۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = نامه عقیل به [[امام علی(ع)]] پس کوتاهی کوفیان در دفع حملات ضحاک| نقلقول = اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بیوفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کردهاند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو میزیایم تا تو میزیای، و با تو میمیریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظهای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة (کتاب)|نهج السعادة]]، [[محمدباقر محمودی|محمودی]]، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.</small>| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = نامه عقیل به [[امام علی(ع)]] پس کوتاهی کوفیان در دفع حملات ضحاک| نقلقول = اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بیوفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کردهاند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو میزیایم تا تو میزیای، و با تو میمیریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظهای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة (کتاب)|نهج السعادة]]، [[محمدباقر محمودی|محمودی]]، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.</small>| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
عقیل پس از انتقال پایتخت به [[کوفه]]، در [[مدینه]] ماند و در هیچ یک از [[جنگهای امام علی(ع)]] حاضر نبود.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref> پس از [[ماجرای حکمیت]]، معاویه لشکری به فرماندهی [[ضحاک بن قیس|ضحّاک بنقیس]] به [[عراق عرب|عراق]] فرستاد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۵-۵۶.</ref> حضرت علی(ع) سپاهی را به فرماندهی [[حجر بن عدی]] تجهیز کرد و حجر لشکر ضحاک را شکست داد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> این اخبار به عقیل رسید او نامهای به امام نوشت و از او درخواست کسب تکلیف کرد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> امام با نوشتن نامهای به عقیل خبر داد که فتنه ضحاک دفع شده است و وی را از نگرانی رهانید.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> | عقیل پس از انتقال پایتخت اسلامی به [[کوفه]]، در [[مدینه]] ماند و در هیچ یک از [[جنگهای امام علی(ع)]] حاضر نبود.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref> | ||
پس از [[ماجرای حکمیت]]، معاویه لشکری به فرماندهی [[ضحاک بن قیس|ضحّاک بنقیس]] به [[عراق عرب|عراق]] فرستاد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۵-۵۶.</ref> حضرت علی(ع) سپاهی را به فرماندهی [[حجر بن عدی]] تجهیز کرد و حجر لشکر ضحاک را شکست داد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> این اخبار به عقیل رسید او نامهای به امام نوشت و از او درخواست کسب تکلیف کرد.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> امام با نوشتن نامهای به عقیل خبر داد که فتنه ضحاک دفع شده است و وی را از نگرانی رهانید.<ref>مکارم شیرازی، پیام امام امیرالمومنین(ع)، ۱۳۸۶ش، ج۱۰، ص۵۶.</ref> | |||
عقیل در نامهای که در اواخر [[حکومت امام علی(ع)|خلافت امام علی(ع)]]، ارادت خود به علی(ع) را بازگو کرده و پیوستن گروه [[عبدالله بن ابیسرح]] به معاویه را دشمنی با خدا و رسول او و نیز خاموشکردن نور الهی معرفی میکند. امام علی(ع) نیز در پاسخ عقیل بر ادامه جهاد علیه معاویه و دشمنان دین تأکید کرده و او و فرزندانش را از حضور در جبهههای نبرد علیه دشمنان دین معاف کرده است.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰؛ مدنی شیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.</ref> | عقیل در نامهای که در اواخر [[حکومت امام علی(ع)|خلافت امام علی(ع)]]، ارادت خود به علی(ع) را بازگو کرده و پیوستن گروه [[عبدالله بن ابیسرح]] به معاویه را دشمنی با خدا و رسول او و نیز خاموشکردن نور الهی معرفی میکند. امام علی(ع) نیز در پاسخ عقیل بر ادامه جهاد علیه معاویه و دشمنان دین تأکید کرده و او و فرزندانش را از حضور در جبهههای نبرد علیه دشمنان دین معاف کرده است.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰؛ مدنی شیرازی، الدرجات الرفیعة، ۱۳۹۷ق، ص۱۵۵.</ref> | ||
