حرز امام جواد(ع): تفاوت میان نسخهها
←ماجرای حرز
(←متن) |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==ماجرای حرز== | ==ماجرای حرز== | ||
حرز امام جواد(ع)، دعایی است که امام جواد(ع) برای سالم ماندن از بلاها و ناخوشیها با آداب خاصی برای [[مأمون عباسی]] نوشته است. این حرز ضمن ماجرایی که [[حکیمه دختر امام جواد(ع)|حَکِیمَه دختر امام جواد]] از [[ام فضل دختر مأمون]] و همسر امام جواد نقل کرده، آمده است. طبق این نقل، حکیمه پس از شهادت امام جواد(ع) برای عرض تسلیت نزد ام فضل رفته بود که از ویژگیهای اخلاقی امام جواد سخن به میان آمد و ام فضل داستان شگفتی برای حکیمه خاتون تعریف کرد. روزی زنی نزد ام فضل آمد و خود را همسر امام جواد(ع) معرفی کرد. ام فضل عصبانی شد و برای شکایت نزد پدرش رفت. مأمون که مست بود، از شنیدن این خبر بسیار خشمگین شد و شمشیر به دست سراغ امام رفت و او را با ضربات شمشیر قطعه قطعه کرد. فردای آن روز، هنگامی که مأمون از حالت مستی بیرون آمد، ام فضل قضیه کشتن امام را به مأمون گفت و مأمون از این سخن متحیر و بیهوش شد. مأمون برای اطمینان از این خبر خادم خود، یاسر، را نزد امام جواد فرستاد. یاسر با بشارت، خبر سلامتی امام را برای مأمون آورد. مأمون خادم خود را به همراه ۲۰ هزار دینار و اسبش به عنوان پیشکش به سوی امام فرستاد. امام به یاسر فرمود آیا میان ما و مأمون عهدی بود که با شمشیر به من حمله کند؟ آیا او نمیداند که من یاریرسان و حافظی دارم که میان من و او مانع میشود. یاسر برای مأمون بخشش طلب کرد و پس از آن، امام به همراه یاسر و دیگر مردم نزد مأمون رفتند. مأمون امام را نزد خود نشاند و به صحبت با یکدیگر مشغول شدند. سپس امام به مأمون فرمود من از شر این مردم بر تو ایمن نیستم. نزد من دعایی است که با آن خود را محافظت کن و از شرور و بلاها و ناخوشیها درامان باش. با این دعا اگر با سپاه روم و تُرک مواجه شوی و تمام مردم زمین | حرز امام جواد(ع)، دعایی است که امام جواد(ع) برای سالم ماندن از بلاها و ناخوشیها با آداب خاصی برای [[مأمون عباسی]] نوشته است. این حرز ضمن ماجرایی که [[حکیمه دختر امام جواد(ع)|حَکِیمَه دختر امام جواد]] از [[ام فضل دختر مأمون]] و همسر امام جواد نقل کرده، آمده است. طبق این نقل، حکیمه پس از شهادت امام جواد(ع) برای عرض تسلیت نزد ام فضل رفته بود که از ویژگیهای اخلاقی امام جواد سخن به میان آمد و ام فضل داستان شگفتی برای حکیمه خاتون تعریف کرد. روزی زنی نزد ام فضل آمد و خود را همسر امام جواد(ع) معرفی کرد. ام فضل عصبانی شد و برای شکایت نزد پدرش رفت. مأمون که مست بود، از شنیدن این خبر بسیار خشمگین شد و شمشیر به دست سراغ امام رفت و او را با ضربات شمشیر قطعه قطعه کرد. فردای آن روز، هنگامی که مأمون از حالت مستی بیرون آمد، ام فضل قضیه کشتن امام را به مأمون گفت و مأمون از این سخن متحیر و بیهوش شد. مأمون برای اطمینان از این خبر خادم خود، یاسر، را نزد امام جواد فرستاد. یاسر با بشارت، خبر سلامتی امام را برای مأمون آورد. مأمون خادم خود را به همراه ۲۰ هزار دینار و اسبش به عنوان پیشکش به سوی امام فرستاد. امام به یاسر فرمود آیا میان ما و مأمون عهدی بود که با شمشیر به من حمله کند؟ آیا او نمیداند که من یاریرسان و حافظی دارم که میان من و او مانع میشود. یاسر برای مأمون بخشش طلب کرد و پس از آن، امام به همراه یاسر و دیگر مردم نزد مأمون رفتند. مأمون امام را نزد خود نشاند و به صحبت با یکدیگر مشغول شدند. سپس امام به مأمون فرمود من از شر این مردم بر تو ایمن نیستم. نزد من دعایی است که با آن خود را محافظت کن و از شرور و بلاها و ناخوشیها درامان باش. با این دعا اگر با سپاه روم و تُرک مواجه شوی و تمام مردم زمین علیه تو گردهم آیند، به اذن خدا نمیتوانند بر تو پیروز شده و غلبه کنند. مأمون دعا را از امام درخواست کرد. مأمون صبح روز بعد، یاسر، خادم خود را نزد امام جواد(ع) فرستاد. امام به دست خط حرز را بر پوست آهویی نوشت و به یاسر داد تا به مأمون برساند.<ref> نگاه کنید به: سید بن طاووس، مهج الدعوات و منهج العبادات، ۱۴۱۱ق، ص۳۶-۳۸؛ سید بن طاووس، الامان من اخطار الاسفار و الازمان، ۱۴۰۹ق، ص۷۴-۷۷؛ ابن عبدالوهاب، عیون المعجزات، مکتبة الداوری، ص۱۲۴-۱۲۹.</ref> | ||
== منابع و اعتبار حرز == | == منابع و اعتبار حرز == |