پرش به محتوا

عذاب ابدی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵۳: خط ۵۳:
[[ابن‌عربی|ابن عربی]] و پیروان مکتب وی، به طور کلی، بر اساس [[نظریه ظهور اسمای الهی|نظریه ظهور و تحقق اسمای الهی]] از جمله رحمان و رحیم، به بحث از خلود پرداخته‌اند. وی می‌گوید ذات برخی انسان‌ها با رحمت و شفقت سرشته شده است و اگر خداوند اجازه نظارت و حاکمیت در امور بندگانش را به آنان می‌داد، رنج و عذاب را از عالم زایل می‌ساختند. حال، خدایی که چنین کمالی را به برخی از بندگانش داده، مسلماً خودش به آن سزاوارتر است و می‌تواند عذاب را تماماً از بین ببرد. خداوند خود را نسبت به بندگانش ارحم الراحمین وصف کرده است.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیه، بی‌تا، ج۳، ص۲۵.</ref> به گفته قیصری کسی که موصوف به رحمانیت و رحیمیت است، هیچ فردی را به عذاب ابدی دچار نمی‌کند و این مقدار عذاب هم که در شریعت از آن خبر داده‌اند برای رساندن آنان به کمالات مقدّرشان است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۷۲۶؛ نیز: ابن عربی، الفتوحات المکیه، بی‌تا، ج۲، تعلیقات عفیفی، ص۱۲۳-۱۲۴، ۱۳۰.</ref>  
[[ابن‌عربی|ابن عربی]] و پیروان مکتب وی، به طور کلی، بر اساس [[نظریه ظهور اسمای الهی|نظریه ظهور و تحقق اسمای الهی]] از جمله رحمان و رحیم، به بحث از خلود پرداخته‌اند. وی می‌گوید ذات برخی انسان‌ها با رحمت و شفقت سرشته شده است و اگر خداوند اجازه نظارت و حاکمیت در امور بندگانش را به آنان می‌داد، رنج و عذاب را از عالم زایل می‌ساختند. حال، خدایی که چنین کمالی را به برخی از بندگانش داده، مسلماً خودش به آن سزاوارتر است و می‌تواند عذاب را تماماً از بین ببرد. خداوند خود را نسبت به بندگانش ارحم الراحمین وصف کرده است.<ref>ابن عربی، الفتوحات المکیه، بی‌تا، ج۳، ص۲۵.</ref> به گفته قیصری کسی که موصوف به رحمانیت و رحیمیت است، هیچ فردی را به عذاب ابدی دچار نمی‌کند و این مقدار عذاب هم که در شریعت از آن خبر داده‌اند برای رساندن آنان به کمالات مقدّرشان است.<ref>قیصری، شرح فصوص الحکم، ۱۳۷۵ش، ص۷۲۶؛ نیز: ابن عربی، الفتوحات المکیه، بی‌تا، ج۲، تعلیقات عفیفی، ص۱۲۳-۱۲۴، ۱۳۰.</ref>  


به گفته طباطبائی رحمت خدا به معنای رقّت قلب و دلسوزی نیست زیرا این حالات از ویژگی‌های انسان مادی است، بلکه رحمت به معنای اعطا و افاضه آن چیزی است که مناسب استعداد قابل است.<ref name=":0">طباطبائی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>
به گفته طباطبائی رحمت خدا به معنای رقّت قلب و دلسوزی نیست زیرا این حالات از ویژگی‌های انسان مادی است، بلکه رحمت به معنای اعطا و افاضه آن چیزی است که مناسب استعداد قابل است.<ref name=":0">طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>


==عذاب ابدی و عدل و حکمت الهی==
==عذاب ابدی و عدل و حکمت الهی==
خط ۶۳: خط ۶۳:
برخی از عالمان دینی سازگاری عذاب ابدی و عدل الهی را تنها از طریق نظریه تجسم اعمال ممکن می‌دانند است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> از نظر ایشان ناسازگاری عذاب با عدل ناشی از باور به عذاب قراردادی و اعتباری است. زیرا قراردادی‌دانستن عذاب‌های آخرتی زمینه‌ساز پرسش‌هایی در باب امکان عذاب ابدی می‌شود و نمی‌توان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت؛ چون در آخرت نه تَشَفّیِ خاطر معنا دارد، نه از عذاب ظالم چیزی به مظلوم می‌رسد، و نه کسی عبرت می‌گیرد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> به همین جهت گروهی از ایشان برای تبیین عذاب ابدی به نظریه [[تجسم اعمال]] اعمال تمسک جسته‌اند.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۷.</ref> از سوی دیگر گفته شده نظریه تجسم اعمال هم حداکثر می‌تواند امکان خلود در آتش را اثبات کند نه تحقق قطعی آن را.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref>
برخی از عالمان دینی سازگاری عذاب ابدی و عدل الهی را تنها از طریق نظریه تجسم اعمال ممکن می‌دانند است.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> از نظر ایشان ناسازگاری عذاب با عدل ناشی از باور به عذاب قراردادی و اعتباری است. زیرا قراردادی‌دانستن عذاب‌های آخرتی زمینه‌ساز پرسش‌هایی در باب امکان عذاب ابدی می‌شود و نمی‌توان انگیزه معقولی برای عذاب ابدی در نظر گرفت؛ چون در آخرت نه تَشَفّیِ خاطر معنا دارد، نه از عذاب ظالم چیزی به مظلوم می‌رسد، و نه کسی عبرت می‌گیرد.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref> به همین جهت گروهی از ایشان برای تبیین عذاب ابدی به نظریه [[تجسم اعمال]] اعمال تمسک جسته‌اند.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۷.</ref> از سوی دیگر گفته شده نظریه تجسم اعمال هم حداکثر می‌تواند امکان خلود در آتش را اثبات کند نه تحقق قطعی آن را.<ref>قدردان قراملکی، «تأملی در جاودانگی عذاب کفار ۱»، ص۱۳۸.</ref>


[[علامه طباطبائی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]] از جمله [[حرکت جوهری]] شرح می‌دهد و معتقد است اگر صورت‌های زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از  مدتی عذاب محدود، رها می‌شود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ناشر منشورات اسماعیلیان، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref> طباطبائی هم‌چنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمی‌گردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمی‌ماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را می‌گیرد.<ref name=":0" />
[[علامه طباطبائی]] خلود را بر مبنای اصول فلسفی [[حکمت متعالیه]] از جمله [[حرکت جوهری]] شرح می‌دهد و معتقد است اگر صورت‌های زشت با نفس انسان یکی نشده باشند، نفس بعد از  مدتی عذاب محدود، رها می‌شود؛ ولی اگر [[گناه|گناهان]] جزو ذات نفس او شده باشند، و نفس بدون فشار به معصیت تن در دهد و با گناه سِنخیَّت پیدا کند، در عذاب جاودان خواهد ماند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۲-۴۱۴</ref> طباطبائی هم‌چنین توضیح داده است که خلود در آتش و عذاب دائم، اثر و خاصیت صورت شقاوت است که لازمه نفس انسان شقی است، یعنی پس از اینکه ذات انسانی، بر اثر میل شدیدش به شقاوت به واسطه احوال عارض بر او که، به هر حال به اختیار خود او برمی‌گردد، صورت شقاوت به خود گرفت و شقاوت در او متحقق گردید، دیگر جایی برای پرسش باقی نمی‌ماند که چرا لوازم و آثار شقاوت، از جمله عذاب همیشگی، دامن فرد شقی را می‌گیرد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref>


==سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن==
==سازگارسازی خلود با برخی آیات قرآن==
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۹۹

ویرایش