صفات سلبیه خدا: تفاوت میان نسخهها
←رابطه با الهیات سلبی
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
اندیشمندان اسلامی در برخی آثار خود صفات جلالی خداوند را در معنای صفات سلبی او به کار میبرند.<ref>شریف دارابی شیرازی، تحفة المراد، بیتا، ص۱۱۲.</ref> به گفتۀ [[جعفر سبحانی]]، مقصود از صفات جلال، صفاتی است که از برتر بودن ذات خدا از اتصاف به کاستیها و نقایص گزارش میدهد. به نظر او شاید این اصطلاح از آیه مبارکه «تَبارَکَ اسْمُ رَبّکَ ذِیالجَلالِ وَالإِکْرامِ» ([[سوره الرحمن]]، [[آیه ۷۸ سوره الرحمن|آیه ۷۸]]){{یاد|خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت.}} گرفته شده است.<ref>سبحانی، منشور جاوید، قم، ج۲، ص۷۱</ref> گفته شده که تا پیش از [[قرن نهم هجری قمری|قرن نهم هجری]]، این صفات به جای یکدیگر به کار برده نمیشدند و [[ابنمیثم بحرانی]] نخستین کسی است که صفات جلال را به جای صفات سلبی به کار برد.<ref>سلمانی «جلال و جمال: در کلام»، ص۵۲۶.</ref> امام خمینی این نامگذاری را نادقیق دانسته؛ زیرا منظور از صفات جمال، صفاتی است که باعث اُنس و دلبستگی بنده به خداوند میشود و صفات جلال صفاتی است که وحشت و حیرت را در بندگان پدید میآورده و ممکن است هر دوی اینها صفاتی ایجابی باشند.<ref>موسوی خمینی، آداب الصلاه، ۱۳۶۸ش، ص۳۳۳.</ref> | اندیشمندان اسلامی در برخی آثار خود صفات جلالی خداوند را در معنای صفات سلبی او به کار میبرند.<ref>شریف دارابی شیرازی، تحفة المراد، بیتا، ص۱۱۲.</ref> به گفتۀ [[جعفر سبحانی]]، مقصود از صفات جلال، صفاتی است که از برتر بودن ذات خدا از اتصاف به کاستیها و نقایص گزارش میدهد. به نظر او شاید این اصطلاح از آیه مبارکه «تَبارَکَ اسْمُ رَبّکَ ذِیالجَلالِ وَالإِکْرامِ» ([[سوره الرحمن]]، [[آیه ۷۸ سوره الرحمن|آیه ۷۸]]){{یاد|خجسته باد نام پروردگار شکوهمند و بزرگوارت.}} گرفته شده است.<ref>سبحانی، منشور جاوید، قم، ج۲، ص۷۱</ref> گفته شده که تا پیش از [[قرن نهم هجری قمری|قرن نهم هجری]]، این صفات به جای یکدیگر به کار برده نمیشدند و [[ابنمیثم بحرانی]] نخستین کسی است که صفات جلال را به جای صفات سلبی به کار برد.<ref>سلمانی «جلال و جمال: در کلام»، ص۵۲۶.</ref> امام خمینی این نامگذاری را نادقیق دانسته؛ زیرا منظور از صفات جمال، صفاتی است که باعث اُنس و دلبستگی بنده به خداوند میشود و صفات جلال صفاتی است که وحشت و حیرت را در بندگان پدید میآورده و ممکن است هر دوی اینها صفاتی ایجابی باشند.<ref>موسوی خمینی، آداب الصلاه، ۱۳۶۸ش، ص۳۳۳.</ref> | ||
==رابطه با الهیات سلبی== | ==رابطه با الهیات سلبی== | ||
برخی از اندیشمندان مسلمان - به ویژه بسیاری از [[معتزله|معتزلیان]] - برای دوری از واقعی پنداشتن صفات ثبوتی خداوند، تشبیه خداوند به صفاتِ مخلوقات و گرفتاری در شرک، به [[الهیات سلبی]] قائل شدند.<ref>توکلی، | برخی از اندیشمندان مسلمان - به ویژه بسیاری از [[معتزله|معتزلیان]] - برای دوری از واقعی پنداشتن صفات ثبوتی خداوند، تشبیه خداوند به صفاتِ مخلوقات و گرفتاری در شرک، به [[الهیات سلبی]] قائل شدند.<ref>توکلی، «الهیات سلبی»، ص۹۶-۹۷.</ref> طرفداران الهیات سلبی معتقدند که دربارۀ افعال و [[اسما و صفات خدا|صفات خداوند]] صرفاً میتوان به این پی برد که خداوند چه چیزی نیست؛ نه اینکه چه چیزی است.<ref>علیخانی، «الهیات سلبی؛ سیر تاریخی و بررسی دیدگاهها»، ص۹۳</ref> الهیات سلبی در میان متفکران شیعه نیز طرفدارانی دارد. برای مثال [[قاضی سعید قمی]] قائل است که نسبت دادن هر صفت ایجابی به خداوند، موجب نقص در مفهوم او خواهد بود.<ref>نظری و دیگران، «الهیات سلبی قاضی سعید قمی و معضل تعطیل»، ص۱۰۴.</ref> البته او برای قائل نشدن به نظریه [[تعطیل صفات]] (این نظریه که عقل ما از درک هر نوع صفت سلبی یا ایجابیِ خداوند عاجز است و صرفا حکم میکند که خداوند از هر نقص و محدودیتی منزه است)<ref>مصباح یزدی، آموزش فلسفه، ۱۳۹۰ش، ج ۲، ص۳۶۸.</ref> میگوید که از طریق اوصاف سلبی میتوان شناختی وهمی از صفات ایجابی خداوند داشت.<ref>نظری و دیگران، «الهیات سلبی قاضی سعید قمی و معضل تعطیل»، ص۱۰۴.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |