آمده است. در این آیات خضر دارای [[علم لدنی]] توصیف شده است. بر اساس آیات ۶۰ تا ۸۲ [[سوره کهف]]، خضر کشتی عده‌ای مستمند را سوراخ می‌کند، پسر بچه‌ای بی‌گناه را می‌کشد و در روستایی که به آنان غذا ندادند، دیواری مخروبه را تعمیر می‌کند. موسی(ع) به این کارها اعتراض می‌کند و خضر [[تأویل]] کارهای خود را بیان می‌کند.
'''حضرت خِضر،''' یکی از اولیای الهی که برخی او را [[نبوت|پیامبر]] نیز دانسته‌اند. نامش به صراحت در [[قرآن]] نیامده ولی بر اساس برخی [[احادیث]] او همان شخصی است که [[داستان موسی و خضر]] با او در [[سوره کهف]] آمده است. در این آیات خضر دارای [[علم لدنی]] توصیف شده است. بر اساس آیات ۶۰ تا ۸۲ [[سوره کهف]]، خضر کشتی عده‌ای مستمند را سوراخ می‌کند، پسر بچه‌ای بی‌گناه را می‌کشد و در روستایی که به آنان غذا ندادند، دیواری مخروبه را تعمیر می‌کند. موسی(ع) به این کارها اعتراض می‌کند و خضر [[تأویل]] کارهای خود را بیان می‌کند.


خضر را از نوادگان [[اسحاق نبی]] دانسته‌اند. طبق روایات، حضرت خضر مثل [[حضرت عیسی(ع)]] زنده است. در کتاب‌های [[شیعه]] احادیث متعددی دربارهٔ شخصیت خضر، ماجرای دیدارش با حضرت موسی و نیز حضورش نزد [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان]] نقل شده است. مطابق روایتی او مونس امام عصر در زمان غیبت است. خضر در ادبیات [[صوفیه|صوفیانه]] و اشعار فارسی مرشد و راهنما و دارای مقام ولایت است و به سرچشمه حیات دست یافته است.
خضر را از نوادگان [[اسحاق نبی]] دانسته‌اند. طبق روایات، حضرت خضر مثل [[حضرت عیسی(ع)]] زنده است. در کتاب‌های [[شیعه]] احادیث متعددی دربارهٔ شخصیت خضر، ماجرای دیدارش با حضرت موسی و نیز حضورش نزد [[حضرت محمد(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان]] نقل شده است. مطابق روایتی او مونس [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام عصر]] در زمان غیبت است. خضر در ادبیات [[صوفیه|صوفیانه]] و اشعار فارسی مرشد و راهنما و دارای مقام ولایت است و به سرچشمه حیات دست یافته است.


== نام و نسب ==
==نام و نسب==
دربارهٔ نام و نسب خضر در منابع تاریخی اسلامی اختلاف زیادی است. [[ابن حبیب]] (متوفی ۲۴۵ق)، که از قدیم‌ترین مورخان مسلمانی است که از خضر نام برده، او را از اعقاب اسحاق نبی دانسته و نامش را خضرون بن عمیایل ذکر کرده است.<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۳۸۸</ref>
دربارهٔ نام و نسب خضر در منابع تاریخی اسلامی اختلاف زیادی است. [[ابن حبیب]] (متوفی ۲۴۵ق)، که از قدیم‌ترین مورخان مسلمانی است که از خضر نام برده، او را از اعقاب اسحاق نبی دانسته و نامش را خضرون بن عمیایل ذکر کرده است.<ref>ابن حبیب، المحبر، ص۳۸۸</ref>


خط ۳۹: خط ۳۹:
از جمله اقوال غریب دربارهٔ نژاد و نسب خضر آن است که گفته‌اند پدر یا مادر او ایرانی یا رومی‌اند یا اینکه او فرزند [[فرعون]] زمانِ [[حضرت موسی(ع)]] است یا حتی برخی او را فرزند بلافصل [[حضرت آدم(ع)]] شمرده‌اند.<ref>ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة، ج۱، ص۴۲۹–۴۳۰؛ نیز رجوع کنید به: د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref>
از جمله اقوال غریب دربارهٔ نژاد و نسب خضر آن است که گفته‌اند پدر یا مادر او ایرانی یا رومی‌اند یا اینکه او فرزند [[فرعون]] زمانِ [[حضرت موسی(ع)]] است یا حتی برخی او را فرزند بلافصل [[حضرت آدم(ع)]] شمرده‌اند.<ref>ابن‌حجر عسقلانی، الاصابة، ج۱، ص۴۲۹–۴۳۰؛ نیز رجوع کنید به: د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه</ref>


=== دلیل نامگذاری ===
===دلیل نامگذاری===
نام خضر به دو صورت خِضْر و خَضِر آمده است. بنابر نقل‌های متعدد، نام یا لقب خضر برای او از این‌روست که وی بر هر جا که بنشیند یا [[نماز]] بگزارد زمین زیر پا و اطراف آن سبز و خرّم می‌شود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: طبری، جامع البیان، ذیل کهف: ۶۵؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ج۶، ص۱۸۲؛ برای وجهی دیگر رجوع کنید به: ابن‌کثیر، قصص الانبیاء، ص۳۹۳</ref>
نام خضر به دو صورت خِضْر و خَضِر آمده است. بنابر نقل‌های متعدد، نام یا لقب خضر برای او از این‌روست که وی بر هر جا که بنشیند یا [[نماز]] بگزارد زمین زیر پا و اطراف آن سبز و خرّم می‌شود.<ref>برای نمونه رجوع کنید به: طبری، جامع البیان، ذیل کهف: ۶۵؛ ثعلبی، الکشف و البیان، ج۶، ص۱۸۲؛ برای وجهی دیگر رجوع کنید به: ابن‌کثیر، قصص الانبیاء، ص۳۹۳</ref>


== در قرآن ==
==در قرآن==
نام وی صریحاً در [[قرآن]] نیامده، اما در آیات ۶۰ تا ۸۲ [[سوره کهف]] ماجرایی اسرارآمیز دربارهٔ دیدار موسی علیه‌السلام با بنده‌ای صالح حکایت شده که از او با تعبیر «عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتیناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا و عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»<ref>کهف: ۶۵</ref> یاد شده است. تقریباً همه عالمان اسلامی این بنده صالح را خضر خوانده‌اند.
نام وی صریحاً در [[قرآن]] نیامده، اما در آیات ۶۰ تا ۸۲ [[سوره کهف]] ماجرایی اسرارآمیز دربارهٔ دیدار موسی علیه‌السلام با بنده‌ای صالح حکایت شده که از او با تعبیر «عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتیناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا و عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»<ref>کهف: ۶۵</ref> یاد شده است. تقریباً همه عالمان اسلامی این بنده صالح را خضر خوانده‌اند.


=== داستان خضر در قرآن ===
===داستان خضر در قرآن===
{{اصلی|داستان خضر و موسی}}
{{اصلی|داستان خضر و موسی}}
:'''داستان خضر و موسی''' داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی موسی(ع) با خضر. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سؤالی از او نپرسد، همراهی را قبول می‌کند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر رخ داد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین، سبب جدایی این دو می‌شود. خضر در انتهاء علت کارهایی که انجام داد را گفت. این داستان یکبار در قرآن نقل شده و میان مفسران و متکلمان گفتگوهای بسیاری در مورد این داستان وجود داشته و دارد.<ref>رجوع کنید به: [[داستان خضر و موسی]]</ref>
:'''داستان خضر و موسی''' داستانی قرآنی در مورد ملاقات و همراهی موسی(ع) با خضر. این همراهی به درخواست و اصرار حضرت موسی(ع) بود. خضر با وجود مخالفت اولیه، با این شرط که موسی(ع) هیچ سؤالی از او نپرسد، همراهی را قبول می‌کند. در این همراهی سه عملِ سوراخ کردن کشتی، کشتن نوجوان و تجدید بنای دیوار توسط حضرت خضر رخ داد. موسی(ع) در هر سه مورد اعتراض کرده و همین، سبب جدایی این دو می‌شود. خضر در انتهاء علت کارهایی که انجام داد را گفت. این داستان یکبار در قرآن نقل شده و میان مفسران و متکلمان گفتگوهای بسیاری در مورد این داستان وجود داشته و دارد.<ref>رجوع کنید به: [[داستان خضر و موسی]]</ref>


== در منابع حدیثی اهل سنت ==
==در منابع حدیثی اهل سنت==
براساس آنچه در جوامع حدیثی [[اهل سنت|اهل‌سنّت]] آمده است، این داستان قرآن از همان سالهای نخستین توجه مسلمانان را جلب کرده و سؤالات و اختلافاتی میان [[صحابه]] و [[تابعین]] برانگیخته بود.
براساس آنچه در جوامع حدیثی [[اهل سنت|اهل‌سنّت]] آمده است، این داستان قرآن از همان سالهای نخستین توجه مسلمانان را جلب کرده و سؤالات و اختلافاتی میان [[صحابه]] و [[تابعین]] برانگیخته بود.
* بنابر حدیثی در [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]]، [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] سؤال و اختلاف خود را با فردی دیگر، دربارهٔ هویت مرشد موسی، نزد [[ابی بن کعب|اُبی بن کَعب]] می‌بَرد و او گفتار [[محمد(ص)|پیامبر]] را برایش نقل می‌کند: موسی در میان گروهی از [[بنی اسرائیل]] بود که ناگهان مردی نزد او آمد و به او گفت از خود داناتر کسی را می‌شناسی؟ پاسخ داد: نه. [[وحی]] آمد که آری بنده ما خضر. موسی از خداوند راه دیدار او را پرسید. خداوند آن ماهی را نشانه او قرار داد و به او گفته شد همین که آن ماهی را گم کردی، از همان راه که رفته بودی برگرد که به زودی به او برخواهی خورد.<ref>بخاری، صحیح، ج۱، ص۲۶–۲۷، ج۴، ص۱۲۶–۱۲۷؛ مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۰۷–۱۰۸</ref> در این حدیث نبوی علاوه بر تصریح به نام خضر، سبب عزیمت موسی به مجمع‌البحرین و نحوه ملاقات او با خضر توضیح داده شده است.
*بنابر حدیثی در [[صحیح بخاری]] و [[صحیح مسلم]]، [[عبدالله بن عباس|ابن‌عباس]] سؤال و اختلاف خود را با فردی دیگر، دربارهٔ هویت مرشد موسی، نزد [[ابی بن کعب|اُبی بن کَعب]] می‌بَرد و او گفتار [[محمد(ص)|پیامبر]] را برایش نقل می‌کند: موسی در میان گروهی از [[بنی اسرائیل]] بود که ناگهان مردی نزد او آمد و به او گفت از خود داناتر کسی را می‌شناسی؟ پاسخ داد: نه. [[وحی]] آمد که آری بنده ما خضر. موسی از خداوند راه دیدار او را پرسید. خداوند آن ماهی را نشانه او قرار داد و به او گفته شد همین که آن ماهی را گم کردی، از همان راه که رفته بودی برگرد که به زودی به او برخواهی خورد.<ref>بخاری، صحیح، ج۱، ص۲۶–۲۷، ج۴، ص۱۲۶–۱۲۷؛ مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۰۷–۱۰۸</ref> در این حدیث نبوی علاوه بر تصریح به نام خضر، سبب عزیمت موسی به مجمع‌البحرین و نحوه ملاقات او با خضر توضیح داده شده است.
* همچنین بنابر روایتی دیگر، ابن‌عباس در پاسخ به سؤال [[سعید بن جبیر]]، موسای مذکور در این ماجرا را همان پیامبر مشهور [[بنی‌اسرائیل]]، [[موسی بن عمران]]، دانسته و [[نوف بکالی]]، از اصحاب [[علی(ع)|علی علیه‌السلام]]، را به سبب اعتقاد به اینکه او موسای دیگری است، دروغگو خوانده و در برخی نقلها از او با تعبیر دشمن خدا یاد کرده است.<ref>بخاری، صحیح، ج۱، ص۳۸۴۰، ج ۴، ص۱۲۷؛ مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۰۳–۱۰۵؛ برای شرح حدیثی نبوی دربارهٔ موسی و خضر رجوع کنید به: نیفر، المجلةالزیتونیة، ج۱، ش ۲، ص۵۸–۶۳، ش۵، ص۲۲۷–۲۳۱</ref>
*همچنین بنابر روایتی دیگر، ابن‌عباس در پاسخ به سؤال [[سعید بن جبیر]]، موسای مذکور در این ماجرا را همان پیامبر مشهور [[بنی‌اسرائیل]]، [[موسی بن عمران]]، دانسته و [[نوف بکالی]]، از اصحاب [[علی(ع)|علی علیه‌السلام]]، را به سبب اعتقاد به اینکه او موسای دیگری است، دروغگو خوانده و در برخی نقلها از او با تعبیر دشمن خدا یاد کرده است.<ref>بخاری، صحیح، ج۱، ص۳۸۴۰، ج ۴، ص۱۲۷؛ مسلم‌بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۷، ص۱۰۳–۱۰۵؛ برای شرح حدیثی نبوی دربارهٔ موسی و خضر رجوع کنید به: نیفر، المجلةالزیتونیة، ج۱، ش ۲، ص۵۸–۶۳، ش۵، ص۲۲۷–۲۳۱</ref>


== در منابع حدیثی شیعه ==
==در منابع حدیثی شیعه==
در منابع حدیثی [[شیعه]] نیز مطالبی دربارهٔ دیدار موسی و خضر نقل شده است.
در منابع حدیثی [[شیعه]] نیز مطالبی دربارهٔ دیدار موسی و خضر نقل شده است.
* بر اساس حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، [[مسجد سهله]] در [[کوفه]] محل همان صخره‌ای است که ظهور خضر بر حضرت موسی در کنار آن صورت گرفته است.<ref>رجوع کنید به:ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۴، ج۱، ص۲۳۲؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۲۷۷</ref> با توجه به این حدیث، احتمالاً در آیات مربوط، مقصود از «مجمع‌البحرین» (مَجمَع بَینهما) [[دجله]] و [[فرات]] است. همچنین حدیثی ناظر به حیات طولانی خضر دست‌کم تا عصر پیامبر اسلام نقل شده است.
*بر اساس حدیثی از [[امام صادق(ع)]]، [[مسجد سهله]] در [[کوفه]] محل همان صخره‌ای است که ظهور خضر بر حضرت موسی در کنار آن صورت گرفته است.<ref>رجوع کنید به:ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۴، ج۱، ص۲۳۲؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۲۷۷</ref> با توجه به این حدیث، احتمالاً در آیات مربوط، مقصود از «مجمع‌البحرین» (مَجمَع بَینهما) [[دجله]] و [[فرات]] است. همچنین حدیثی ناظر به حیات طولانی خضر دست‌کم تا عصر پیامبر اسلام نقل شده است.
* [[شیخ صدوق|ابن‌بابویه]] در [[عیون اخبار الرضا|عیون أخبار الرضا]]<ref>ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۹۱۰</ref> حدیثی نبوی را به نقل از [[امام رضا]](ع) از پدران بزرگوارش تا [[امام علی(ع)]] روایت کرده‌است که براساس آن، خضر در هیئت پیرمردی بلندقد و تنومند با ریش انبوه بر پیامبراکرم و حضرت علی که در حال راه رفتن در یکی از کوچه‌های [[مدینه]] بودند وارد می‌شود و با آنها گفتگو می‌کند.<ref>برای نقل‌قول حدیث و استنتاج از آن رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۲۲–۲۴</ref>
*[[شیخ صدوق|ابن‌بابویه]] در [[عیون اخبار الرضا|عیون أخبار الرضا]]<ref>ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۹۱۰</ref> حدیثی نبوی را به نقل از [[امام رضا]](ع) از پدران بزرگوارش تا [[امام علی(ع)]] روایت کرده‌است که براساس آن، خضر در هیئت پیرمردی بلندقد و تنومند با ریش انبوه بر پیامبراکرم و حضرت علی که در حال راه رفتن در یکی از کوچه‌های [[مدینه]] بودند وارد می‌شود و با آنها گفتگو می‌کند.<ref>برای نقل‌قول حدیث و استنتاج از آن رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۲۲–۲۴</ref>
* [[علامه مجلسی|مجلسی]] در جلد سیزدهم [[بحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ص۲۷۸–۳۲۲</ref> بابی را به داستان موسی و خضر اختصاص داده و ۵۵ روایت را در این باب درج کرده است. بخشی از این روایات به نقل جزئیات ملاقات موسی و خضر اختصاص یافته و در بخشی از آنها نیز به مضامینی چون تعیین هویت خضر و پیامبر بودن یا نبودن او توجه شده و متضمن مطالبی چون حاضر شدن او نزد [[اهل بیت(ع)]] و تسلیت‌گویی به آنان برای وفات پیامبر اسلام و نیز همراهی او با ذوالقرنین در جستجوی چشمه حیات و زنده بودن اوست.<ref>نیز رجوع کنید به: طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۵۲</ref>
*[[علامه مجلسی|مجلسی]] در جلد سیزدهم [[بحارالانوار]]<ref>مجلسی، بحارالانوار، ص۲۷۸–۳۲۲</ref> بابی را به داستان موسی و خضر اختصاص داده و ۵۵ روایت را در این باب درج کرده است. بخشی از این روایات به نقل جزئیات ملاقات موسی و خضر اختصاص یافته و در بخشی از آنها نیز به مضامینی چون تعیین هویت خضر و پیامبر بودن یا نبودن او توجه شده و متضمن مطالبی چون حاضر شدن او نزد [[اهل بیت(ع)]] و تسلیت‌گویی به آنان برای وفات پیامبر اسلام و نیز همراهی او با ذوالقرنین در جستجوی چشمه حیات و زنده بودن اوست.<ref>نیز رجوع کنید به: طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۱۳، ص۳۵۲</ref>


