Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۵٬۴۷۳
ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
==مفهومشناسی و جایگاه== | ==مفهومشناسی و جایگاه== | ||
رجعت به معنای بازگشت<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «رجع».</ref> و در اصطلاح کلامی به معنای زندهشدن پس از مرگ و پیش از [[قیامت]] است.<ref>حر عاملی، الإیقاظ من | رجعت به معنای بازگشت<ref>ابن منظور، لسان العرب، ذیل واژه «رجع».</ref> و در اصطلاح کلامی به معنای زندهشدن پس از مرگ و پیش از [[قیامت]] است.<ref>حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۳.</ref> بهگفته [[شیخ مفید]]، رجعت، نزد شیعه، باور به بازگشت امام علی(ع) و سایر امامان شیعه(ع) به دنیا، پس از وفات حضرت مهدی(ع) و حکومت کردن بر روی زمین بدون معارض و درگیری است.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۴.</ref> رجعت در روایات با عنوان «الکَرّة»، از ماده «کَرَر» به معنای رجوع و بازگشت<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ذیل واژه «کرر».</ref> نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۵۴۲.</ref> | ||
صورتهایی از اعتقاد به رجعت را به یهودیت و مسیحیت نیز نسبت دادهاند: برای نمونه در تورات به زندهشدن بنیاسرائیل و حکومت حضرت داود و بیدارشدن بسیاری از اموات در آخرالزمان اشاره شده است و همچنین در انجیل بر رجعت پیروان حضرت عیسی و سلطنت وی در قیامت اول، پیش از قیامت دوم سخن به میان رفته است.<ref>کیانیفرید، «رجعت»، ص۵۹۳.</ref> | صورتهایی از اعتقاد به رجعت را به یهودیت و مسیحیت نیز نسبت دادهاند: برای نمونه در تورات به زندهشدن بنیاسرائیل و حکومت حضرت داود و بیدارشدن بسیاری از اموات در آخرالزمان اشاره شده است و همچنین در انجیل بر رجعت پیروان حضرت عیسی و سلطنت وی در قیامت اول، پیش از قیامت دوم سخن به میان رفته است.<ref>کیانیفرید، «رجعت»، ص۵۹۳.</ref> | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==از نشانههای تشیع== | ==از نشانههای تشیع== | ||
به گفته حر عاملی، باور به رجعت، از ویژگیها و نشانههای شیعه بودن است.<ref>حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ص۱۰۱.</ref> [[شیخ صدوق]] در کتاب [[الاعتقادات (کتاب)|الاعتقادات]] گفته از اعتقادات شیعه این است که آموزه رجعت، حق است.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۶۰.</ref> عالمانی همچون: [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.</ref> [[سید مرتضی]]،<ref>سید مرتضی، رسائل المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref> بر صحیح بودن اعتقاد به رجعت ادعای [[اجماع]] نمودهاند. | به گفته حر عاملی، باور به رجعت، از ویژگیها و نشانههای شیعه بودن است.<ref>حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۱۰۱.</ref> [[شیخ صدوق]] در کتاب [[الاعتقادات (کتاب)|الاعتقادات]] گفته از اعتقادات شیعه این است که آموزه رجعت، حق است.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۶۰.</ref> عالمانی همچون: [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۸.</ref> [[سید مرتضی]]،<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref> بر صحیح بودن اعتقاد به رجعت ادعای [[اجماع]] نمودهاند. | ||
برخی آن را از باورهای مسلم و از ضروریات مذهب شیعه بر شمردهاند و برخی دیگر نیز اگرچه آن را از ضروریات ندانستهاند، ولی انکار آن را نیز جایز ندانستهاند.<ref>سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ۱۳۸۷ش، ص۳۹.</ref> برای نمونه [[علامه مجلسی]] در [[حق الیقین]] گفته است که رجعت از اجماعیات و بلکه از ضروریات مذهب شیعه به شمار میرود<ref>علامه مجلسی، حق الیقین، ج۲، ص۳۳۵.</ref> و انکار آن مساوی با خروج از مذهب شیعه است.<ref>علامه مجلسی، حق الیقین، ج۲، ص۳۵۴.</ref> [[سید عبدالله شبر]] نیز اعتقاد به آن را از ضروریات مذهب شمرده و منکر آن را خارج از مذهب شیعه دانسته است.<ref>شبر، حق الیقین، ج۲، ص۳۳۷.</ref> [[حر عاملی]] گفته است باور به رجعت نزد اکثر عالمان امامیه از ضروریات شمرده شده است و از عالمان مشهور شیعه کسی نیست که در انکار آن چیزی گفته یا نوشته باشد.<ref>حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ص۹۶.</ref> به گفته [[لطفالله صافی گلپایگانی]]، شیعه به نحو اجمال، قائل به رجعت است و انکار آن مستلزم ردّ قرآن و روایات متواتری است که در منابع متواتر روایی آمده است.<ref>صافی گلپایگانی، مجموعة الرسائل، ج۲، ص۴۰۶.</ref> | برخی آن را از باورهای مسلم و از ضروریات مذهب شیعه بر شمردهاند و برخی دیگر نیز اگرچه آن را از ضروریات ندانستهاند، ولی انکار آن را نیز جایز ندانستهاند.<ref>سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ۱۳۸۷ش، ص۳۹.</ref> برای نمونه [[علامه مجلسی]] در [[حق الیقین]] گفته است که رجعت از اجماعیات و بلکه از ضروریات مذهب شیعه به شمار میرود<ref>علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۲، ص۳۳۵.</ref> و انکار آن مساوی با خروج از مذهب شیعه است.<ref>علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۲، ص۳۵۴.