پرش به محتوا

حکومت بنی‌مزید: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲۷: خط ۲۷:
| شخصیت‌های مهم =
| شخصیت‌های مهم =
}}
}}
'''حکومت بنی‌مَزیَد''' از حکومت‌های [[شیعه|شیعی]] عراق در [[قرن ۴ هجری قمری|قرن ۴]] تا ۶ قمری که توانستند به یکی از قدرت‌های تأثیرگذار منطقه تبدیل شوند. بنی‌مزید از [[بنی‌اسد|قبیله بنی‌اسد]] بودند که همزمان با [[فتوحات اسلامی]] به بخش‌هایی از [[عراق]] و [[ایران]] کوچ کردند و پس از مدتی نفوذ زیادی در منطقه به دست آورده و با سرکوب قبیله‌های مهاجم به شهرت رسیدند. تا آنکه علی بن مزید از والیان [[آل بویه|آل‌بویه]] توانست با حمایت [[معزالدوله دیلمی|معزالدوله بویهی]] حکومت مزیدیان را به وجود آورد. پس از او هفت تن دیگر از بنی‌مزید به حکومت رسیدند و در نهایت در [[سال ۵۴۵ هجری قمری|سال ۵۴۵ق]] حکومتشان از بین رفت.
'''حکومت بنی‌مَزیَد''' از حکومت‌های [[شیعه|شیعی]] عراق در [[قرن ۴ هجری قمری|قرن ۴]] تا ۶ قمری که توانستند به یکی از قدرت‌های تأثیرگذار منطقه تبدیل شوند. بنی‌مزید از [[بنی‌اسد|قبیله بنی‌اسد]] بودند که همزمان با [[فتوحات مسلمانان|فتوحات اسلامی]] به بخش‌هایی از [[عراق]] و [[ایران]] کوچ کردند و پس از مدتی نفوذ زیادی در منطقه به دست آورده و با سرکوب قبیله‌های مهاجم به شهرت رسیدند. تا آنکه علی بن مزید از والیان [[آل بویه|آل‌بویه]] توانست با حمایت [[معزالدوله دیلمی|معزالدوله بویهی]] حکومت مزیدیان را به وجود آورد. پس از او هفت تن دیگر از بنی‌مزید به حکومت رسیدند و در نهایت در [[سال ۵۴۵ هجری قمری|سال ۵۴۵ق]] حکومتشان از بین رفت.


بنی‌مزید در قلمرو خود مذهب شیعه را مذهب رسمی اعلام کرد و مردم را به [[تعظیم شعائر|رعایت شعائر]] مذهبی دعوت نمود. حاکمان مزیدی همواره از شیعیان در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] حمایت کردند و حتی برخی از آنها در این راه جان خود را از دست دادند.
بنی‌مزید در قلمرو خود مذهب شیعه را مذهب رسمی اعلام کرد و مردم را به [[تعظیم شعائر|رعایت شعائر]] مذهبی دعوت نمود. حاکمان مزیدی همواره از شیعیان در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] حمایت کردند و حتی برخی از آنها در این راه جان خود را از دست دادند.
خط ۳۵: خط ۳۵:
مشهورترین حاکم مزیدی، [[صدقه بن منصور]] بود. وی با استفاده از اختلافات داخلی سلجوقیان، توانست حکومت مزیدیان را گسترش دهد. او [[حله (شهر)|شهر حله]] را تأسیس کرد که این شهر پس از مدتی، به یکی از مهم‌ترین شهرهای عراق و دارالعلم جهان تشیع تبدیل شد. حاکمان مزیدی با برقراری امنیت و آرامش و فراهم کردن امکانات علمی، نقش مؤثری در شکوفایی فرهنگ و [[تمدن اسلامی]] با رویکرد شیعی داشته و سرزمینشان به یکی از کانون‌های علمی و ادبی جهان [[اسلام]] مبدل گشت و علاوه بر جایگاه و زادگاه بزرگان شیعه، مکانی برای مهاجرت علمای مناطق دیگر گردید که بیشتر ثمرات آن در سده‌های بعد نمایان شد.
مشهورترین حاکم مزیدی، [[صدقه بن منصور]] بود. وی با استفاده از اختلافات داخلی سلجوقیان، توانست حکومت مزیدیان را گسترش دهد. او [[حله (شهر)|شهر حله]] را تأسیس کرد که این شهر پس از مدتی، به یکی از مهم‌ترین شهرهای عراق و دارالعلم جهان تشیع تبدیل شد. حاکمان مزیدی با برقراری امنیت و آرامش و فراهم کردن امکانات علمی، نقش مؤثری در شکوفایی فرهنگ و [[تمدن اسلامی]] با رویکرد شیعی داشته و سرزمینشان به یکی از کانون‌های علمی و ادبی جهان [[اسلام]] مبدل گشت و علاوه بر جایگاه و زادگاه بزرگان شیعه، مکانی برای مهاجرت علمای مناطق دیگر گردید که بیشتر ثمرات آن در سده‌های بعد نمایان شد.


== معرفی ==
==معرفی==
{{تاریخچه مزیدیان}}
{{تاریخچه مزیدیان}}
مزیدیان یا اصحاب الحله<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۰؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۲۴.</ref> از حکومت‌های [[شیعه|شیعی]] بودند که بین سال‌های [[سال ۴۰۳ هجری قمری|۴۰۳ق]] تا [[سال ۵۴۵ هجری قمری|۵۴۵ق]] بر مناطقی از [[عراق]] فرمانروایی کردند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> دوره حکومت آنها که به پادشاهان عرب شهرت داشتند،<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۳۸۶</ref> ۱۴۲ سال<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> و همزمان با حکومت‌های [[آل بویه|آل‌بویه]]، [[سلجوقیان]] و [[بنی‌عباس|خلافت عباسیان]] در عراق و ایران و همچنین [[فاطمیان]] در مصر بود.<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰.</ref> آنها در دوران ضعف عباسیان<ref>ناشناخته، نهایة الأرب، ۱۳۷۵ش، جلد۲۷، ص۱۰، پاورقی.</ref> و اقتدار آل‌بویه و با حمایت آنان در منطقه [[فرات الاوسط]] به قدرت رسیدند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی».</ref>
مزیدیان یا اصحاب الحله<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۰؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۲۴.</ref> از حکومت‌های [[شیعه|شیعی]] بودند که بین سال‌های [[سال ۴۰۳ هجری قمری|۴۰۳ق]] تا [[سال ۵۴۵ هجری قمری|۵۴۵ق]] بر مناطقی از [[عراق]] فرمانروایی کردند.<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> دوره حکومت آنها که به پادشاهان عرب شهرت داشتند،<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۳۸۶</ref> ۱۴۲ سال<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> و همزمان با حکومت‌های [[آل بویه|آل‌بویه]]، [[سلجوقیان]] و [[بنی‌عباس|خلافت عباسیان]] در عراق و ایران و همچنین [[فاطمیان]] در مصر بود.<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰.</ref> آنها در دوران ضعف عباسیان<ref>ناشناخته، نهایة الأرب، ۱۳۷۵ش، جلد۲۷، ص۱۰، پاورقی.</ref> و اقتدار آل‌بویه و با حمایت آنان در منطقه [[فرات الاوسط]] به قدرت رسیدند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی».</ref>
خط ۴۳: خط ۴۳:
فرمان‌روایان مزیدی همواره مورد ستایش بودند<ref>عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج۵، ص۱۵۳.</ref> و صفات نیکو و اعمال شایسته آنها در منابع بازتاب داشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۴–۲۹۵؛ ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۹۲؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۳۸۶؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۰۲.</ref> مناطق تحت فرمانروایی آنها غالباً در آرامش و امنیت و پناهگاهی برای پناهندگان توصیف شده<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۵.</ref> و آنها را یاور مظلومان<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱–۳۹۲.</ref> قلمداد کرده‌اند.
فرمان‌روایان مزیدی همواره مورد ستایش بودند<ref>عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج۵، ص۱۵۳.</ref> و صفات نیکو و اعمال شایسته آنها در منابع بازتاب داشته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۴–۲۹۵؛ ابن العبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۹۲؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۷، ص۳۸۶؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۳، ص۲۰۲.</ref> مناطق تحت فرمانروایی آنها غالباً در آرامش و امنیت و پناهگاهی برای پناهندگان توصیف شده<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۵.</ref> و آنها را یاور مظلومان<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱–۳۹۲.</ref> قلمداد کرده‌اند.


=== خاستگاه ===
===خاستگاه===
گفته شده که آنها از اعراب شمالی و بَدَوی بودند<ref>باسورث، سلسله‌های اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> و نسبشان به اعراب مُضَری رسیده<ref>هشام کلبی، جمهره النسب، ۱۴۰۷ق، ص۱۹–۲۱.</ref> و شاخه‌ای از قبیله بزرگ [[بنی‌اسد]] بودند.<ref>باسورث، سلسله‌های اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> قبیله بنی‌اسد در [[مکه]] و پیرامون آن زندگی می‌کردند و پس از مسلمان شدن در [[سال ۹ هجری قمری]]<ref>طبری، تاریخ الامم و الکلوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۹۶.</ref> و شرکت در [[فتوحات اسلامی|فتوحات]] در دسته‌های جداگانه به مناطق مختلف [[شام]] و [[عراق]] مهاجرت کردند. آنها تا اواسط قرن سوم [[سال هجری قمری|هجری قمری]] به زندگی ساده خود در بادیه‌های جنوب عراق ادامه دادند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> در قرن ۴ [[سال هجری قمری|هجری قمری]] گروهی از بنی‌مزید در [[خوزستان]]<ref>کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷۴؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۵۷.</ref> نزدیکی [[حویزه]] و در مناطق بین [[واسط]]، [[بصره]] و [[اهواز]] ساکن شدند و سپس در محلی بین [[کوفه]] و هیت استقرار یافتند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۵۸.</ref>
گفته شده که آنها از اعراب شمالی و بَدَوی بودند<ref>باسورث، سلسله‌های اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> و نسبشان به اعراب مُضَری رسیده<ref>هشام کلبی، جمهره النسب، ۱۴۰۷ق، ص۱۹–۲۱.</ref> و شاخه‌ای از قبیله بزرگ [[بنی‌اسد]] بودند.<ref>باسورث، سلسله‌های اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref> قبیله بنی‌اسد در [[مکه]] و پیرامون آن زندگی می‌کردند و پس از مسلمان شدن در [[سال ۹ هجری قمری]]<ref>طبری، تاریخ الامم و الکلوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۹۶.</ref> و شرکت در [[فتوحات مسلمانان|فتوحات]] در دسته‌های جداگانه به مناطق مختلف [[شام]] و [[عراق]] مهاجرت کردند. آنها تا اواسط قرن سوم [[سال هجری قمری|هجری قمری]] به زندگی ساده خود در بادیه‌های جنوب عراق ادامه دادند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> در قرن ۴ [[سال هجری قمری|هجری قمری]] گروهی از بنی‌مزید در [[خوزستان]]<ref>کحاله، معجم قبائل العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۷۴؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۵۷.</ref> نزدیکی [[حویزه]] و در مناطق بین [[واسط]]، [[بصره]] و [[اهواز]] ساکن شدند و سپس در محلی بین [[کوفه]] و هیت استقرار یافتند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۵۸.</ref>


== حاکمان ==
==حاکمان==
بنیان‌گذار حکومت مزیدیان، [[علی بن مزید]] (م۴۰۸ق)<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> ملقب به سندالدوله<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۰–۲۹۱؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۴۶.</ref> بود. بنی‌مزید از سال [[سال ۳۵۰ هجری قمری|۳۵۰ق]] نفوذ زیادی در منطقه داشتند و از بزرگان آن منطقه محسوب می‌شدند و با سرکوب قبیله‌های مهاجم و برقراری آرامش در منطقه شهرت یافتند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> علی بن مزید پس از مدتی با حمایت [[معزالدوله دیلمی|مُعزّالدوله بویهی]]، توانست در سال [[سال ۴۰۳ هجری قمری|۴۰۳ق]] حکومت مزیدیان را تشکیل دهد<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۵۸.</ref> و بنی‌مزید را از مرحله شیخویت به مرحله امارت منتقل کند؛<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۸.</ref> هرچند برخی معتقدند که شروع حکومت مزیدیان پیش از آغاز قرن پنجم [[هجری قمری]] بوده و زمان شیخوخیت آنها را جزو زمان حکومت آنها محسوب کرده‌اند.<ref>باسورث، سلسله‌های اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref>
بنیان‌گذار حکومت مزیدیان، [[علی بن مزید]] (م۴۰۸ق)<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref> ملقب به سندالدوله<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۰–۲۹۱؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۸، ص۳۴۶.</ref> بود. بنی‌مزید از سال [[سال ۳۵۰ هجری قمری|۳۵۰ق]] نفوذ زیادی در منطقه داشتند و از بزرگان آن منطقه محسوب می‌شدند و با سرکوب قبیله‌های مهاجم و برقراری آرامش در منطقه شهرت یافتند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> علی بن مزید پس از مدتی با حمایت [[معزالدوله دیلمی|مُعزّالدوله بویهی]]، توانست در سال [[سال ۴۰۳ هجری قمری|۴۰۳ق]] حکومت مزیدیان را تشکیل دهد<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۵۸.</ref> و بنی‌مزید را از مرحله شیخویت به مرحله امارت منتقل کند؛<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۸.</ref> هرچند برخی معتقدند که شروع حکومت مزیدیان پیش از آغاز قرن پنجم [[هجری قمری]] بوده و زمان شیخوخیت آنها را جزو زمان حکومت آنها محسوب کرده‌اند.<ref>باسورث، سلسله‌های اسلامی جدید، ۱۳۸۱ش، ص۱۷۹.</ref>


خط ۵۲: خط ۵۲:


پس از علی بن مزید، هفت تن از این خاندان به حکومت رسیدند و تا سال [[سال ۵۴۵ هجری قمری|۵۴۵ق]] به حکومت خود ادامه دادند.
پس از علی بن مزید، هفت تن از این خاندان به حکومت رسیدند و تا سال [[سال ۵۴۵ هجری قمری|۵۴۵ق]] به حکومت خود ادامه دادند.
* [[دبیس بن علی|دُبَیس بن علی]] معروف به نورالدوله (م ۴۷۴ق<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۲؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۵۷–۳۶۱؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref>).
*[[دبیس بن علی|دُبَیس بن علی]] معروف به نورالدوله (م ۴۷۴ق<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۲؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۵۷–۳۶۱؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵.</ref>).
* [[منصور بن دبیس]] ملقب به بهاءالدوله (م ۴۷۸ق<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۳.</ref> یا ۴۷۹ق<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۶۱؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
*[[منصور بن دبیس]] ملقب به بهاءالدوله (م ۴۷۸ق<ref>همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۳.</ref> یا ۴۷۹ق<ref>ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۶۱؛ امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
* [[صدقه بن منصور]] مشهور به سیف‌الدوله (م ۵۰۱ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵–۱۰۶.</ref>).
*[[صدقه بن منصور]] مشهور به سیف‌الدوله (م ۵۰۱ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۵–۱۰۶.</ref>).
* [[دبیس بن صدقه]] معروف به نورالدوله (م ۵۲۹ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
*[[دبیس بن صدقه]] معروف به نورالدوله (م ۵۲۹ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
* [[صدقه بن دبیس دوم]] (م ۵۳۱ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
*[[صدقه بن دبیس دوم]] (م ۵۳۱ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
* [[محمد بن دبیس]] (م ۵۴۰ق<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۶، ص۱۲۱.</ref>).
*[[محمد بن دبیس]] (م ۵۴۰ق<ref>زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۶، ص۱۲۱.</ref>).
* [[علی بن دبیس]] (م ۵۴۵ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).
*[[علی بن دبیس]] (م ۵۴۵ق<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref>).


بعد از مرگ علی بن دبیس حکومت مزیدیان منقرض شد<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۲۸۷؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶</ref> و مردم [[حله (شهر)|حله]] از شهر خود طرد و رانده شده و این شهر تابع حکومت عباسیان قرار گرفت.<ref>ابن‌سعدی، قرة العین فی تاریخ الجزیره و العراق و النهرین، ۱۳۲۵ق، ص۱۰۸.</ref>
بعد از مرگ علی بن دبیس حکومت مزیدیان منقرض شد<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱؛ زرکلی، الأعلام، ۱۹۸۹م، ج۴، ص۲۸۷؛ غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶</ref> و مردم [[حله (شهر)|حله]] از شهر خود طرد و رانده شده و این شهر تابع حکومت عباسیان قرار گرفت.<ref>ابن‌سعدی، قرة العین فی تاریخ الجزیره و العراق و النهرین، ۱۳۲۵ق، ص۱۰۸.</ref>


=== دوران شکوه و عظمت ===
===دوران شکوه و عظمت===
دوران حکومت [[صدقه بن منصور]]، دوران شکوه و عظمت بنی‌مزید قلمداد شده است.<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲؛ خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> وی از نامدارترین و با کفایت‌ترین<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> و همچنین قدرتمندترین<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش. ص۱۶۰.</ref> امیران این خاندان دانسته شده و در زمان او بنی‌مزید به یکی از قدرت‌های مهم منطقه تبدیل شد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> به همین علت او را پادشاه عرب قلمداد کرده‌اند.<ref>حسینی، اخبارالدولة السلجوقیه، ۱۹۳۳م، ص۸۰Y؛ همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۴.</ref> وی همزمان با ظهور [[سلجوقیان|خاندان سلجوقی]]، حکومت مزیدیان را در اختیار داشت.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵–۷۰.</ref>
دوران حکومت [[صدقه بن منصور]]، دوران شکوه و عظمت بنی‌مزید قلمداد شده است.<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲؛ خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> وی از نامدارترین و با کفایت‌ترین<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> و همچنین قدرتمندترین<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش. ص۱۶۰.</ref> امیران این خاندان دانسته شده و در زمان او بنی‌مزید به یکی از قدرت‌های مهم منطقه تبدیل شد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> به همین علت او را پادشاه عرب قلمداد کرده‌اند.<ref>حسینی، اخبارالدولة السلجوقیه، ۱۹۳۳م، ص۸۰Y؛ همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۴.</ref> وی همزمان با ظهور [[سلجوقیان|خاندان سلجوقی]]، حکومت مزیدیان را در اختیار داشت.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵–۷۰.</ref>


خط ۶۹: خط ۶۹:
با گسترش حکومت و قدرت صدقه بن منصور، اطرافیان سلطان سلجوقی احساس خطر کرده و به بدگویی از صدقه پرداختند<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۰.</ref> و در نهایت با پناه دادن صدقه به حاکم شیعی [[ساوه]] و [[آوه (شهر)|آبه]] که از جانب سلجوقیان متهم به باطنی‌گری و تحت تعقیب بود،<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۱.</ref> جنگی میان آنها و سلجوقیان شکل گرفت و صدقه به همراه سه هزار نفر از نیروهایش در [[سال ۵۰۱ هجری قمری|سال ۵۰۱ق]] کشته شد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۱؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۶۶.</ref>
با گسترش حکومت و قدرت صدقه بن منصور، اطرافیان سلطان سلجوقی احساس خطر کرده و به بدگویی از صدقه پرداختند<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۰.</ref> و در نهایت با پناه دادن صدقه به حاکم شیعی [[ساوه]] و [[آوه (شهر)|آبه]] که از جانب سلجوقیان متهم به باطنی‌گری و تحت تعقیب بود،<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۱.</ref> جنگی میان آنها و سلجوقیان شکل گرفت و صدقه به همراه سه هزار نفر از نیروهایش در [[سال ۵۰۱ هجری قمری|سال ۵۰۱ق]] کشته شد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۱؛ ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱۴۰۸ق، ج۴، ص۳۶۶.</ref>


== تأسیس شهر حله ==
==تأسیس شهر حله==
[[صدقة بن منصور]] در [[سال ۴۹۵ هجری قمری|سال ۴۹۵ق]]<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> با توصیه خاندانش،<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> [[حله (شهر)|شهر حله]] را در منطقه جامِعَیْن<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۹۶، ۲۹۴؛ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۷۰.</ref> میان [[بغداد]] و [[کوفه]]<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۹۶، ۲۹۴.</ref> که منطقه‌ای با آب و هوای معتدل<ref>حاجی تقی، محمد، «جغرافیای تاریخی حله، بستر شکوفایی مدرسه حلی در دوره ایلخانی»، ص۴۶.</ref> و به‌لحاظ موقعیت راهبردی به دور از دسترس مهاجمان بود، تأسیس و پایتخت حکومت بنی‌مزید نمود.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> شهر حله که به حله بنی‌مزید<ref>تاریخ بغداد، ج۲۱، ص: ۲۲؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۲۹۴؛ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۷۰؛ بستان السیاحه، متن، ص: ۲۱۹</ref> یا حله سیفیه<ref>عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج۵، ص۱۵۳.</ref> نیز شهرت دارد پس از مدتی پایگاه<ref>مرسلپور، محسن، نصرت خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۴.</ref> و دارالعلم جهان [[شیعه|تشیع]] در قرن پنجم [[هجری قمری]] به بعد<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> و همچنین زیباترین و باشکوه‌ترین<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش. ص۱۶۰</ref> و در عین حال مهم‌ترین<ref>جواد، فی التراث العربی، ص۱۵.</ref> شهر [[عراق]] تبدیل شد.
[[صدقة بن منصور]] در [[سال ۴۹۵ هجری قمری|سال ۴۹۵ق]]<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> با توصیه خاندانش،<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> [[حله (شهر)|شهر حله]] را در منطقه جامِعَیْن<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۹۶، ۲۹۴؛ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۷۰.</ref> میان [[بغداد]] و [[کوفه]]<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۹۶، ۲۹۴.</ref> که منطقه‌ای با آب و هوای معتدل<ref>حاجی تقی، محمد، «جغرافیای تاریخی حله، بستر شکوفایی مدرسه حلی در دوره ایلخانی»، ص۴۶.</ref> و به‌لحاظ موقعیت راهبردی به دور از دسترس مهاجمان بود، تأسیس و پایتخت حکومت بنی‌مزید نمود.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳.</ref> شهر حله که به حله بنی‌مزید<ref>تاریخ بغداد، ج۲۱، ص: ۲۲؛ حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۲، ص۲۹۴؛ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۳۷۰؛ بستان السیاحه، متن، ص: ۲۱۹</ref> یا حله سیفیه<ref>عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج۵، ص۱۵۳.</ref> نیز شهرت دارد پس از مدتی پایگاه<ref>مرسلپور، محسن، نصرت خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۴.</ref> و دارالعلم جهان [[شیعه|تشیع]] در قرن پنجم [[هجری قمری]] به بعد<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۲۰۱.</ref> و همچنین زیباترین و باشکوه‌ترین<ref>مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۶۸ش. ص۱۶۰</ref> و در عین حال مهم‌ترین<ref>جواد، فی التراث العربی، ص۱۵.</ref> شهر [[عراق]] تبدیل شد.


خط ۷۶: خط ۷۶:
{{ببینید|شهر حله}}
{{ببینید|شهر حله}}


== روابط سیاسی با حکومت‌های مجاور ==
==روابط سیاسی با حکومت‌های مجاور==
گفته شده حکومت مزیدیان با توجه به اختلافات [[مذهب|مذهبی]] با [[بنی‌عباس|عباسیان]]، همواره به‌عنوان رقیب و تهدید برای [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]] محسوب می‌شدند. خلفای عباسی همیشه از قدرت مزیدیان احساس خطر می‌کردند و در مواقعی آنها را متهم به بد دینی کرده و مردم را علیه آنها تحریک می‌کردند.<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۲۱۷.</ref> مزیدیان نیز در مواقعی برای تهدید خلفای عباسی، خود را به [[فاطمیان|حکومت فاطمیان]] نزدیک می‌کردند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۰.</ref> آنها هیچ‌گاه خطری برای [[آل بویه|آل‌بویه]]، محسوب نشده و همواره مورد احترام بودند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۹.</ref>
گفته شده حکومت مزیدیان با توجه به اختلافات [[مذهب|مذهبی]] با [[بنی‌عباس|عباسیان]]، همواره به‌عنوان رقیب و تهدید برای [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلفای عباسی]] محسوب می‌شدند. خلفای عباسی همیشه از قدرت مزیدیان احساس خطر می‌کردند و در مواقعی آنها را متهم به بد دینی کرده و مردم را علیه آنها تحریک می‌کردند.<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۱۷، ص۲۱۷.</ref> مزیدیان نیز در مواقعی برای تهدید خلفای عباسی، خود را به [[فاطمیان|حکومت فاطمیان]] نزدیک می‌کردند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۰.</ref> آنها هیچ‌گاه خطری برای [[آل بویه|آل‌بویه]]، محسوب نشده و همواره مورد احترام بودند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۹.</ref>


بنی‌مزید با ظهور امپراطوری [[سلجوقیان|سلجوقی]] و انقراض حکومت آل‌بویه، بزرگ‌ترین حامی خود را از دست داد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۷.</ref> سلجوقیان برای جلوگیری از گسترش نفوذ خلفای عباسی، سیاست حفظ قدرت امرای عرب را پیش گرفتند و حتی با گسترش حکومت بنی‌مزید و علی‌رغم نظر بدبینانه و خصمانه میان دو طرف، خطر جدی برای سلاجقه به حساب نیامدند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۹.</ref>
بنی‌مزید با ظهور امپراطوری [[سلجوقیان|سلجوقی]] و انقراض حکومت آل‌بویه، بزرگ‌ترین حامی خود را از دست داد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۷.</ref> سلجوقیان برای جلوگیری از گسترش نفوذ خلفای عباسی، سیاست حفظ قدرت امرای عرب را پیش گرفتند و حتی با گسترش حکومت بنی‌مزید و علی‌رغم نظر بدبینانه و خصمانه میان دو طرف، خطر جدی برای سلاجقه به حساب نیامدند.<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۹.</ref>


== رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع ==
==رسمیت بخشیدن به مذهب تشیع==
مزیدیان از دیرباز [[شیعه]] مذهب دانسته شده‌اند<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> و حتی گفته شده در شیعه بودن این خاندان اتفاق‌نظر وجود دارد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> بنی‌مزید با تأثیرپذیری از [[آل بویه|آل‌بویه]] تشیع خود را آشکارا بیان کرده و تشیع را مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> آنها [[تعظیم شعائر|شعائر مذهبی]] را مرسوم نموده و مردم را به رعایت آن دعوت می‌کردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> امیران و حاکمان این خاندان چون دبیس اول نیز در دوران حکومت خود در مدح [[اهل‌بیت(ع)]] شعرهایی سرودند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۱۳، ص۵۱۰.</ref>
مزیدیان از دیرباز [[شیعه]] مذهب دانسته شده‌اند<ref>امین، أعیان الشیعة، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۳۹۱.</ref> و حتی گفته شده در شیعه بودن این خاندان اتفاق‌نظر وجود دارد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> بنی‌مزید با تأثیرپذیری از [[آل بویه|آل‌بویه]] تشیع خود را آشکارا بیان کرده و تشیع را مذهب رسمی حکومت خود اعلام کردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> آنها [[تعظیم شعائر|شعائر مذهبی]] را مرسوم نموده و مردم را به رعایت آن دعوت می‌کردند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۶–۷۷.</ref> امیران و حاکمان این خاندان چون دبیس اول نیز در دوران حکومت خود در مدح [[اهل‌بیت(ع)]] شعرهایی سرودند.<ref>صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۱۳، ص۵۱۰.</ref>


گفته شده که منابع تاریخی دربارهٔ چگونگی گرایش نخستین رهبران آنها به تشیع چیزی نگفته‌اند؛<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> اما گزارش‌هایی از حضور آنها در سپاه [[امام علی علیه‌السلام|امام علی (ع)]] وجود دارد؛<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۲.</ref> چنان‌که خاکسپاری بدن [[شهدای کربلا]] پس از [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> یکی از دلایل حضور چشمگیر این قبیله در تاریخ شیعیان بوده است.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref>
گفته شده که منابع تاریخی دربارهٔ چگونگی گرایش نخستین رهبران آنها به تشیع چیزی نگفته‌اند؛<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۵.</ref> اما گزارش‌هایی از حضور آنها در سپاه [[امام علی علیه‌السلام|امام علی (ع)]] وجود دارد؛<ref>شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۲.</ref> چنان‌که خاکسپاری بدن [[شهدای کربلا]] پس از [[واقعه کربلا|واقعه عاشورا]]،<ref>طبری، تاریخ الامم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۵۵.</ref> یکی از دلایل حضور چشمگیر این قبیله در تاریخ شیعیان بوده است.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref>


=== حمایت از شیعیان ===
===حمایت از شیعیان===
حکومت مزیدیان را از حکومت‌هایی دانسته‌اند که از دیرباز به هواداری از [[شیعه|تشیع]] شهرت داشتند و پس از به قدرت رسیدن، همواره از شیعیان در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] حمایت کردند؛<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰.</ref> چنان‌که پس از حمله اهل‌سنت به [[کاظمین]] نام [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلیفه عباسی]] را از خطبه‌ها حذف نمودند<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۷ به نقل از ابن‌اثیر.</ref> و حتی در شرایطی که شیعیان و عالمان تشیع از جانب [[سلجوقیان]] مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند، مزیدیان قلمرو خود را جایگاه امنی برای شیعیان قرار داده بودند.<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۴.</ref> حمایت آنها از شیعیان به‌گونه‌ای بود که گفته شده [[صدقه بن منصور]] نیز در حمایت از شیعیان جان خود را از دست داد.<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰–۷۱.</ref>
حکومت مزیدیان را از حکومت‌هایی دانسته‌اند که از دیرباز به هواداری از [[شیعه|تشیع]] شهرت داشتند و پس از به قدرت رسیدن، همواره از شیعیان در برابر [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] حمایت کردند؛<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰.</ref> چنان‌که پس از حمله اهل‌سنت به [[کاظمین]] نام [[فهرست خلفای بنی‌عباس|خلیفه عباسی]] را از خطبه‌ها حذف نمودند<ref>مهدوی عباس‌آباد، «نگاهی گذرا به تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سلسله شیعی مذهب مزیدیان (۴۰۳–۵۴۵ه‍.ق)»، ص۲۶۷ به نقل از ابن‌اثیر.</ref> و حتی در شرایطی که شیعیان و عالمان تشیع از جانب [[سلجوقیان]] مورد آزار و اذیت قرار می‌گرفتند، مزیدیان قلمرو خود را جایگاه امنی برای شیعیان قرار داده بودند.<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۴.</ref> حمایت آنها از شیعیان به‌گونه‌ای بود که گفته شده [[صدقه بن منصور]] نیز در حمایت از شیعیان جان خود را از دست داد.<ref>مرسلپور، خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۰–۷۱.</ref>


== گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی ==
==گسترش فرهنگ و تمدن اسلامی==
به باور برخی از محققان علی‌رغم آنکه حکومت مزیدیان از دوره تاریخی و قلمرو فرمانروایی کوچک‌تری نسبت به حکومت‌های معاصرشان برخوردار بود؛ اما نقش مؤثری در شکوفایی فرهنگ و [[تمدن اسلامی]] با رویکرد [[شیعه|شیعی]] داشت.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۹–۷۰؛ صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲.</ref> گفته شده حاکمان مزیدی با درک درست از جایگاه علم و اندیشمندان،<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲.</ref> علاوه بر آنکه خود از برجستگان شعر و ادب بودند،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۳؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۱۵۰.</ref> برای ترقی علم نیز تلاش کردند؛ همین امر سبب شد تا مورخان، حاکمان این سلسله را به جهت علاقه‌مندیشان به علم و تکریم دانشمندان و شعرا مورد ستایش قرار داده<ref>ابن‌العبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۹۲.</ref> و حتی شاعران در وصف آنها شعر بسرایند.<ref>عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص۱۹۵.</ref>
به باور برخی از محققان علی‌رغم آنکه حکومت مزیدیان از دوره تاریخی و قلمرو فرمانروایی کوچک‌تری نسبت به حکومت‌های معاصرشان برخوردار بود؛ اما نقش مؤثری در شکوفایی فرهنگ و [[تمدن اسلامی]] با رویکرد [[شیعه|شیعی]] داشت.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۹–۷۰؛ صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲.</ref> گفته شده حاکمان مزیدی با درک درست از جایگاه علم و اندیشمندان،<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲.</ref> علاوه بر آنکه خود از برجستگان شعر و ادب بودند،<ref>برای نمونه نگاه کنید به: همدانی، قطع تاریخیة من کتاب «عنوان السیر فی محاسن أهل البدو و الحضر، أو، المعارف المتأخرة»، ۲۰۰۸م، ص۲۹۳؛ ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۱۵۰.</ref> برای ترقی علم نیز تلاش کردند؛ همین امر سبب شد تا مورخان، حاکمان این سلسله را به جهت علاقه‌مندیشان به علم و تکریم دانشمندان و شعرا مورد ستایش قرار داده<ref>ابن‌العبری، تاریخ مختصر الدول، ۱۹۹۲م، ص۱۹۲.</ref> و حتی شاعران در وصف آنها شعر بسرایند.<ref>عمادالدین کاتب، خریدة القصر، ۱۳۷۵ق، ج۲، ص۱۹۵.</ref>


اوج فعالیت‌های علمی و فرهنگی این خاندان در دورهٔ سیف‌الدوله بود که با گسترش قلمرو حکومت زمینه را برای شکوفایی علمی فراهم کرد<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> به گونه‌ای که روزگار او را روزگار آزادی و شکوفایی ذوق ادبی دانسته‌اند.<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲.</ref>
اوج فعالیت‌های علمی و فرهنگی این خاندان در دورهٔ سیف‌الدوله بود که با گسترش قلمرو حکومت زمینه را برای شکوفایی علمی فراهم کرد<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> به گونه‌ای که روزگار او را روزگار آزادی و شکوفایی ذوق ادبی دانسته‌اند.<ref>صیادی، «نقش حکومت‌های شیعی در گسترش تمدن اسلامی»، ص۳۲.</ref>


=== حمایت از عالمان شیعه ===
===حمایت از عالمان شیعه===
عالمان و دانشمندان شیعه با سختگیری‌های سلجوقیان از بغداد به [[نجف]] و [[حله (شهر)|حله]] رفته و مورد حمایت مزیدیان قرار گرفتند و ضمن انتقال میراث علمی و معنوی گذشتگان زمینه را برای خلق نوآوری‌های علمی و پویایی و شکوفایی [[اجتهاد]] فراهم ساختند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref> سیف‌الدوله امکانات علمی را برای رونق و توسعه علم و دانش مهیا ساخت<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> و کتابخانه‌ای را با هزاران جلد کتاب به وجود آورد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۸.</ref>
عالمان و دانشمندان شیعه با سختگیری‌های سلجوقیان از بغداد به [[نجف]] و [[حله (شهر)|حله]] رفته و مورد حمایت مزیدیان قرار گرفتند و ضمن انتقال میراث علمی و معنوی گذشتگان زمینه را برای خلق نوآوری‌های علمی و پویایی و شکوفایی [[اجتهاد]] فراهم ساختند.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۷۲.</ref> سیف‌الدوله امکانات علمی را برای رونق و توسعه علم و دانش مهیا ساخت<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref> و کتابخانه‌ای را با هزاران جلد کتاب به وجود آورد.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۳۸۵ق، ج۱۰، ص۴۴۸.</ref>


خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
یکی از سیاست‌های راهبردی برخی حکمرانان مزیدی در مناطق تحت قلمرو خود، برقراری امنیت و آرامش دانسته شده است که این امر سبب مهاجرت عالمان و وفاداران به [[اهل‌بیت(ع)]] به شهر حله شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref> درحالی‌که در سرزمین‌های مجاور به سبب تشدید اختلاف‌های داخلی میان سلاطین [[سلجوقیان|سلجوقی]] و ضعف [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]] امنیت و ثبات از میان رفته و موجب رکود فعالیت‌های علمی در مراکزی مانند [[بغداد]] شده بود.<ref>مرسلپور، محسن، نصرت خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۳، خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref>
یکی از سیاست‌های راهبردی برخی حکمرانان مزیدی در مناطق تحت قلمرو خود، برقراری امنیت و آرامش دانسته شده است که این امر سبب مهاجرت عالمان و وفاداران به [[اهل‌بیت(ع)]] به شهر حله شد.<ref>غروی، مع علماء النجف الأشرف، ۱۴۲۰ق، ج۱، ص۱۰۶.</ref> درحالی‌که در سرزمین‌های مجاور به سبب تشدید اختلاف‌های داخلی میان سلاطین [[سلجوقیان|سلجوقی]] و ضعف [[بنی‌عباس|خلافت عباسی]] امنیت و ثبات از میان رفته و موجب رکود فعالیت‌های علمی در مراکزی مانند [[بغداد]] شده بود.<ref>مرسلپور، محسن، نصرت خدک، «بررسی تحلیلی نقش حکومت بنی مزید در حمایت از شیعیان و گسترش تشیع»، ص۷۳، خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۵.</ref>


=== حمایت از شاعران و ادیبان ===
===حمایت از شاعران و ادیبان===
پیدایش حکومتی [[شیعه]] مذهب و علاقه‌مند به علم و ادب فرصت مناسبی را برای شاعران شیعه فراهم کرد که به دور از سختگیری‌ها و تعصبات دینی و مذهبی به نشر عقاید و معارف شیعه بپردازند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۴۰۷.</ref> گفته شده حمایت‌های مادی و معنوی آنها از شعر و ادب، سبب شوق و اشتیاق فراوان در شاعران برای حضور در [[حله (شهر)|شهر حله]] شد.<ref>مهداوی، الحله فی العهد العثمانی المتأخر، ۱۳۸۱ش، ص۵۰.</ref> شاعران برجسته همواره با آنان در ارتباط بوده و امیران مزیدی زمینه حضور آنها را در دربار خود فراهم می‌ساختند.<ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، مصر، ج۱۷، ص۲۶۴؛ دیلمی، دیوان مهیار دیلمی، ۱۴۱۳ق، ص۲۳۷.</ref>
پیدایش حکومتی [[شیعه]] مذهب و علاقه‌مند به علم و ادب فرصت مناسبی را برای شاعران شیعه فراهم کرد که به دور از سختگیری‌ها و تعصبات دینی و مذهبی به نشر عقاید و معارف شیعه بپردازند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به: امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۹، ص۴۰۷.</ref> گفته شده حمایت‌های مادی و معنوی آنها از شعر و ادب، سبب شوق و اشتیاق فراوان در شاعران برای حضور در [[حله (شهر)|شهر حله]] شد.<ref>مهداوی، الحله فی العهد العثمانی المتأخر، ۱۳۸۱ش، ص۵۰.</ref> شاعران برجسته همواره با آنان در ارتباط بوده و امیران مزیدی زمینه حضور آنها را در دربار خود فراهم می‌ساختند.<ref>یاقوت حموی، معجم الادباء، مصر، ج۱۷، ص۲۶۴؛ دیلمی، دیوان مهیار دیلمی، ۱۴۱۳ق، ص۲۳۷.</ref>


خط ۱۰۸: خط ۱۰۸:
حمایت مزیدیان از شعر و ادب زمینه‌ساز شکل‌گیری نهضت ادبی استواری در این شهر شد و عالمان زیادی در زمینه [[علم نحو]] و لغت پرورش یافتند.<ref>حموی، معجم الأدباء، ۱۹۹۳م، ج۵، ص۱۹۶۸؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲۲، ص۱۳۲؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۱۱۵.</ref> یکی از نتایج مهم نهضت ادبی حله شکل‌گیری ادب شیعی دانسته شده که بذر آن در دوران بنی‌مزید کاشته شد و ثمرات آن در سده‌های بعد به‌بار نشست و زمینه را برای گسترش بیش از پیش [[تمدن اسلامی]] فراهم کرد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳–۶۴.</ref>
حمایت مزیدیان از شعر و ادب زمینه‌ساز شکل‌گیری نهضت ادبی استواری در این شهر شد و عالمان زیادی در زمینه [[علم نحو]] و لغت پرورش یافتند.<ref>حموی، معجم الأدباء، ۱۹۹۳م، ج۵، ص۱۹۶۸؛ صفدی، الوافی بالوفیات، ۱۴۰۱ق، ج۲۲، ص۱۳۲؛ آقابزرگ تهرانی، طبقات أعلام الشیعة، ۱۴۳۰ق، ج۴، ص۱۱۵.</ref> یکی از نتایج مهم نهضت ادبی حله شکل‌گیری ادب شیعی دانسته شده که بذر آن در دوران بنی‌مزید کاشته شد و ثمرات آن در سده‌های بعد به‌بار نشست و زمینه را برای گسترش بیش از پیش [[تمدن اسلامی]] فراهم کرد.<ref>خضری، «مزیدیان و نقش آنان در گسترش تمدن اسلامی»، ص۶۳–۶۴.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== یادداشت ==
==یادداشت==
{{یادداشت‌ها}}
{{یادداشت‌ها}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، دار الاضواء، بی‌تا.
* آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، بیروت، دار الاضواء، بی‌تا.
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۴۷۰

ویرایش