Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۲۱۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
پس از ورود اسیران به شهر، آنها را در ورودی [[مسجد جامع اموی (دمشق)|مسجد جامع اموی]]، بر سکویی جای دادند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref> امروزه در این مسجد، در مقابل محراب و منبر اصلی مسجد، محلی از سنگ و با نردههای چوبی وجود دارد که معروف به محل استقرار اسیران کربلا است. <ref>[http://iqna.ir/fa/news/1406744 «محل حضور اسرای کربلا در مسجد اموی»،] خبرگزاری بین المللی قرآن.</ref> | پس از ورود اسیران به شهر، آنها را در ورودی [[مسجد جامع اموی (دمشق)|مسجد جامع اموی]]، بر سکویی جای دادند.<ref>ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۱۲۹-۱۳۰.</ref> امروزه در این مسجد، در مقابل محراب و منبر اصلی مسجد، محلی از سنگ و با نردههای چوبی وجود دارد که معروف به محل استقرار اسیران کربلا است. <ref>[http://iqna.ir/fa/news/1406744 «محل حضور اسرای کربلا در مسجد اموی»،] خبرگزاری بین المللی قرآن.</ref> | ||
حضور اهلبیت امام حسین(ع) در شام را برخی منابع دو روز،<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۹.</ref> و در ویرانهای بیسقف، معروف به [[خرابه شام]] دانستهاند.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۱، ح۴.</ref> [[شیخ مفید]]، محل استقرار اسیران را خانهای نزدیک قصر یزید معرفی کرده است.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> قول مشهور<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵ ص۴۶۲؛ خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۷۴. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۳۹۸ق، ج۸، ص۱۹۵؛ ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۸۳.</ref> درباره مدت اقامت اسیران در شام، سه روز دانسته شده است، اما هفت روز<ref>طبری، کامل بهایی، ۱۳۳۴ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref> و یک ماه نیز نقل شده است.<ref>سید | حضور اهلبیت امام حسین(ع) در شام را برخی منابع دو روز،<ref>صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ص۳۳۹.</ref> و در ویرانهای بیسقف، معروف به [[خرابه شام]] دانستهاند.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، مجلس ۳۱، ص۲۳۱، ح۴.</ref> [[شیخ مفید]]، محل استقرار اسیران را خانهای نزدیک قصر یزید معرفی کرده است.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۲۲.</ref> قول مشهور<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵ ص۴۶۲؛ خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۷۴. ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۳۹۸ق، ج۸، ص۱۹۵؛ ابن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۸۳.</ref> درباره مدت اقامت اسیران در شام، سه روز دانسته شده است، اما هفت روز<ref>طبری، کامل بهایی، ۱۳۳۴ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref> و یک ماه نیز نقل شده است.<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۱.</ref> برخی از گزارشهای تاریخی درباره اسیران کربلا در شام، عبارت است از: | ||
[[پرونده:جایگاه اسرای کربلا.jpg|بندانگشتی|تصویر محل استقرار اسرای کربلا در [[مسجد اموی]] دمشق.]] | [[پرونده:جایگاه اسرای کربلا.jpg|بندانگشتی|تصویر محل استقرار اسرای کربلا در [[مسجد اموی]] دمشق.]] | ||
*'''ورود اسرا به کاخ یزید:''' پس از ورود اسیران کربلا به شام، [[زحر بن قیس جعفی|زَحر بن قَیس]] و یا [[شمر بن ذیالجوشن]] <ref>قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> جزئیات [[واقعه کربلا]] را به یزید گزارش کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۰.</ref> یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را دعوت و اسیران را به قصر وارد کنند.<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۱.</ref> گزارشها حاکی از آن است که اسیران را در حالی وارد مجلس یزید کردند که با طناب به هم بسته بودند.<ref> | *'''ورود اسرا به کاخ یزید:''' پس از ورود اسیران کربلا به شام، [[زحر بن قیس جعفی|زَحر بن قَیس]] و یا [[شمر بن ذیالجوشن]] <ref>قمی، نفس المهموم، المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> جزئیات [[واقعه کربلا]] را به یزید گزارش کرد.<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۰.</ref> یزید پس از شنیدن گزارش، دستور داد کاخ را تزیین کرده، بزرگان شام را دعوت و اسیران را به قصر وارد کنند.<ref>طبری، تاریخ الامم والملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۶۱.</ref> گزارشها حاکی از آن است که اسیران را در حالی وارد مجلس یزید کردند که با طناب به هم بسته بودند.<ref>سید بن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۳.</ref> در این هنگام [[فاطمه دختر امام حسین(ع)]] گفت: ای یزید! شایسته است دختران [[رسول خدا(ص)]] اسیر باشند؟ در این هنگام حاضران و اهل خانه یزید گریستند.<ref>ابن نما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۹۹.</ref> | ||
*'''برخورد یزید با سر مقدس امام (ع) در حضور اسیران:''' یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته<ref>خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.</ref> و با چوبدستی به آن میزد.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.</ref> به گزارش ابن اثیر وقتی [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران [[معاویة بن ابوسفیان]] به گریه افتادند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.</ref> بنابر روایتی از [[امام رضا(ع)]] که [[شیخ صدوق]] نقل کرده، یزید سر امام حسین(ع) را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی [[شطرنج]] را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفتهاند او هنگامی که در بازی میبرد، جام [[آب جو]] را گرفته مینوشید و تهمانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین میریخت.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.</ref> سکینه(س) در باره یزید گفته است: به خدا سوگند! هرگز کسی را سخت دلتر، کافرتر و جفاکارتر از یزید ندیدم که به سر پدرم در مجلسی که برپا کرده بود مینگریست و شعر میخواند.<ref>قمی، نفس المهموم المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> | *'''برخورد یزید با سر مقدس امام (ع) در حضور اسیران:''' یزید در حضور اسیران، سر امام حسین(ع) را در ظرف طلا گذاشته<ref>خوارزمی، مقتل، ۱۳۶۷ق، ج۲، ص۶۴.</ref> و با چوبدستی به آن میزد.<ref>یعقوبی، تاریخ، دار صادر، ج۲، ص۶۴.</ref> به گزارش ابن اثیر وقتی [[سکینه دختر امام حسین(ع)|سکینه]] و فاطمه، دختران امام حسین(ع)، این موضوع را دیدند، چنان فریاد زدند که زنان یزید و دختران [[معاویة بن ابوسفیان]] به گریه افتادند.<ref>ابن اثیر، الکامل، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۵۷۷.</ref> بنابر روایتی از [[امام رضا(ع)]] که [[شیخ صدوق]] نقل کرده، یزید سر امام حسین(ع) را در تشتی گذاشت و بر روی آن میز غذا نهاد. سپس با یارانش سرگرم غذا خوردن شد و پس از آن، میز بازی [[شطرنج]] را روی آن تشت گذاشت و با یارانش به بازی شطرنج مشغول شد. گفتهاند او هنگامی که در بازی میبرد، جام [[آب جو]] را گرفته مینوشید و تهمانده آن را در کنار تشت که سر بریده امام در آن بود، بر زمین میریخت.<ref>شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵، ح۵۰.</ref> سکینه(س) در باره یزید گفته است: به خدا سوگند! هرگز کسی را سخت دلتر، کافرتر و جفاکارتر از یزید ندیدم که به سر پدرم در مجلسی که برپا کرده بود مینگریست و شعر میخواند.<ref>قمی، نفس المهموم المکتبة الحیدریة، ص۳۹۶.</ref> | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
==خطبهخوانی اسرا== | ==خطبهخوانی اسرا== | ||
پس از ورود اسیران کربلا به [[کوفه]]، [[خطبه امام سجاد در کوفه|امام سجاد(ع)]]<ref>ابننما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰.</ref>، و [[خطبه حضرت زینب در کوفه|حضرت زینب(س)]] با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا سرزنش کردهاند.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.</ref> [[سید جعفر شهیدی]]، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش اینچنین سخنان و خطبههایی را در کوفه دشوار دانسته است.<ref>شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.</ref> خطبههایی نیز به [[فاطمه دختر امام حسین(ع)|فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)]]<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۴۰-۱۰۸.</ref> و [[امکلثوم دختر امام علی(ع)]] نسبت داده شده است.<ref> | پس از ورود اسیران کربلا به [[کوفه]]، [[خطبه امام سجاد در کوفه|امام سجاد(ع)]]<ref>ابننما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰.</ref>، و [[خطبه حضرت زینب در کوفه|حضرت زینب(س)]] با مردم سخن گفته و بنابر نقل منابع تاریخی، کوفیان را به سبب کوتاهی در یاری امام حسین(ع) در ماجرای عاشورا سرزنش کردهاند.<ref>ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.</ref> [[سید جعفر شهیدی]]، مورخ معاصر، با تکیه بر سختگیری مأموران حکومت و بیم کوفیان از آنان، پذیرش اینچنین سخنان و خطبههایی را در کوفه دشوار دانسته است.<ref>شهیدی، زندگانی علی ابن الحسین(ع)، ۱۳۸۵ش، ص۵۷.</ref> خطبههایی نیز به [[فاطمه دختر امام حسین(ع)|فاطمه صغری دختر امام حسین(ع)]]<ref>طبرسی، احتجاج، ۱۴۱۶ق، ج۲، ص۱۴۰-۱۰۸.</ref> و [[امکلثوم دختر امام علی(ع)]] نسبت داده شده است.<ref>سید بن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۸.</ref> | ||
امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، در [[شام]] نیز به خطبهخوانی پرداختند. محتوای این خطبهها، سرزنش یزید درباره ستم بر اهل بیت امام حسین(ع) و گرداندن آنها در شهرها،<ref> | امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س)، در [[شام]] نیز به خطبهخوانی پرداختند. محتوای این خطبهها، سرزنش یزید درباره ستم بر اهل بیت امام حسین(ع) و گرداندن آنها در شهرها،<ref>سید بن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۱۳-۲۱۸.</ref> و همچنین بیان فضائل [[اهل البیت علیهم السلام|اهل بیت پیامبر(ع)]] و علی(ع) گزارش شده است.<ref>ربانی گلپایگانی، «افشاگری امام سجاد در قیام کربلا (۲)»، ص۱۱۹.</ref> این سخنان، به [[خطبه امام سجاد در شام|خطبه امام سجاد(ع)]] و [[خطبه حضرت زینب در شام]] معروف است.<ref>ابننما، مثیر الاحزان، ۱۴۰۶ق، ص۸۹-۹۰؛ ابن طیفور، بلاغات النساء، ۱۳۷۸ش، ص۲۶.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان = فرازهایی از خطبه [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم]] در [[کوفه]]| نقلقول =اى كوفيان! بدبختى و بيچارگى نصيب شما باد! چرا حسین(ع) را تنها گذاشتيد و او را كشتيد؛ اموالش را غارت كرده و آن را در اختیار گرفتيد؛ زنان حرمش را به اسارت درآوردید و مورد شکنجه و آزار قرار دادید؟! نابود گردید و به عذاب خدا گرفتار شوید! واى بر شما! آيا مىدانید چه حادثه ناگوارى را مرتکب شديد؟ چه بار گناهى را بر دوش گرفتید؟ چه خونهایى را بر زمين ريختيد؟ چه بزرگانى را مورد ستم قرار دادید؟ چه کودکانى را غارت كرديد و چه اموالى را به یغما برديد؟ شما بهترين مردان ـ بعد از پیامبر(ص) ـ را به شهادت رسانديد؛ [به گونهاى بى رحمى كردید كه گويا] عاطفه و مهربانى از دل هاى شما ریشه کن شد. ولى آگاه باشید که حزب خدا پیروز است و حزب شیطان زيانکارند.<ref>سید بن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۸.</ref>|تاریخ بایگانی| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | {{جعبه نقل قول| عنوان = فرازهایی از خطبه [[امکلثوم دختر امام علی(ع)|امکلثوم]] در [[کوفه]]| نقلقول =اى كوفيان! بدبختى و بيچارگى نصيب شما باد! چرا حسین(ع) را تنها گذاشتيد و او را كشتيد؛ اموالش را غارت كرده و آن را در اختیار گرفتيد؛ زنان حرمش را به اسارت درآوردید و مورد شکنجه و آزار قرار دادید؟! نابود گردید و به عذاب خدا گرفتار شوید! واى بر شما! آيا مىدانید چه حادثه ناگوارى را مرتکب شديد؟ چه بار گناهى را بر دوش گرفتید؟ چه خونهایى را بر زمين ريختيد؟ چه بزرگانى را مورد ستم قرار دادید؟ چه کودکانى را غارت كرديد و چه اموالى را به یغما برديد؟ شما بهترين مردان ـ بعد از پیامبر(ص) ـ را به شهادت رسانديد؛ [به گونهاى بى رحمى كردید كه گويا] عاطفه و مهربانى از دل هاى شما ریشه کن شد. ولى آگاه باشید که حزب خدا پیروز است و حزب شیطان زيانکارند.<ref>سید بن طاووس، الملهوف، ۱۴۱۷ق، ص۱۹۸.</ref>|تاریخ بایگانی| | تراز = چپ| عرض = ۲۶۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
[[شیخ مفید]]،<ref>شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.</ref> [[شیخ طوسی]]<ref>طوسى، مصباح المتهجّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۸۷.</ref> و [[کفعمی]]<ref>کفعمی، المصباح للکفعمی، ۱۴۰۵ق، ص۵۱۰.</ref> تصریح کردهاند که کاروان اهل بیت(ع)، پس از برگشت از [[شام]]، به [[مدینه]] رفتهاند نه [[کربلا]]. [[محدث نوری]]،<ref>محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۴۲۰ق، ص۲۰۸ـ۲۰۹.</ref> [[شیخ عباس قمی]]<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۲ش، ص۵۲۴ -۵۲۵.</ref> و [[مرتضی مطهری]]<ref>مطهری، حماسه حسینی، صدرا، ج۱، ص۷۱.</ref> نیز با بازگشت اسیران به کربلا در اولین اربعین مخالفت کردهاند. | [[شیخ مفید]]،<ref>شیخ مفید، مسار الشیعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۶.</ref> [[شیخ طوسی]]<ref>طوسى، مصباح المتهجّد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۸۷.</ref> و [[کفعمی]]<ref>کفعمی، المصباح للکفعمی، ۱۴۰۵ق، ص۵۱۰.</ref> تصریح کردهاند که کاروان اهل بیت(ع)، پس از برگشت از [[شام]]، به [[مدینه]] رفتهاند نه [[کربلا]]. [[محدث نوری]]،<ref>محدث نوری، لؤلؤ و مرجان، ۱۴۲۰ق، ص۲۰۸ـ۲۰۹.</ref> [[شیخ عباس قمی]]<ref>قمی، منتهی الآمال، ۱۳۷۲ش، ص۵۲۴ -۵۲۵.</ref> و [[مرتضی مطهری]]<ref>مطهری، حماسه حسینی، صدرا، ج۱، ص۷۱.</ref> نیز با بازگشت اسیران به کربلا در اولین اربعین مخالفت کردهاند. | ||
[[سید ابن طاووس]] در [[الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة (کتاب)|کتاب الاقبال]] بازگشت اسیران به کربلا و مدینه در روز اربعین، هر دو را بعید شمرده است؛ زیرا بازگشت آنها به کربلا یا مدینه بیشتر از چهل روز طول کشیده است. از نظر وی، گرچه ممکن است اسرا به کربلا رفته باشند، اما در روز اربعین نبوده است.<ref>سید | [[سید ابن طاووس]] در [[الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة (کتاب)|کتاب الاقبال]] بازگشت اسیران به کربلا و مدینه در روز اربعین، هر دو را بعید شمرده است؛ زیرا بازگشت آنها به کربلا یا مدینه بیشتر از چهل روز طول کشیده است. از نظر وی، گرچه ممکن است اسرا به کربلا رفته باشند، اما در روز اربعین نبوده است.<ref>سید بن طاووس، الاقبال، ۱۳۷۶ش، ج۳، ص۱۰۰و۱۰۱.</ref> با این حال، سید ابن طاووس در [[لهوف]] نقل کرده است هنگامی که اسیران کربلا در راه بازگشت از شام، به [[عراق]] رسیدند، به راهنمایشان گفتند «ما را از راه کربلا ببر». پس هنگامی که آنها به [[قتلگاه]] رسیدند، [[جابر بن عبدالله انصاری]] و برخی از [[بنیهاشم]] را دیدند و با گریه و اندوه مجلس عزایی برپا کردند و پس از چند روز به مدینه بازگشتند.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۵و۲۲۶.</ref> سید بن طاووس تاریخ ورود به کربلا را ذکر نکرده است. [[سید محمدعلی قاضی طباطبایی]] <small>(۱۲۹۳-۱۳۵۸ش)</small> نیز در کتاب [[تحقیق درباره اولین اربعین حضرت سیدالشهداء(ع)]]، بازگشت اسرا به کربلا را اثبات کرده است.<ref>قاضی طباطبایی، تحقیق درباره اول اربعین، ۱۳۸۳ش، ص۶۰۸.</ref> به گفته مطهری در [[حماسه حسینی (کتاب)|کتاب حماسه حسینی]]، بازگشت اسیران به کربلا تنها در لهوف سید ابن طاووس آمده است و در هیچ کتاب دیگری نیست.<ref>مطهری، حماسه حسینی، صدرا، ج۱، ص۷۱.</ref> | ||
بنابر نقل سید ابن طاووس، هنگامی که کاروان اهل بیت (ع) به نزدیکی [[مدینه]] رسید و در بیرون شهر چادرها را برافراشتند، [[بشیر بن حذلم]] به دستور [[امام سجاد(ع)]]، به مدینه رفت و در کنار [[مسجد النبی]]، اشعاری را با گریه خواند و مردم را از شهادت امام حسین(ع) مطلع ساخت و ورود امام سجاد(ع) و اهل بیت امام حسین(ع) به مدینه را اعلام کرد.<ref>سید | بنابر نقل سید ابن طاووس، هنگامی که کاروان اهل بیت (ع) به نزدیکی [[مدینه]] رسید و در بیرون شهر چادرها را برافراشتند، [[بشیر بن حذلم]] به دستور [[امام سجاد(ع)]]، به مدینه رفت و در کنار [[مسجد النبی]]، اشعاری را با گریه خواند و مردم را از شهادت امام حسین(ع) مطلع ساخت و ورود امام سجاد(ع) و اهل بیت امام حسین(ع) به مدینه را اعلام کرد.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۴۱۷ق، ص۲۲۶-۲۲۷.</ref> سید ابن طاووس، آن روز را تلخترین روز برای مسلمانان پس از [[رحلت پیامبر(ص)]] دانسته و نقل کرده است که همه زنان مدینه از خانهها بیرون ریخته، فریاد سر دادند و هیچ روزی مثل آن روز، زنان و مردان، گریان دیده نمیشدند.<ref>سید بن طاووس، لهوف، ۱۴۱۵ق، ص۲۲۷.</ref> | ||
طبق گفته نویسندگان [[دانشنامه امام حسین (کتاب)|دانشنامه امام حسین(ع)]]، حرکت خانواده امام حسین(ع) از مدینه شروع و به مدینه ختم شد و حداقل مسیری که آنها در این مدت طی کردند (با فرض رفتن از کوتاهترین مسیر و عدم بازگشت به [[کربلا]]) حدود ۴۱۰۰ کیلومتر بود: ۴۳۱ کیلومتر از مدینه به [[مکه]]، ۱۴۴۷ کیلومتر از مکه به کربلا، ۷۰ کیلومتر از کربلا به کوفه، ۹۳۲ کیلومتر از کوفه به دمشق و ۱۲۲۹ کیلومتر از دمشق به مدینه.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۳۵.</ref> | طبق گفته نویسندگان [[دانشنامه امام حسین (کتاب)|دانشنامه امام حسین(ع)]]، حرکت خانواده امام حسین(ع) از مدینه شروع و به مدینه ختم شد و حداقل مسیری که آنها در این مدت طی کردند (با فرض رفتن از کوتاهترین مسیر و عدم بازگشت به [[کربلا]]) حدود ۴۱۰۰ کیلومتر بود: ۴۳۱ کیلومتر از مدینه به [[مکه]]، ۱۴۴۷ کیلومتر از مکه به کربلا، ۷۰ کیلومتر از کربلا به کوفه، ۹۳۲ کیلومتر از کوفه به دمشق و ۱۲۲۹ کیلومتر از دمشق به مدینه.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام حسین(ع)، ۱۳۸۸ش، ج۸، ص۲۳۵.</ref> |