</ref> [[سید عبدالله شبر]] نیز اعتقاد به آن را از ضروریات مذهب شمرده و منکر آن را خارج از مذهب شیعه دانسته است.<ref>شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۷.</ref> [[حر عاملی]] گفته است باور به رجعت نزد اکثر عالمان امامیه از ضروریات شمرده شده است و از عالمان مشهور شیعه کسی نیست که در انکار آن چیزی گفته یا نوشته باشد.<ref>حر عاملی، الإیقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۹۶.</ref> به گفته [[لطفالله صافی گلپایگانی]]، شیعه به نحو اجمال، قائل به رجعت است و انکار آن مستلزم ردّ قرآن و روایات متواتری است که در منابع متواتر روایی آمده است.<ref>صافی گلپایگانی، مجموعة الرسائل، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۴۰۶.</ref> | ||
البته برخی عالمان شیعه همچون: [[سیدمحسن امین]]، [[محمدجواد مغنیه]] و [[محمدرضا مظفر]]، باور به رجعت را از ضروریات مذهب شیعه نمیدانند و بر این نظرند که آموزه رجعت بهواسطه روایاتی که از امامان شیعه وارد شده، اثبات میگردد و اعتقاد به آن برای باورمندان به صحت این روایات، لازم است.<ref>امین، نقض الوشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۶؛ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۰-۳۰۲؛ مظفر، عقاید الشیعة، ۱۴۲۹ق، ص۸۴.</ref> | البته برخی عالمان شیعه همچون: [[سیدمحسن امین]]، [[محمدجواد مغنیه]] و [[محمدرضا مظفر]]، باور به رجعت را از ضروریات مذهب شیعه نمیدانند و بر این نظرند که آموزه رجعت بهواسطه روایاتی که از امامان شیعه وارد شده، اثبات میگردد و اعتقاد به آن برای باورمندان به صحت این روایات، لازم است.<ref>امین، نقض الوشیعة، ۱۴۰۳ق، ص۳۷۶؛ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۰-۳۰۲؛ مظفر، عقاید الشیعة، ۱۴۲۹ق، ص۸۴.</ref> | ||
==چگونگی رجعت== | ==چگونگی رجعت== | ||
بهگفته شیخ مفید، امامیه بر اعتقاد به این که پیش از قیامت، افراد کثیری از اموات به دنیا رجعت میکنند، اتفاق نظر دارند؛ ولی در معنا و چگونگی آن اختلاف نظر دارند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۴۶.</ref> سید عبدالله شبر گفته است اعتقاد به اصل رجعت واجب است؛ اما به جزئیات و چگونگی آن علم نداریم و علم به آن نزد خدا و اولیائش است.<ref>شبر، حق الیقین، ج۲، ص۳۳۷.</ref> برخی محدثان و متکلمان بر این باورند که به مانند قیامت، خداوند بدن مردگان را از قبر زنده محشور میگرداند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الایقاظ الهجعة، ص۹۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۵۶۲.</ref> مطهری در بیان دیدگاه [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]]، در خصوص چگونگی رجعت، گفته است که از نظر وی رجعت بدین معنا نیست که اموات با همان بدنهای عنصریشان که در دار دنیا بودند به این دنیا رجعت میکنند؛ بلکه بازگشت ارواح آنها در جسم رقیق و شبحگونه مانند آنچه اهل مکاشفه ادعای رؤیت آن را دارند، خواهد بود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۴، ص۵۶۲.</ref> | بهگفته شیخ مفید، امامیه بر اعتقاد به این که پیش از قیامت، افراد کثیری از اموات به دنیا رجعت میکنند، اتفاق نظر دارند؛ ولی در معنا و چگونگی آن اختلاف نظر دارند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۴۶.</ref> سید عبدالله شبر گفته است اعتقاد به اصل رجعت واجب است؛ اما به جزئیات و چگونگی آن علم نداریم و علم به آن نزد خدا و اولیائش است.<ref>شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۷.</ref> برخی محدثان و متکلمان بر این باورند که به مانند قیامت، خداوند بدن مردگان را از قبر زنده محشور میگرداند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به حر عاملی، الایقاظ الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۹۵؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۵۶۲.</ref> مطهری در بیان دیدگاه [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]]، در خصوص چگونگی رجعت، گفته است که از نظر وی رجعت بدین معنا نیست که اموات با همان بدنهای عنصریشان که در دار دنیا بودند به این دنیا رجعت میکنند؛ بلکه بازگشت ارواح آنها در جسم رقیق و شبحگونه مانند آنچه اهل مکاشفه ادعای رؤیت آن را دارند، خواهد بود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۹۰ش، ج۴، ص۵۶۲.</ref> | ||
[[سید روحالله خمینی]] معتقد است آنچه ضروری است و بر ضروری بودن آن دلیل اقامه شده، خود مسئله رجعت است؛ اما خصوصیات و چگونگی آن ضروری نیست و دلیلی نیز بر آن وجود ندارد.<ref>امام | [[سید روحالله خمینی]] معتقد است آنچه ضروری است و بر ضروری بودن آن دلیل اقامه شده، خود مسئله رجعت است؛ اما خصوصیات و چگونگی آن ضروری نیست و دلیلی نیز بر آن وجود ندارد.<ref>موسوی اردبیلی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۹۷.</ref> او همچنین در این مسئله معتقد است که نفوس رجعتکنندگان، بدن مُلکی (بدن دنیایی) ایجاد میکنند و با همان بدنهای ملکی به دار دنیا بازگشت میکنند.<ref>موسوی اردبیلی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، ۱۳۸۱ش، ج۳، ص۱۹۷.</ref> [[محمدعلی شاهآبادی]]، رجعت به دنیا را با بدن مثالی یا برزخی دانسته است.<ref>محمدی، «فلسفه رجعت از منظر آیةالله شاه آبادی»، ص۸۵.</ref> [[محمدباقر بهبودی]] (۱۳۰۷-۱۳۹۳ش)، مصحح و رجالشناس شیعه، بر این نظر است که رجعت، مشهود همگان نیست و تصویر آن براساس برخاستن از گور، برداشتی عامیانه است که با منطق قرآن و عقل سازگاری ندارد. او معتقد است رجعت افراد بشر، بر پایه همین نظام موجود تکوینی است که انسانها یعنی نطفههای بشری از صُلب پدران وارد رحمِ مادران شوند و بعد از ولادت، خاطره گذشته ها را از یاد ببرند.<ref>[http://mbehboudi.org/article/rajat/ «رجعت در قرآن و اندیشه شیعیان»، وبگاه آثار استاد محمدباقر بهبودی.]</ref> | ||
برخی عالمان نیز روایاتی که در باب رجعت وارد شده را به تأویل برده و گفتهاند منظور از رجعت، بازگشت امامان شیعه(ع) با جسمهایشان به دار دنیا نیست؛ بلکه در عصر ظهور حضرت مهدی(ع)، دولتهای آنها، قوانین و امر و نهیهایشان، بازگشت میکند.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۲۵؛ حر عاملی، الایقاظ الهجعة، ص۹۴.</ref> [[سید مرتضی]] این دیدگاه را به عده اندکی از امامیه نسبت داده و آن را ردّ کرده است.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ج۱، ص۱۲۵.</ref> | برخی عالمان نیز روایاتی که در باب رجعت وارد شده را به تأویل برده و گفتهاند منظور از رجعت، بازگشت امامان شیعه(ع) با جسمهایشان به دار دنیا نیست؛ بلکه در عصر ظهور حضرت مهدی(ع)، دولتهای آنها، قوانین و امر و نهیهایشان، بازگشت میکند.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵؛ حر عاملی، الایقاظ الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۹۴.</ref> [[سید مرتضی]] این دیدگاه را به عده اندکی از امامیه نسبت داده و آن را ردّ کرده است.<ref>سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵.</ref> | ||
==زمان رجعت== | ==زمان رجعت== | ||
آنچه میان عالمان شیعه شهرت دارد این است که مسئله رجعت با مسئله قیام و ظهور [[حضرت مهدی(ع)]]، مرتبط است، اما زمان آن اختلافی است.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(ع) براساس قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۷۷.</ref> بیشتر عالمان، رجعت را مقارن با قیام و ظهور حضرت مهدی(ع) دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۷۷؛ سید مرتضی، الرسائل الشریف، ج۱، ص۱۲۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۶۷؛ حر عاملی، ایقاظ الهجعة، ص۳۸.</ref> | آنچه میان عالمان شیعه شهرت دارد این است که مسئله رجعت با مسئله قیام و ظهور [[حضرت مهدی(ع)]]، مرتبط است، اما زمان آن اختلافی است.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی(ع) براساس قرآن، حدیث و تاریخ، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۷۷.</ref> بیشتر عالمان، رجعت را مقارن با قیام و ظهور حضرت مهدی(ع) دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۷۷؛ سید مرتضی، الرسائل الشریف، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۱۲۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۳۶۷؛ حر عاملی، ایقاظ الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۳۸.</ref> | ||
[[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد]]، رجعت را از [[نشانههای ظهور]] دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۳۶۹-۳۷۰.</ref> برخی محققان از روایاتی که در آن رجعتهای متعددی برای امام علی(ع) ذکر شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به حلی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۰-۱۲۲.</ref> چنین برداشت کردهاند که امر رجعت پس از ظهور حضرت مهدی(ع) رخ میدهد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کعبی، الرجعة و العودة، ص۵۵.</ref> در روایتی به رجعت امام حسین(ع) پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)، اشاره شده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۱.</ref> در روایت دیگری، رجعت امام حسین(ع)، پس از وفات حضرت مهدی(ع)، گزارش شده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۵۷-۲۵۸؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۲۶.</ref> | [[شیخ مفید]] در کتاب [[الارشاد]]، رجعت را از [[نشانههای ظهور]] دانسته است.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ص۳۶۹-۳۷۰.</ref> برخی محققان از روایاتی که در آن رجعتهای متعددی برای امام علی(ع) ذکر شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به حلی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۱۲۰-۱۲۲.</ref> چنین برداشت کردهاند که امر رجعت پس از ظهور حضرت مهدی(ع) رخ میدهد.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کعبی، الرجعة و العودة، ۱۴۲۶ق، ص۵۵.</ref> در روایتی به رجعت امام حسین(ع) پیش از ظهور حضرت مهدی(ع)، اشاره شده است.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۲۸۱.</ref> در روایت دیگری، رجعت امام حسین(ع)، پس از وفات حضرت مهدی(ع)، گزارش شده است.<ref>شیخ مفید، الاختصاص، ۱۴۱۳ق، ص۲۵۷-۲۵۸؛ عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲۶.</ref> | ||
در [[تفسیر قمی]] روایتی از [[امام علی(ع)]] نقل شده که وقتی [[پیامبر(ص)]] مردم را از وقایع رجعت آگاه کرد، از وی درباره زمان آن پرسیدند و خداوند به او [[وحی]] کرد: «قُلْ إِنْ أَدْرِی أَ قَرِیبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَداً؛ بگو من نمیدانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرار میدهد؟»<ref>قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۳۹۱.</ref> برخی با استناد به این روایت بر این باورند که زمان رجعت بر کسی معلوم نیست و علم آن نزد خداوند است. | در [[تفسیر قمی]] روایتی از [[امام علی(ع)]] نقل شده که وقتی [[پیامبر(ص)]] مردم را از وقایع رجعت آگاه کرد، از وی درباره زمان آن پرسیدند و خداوند به او [[وحی]] کرد: «قُلْ إِنْ أَدْرِی أَ قَرِیبٌ ما تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَداً؛ بگو من نمیدانم آنچه به شما وعده داده شده نزدیک است یا پروردگارم زمانی برای آن قرار میدهد؟»<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۳۹۱.</ref> برخی با استناد به این روایت بر این باورند که زمان رجعت بر کسی معلوم نیست و علم آن نزد خداوند است. | ||
==رجعتکنندگان== | ==رجعتکنندگان== | ||
در این که رجعتکنندگان به دنیا پس از مرگ و قبل از قیامت چه کسانیاند، نقلهای مختلفی وجود دارد:<ref>کعبی، الرجعة أو | در این که رجعتکنندگان به دنیا پس از مرگ و قبل از قیامت چه کسانیاند، نقلهای مختلفی وجود دارد:<ref>کعبی، الرجعة أو العودة، ۱۴۲۶ق، ص۵۳-۵۴.</ref> | ||
*در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده اولین کسی که رجعت میکند امام حسین(ع) است و بهمدت چهل سال بر روی زمین حکومت میکند.<ref>حلی عاملی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۹۱؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۶۴.</ref> همچنین روایتهایی درباره رجعت پیامبر(ص)، امام علی(ع)<ref>برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۴۷.</ref> و سایر امامان معصوم(ع)<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵؛ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ص۳۴۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref> نقل شده است. | *در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده اولین کسی که رجعت میکند امام حسین(ع) است و بهمدت چهل سال بر روی زمین حکومت میکند.<ref>حلی عاملی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۹۱؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۶۴.</ref> همچنین روایتهایی درباره رجعت پیامبر(ص)، امام علی(ع)<ref>برای نمونه نگاه کنید به قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۲، ص۱۴۷.</ref> و سایر امامان معصوم(ع)<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۵؛ حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۰۸-۱۰۹.</ref> نقل شده است. | ||
*به گزارش برخی روایات، گروهی از اصحاب امامان معصوم(ع) و شیعیان آنان نیز رجعت میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰-۵۱.</ref> در برخی روایات اسم برخی از اصحاب مانند [[سلمان فارسی|سلمان]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]]، [[ابودجانه|ابو دجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]] که از رجعتکنندگان شمرده شدهاند نیز ذکر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۳۲؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۶۸.</ref> همچنین در روایتی نقل شده که ۷۰ نفر از یاران امام حسین(ع)، همراه وی در هنگام ظهور حضرت مهدی(ع)، رجعت میکنند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۱، ص۵۶.</ref> | *به گزارش برخی روایات، گروهی از اصحاب امامان معصوم(ع) و شیعیان آنان نیز رجعت میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰-۵۱.</ref> در برخی روایات اسم برخی از اصحاب مانند [[سلمان فارسی|سلمان]] و [[مقداد بن عمرو|مقداد]]، [[ابودجانه|ابو دجانه انصاری]] و [[مالک اشتر]] که از رجعتکنندگان شمرده شدهاند نیز ذکر شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۶۸.</ref> همچنین در روایتی نقل شده که ۷۰ نفر از یاران امام حسین(ع)، همراه وی در هنگام ظهور حضرت مهدی(ع)، رجعت میکنند.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۱، ص۵۶.</ref> | ||
*برپایه برخی روایات گروهی از مؤمنان قوم [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]]، [[اصحاب کهف]]، [[یوشع (پیامبر)|یوشع]] و [[مؤمن آل فرعون]]، از رجعتکنندگان در هنگام قیام و ظهور حضرت مهدی(ع)، به شمار میروند.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ج۲، ص۳۲.</ref> | *برپایه برخی روایات گروهی از مؤمنان قوم [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]]، [[اصحاب کهف]]، [[یوشع (پیامبر)|یوشع]] و [[مؤمن آل فرعون]]، از رجعتکنندگان در هنگام قیام و ظهور حضرت مهدی(ع)، به شمار میروند.<ref>عیاشی، تفسیر عیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۳۲.</ref> | ||
*با توجه به برخی روایات، شهداء و مؤمنان از جمله رجعتکنندگان، معرفی شدهاند.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳؛ حلی عاملی، مختصر البصائر، ص۹۳.</ref> | *با توجه به برخی روایات، شهداء و مؤمنان از جمله رجعتکنندگان، معرفی شدهاند.<ref>عیاشی، تفسیر العیاشی، ۱۳۸۰ق، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳؛ حلی عاملی، مختصر البصائر، ۱۴۲۱ق، ص۹۳.</ref> | ||
*دشمنان اهلبیت(ع) و دشمنان پیامبران الهی و منافقین از جمله کسانیاند که با توجه به برخی روایات، رجعت میکنند و از آنها انتقام گرفته میشود و پیش از قیامت به سزای عملشان میرسند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۸۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۲۴.</ref> | *دشمنان اهلبیت(ع) و دشمنان پیامبران الهی و منافقین از جمله کسانیاند که با توجه به برخی روایات، رجعت میکنند و از آنها انتقام گرفته میشود و پیش از قیامت به سزای عملشان میرسند.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۳۸۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۲۴.</ref> | ||
*در روایتی ۱۳ نفر از زنان مانند [[ام ایمن]]، [[حبابه والبیه]]، [[سمیه]] مادر [[عمار یاسر]]، زبیده، ام سعید حنفیه، [[صیانة ماشطة]] و چند نفر دیگر ذکر شدهاند که به عنوان یاریکننده و انصار حضرت مهدی(ع)، در هنگام ظهور رجعت میکنند.<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۸۴.</ref> | *در روایتی ۱۳ نفر از زنان مانند [[ام ایمن]]، [[حبابه والبیه]]، [[سمیه]] مادر [[عمار یاسر]]، زبیده، ام سعید حنفیه، [[صیانة ماشطة]] و چند نفر دیگر ذکر شدهاند که به عنوان یاریکننده و انصار حضرت مهدی(ع)، در هنگام ظهور رجعت میکنند.<ref>طبری، دلائل الامامة، ۱۴۱۳ق، ص۴۸۴.</ref> | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
===رجعت در قرآن=== | ===رجعت در قرآن=== | ||
برخی از آیاتی که امامیه برای اثبات حقانیت آموزه رجعت به آن استدلال کردهاند به شرح زیر است: | برخی از آیاتی که امامیه برای اثبات حقانیت آموزه رجعت به آن استدلال کردهاند به شرح زیر است: | ||
*آیه «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا؛ روزی که از هر قومی یک دسته را که آیات ما را تکذیب میکنند بر میانگیزیم.»<ref>سوره نمل، آیه ۸۳.</ref> وجه استدلال به آیه این است که مطابق آیه، خداوند گروهی از مردم را محشور میگرداند و نه همه آنها را و این محشور شدن نمیتواند در قیامت باشد؛ چرا که با توجه به آیه «وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا؛ و همه را بر انگیزیم و کسی را فرو نگذاریم.»،<ref>سوره کهف، آیه ۴۷.</ref> خداوند در روز قیامت همه انسانها را محشور میگرداند، بنابراین چنین برداشت میشود که منظور از حشر در [[آیه ۸۳ سوره نمل]]، زنده کردن مردگان در قیامت نیست؛ بلکه در همین دنیا است و این همان رجعت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۳۲۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵-۴۰۶؛ شبر، حق الیقین، ج۲، ص۲۹۸-۲۹۹؛ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ص۳۰۰-۳۰۱.</ref> در تفسیر قمی روایتی از امام صادق(ع) ذیل این آیه نقل شده و به دلالت آن بر رجعت تصریح شده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴.</ref> | *آیه «وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا؛ روزی که از هر قومی یک دسته را که آیات ما را تکذیب میکنند بر میانگیزیم.»<ref>سوره نمل، آیه ۸۳.</ref> وجه استدلال به آیه این است که مطابق آیه، خداوند گروهی از مردم را محشور میگرداند و نه همه آنها را و این محشور شدن نمیتواند در قیامت باشد؛ چرا که با توجه به آیه «وَحَشَرْنَاهُمْ فَلَمْ نُغَادِرْ مِنْهُمْ أَحَدًا؛ و همه را بر انگیزیم و کسی را فرو نگذاریم.»،<ref>سوره کهف، آیه ۴۷.</ref> خداوند در روز قیامت همه انسانها را محشور میگرداند، بنابراین چنین برداشت میشود که منظور از حشر در [[آیه ۸۳ سوره نمل]]، زنده کردن مردگان در قیامت نیست؛ بلکه در همین دنیا است و این همان رجعت است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۵؛ طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵-۴۰۶؛ شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۸-۲۹۹؛ مغنیه، الجوامع و الفوارق، ۱۴۱۴ق، ص۳۰۰-۳۰۱.</ref> در تفسیر قمی روایتی از امام صادق(ع) ذیل این آیه نقل شده و به دلالت آن بر رجعت تصریح شده است.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۲۴.</ref> | ||