خط ۶۳: | خط ۶۵: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =[[عبدالحسین زرینکوب]] | نقلقول =«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»<ref>زرینکوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =[[عبدالحسین زرینکوب]] | نقلقول =«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»<ref>زرینکوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
بنا بر گزارش منابع، عقیل دیداری با معاویه داشته است | بنا بر گزارش منابع، عقیل دیداری با معاویه داشته است.<ref>نگاه کنید به ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> برخی این دیدار را مربوط به زمان حیات امام علی(ع) دانستهاند.{{مدرک}} دلیل این گروه روایتی است که در منابع صحابهنگاری نقل شده است. در این گزارش آمده است که معاویه گفت: اگر عقیل نمیدانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمیآمد و او را رها نمیکرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت بهخیری را میخواهم.<ref>ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =عقیل در پاسخ معاویه که از او درباره علی پرسید:| نقلقول =«گوئی پیامبر بود و صحابهاش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون [[ابوسفیان]] هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»<ref> ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.</ref> |تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =عقیل در پاسخ معاویه که از او درباره علی پرسید:| نقلقول =«گوئی پیامبر بود و صحابهاش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون [[ابوسفیان]] هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»<ref> ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.</ref> |تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
به گفته [[ابنابیالحدید]] نظر همه راویان [[ثقه]] بر این است که رفتن عقیل به [[شام]] پس از [[شهادت امام علی(ع)]] بوده است.<ref>ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغة، ۱۴۰۴ق، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref> همچنین به گفته [[محمدصادق نجمی]] تاریخپژوه شیعه از سؤالاتی که معاویه در این ملاقات درباره افرادی که موقعیت خاصی داشتند همچون [[امام حسن مجتبی علیهالسلام|امام حسن(ع)]]، [[عبدالله بن زبیر|ابنزبیر]]، [[مروان بن حکم|مروان]] از عقیل پرسید معلوم میشود که عقیل پس از شهادت امام علی(ع) نزد معاویه رفته است.<ref>نجمی، عقیل بن ابیطالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۵۱.</ref> | |||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
خط ۹۳: | خط ۹۵: | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
جعفر اکبر، مسلم، عبدالله اکبر، عبدالرحمان و محمد از [[فهرست اصحاب امام حسین(ع)|یاران امام حسین(ع)]] بودند، برخی گفتهاند شش تن از فرزندان او در [[واقعه کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹-۷۰.</ref> [[شیخ مفید]]، از دختری به نام اُمّ لُقمان نیز نامبرده که به همراه دیگر خواهرانش (ام هانیء، اسماء، رَمْله، و زینب) هنگام شنیدن خبر [[شهادت امام حسین(ع)]] از خانه برون میآید و به گریه و زاری میپردازد.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۴.</ref> | جعفر اکبر، مسلم، عبدالله اکبر، عبدالرحمان و محمد از [[فهرست اصحاب امام حسین(ع)|یاران امام حسین(ع)]] بودند، برخی گفتهاند شش تن از فرزندان او در [[واقعه کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹-۷۰.</ref> [[شیخ مفید]]، از دختری به نام اُمّ لُقمان نیز نامبرده که به همراه دیگر خواهرانش (ام هانیء، اسماء، رَمْله، و زینب) هنگام شنیدن خبر [[شهادت امام حسین(ع)]] از خانه برون میآید و به گریه و زاری میپردازد.<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۴.</ref> | ||
== خانه عقیل در بقیع == | |||
{{اصلی|خانه عقیل بن ابیطالب}} | |||
عقیل، خانهای در [[مدینه]] داشت<ref>ابنسعد، الطبقات الکبری، ج۴، ص۴۴.</ref> در گذر زمان، این خانه مکان دفن افرادی از [[بنیهاشم]] شد<ref>سمهودی، وفاء الوفاء، ج۳، ص۱۹۵.</ref> و بعدها به [[بقیع|قبرستان بقیع]] ملحق گشت.<ref>نهروانی، ج۱، ص۱۲۷</ref> بر پایه روایتی، [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] این خانه را در حدود سال ۶۵ق بازسازی کرده است.<ref>مجلسی، ج۴۵، ص۳۴۴-۳۴۵.</ref> [[ائمه بقیع]] و [[فاطمه بنت اسد]] از جمله افرادیاند که در این خانه دفن شدند و بر قبور آنها بقعهای ساخته شده بود.{{مدرک}} این بقعه در [[تخریب بقیع|حمله وهابیان به بقیع]] تخریب شد. | |||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش