۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
عقیل پسر [[ابوطالب]] پسر [[عبدالمطلب]]، کنیهاش ابویزید بود. بنا بر برخی برخی گزارشها، وی از برادرش حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>بنابراین ده سال بعد از [[عام الفیل]] متولد شده است. مادر او نیز [[فاطمه بنت اسد]] است.<ref>ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰.</ref> | عقیل پسر [[ابوطالب]] پسر [[عبدالمطلب]]، کنیهاش ابویزید بود. بنا بر برخی برخی گزارشها، وی از برادرش حضرت علی(ع) بیست سال بزرگتر بوده<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref>بنابراین ده سال بعد از [[عام الفیل]] متولد شده است. مادر او نیز [[فاطمه بنت اسد]] است.<ref>ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰.</ref> | ||
عقیل از قبیله قریش و | عقیل از [[قبیله قریش]]، نسبشناس و آگاه به تاریخ عرب بوده است.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> گفتهاند نزد برخی از قریشیان محبوبیت نداشته است زیرا نسب آنها را میدانست و بدیهایشان را بازگو میکرد.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> همچنین او فردی حاضرجواب بوده است.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۳۹۴ق، ج۲، ص۶۹.</ref> درگذشت عقیل را برخی در دوره حکومت معاویه<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> و برخی در ابتدای خلافت [[یزید بن معاویه|یزید]] (قبل از [[واقعه حره|واقعه حَرّه]]) دانستهاند.<ref>ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۹.</ref> | ||
==اسلام آوردن== | ==اسلام آوردن== | ||
عقیل پس از [[غزوه بدر|جنگ بدر]] اسلام آورد. او در این جنگ توسط | عقیل پس از [[غزوه بدر|جنگ بدر]] اسلام آورد. به نقل استیعاب از منابع صحابهنگاری، عقیل به اجبار در جنگ بدر در سپاه مشرکان بود. او در این جنگ توسط مسلمانان [[اسیر]] شد؛ اما عمویش [[عباس بن عبدالمطلب|عباس]] با پرداخت [[فدیه]] او را آزاد کرد.<ref> ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> به گفتۀ ابنقتیبه، عقیل بلافاصله پس از آزادی از اسارت، [[مسلمان]] شد.<ref> ابنقتیبه، المعارف، ۱۹۶۰م، ص۱۵۶.</ref> البته برخی احتمال دادهاند او در [[مکه]]، [[اسلام]] آورده بود، اما ایمان خود را مخفی میکرد و پس از جنگ بدر، آن را علنی کرد.<ref>نجمی، عقیل بن ابیطالب در میزان تاریخ صحیح، ۱۳۷۵ش، ص۴۹.</ref> پیامبر(ص) نیز پیش از شروع جنگ بدر از مسلمانان خواسته بود: در صورت دیدن عباس، عقیل، نوفل بن حارث و بَخْتَری آنان را نکشند. چرا که به ستم بیرون آورده شدهاند.<ref> بلعمی، تاریخنامه طبری، ۱۳۷۳ش، ج۳، ص۱۲۸</ref> با این حال، ابنحجر گفته است عقیل در سال [[فتح مکه]] مسلمان شد؛ البته او گفته است که برخی معتقدند که عقیل پس از [[صلح حدیبیه]] مسلمان شد<ref>برای نمونه نگاه کنید به ابنعبدالبر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> و در ابتدای [[سال ۸ هجری قمری|سال هشتم هجری]] به [[مدینه]] [[هجرت به مدینه|هجرت]] کرد.<ref>ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.</ref> البته، در منابع از حضور عقیل در ولیمه [[ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)|ازدواج علی(ع)]] که چند ماه پس از جنگ بدر در مدینه، سخن به میان آمده است.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب آل ابیطالب(ع)، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۵۴</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = پیامبر خطاب به عقیل:| نقلقول =من تو را دو جور دوست دارم؛ دوستداشتنی به خاطر خویشاوندبودن و دوستداشتنی به خاطر محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت.|تاریخ بایگانی| منبع =<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = پیامبر خطاب به عقیل:| نقلقول =من تو را دو جور دوست دارم؛ دوستداشتنی به خاطر خویشاوندبودن و دوستداشتنی به خاطر محبتی که عمویم ابوطالب به تو داشت.|تاریخ بایگانی| منبع =<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
عقیل در [[جنگ موته]] شرکت کرد و | عقیل در [[جنگ موته]] شرکت کرد و طبق روایتی او در [[غزوه حنین|جنگ حُنین]] از کسانی بود که هنگام فرار برخی از لشکریان، ثابتقدم ماند.<ref>ابنحجر، الاصابة، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۳۸.</ref> | ||
او از پیامبر احادیث متعددی نقل کرده است.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> و عدهای نیز از او نقل روایت کردهاند.<ref>ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۵۴۲.</ref> | او از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] احادیث متعددی نقل کرده است.<ref>ابنعبدالبر، الاستیعاب ۱۴۱۲ق، ج۳، ص۱۰۷۸.</ref> و عدهای نیز از او نقل روایت کردهاند.<ref>ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، ج۷، ص۲۵۴۲.</ref> | ||
عقیل، در زمان [[عمر بن خطاب]] برای همکاری در تقسیم [[بیت المال|بیتالمال]] فراخوانده شد.<ref>یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۴۰.</ref> | |||
==همراهی امام علی در تجهیز پیامبر و فاطمه== | ==همراهی امام علی در تجهیز پیامبر و فاطمه== | ||