*آیاتی که بر امکان وقوع زندهشدن مردگان، پیش از قیامت در امتهای گذشته دلالت دارند. مانند آیات [[آیه ۷۳ سوره بقره|۷۳]]، [[آیه ۲۴۳ سوره بقره|۲۴۳]] و [[آیه ۲۵۹ سوره بقره|۲۵۹ سوره بقره]].<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> همچنین در [[تورات]] نیز به نمونههایی از رجعت افراد اشاره شده است: مانند زنده شدن کودکی به دست [[الیسع (پیامبر)|الیشع]]<ref>عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، بند ۳۲-۳۸.</ref> و زنده شدن پسری به دست ایلیا (از پیامبران بنیاسرائیل).<ref>عهد عتیق، کتاب اول پادشاهان، بند۱۷ و ۲۴.</ref> | *آیاتی که بر امکان وقوع زندهشدن مردگان، پیش از قیامت در امتهای گذشته دلالت دارند. مانند آیات [[آیه ۷۳ سوره بقره|۷۳]]، [[آیه ۲۴۳ سوره بقره|۲۴۳]] و [[آیه ۲۵۹ سوره بقره|۲۵۹ سوره بقره]].<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> همچنین در [[تورات]] نیز به نمونههایی از رجعت افراد اشاره شده است: مانند زنده شدن کودکی به دست [[الیسع (پیامبر)|الیشع]]<ref>عهد عتیق، کتاب دوم پادشاهان، بند ۳۲-۳۸.</ref> و زنده شدن پسری به دست ایلیا (از پیامبران بنیاسرائیل).<ref>عهد عتیق، کتاب اول پادشاهان، بند۱۷ و ۲۴.</ref> | ||
*آیاتی مانند آیات [[آیه ۸۲ سوره نمل|۸۲ سوره نمل]]، [[آیه ۸۵ سوره قصص|۸۵ سوره قصص]]، [[آیه ۱۵۷ سوره آل عمران|۱۵۷ سوره آل عمران]]، [[آیه ۲۱ سوره سجده|۲۱ سوره سجده]]، [[آیه ۱۱ سوره غافر|۱۱ سوره غافر]]، [[آیه ۲۰ سوره مائده|۲۰ سوره مائده]]، [[آیه ۱۵۹ سوره نساء|۱۵۹ سوره نساء]] و [[آیه ۹۵ سوره انبیاء|۹۵ سوره انبیاء]] از جمله آیاتی به شمار میروند که به کمک برخی روایات، بر رجعت دلالت میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شبر، حق الیقین، ج۲، ص۲۹۹-۳۰۴.</ref> | *آیاتی مانند آیات [[آیه ۸۲ سوره نمل|۸۲ سوره نمل]]، [[آیه ۸۵ سوره قصص|۸۵ سوره قصص]]، [[آیه ۱۵۷ سوره آل عمران|۱۵۷ سوره آل عمران]]، [[آیه ۲۱ سوره سجده|۲۱ سوره سجده]]، [[آیه ۱۱ سوره غافر|۱۱ سوره غافر]]، [[آیه ۲۰ سوره مائده|۲۰ سوره مائده]]، [[آیه ۱۵۹ سوره نساء|۱۵۹ سوره نساء]] و [[آیه ۹۵ سوره انبیاء|۹۵ سوره انبیاء]] از جمله آیاتی به شمار میروند که به کمک برخی روایات، بر رجعت دلالت میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۲۹۹-۳۰۴.</ref> | ||
===روایات متواتر درباره رجعت=== | ===روایات متواتر درباره رجعت=== | ||
گفته میشود روایاتی که در باب رجعت وارد شده [[متواتر معنوی]] است.<ref>حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ص۷۳-۷۴؛ شبر، حق الیقین، ج۲، ص۳۰۵.</ref> [[علامه مجلسی]] در کتاب [[حق الیقین]] گفته است که بیش از ۲۰۰ حدیث را از بیش از ۴۰ نفر از مصنفین امامیه که در ۵۰ منبع روایی معتبر نقل شده را در بخشی با عنوان «باب الرجعة» کتاب [[بحار الانوار]]،<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۹.</ref> استخراج کرده است.<ref>علامه مجلسی، حق الیقین، ج۲، ص۳۳۶.</ref> او همچنین گفته است اگر روایات رجعت متواتر نباشد، پس در هیچ چیزی ادعای تواتر امکان ندارد.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۲۳.</ref> سید عبدالله شبر نیز احادیثی که درباره رجعت امام علی(ع) و امام حسین(ع) نقل شده را متواتر معنوی و احادیثی که درباره سایر امامان معصوم(ع) نقل شده را نزدیک به تواتر دانسته است.<ref>شبر، حق الیقین، ج۲، ص۳۳۷.</ref> در برخی ادعیه و زیارتنامهها مانند [[دعای عهد]]، [[دعای دحو الارض]]، [[زیارت جامعه کبیره]]، [[زیارت مطلقه امام حسین]]، [[زیارت آل یاسین]] و [[زیارت امام زمان]]، نیز مطالبی وجود دارد که بر مسئله رجعت دلالت میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۹۴؛ قمی، کلیات مفاتیح الجنان، ص۲۴۹ و ۳۲۵ و ۵۲۴ و ۵۴۰ و ۵۴۸.</ref> | گفته میشود روایاتی که در باب رجعت وارد شده [[متواتر معنوی]] است.<ref>حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۷۳-۷۴؛ شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۰۵.</ref> [[علامه مجلسی]] در کتاب [[حق الیقین]] گفته است که بیش از ۲۰۰ حدیث را از بیش از ۴۰ نفر از مصنفین امامیه که در ۵۰ منبع روایی معتبر نقل شده را در بخشی با عنوان «باب الرجعة» کتاب [[بحار الانوار]]،<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۳۹.</ref> استخراج کرده است.<ref>علامه مجلسی، حق الیقین، انتشارات اسلامیه، ج۲، ص۳۳۶.</ref> او همچنین گفته است اگر روایات رجعت متواتر نباشد، پس در هیچ چیزی ادعای تواتر امکان ندارد.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۲۳.</ref> سید عبدالله شبر نیز احادیثی که درباره رجعت امام علی(ع) و امام حسین(ع) نقل شده را متواتر معنوی و احادیثی که درباره سایر امامان معصوم(ع) نقل شده را نزدیک به تواتر دانسته است.<ref>شبر، حق الیقین، ۱۴۱۸ق، ج۲، ص۳۳۷.</ref> در برخی ادعیه و زیارتنامهها مانند [[دعای عهد]]، [[دعای دحو الارض]]، [[زیارت جامعه کبیره]]، [[زیارت مطلقه امام حسین]]، [[زیارت آل یاسین]] و [[زیارت امام زمان]]، نیز مطالبی وجود دارد که بر مسئله رجعت دلالت میکنند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۴۹۴؛ قمی، کلیات مفاتیح الجنان، انتشارات اسوه، ص۲۴۹ و ۳۲۵ و ۵۲۴ و ۵۴۰ و ۵۴۸.</ref> | ||
===امکان عقلی وقوع رجعت=== | ===امکان عقلی وقوع رجعت=== | ||
برخی هم امکان و هم وقوع رجعت را انکار کردهاند.<ref>سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ص۵۹.</ref> برخی نیز امکان ذاتی آن را پذیرفته و در وقوع آن شک کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، تفسیر روح المعانی، ج۱۰، ص۲۳۷.</ref> از نظر امامیه، رجعت هم ممکن است و هم واقع شده است؛ بدین بیان که انجام آن برای خداوند محال نیست و او قادر است بر این که برخی بندگانش را پس از مرگ و پیش از قیامت، زنده کند و به دار دنیا بازگرداند و چنین چیزی بنا به گزارش قرآن<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره بقره، آیات ۵۶ و ۷۳ و ۲۵۹.</ref> در برخی امتهای گذشته نیز واقع شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵.</ref> | برخی هم امکان و هم وقوع رجعت را انکار کردهاند.<ref>سلیمیان، بازگشت به دنیا در پایان تاریخ، ۱۳۸۷ش، ص۵۹.</ref> برخی نیز امکان ذاتی آن را پذیرفته و در وقوع آن شک کردهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به آلوسی، تفسیر روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۰، ص۲۳۷.</ref> از نظر امامیه، رجعت هم ممکن است و هم واقع شده است؛ بدین بیان که انجام آن برای خداوند محال نیست و او قادر است بر این که برخی بندگانش را پس از مرگ و پیش از قیامت، زنده کند و به دار دنیا بازگرداند و چنین چیزی بنا به گزارش قرآن<ref>برای نمونه نگاه کنید به سوره بقره، آیات ۵۶ و ۷۳ و ۲۵۹.</ref> در برخی امتهای گذشته نیز واقع شده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۷، ص۴۰۵.</ref> | ||
==فلسفه رجعت== | ==فلسفه رجعت== | ||
برخی از مواردی که با توجه به روایات و سخن عالمان به عنوان فلسفه رجعت بیان شده به شرح زیر است: | برخی از مواردی که با توجه به روایات و سخن عالمان به عنوان فلسفه رجعت بیان شده به شرح زیر است: | ||
*انتقام از ستمگران و تشفی مؤمنان: گفته میشود رجعتکنندگان دو گروهاند: گروهی که ایمان بالایی دارند و خداوند آنان را به دنیا برمیگرداند تا دولت حق را به آنان نشان دهد و عزیزشان میکند و گروه دیگری که ستمگران هستند و با انتقام از آنان، خشم مظلومان را فرومینشاند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ص۷۸؛ شیخ مفید، الفصول المختارة، ص۱۵۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۳۹ و ۱۲۶.</ref> | *انتقام از ستمگران و تشفی مؤمنان: گفته میشود رجعتکنندگان دو گروهاند: گروهی که ایمان بالایی دارند و خداوند آنان را به دنیا برمیگرداند تا دولت حق را به آنان نشان دهد و عزیزشان میکند و گروه دیگری که ستمگران هستند و با انتقام از آنان، خشم مظلومان را فرومینشاند.<ref>شیخ مفید، اوائل المقالات، ۱۴۱۴ق، ص۷۸؛ شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۳؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۳۹ و ۱۲۶.</ref> | ||
*پاداش صالحان و مجازات مجرمان: برپایه برخی روایات، گروهی از منافقان و ستمگران، علاوه بر کیفر خاص خود در قیامت باید مجازاتهایی در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختارة، ص۱۵۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۵۳، ص۱۲۶-۱۲۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۵۹.</ref> | *پاداش صالحان و مجازات مجرمان: برپایه برخی روایات، گروهی از منافقان و ستمگران، علاوه بر کیفر خاص خود در قیامت باید مجازاتهایی در این جهان، نظیر آنچه اقوام سرکشی مانند فرعونیان و عاد و ثمود و قوم لوط دیدند ببینند، و تنها راه آن رجعت است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختارة، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۵؛ علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵۳، ص۱۲۶-۱۲۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۵۹.</ref> | ||
*نصرت الهی: برپایه روایاتی که ذیل آیه «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ؛ رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا نصرت میدهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند.»،<ref>سوره غافر، آیه ۵۱.</ref> نقل شده است، خداوند به وعده خود در مورد نصرت پیامبران، امامان و مؤمنان، پیش از قیامت و به هنگام قیام حضرت مهدی(ع) در دنیا، عمل میکند.<ref>حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref> | *نصرت الهی: برپایه روایاتی که ذیل آیه «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَیَوْمَ یَقُومُ الْأَشْهَادُ؛ رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا نصرت میدهیم و هم روز قیامت که گواهان به شهادت برخیزند.»،<ref>سوره غافر، آیه ۵۱.</ref> نقل شده است، خداوند به وعده خود در مورد نصرت پیامبران، امامان و مؤمنان، پیش از قیامت و به هنگام قیام حضرت مهدی(ع) در دنیا، عمل میکند.<ref>حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۳۴۵-۳۴۶.</ref> | ||
*تکامل نفوس: بهنقل از [[تفسیر نمونه]]، گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبرو شدهاند و تکامل آنها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب میکند که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت جویند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۵۹.</ref> | *تکامل نفوس: بهنقل از [[تفسیر نمونه]]، گروهی از مؤمنان خالص که در مسیر تکامل معنوی با موانعی در زندگی خود روبرو شدهاند و تکامل آنها ناتمام مانده است، حکمت الهی ایجاب میکند که سیر تکاملی خود را از طریق بازگشت مجدد به این جهان ادامه دهند، شاهد و ناظر حکومت جهانی حق و عدالت باشند و در بنای این حکومت شرکت جویند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۱۵، ص۵۵۹.</ref> | ||