== از دیدگاه مقاتل‌بن سلیمان ==
==از دیدگاه مقاتل‌بن سلیمان==
اقوال [[مقاتل بن سلیمان]] را می‌توان سرچشمه عناصر گوناگون داستان موسی و خضر در منابع اسلامی، خصوصاً تفاسیر قرآن، به‌شمار آورد. وی در [[تفسیر مقاتل بن سلیمان|تفسیر خود]] به‌ویژه در پی تعیین دقیق مکان‌های سفر موسی و خضر و تبیین انگیزه‌های آن است.<ref>رجوع کنید به:نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، ص۷۲</ref> وی<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ذیل کهف: ۶۰، ۶۵</ref> نام‌خضر را «[[الیسع]]» دانسته، زیرا علمش به «وسعت» شش آسمان و زمین است و گفته است او در جایی می‌زیست که دو رود رسّ و کرّ در آن سوی سرزمین آذربایجان به هم می‌پیوندند و به دریا می‌ریزند. بنا به نقل او،<ref>ذیل کهف: ۶۵</ref> موسی خضر را در حالی که لباسی پشمین به تن داشت در جزیره‌ای ملاقات کرد و خضر با علم موهوبی‌اش بی‌درنگ او را شناخت. مقاتل<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ذیل کهف: ۶۰، ۶۵</ref> «رحمت» را در آیه ۶۵ سوره کهف، به [[نبوت]] تفسیر کرده<ref>رجوع کنید به: به زمخشری، الکشاف، ج ۲، ص۷۳۳</ref> و خضر را، همچون موسی، نبی دانسته است. از نگاه مقاتل برتری علم خضر بر علم موسی از باب تفاوتهایی است که خدا میان پیامبرانش نهاده،<ref>رجوع کنید به: بقره: ۲۵۳؛ اسراء: ۵۵</ref> نه اینکه او مقامی برتر از نبوت داشته است.<ref>برای گزارشی تحلیلی از اقوال مقاتل در این‌باره رجوع کنید به: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، ص۷۲–۷۴</ref>
اقوال [[مقاتل بن سلیمان]] را می‌توان سرچشمه عناصر گوناگون داستان موسی و خضر در منابع اسلامی، خصوصاً تفاسیر قرآن، به‌شمار آورد. وی در [[تفسیر مقاتل بن سلیمان|تفسیر خود]] به‌ویژه در پی تعیین دقیق مکان‌های سفر موسی و خضر و تبیین انگیزه‌های آن است.<ref>رجوع کنید به:نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، ص۷۲</ref> وی<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ذیل کهف: ۶۰، ۶۵</ref> نام‌خضر را «[[الیسع]]» دانسته، زیرا علمش به «وسعت» شش آسمان و زمین است و گفته است او در جایی می‌زیست که دو رود رسّ و کرّ در آن سوی سرزمین آذربایجان به هم می‌پیوندند و به دریا می‌ریزند. بنا به نقل او،<ref>ذیل کهف: ۶۵</ref> موسی خضر را در حالی که لباسی پشمین به تن داشت در جزیره‌ای ملاقات کرد و خضر با علم موهوبی‌اش بی‌درنگ او را شناخت. مقاتل<ref>مقاتل بن سلیمان، تفسیر مقاتل، ذیل کهف: ۶۰، ۶۵</ref> «رحمت» را در آیه ۶۵ سوره کهف، به [[نبوت]] تفسیر کرده<ref>رجوع کنید به: به زمخشری، الکشاف، ج ۲، ص۷۳۳</ref> و خضر را، همچون موسی، نبی دانسته است. از نگاه مقاتل برتری علم خضر بر علم موسی از باب تفاوتهایی است که خدا میان پیامبرانش نهاده،<ref>رجوع کنید به: بقره: ۲۵۳؛ اسراء: ۵۵</ref> نه اینکه او مقامی برتر از نبوت داشته است.<ref>برای گزارشی تحلیلی از اقوال مقاتل در این‌باره رجوع کنید به: نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، ص۷۲–۷۴</ref>


== از دیدگاه فخررازی ==
==از دیدگاه فخررازی==
در میان مفسران بعدی، [[فخر رازی]] (متوفی ۶۰۶ق) با تفصیل بیشتری مسائل و موضوعات مرتبط با این داستان را از ابعاد گوناگون بررسی کرده است. از جمله اینکه موسی در این آیات مسلّماً [[موسی (پیامبر)|موسی بن عمران]] پیامبر صاحب [[تورات]] [[بنی‌اسرائیل]] است، زیرا بنابر استدلال [[ابوبکر قفال مروزی|ابوبکر قفّال مروزی]] (متوفی ۴۱۷) اگر موسای دیگری (موسی‌بن میشابن یوسف‌بن یعقوب) منظور بود، باید قراین و صفات متمایزکننده‌ای برای او ذکر می‌شد، در حالی که اطلاق نام موسی موجب انصراف به موسای مشهور می‌شود. وی به موضوعات دیگری نیز توجه کرده است، از جمله لطایف مربوط به استادی و شاگردی، دو مسئله کلامی استطاعت و [[عصمت]] انبیا، و بحث فقهی دربارهٔ [[اباحه]] یا [[استحباب]] یا وجوب [[اطعام]].<ref>برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به: فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۱۴۳–۱۶۲</ref>
در میان مفسران بعدی، [[فخر رازی]] (متوفی ۶۰۶ق) با تفصیل بیشتری مسائل و موضوعات مرتبط با این داستان را از ابعاد گوناگون بررسی کرده است. از جمله اینکه موسی در این آیات مسلّماً [[موسی (پیامبر)|موسی بن عمران]] پیامبر صاحب [[تورات]] [[بنی‌اسرائیل]] است، زیرا بنابر استدلال [[ابوبکر قفال مروزی|ابوبکر قفّال مروزی]] (متوفی ۴۱۷) اگر موسای دیگری (موسی‌بن میشابن یوسف‌بن یعقوب) منظور بود، باید قراین و صفات متمایزکننده‌ای برای او ذکر می‌شد، در حالی که اطلاق نام موسی موجب انصراف به موسای مشهور می‌شود. وی به موضوعات دیگری نیز توجه کرده است، از جمله لطایف مربوط به استادی و شاگردی، دو مسئله کلامی استطاعت و [[عصمت]] انبیا، و بحث فقهی دربارهٔ [[اباحه]] یا [[استحباب]] یا وجوب [[اطعام]].<ref>برای تفصیل بیشتر رجوع کنید به: فخررازی، التفسیر الکبیر، ج۲۱، ص۱۴۳–۱۶۲</ref>


== نبوت حضرت خضر ==
==نبوت حضرت خضر==
مسئله [[نبوت]] خضر از جمله مسائل اختلافی در میان مفسران است.
مسئله [[نبوت]] خضر از جمله مسائل اختلافی در میان مفسران است.


خط ۷۹: خط ۷۹:
بغوی معتقد است که خدا از طریق الهام، علم باطنی را به خضر عطا کرده است و نزد بیشتر اهل علم او پیامبر نیست.<ref>بغوی، تفسیر البغوی، ج۳، ص۱۷۳</ref>
بغوی معتقد است که خدا از طریق الهام، علم باطنی را به خضر عطا کرده است و نزد بیشتر اهل علم او پیامبر نیست.<ref>بغوی، تفسیر البغوی، ج۳، ص۱۷۳</ref>


== در میان تراجم‌نویسان ==
==در میان تراجم‌نویسان==
در میان تراجم‌نویسان، [[ابن عساکر]] (درگذشت ۵۷۱)<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۶، ص۳۳۹–۴۳۴</ref> مطالب مبسوطی دربارهٔ خضر آورده است. وی ذیل نام خضر اخبار و حکایات متعددی را نقل کرده که بسیاری از آنها به افسانه‌های ناپذیرفتنی و خیال‌بافی‌های شگفت‌انگیز شبیه است.
در میان تراجم‌نویسان، [[ابن عساکر]] (درگذشت ۵۷۱)<ref>ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، ج۱۶، ص۳۳۹–۴۳۴</ref> مطالب مبسوطی دربارهٔ خضر آورده است. وی ذیل نام خضر اخبار و حکایات متعددی را نقل کرده که بسیاری از آنها به افسانه‌های ناپذیرفتنی و خیال‌بافی‌های شگفت‌انگیز شبیه است.


خط ۸۸: خط ۸۸:
[[ابوالفرج ابن جوزی]] (درگذشت ۵۹۷) اثری مستقل دربارهٔ خضر با نام ''عُجالةالمنتظِر فی شرح حال‌الخَضر'' تألیف کرده است. این کتاب گرچه امروزه در دسترس نیست، اما احتمالاً [[ابن کثیر]]<ref>رجوع کنید به: ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱، ص۳۸۵، ۳۹۰؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ص۳۹۷، ۴۰۲–۴۰۳</ref> و [[حاجی خلیفه]]<ref>حاجی خلیفه، حیاة الحیوان الکبری، ج۲، ستون ۱۱۲۵</ref> آن را دیده و ابن‌جوزی تلخیصی از آن ارائه کرده است.<ref>بروکلمان، Geschichte der arabishen Litteratur ذیل، ج۱، ص۹۱۷؛ در این‌باره رجوع کنید به: علوچی، مؤلفات ابن جوزی، ص۱۲۰، ۱۶۱</ref>
[[ابوالفرج ابن جوزی]] (درگذشت ۵۹۷) اثری مستقل دربارهٔ خضر با نام ''عُجالةالمنتظِر فی شرح حال‌الخَضر'' تألیف کرده است. این کتاب گرچه امروزه در دسترس نیست، اما احتمالاً [[ابن کثیر]]<ref>رجوع کنید به: ابن کثیر، البدایة و النهایة، ج۱، ص۳۸۵، ۳۹۰؛ ابن کثیر، قصص الانبیاء، ص۳۹۷، ۴۰۲–۴۰۳</ref> و [[حاجی خلیفه]]<ref>حاجی خلیفه، حیاة الحیوان الکبری، ج۲، ستون ۱۱۲۵</ref> آن را دیده و ابن‌جوزی تلخیصی از آن ارائه کرده است.<ref>بروکلمان، Geschichte der arabishen Litteratur ذیل، ج۱، ص۹۱۷؛ در این‌باره رجوع کنید به: علوچی، مؤلفات ابن جوزی، ص۱۲۰، ۱۶۱</ref>


== در نوشته‌های عارفان ==
==در نوشته‌های عارفان==
خضر در نوشته‌های [[صوفیه|صوفیانه]] جایگاهی ویژه دارد. اعمال خارق‌العاده وی در سفر با موسی موضوعی مهم و اثرگذار در سیر ادبیات عرفانی اسلام است، تا جایی که می‌توان گفت داستان اسطوره‌ای موسی و خضر منشأ بیشتر داستان‌هایی است که بعدها دربارهٔ سفرهای عرفانی همراه با راهنمایی روحانی نوشته شده است،<ref>نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، ص۷۲</ref> چنان‌که به نوشته ابوحیان غرناطی<ref>غزناطی، تفسیر البحر المحیط، ج۶، ص۱۴۸</ref> نقل این داستان در [[قرآن]] به منظور تأکید بر سفر در طلب علم از استاد و توصیه به خاکساری در برابر او و بیان آداب علم‌آموزی است.
خضر در نوشته‌های [[صوفیه|صوفیانه]] جایگاهی ویژه دارد. اعمال خارق‌العاده وی در سفر با موسی موضوعی مهم و اثرگذار در سیر ادبیات عرفانی اسلام است، تا جایی که می‌توان گفت داستان اسطوره‌ای موسی و خضر منشأ بیشتر داستان‌هایی است که بعدها دربارهٔ سفرهای عرفانی همراه با راهنمایی روحانی نوشته شده است،<ref>نویا، تفسیر قرآنی و زبان عرفانی، ترجمه اسماعیل سعادت، ص۷۲</ref> چنان‌که به نوشته ابوحیان غرناطی<ref>غزناطی، تفسیر البحر المحیط، ج۶، ص۱۴۸</ref> نقل این داستان در [[قرآن]] به منظور تأکید بر سفر در طلب علم از استاد و توصیه به خاکساری در برابر او و بیان آداب علم‌آموزی است.


خط ۹۷: خط ۹۷:
قدمای صوفیه غالباً به خضر به عنوان شخصی معین که زنده است معتقدند و برخی از آنان مدعی دیدار و مصاحبت با او یا تعلم نزد اویند. حکایات و اقوال متعددی دربارهٔ دیدارهای صوفیان با خضر در کتاب‌های آنان ذکر شده است. بنابر حکایت [[فریدالدین عطار نیشابوری|عطار نیشابوری]]،<ref>عطار نیشابوری، تذکرةالاولیاء، ص۱۰۳؛ عطار، الهی‌نامه، ص۲۰۱–۲۰۲</ref> خضر، فردی ناشناس و با هیبت در قصر [[ابراهیم ادهم]] (درگذشت ۱۶۱) بر او ظاهر می‌شود و او را نصیحت می‌کند. وی در معرفی خود به ابراهیم می‌گوید که ارضی و بحری و برّی و سمائی است و نام معروفش خضر است و سپس ناپدید می‌شود. همچنین براساس حکایتی دیگر، خضر [[اسم اعظم]] را به او می‌آموزد.<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص۳۰–۳۱؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۱۳۰؛ برای حکایات متعدد دیگر رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۳۸–۳۹</ref>
قدمای صوفیه غالباً به خضر به عنوان شخصی معین که زنده است معتقدند و برخی از آنان مدعی دیدار و مصاحبت با او یا تعلم نزد اویند. حکایات و اقوال متعددی دربارهٔ دیدارهای صوفیان با خضر در کتاب‌های آنان ذکر شده است. بنابر حکایت [[فریدالدین عطار نیشابوری|عطار نیشابوری]]،<ref>عطار نیشابوری، تذکرةالاولیاء، ص۱۰۳؛ عطار، الهی‌نامه، ص۲۰۱–۲۰۲</ref> خضر، فردی ناشناس و با هیبت در قصر [[ابراهیم ادهم]] (درگذشت ۱۶۱) بر او ظاهر می‌شود و او را نصیحت می‌کند. وی در معرفی خود به ابراهیم می‌گوید که ارضی و بحری و برّی و سمائی است و نام معروفش خضر است و سپس ناپدید می‌شود. همچنین براساس حکایتی دیگر، خضر [[اسم اعظم]] را به او می‌آموزد.<ref>سلمی، طبقات الصوفیه، ص۳۰–۳۱؛ هجویری، کشف المحجوب، ص۱۳۰؛ برای حکایات متعدد دیگر رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۳۸–۳۹</ref>


=== موضوعات مطرح شده در میان متصوفه ===
===موضوعات مطرح شده در میان متصوفه===
از جمله موضوعات مطرح شده در میان متصوفه، مسئله [[نبوت]] خضر و مقایسه او با موسی از حیث علم و رتبه است. آنان بیشتر، «علم» را در «عَلّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» (ترجمه:و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم)<ref>کهف: ۶۵</ref> همان علم لدنّی می‌دانند و به نبوت، علم ظاهر می‌گویند. به این ترتیب، در ماجرای موسی و خضر، اعمال خضر از آثار علم او به باطن و براساس علم لدنّی اوست و اعتراضات موسی ناشی از مبعوث بودن او به احکام ظاهر است. به گفته ابن‌عربی<ref>ابن عربی، الفتوحات‌المکیة، ج۲، ص۴۱</ref> مردم از حیث [[تقرب]] در طبقات مختلفی قرار می‌گیرند، به گونه‌ای که اهل هر طبقه ذوق و درکی دارند که گروه دیگر از آن بی‌خبر است، چنان‌که خضر به موسی علیه‌السلام می‌گوید که خدا به من علمی داده است که تو از آن بی‌خبری و به تو دانشی عطا کرده است که من از آن آگاه نیستم.<ref>برای تفصیل اقوال ابن‌عربی دربارهٔ خضر رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۳۲–۳۷، ۴۰–۴۲</ref>
از جمله موضوعات مطرح شده در میان متصوفه، مسئله [[نبوت]] خضر و مقایسه او با موسی از حیث علم و رتبه است. آنان بیشتر، «علم» را در «عَلّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً» (ترجمه:و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم)<ref>کهف: ۶۵</ref> همان علم لدنّی می‌دانند و به نبوت، علم ظاهر می‌گویند. به این ترتیب، در ماجرای موسی و خضر، اعمال خضر از آثار علم او به باطن و براساس علم لدنّی اوست و اعتراضات موسی ناشی از مبعوث بودن او به احکام ظاهر است. به گفته ابن‌عربی<ref>ابن عربی، الفتوحات‌المکیة، ج۲، ص۴۱</ref> مردم از حیث [[تقرب]] در طبقات مختلفی قرار می‌گیرند، به گونه‌ای که اهل هر طبقه ذوق و درکی دارند که گروه دیگر از آن بی‌خبر است، چنان‌که خضر به موسی علیه‌السلام می‌گوید که خدا به من علمی داده است که تو از آن بی‌خبری و به تو دانشی عطا کرده است که من از آن آگاه نیستم.<ref>برای تفصیل اقوال ابن‌عربی دربارهٔ خضر رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۳۲–۳۷، ۴۰–۴۲</ref>


خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
[[ابن ابی جمهور احسائی]] (زنده در ۹۰۴) در تأویل طول عمر خضر،<ref>احسائی، مسلک الافهام، ص۵۵۱</ref> مراد از نهرها در [[قرآن]]<ref>رجوع کنید به: قمر۵۴</ref> را «علم حقیقت» می‌داند که زندگانی ابدی حقیقی به [[برکت]] آن حاصل می‌شود و در حقیقت خضر علیه‌السلام از این آب نوشیده است. سرچشمه این آب، چشمه ولایت و منبع خلافت الهی است و هر که از آن بنوشد تا ابد باقی می‌ماند و در [[بهشت]] حقیقی جاودان خواهد بود.
[[ابن ابی جمهور احسائی]] (زنده در ۹۰۴) در تأویل طول عمر خضر،<ref>احسائی، مسلک الافهام، ص۵۵۱</ref> مراد از نهرها در [[قرآن]]<ref>رجوع کنید به: قمر۵۴</ref> را «علم حقیقت» می‌داند که زندگانی ابدی حقیقی به [[برکت]] آن حاصل می‌شود و در حقیقت خضر علیه‌السلام از این آب نوشیده است. سرچشمه این آب، چشمه ولایت و منبع خلافت الهی است و هر که از آن بنوشد تا ابد باقی می‌ماند و در [[بهشت]] حقیقی جاودان خواهد بود.


== در شعر و کتب ادب ==
==در شعر و کتب ادب==
=== در شعر و کتب ادب عرب ===
===در شعر و کتب ادب عرب===
در شعر و کتب ادب عرب نیز، گاه در طرح مفاهیمی چون دسترسی به آب حیات و گاه در مقام استمداد و هدایت‌جویی، نام خضر برده شده است. گذشته از این، [[ابوالعلاء معری|ابوالعلاء معرّی]] (متوفی ۴۴۹ق) در قصیده‌ای صریحاً نشان داده است که به زندگی جاودانی خضر اعتقادی ندارد. وی در این قصیده از حیات خضر در آن زمانه با طعنه یاد کرده است و کسانی را که چنین خبری را به دیگران داده‌اند، دروغگو خوانده است.<ref>معرّی، لزوم مالایلزم، ج۱، ص۴۸۸</ref>
در شعر و کتب ادب عرب نیز، گاه در طرح مفاهیمی چون دسترسی به آب حیات و گاه در مقام استمداد و هدایت‌جویی، نام خضر برده شده است. گذشته از این، [[ابوالعلاء معری|ابوالعلاء معرّی]] (متوفی ۴۴۹ق) در قصیده‌ای صریحاً نشان داده است که به زندگی جاودانی خضر اعتقادی ندارد. وی در این قصیده از حیات خضر در آن زمانه با طعنه یاد کرده است و کسانی را که چنین خبری را به دیگران داده‌اند، دروغگو خوانده است.<ref>معرّی، لزوم مالایلزم، ج۱، ص۴۸۸</ref>


همچنین [[جاحظ]]،<ref>جاحظ، الحیوان، ج۷، ص۲۰۴</ref> به نقل از [[مقاتل بن سلیمان]]، گفتگویی مجعول را آورده که در آن موسی علیه‌السلام از خضر دربارهٔ اینکه کدام حیوان را بیشتر دوست دارد سؤال کرده و خضر به تفصیل به او پاسخ داده است.<ref>رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۵۶–۵۹</ref>
همچنین [[جاحظ]]،<ref>جاحظ، الحیوان، ج۷، ص۲۰۴</ref> به نقل از [[مقاتل بن سلیمان]]، گفتگویی مجعول را آورده که در آن موسی علیه‌السلام از خضر دربارهٔ اینکه کدام حیوان را بیشتر دوست دارد سؤال کرده و خضر به تفصیل به او پاسخ داده است.<ref>رجوع کنید به: مهدوی دامغانی، رساله دربارهٔ خضر، ص۵۶–۵۹</ref>


=== در شعر و کتب ادب فارسی‌زبان ===
===در شعر و کتب ادب فارسی‌زبان===
از میان شاعران فارسی‌زبان، [[وقار شیرازی]] (متوفی ۱۲۹۸ق)، فرزند ارشد [[وصال شیرازی]]، مثنوی مفصّلی به نام خضر و موسی سروده است. اشعار وی به شیوه مثنوی مولوی است و آیات قرآن و احادیث و اقوال مفسران دربارهٔ خضر، به‌طور صریح یا به اشاره، در آن آمده است.<ref>رجوع کنید به: وقار شیرازی، مثنوی خضر و موسی، مقدمه طاووسی، صیک دو، چهار</ref>
از میان شاعران فارسی‌زبان، [[وقار شیرازی]] (متوفی ۱۲۹۸ق)، فرزند ارشد [[وصال شیرازی]]، مثنوی مفصّلی به نام خضر و موسی سروده است. اشعار وی به شیوه مثنوی مولوی است و آیات قرآن و احادیث و اقوال مفسران دربارهٔ خضر، به‌طور صریح یا به اشاره، در آن آمده است.<ref>رجوع کنید به: وقار شیرازی، مثنوی خضر و موسی، مقدمه طاووسی، صیک دو، چهار</ref>


به خضر و مسائل مرتبط با او در تألیفات معاصر نیز توجه شده از جمله اینکه مسئله نبی یا ولی بودن او بحثهایی در پی داشته است.<ref>رجوع کنید به: سقاف، القول‌العطر فی نبوة سیدناالخضر، ص۳</ref> برخی بحث‌های تطبیقی نیز دربارهٔ شخصیت خضر صورت گرفته است.<ref>رجوع کنید به: کوماراسوامی، ص۱۵۷–۱۶۷</ref> در [[ایران]] نیز در سال‌های اخیر کتاب‌هایی در این‌باره منتشر شده است، از جمله: خضر و موسی در فرهنگ اسلامی، تألیف قدرت‌الله مرادی (تهران ۱۳۸۱ش)؛ رساله دربارهٔ خضر علیه‌السلام، تألیف احمد مهدوی دامغانی (تهران ۱۳۸۶ش)؛ العبدالعالم، المنهج و الحیاة، تألیف عماد هلالی (قم ۱۳۸۶). همچنین کتابی به زبان آلمانی، نوشته پاتریک فرانکه(Patrick Franke)، با عنوان ملاقات با خضر به چاپ رسیده است.
به خضر و مسائل مرتبط با او در تألیفات معاصر نیز توجه شده از جمله اینکه مسئله نبی یا ولی بودن او بحثهایی در پی داشته است.<ref>رجوع کنید به: سقاف، القول‌العطر فی نبوة سیدناالخضر، ص۳</ref> برخی بحث‌های تطبیقی نیز دربارهٔ شخصیت خضر صورت گرفته است.<ref>رجوع کنید به: کوماراسوامی، ص۱۵۷–۱۶۷</ref> در [[ایران]] نیز در سال‌های اخیر کتاب‌هایی در این‌باره منتشر شده است، از جمله: خضر و موسی در فرهنگ اسلامی، تألیف قدرت‌الله مرادی (تهران ۱۳۸۱ش)؛ رساله دربارهٔ خضر علیه‌السلام، تألیف احمد مهدوی دامغانی (تهران ۱۳۸۶ش)؛ العبدالعالم، المنهج و الحیاة، تألیف عماد هلالی (قم ۱۳۸۶). همچنین کتابی به زبان آلمانی، نوشته پاتریک فرانکه(Patrick Franke)، با عنوان ملاقات با خضر به چاپ رسیده است.


== قدمگاه‌های خضر ==
==قدمگاه‌های خضر==
جایگاه‌های مختلفی در سرزمین‌های اسلامی به خضر منسوب است. یکی از مقامات [[مسجد کوفه]]، مقام خضر است. در ضلع جنوبی [[مسجد سهله]] نیز مقام خضر قرار دارد. در روایتی این مسجد، محل دیدار موسی و خضر بوده است.<ref>ر. ک.. ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۴، ج۱، ص۲۳۲؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۲۷۷</ref> در [[عراق]] مکان‌های بسیاری به مقام خضر مشهورند و گاهی بیش از ۱۵۰ مقام برای خضر شناخته شده است.<ref>[http://www.almadapress.com/ar/news/31062/الخضر-نبي-لم-يذكر-باسمه-في-القران-و ۱۶۸ مقام فی العراق للخضر؛ المدی پرس]</ref> در [[بغداد]] هم مکانی مشهور در کنار دجله نزدیک پل باب المعظم به نام مقام خضر الیاس معروف است. در [[مصر]]، [[اردن]]، [[فلسطین]]، [[سوریه]] نیز مقام‌هایی به نام خضر معروف است. [[داعش]] پس از تصرف برخی از مناطق سوریه و عراق، برخی از اماکن تاریخی و مذهبی را تخریب کردند و در این میان مقام خضر در ادلب<ref>[http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422068/انهدام-مقام-حضرت-خضر-نبی-ع-در-ادلب انهدام مقام خضر در ادلب سوریه؛ مشرق نیوز]</ref> و تلعفر<ref>[http://ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=18758:گزارشی-از-تخریب-زیارتگاه‌های-اسلامی-در-استان-نینوا-به-دست-داعش/-احمد-خامه-یار&Itemid=9 گزارشی از تخریب اماکن اسلامی در استان نینوا]</ref> ویران شد.
جایگاه‌های مختلفی در سرزمین‌های اسلامی به خضر منسوب است. یکی از مقامات [[مسجد کوفه]]، مقام خضر است. در ضلع جنوبی [[مسجد سهله]] نیز مقام خضر قرار دارد. در روایتی این مسجد، محل دیدار موسی و خضر بوده است.<ref>ر. ک.. ابن‌بابویه، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۴، ج۱، ص۲۳۲؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۲۷۷</ref> در [[عراق]] مکان‌های بسیاری به مقام خضر مشهورند و گاهی بیش از ۱۵۰ مقام برای خضر شناخته شده است.<ref>[http://www.almadapress.com/ar/news/31062/الخضر-نبي-لم-يذكر-باسمه-في-القران-و ۱۶۸ مقام فی العراق للخضر؛ المدی پرس]</ref> در [[بغداد]] هم مکانی مشهور در کنار دجله نزدیک پل باب المعظم به نام مقام خضر الیاس معروف است. در [[مصر]]، [[اردن]]، [[فلسطین]]، [[سوریه]] نیز مقام‌هایی به نام خضر معروف است. [[داعش]] پس از تصرف برخی از مناطق سوریه و عراق، برخی از اماکن تاریخی و مذهبی را تخریب کردند و در این میان مقام خضر در ادلب<ref>[http://www.mashreghnews.ir/fa/news/422068/انهدام-مقام-حضرت-خضر-نبی-ع-در-ادلب انهدام مقام خضر در ادلب سوریه؛ مشرق نیوز]</ref> و تلعفر<ref>[http://ical.ir/index.php?option=com_k2&view=item&id=18758:گزارشی-از-تخریب-زیارتگاه‌های-اسلامی-در-استان-نینوا-به-دست-داعش/-احمد-خامه-یار&Itemid=9 گزارشی از تخریب اماکن اسلامی در استان نینوا]</ref> ویران شد.


در کنار شهر [[قم]] کوهی وجود دارد که از فراز آن می‌توان همه شهر را با یک نگاه طی کرد. این کوه با قدمت سه هزار سال به حضرت خضر(ع) منسوب است.<ref>[http://tahoor.com/fa/Article/View/113349 دائرة المعارف طهور]</ref>
در کنار شهر [[قم]] کوهی وجود دارد که از فراز آن می‌توان همه شهر را با یک نگاه طی کرد. این کوه با قدمت سه هزار سال به حضرت خضر(ع) منسوب است.<ref>[http://tahoor.com/fa/Article/View/113349 دائرة المعارف طهور]</ref>


== جستارهای وابسته ==
==جستارهای وابسته==
* [[دعای کمیل]]
*[[دعای کمیل]]


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آلوسی، روح‌المعانی، بیروت: داراحیاء التراث‌العربی، بی‌تا.
* آلوسی، روح‌المعانی، بیروت: داراحیاء التراث‌العربی، بی‌تا.
خط ۱۹۱: خط ۱۹۱:
{{پایان}}
{{پایان}}


== پیوند به بیرون ==
==پیوند به بیرون==
* منبع مقاله : [http://rch.ac.ir/article/Details/8618 دانشنامه جهان اسلام]
*منبع مقاله : [http://rch.ac.ir/article/Details/8618 دانشنامه جهان اسلام]
* [http://rch.ac.ir/article/Details?id=8619 مقاله خضر در ادبیات فارسی از دانشنامه جهان اسلام]
*[http://rch.ac.ir/article/Details?id=8619 مقاله خضر در ادبیات فارسی از دانشنامه جهان اسلام]
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/246477/خضر#cf7d0384b-a736-44a1-861f-b75b33c3ecb6 دائرة المعارف بزرگ اسلامی]
*[https://www.cgie.org.ir/fa/article/246477/خضر#cf7d0384b-a736-44a1-861f-b75b33c3ecb6 دائرة المعارف بزرگ اسلامی]
{{پیامبران در قرآن}}
{{پیامبران در قرآن}}


Automoderated users، confirmed، templateeditor
۱٬۵۰۰

ویرایش