عقیل به هنگام غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت توسط علی(ع) حضور داشت.<ref>الهلالی، کتاب سلیم، ۱۴۰۵ق، ص۶۶۵.</ref> او همچنین | عقیل به هنگام غسل پیامبر(ص) و دفن آن حضرت توسط علی(ع) حضور داشت.<ref>الهلالی، کتاب سلیم، ۱۴۰۵ق، ص۶۶۵.</ref> او همچنین در [[تشییع و تدفین حضرت فاطمه(س)]] حضور داشته است.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۴ق، ج۴۳، ص۱۸۳.</ref> | ||
زمانی که [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[ابوذر]] را به [[ربذه]]، [[تبعید]] کرد و مردم را از مشایعت او منع نمود، او به همراه امام علی(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و [[عمار]]، ابوذر را بدرقه کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰.</ref> | زمانی که [[عثمان بن عفان|عثمان]]، [[ابوذر غفاری|ابوذر]] را به [[ربذه|رَبذه]]، [[تبعید]] کرد و مردم را از مشایعت او منع نمود، او به همراه امام علی(ع)، حسن(ع)، حسین(ع) و [[عمار]]، ابوذر را بدرقه کردند.<ref>کلینی، الکافی، ۱۳۶۵ش، ج۸، ص۲۰.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = نامه عقیل به [[امام علی(ع)]] پس کوتاهی کوفیان در دفع حملات ضحاک| نقلقول = اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بیوفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کردهاند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو میزیایم تا تو میزیای، و با تو میمیریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظهای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة (کتاب)|نهج السعادة]]، [[محمدباقر محمودی|محمودی]]، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.</small>| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = نامه عقیل به [[امام علی(ع)]] پس کوتاهی کوفیان در دفع حملات ضحاک| نقلقول = اف بر زندگی در روزگاری که ضحاک! بر تو حمله آورد، و این ضحاک، پستی است بدبخت. و چون از این امور [حمله ضحاک و بیوفایی کوفیان] مطلع شدم، گمان نمودم شیعیان و یارانت تو را رها کردهاند. ای پسر مادرم! نظرت را برایم بنویس، [که] اگر مرگ را خواهانی، برادرزادگانت و فرزندان پدرت را به سویت آرم، چرا که با تو میزیایم تا تو میزیای، و با تو میمیریم چون بمیری. به خدا سوگند! که دوست ندارم پس از تو لحظهای در دنیا بمانم؛ و به خدای اعزّواجلّ سوگند! که زندگی ما پس از تو ناگوار و ناخوشایند و نامطبوع است، و بر تو باد درود و رحمت خدا و برکاتش.|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغة (کتاب)|نهج السعادة]]، [[محمدباقر محمودی|محمودی]]، ج۵، ص۲۰۹- ۳۰۰.</small>| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px| اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =[[عبدالحسین زرینکوب]] | نقلقول =«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»<ref>زرینکوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =[[عبدالحسین زرینکوب]] | نقلقول =«با آنکه معاویه در حق او (عقیل) بذل و بخشش بسیار کرد عقیل هرگز نه پیش او از علی شکایت کرد نه با او در مخالفت با علی همداستان شد.»<ref>زرینکوب، بامداد اسلام، ۱۳۶۹ش، ص۱۳۵.</ref>|تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
بنا بر گزارش منابع، عقیل دیداری با معاویه داشته است. برخی این دیدار را مربوط به زمان حیات امام علی دانستهاند. دلیل این گروه روایتی است که در منابع صحابهنگاری نقل شده است. در این گزارش آمده است که معاویه گفت: اگر عقیل نمیدانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمیآمد و او را رها نمیکرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت بهخیری را میخواهم.<ref>ابنالاثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref> | بنا بر گزارش منابع، عقیل دیداری با معاویه داشته است. برخی این دیدار را مربوط به زمان حیات امام علی دانستهاند. دلیل این گروه روایتی است که در منابع صحابهنگاری نقل شده است. در این گزارش آمده است که معاویه گفت: اگر عقیل نمیدانست که من برای او از برادرش بهترم نزد ما نمیآمد و او را رها نمیکرد. عقیل پاسخ داد: برادرم برایم در دینم بهتر است و تو در دنیایم برایم بهتری؛ و من دنیایم را ترجیح دادم؛ و از خدا عاقبت بهخیری را میخواهم.<ref>ابنالاثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref> ابن عبدالبر گفته است این | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =عقیل در پاسخ معاویه که از او درباره علی پرسید:| نقلقول =«گوئی پیامبر بود و صحابهاش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون [[ابوسفیان]] هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»<ref> ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.</ref> |تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =عقیل در پاسخ معاویه که از او درباره علی پرسید:| نقلقول =«گوئی پیامبر بود و صحابهاش مگر این که پیامبر در بینشان نبود و تو همچون [[ابوسفیان]] هستی و یارانش مگر این که ابوسفیان در جمعتان نیست.»<ref> ابناثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۵۶۰-۵۶۲.</ref> |تاریخ بایگانی| منبع = | تراز = چپ| عرض = 20%| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =#FFF9E7| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} |
ویرایش