*تقویت امید و آمادگی منتظران: رجعت این امید را به مردمان میدهد که حتی اگر مردند، در دولت امام مهدی زنده شوند و زمان ظهور را درک کنند. این امید مردمان را تشویق میکند تا تلاش کنند جزو مؤمنان خالص قرار بگیرند.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج۸، ص۵۰.</ref> | *تقویت امید و آمادگی منتظران: رجعت این امید را به مردمان میدهد که حتی اگر مردند، در دولت امام مهدی زنده شوند و زمان ظهور را درک کنند. این امید مردمان را تشویق میکند تا تلاش کنند جزو مؤمنان خالص قرار بگیرند.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۸، ص۵۰.</ref> | ||
==کتابشناسی== | ==کتابشناسی== | ||
آثار فراوانی در موضوع رجعت از سوی عالمان امامیه در طول تاریخ، نگارش یافته است. در مقالهای با عنوان «منبعشناسی موضوعی رجعت»، به ۱۲۷ اثر از این تألیفات اشاره شده است.<ref>زادهوش، «منبعشناسی موضوعی رجعت»، ص۷۲-۸۰.</ref> برخی از کتابهایی که پیرامون موضوع «رجعت» تألیف شده است، عبارتند از: | آثار فراوانی در موضوع رجعت از سوی عالمان امامیه در طول تاریخ، نگارش یافته است. در مقالهای با عنوان «منبعشناسی موضوعی رجعت»، به ۱۲۷ اثر از این تألیفات اشاره شده است.<ref>زادهوش، «منبعشناسی موضوعی رجعت»، ص۷۲-۸۰.</ref> برخی از کتابهایی که پیرامون موضوع «رجعت» تألیف شده است، عبارتند از: | ||
*کتاب [[الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة (کتاب)|الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة]]: تألیف [[حر عاملی]]. حر عاملی در این کتاب براساس روایاتی که از امامان معصوم(ع) در موضوع رجعت وارد شده و همچنین با استناد به برخی آیات قرآن، به اثبات حقانیت باور به رجعت از نگاه امامیه پرداخته است. نویسنده هدف خود از تألیف این کتاب را پاسخ به سه دسته از شیعیان: کسانی که در عقیده به رجعت توقف کردهاند، منکران رجعت و کسانی که روایات وارد شده در این موضوع را به تأویل بردهاند، معرفی کرده است.<ref>حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ص۴۴-۴۵.</ref> | *کتاب [[الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة (کتاب)|الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة]]: تألیف [[حر عاملی]]. حر عاملی در این کتاب براساس روایاتی که از امامان معصوم(ع) در موضوع رجعت وارد شده و همچنین با استناد به برخی آیات قرآن، به اثبات حقانیت باور به رجعت از نگاه امامیه پرداخته است. نویسنده هدف خود از تألیف این کتاب را پاسخ به سه دسته از شیعیان: کسانی که در عقیده به رجعت توقف کردهاند، منکران رجعت و کسانی که روایات وارد شده در این موضوع را به تأویل بردهاند، معرفی کرده است.<ref>حر عاملی، الایقاظ من الهجعة، ۱۳۸۶ش، ص۴۴-۴۵.</ref> | ||
*کتاب رجعت: نوشته [[علامه مجلسی]]. این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده است، علامه مجلسی در این کتاب به ارائه چهارده روایت در زمینه ظهور امام مهدی(عج) و موضوع رجعت، پرداخته است.<ref>علامه مجلسی، رجعت، ص۵۰.</ref> | *کتاب رجعت: نوشته [[علامه مجلسی]]. این کتاب به زبان فارسی نگاشته شده است، علامه مجلسی در این کتاب به ارائه چهارده روایت در زمینه ظهور امام مهدی(عج) و موضوع رجعت، پرداخته است.<ref>علامه مجلسی، رجعت، ۱۳۸۶ش، ص۵۰.</ref> | ||
*کتاب «الشیعة و الرجعة»: اثر محمدرضا طبسی نجفی. نویسنده در این کتاب پس از بیان مباحث مقدماتی، در ضمن چند فصل، جایگاه رجعت را در قرآن، ادعیه، زیارات، اجماع فقها و سخن عالمان بیان کرده است. | *کتاب «الشیعة و الرجعة»: اثر محمدرضا طبسی نجفی. نویسنده در این کتاب پس از بیان مباحث مقدماتی، در ضمن چند فصل، جایگاه رجعت را در قرآن، ادعیه، زیارات، اجماع فقها و سخن عالمان بیان کرده است. | ||
*کتاب «الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت»: تألیف علیموسی کعبی. نویسنده در این کتاب ابتدا در مباحثی مقدماتی، «رجعت» را تعریف کرده و سپس به بیان ادله روایی و قرآنی رجعت و بیان امکان وقوع آن پرداخته است.<ref>کعبی، الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت، ۱۴۲۶ق، ص۱۰۵.</ref> | *کتاب «الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت»: تألیف علیموسی کعبی. نویسنده در این کتاب ابتدا در مباحثی مقدماتی، «رجعت» را تعریف کرده و سپس به بیان ادله روایی و قرآنی رجعت و بیان امکان وقوع آن پرداخته است.<ref>کعبی، الرجعة أو العودة إلی الحیاة الدنیا بعد الموت، ۱۴۲۶ق، ص۱۰۵.</ref> | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
*ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بیروت، دار الصادر، ۱۴۱۴ق. | *ابن منظور، محمد بن مكرم، لسان العرب، بیروت، دار الصادر، ۱۴۱۴ق. | ||
*امین، سیدمحسن، نقض الوشیعة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق. | *امین، سیدمحسن، نقض الوشیعة، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۳ق. | ||
*حر عاملی، محمد بن حسن، الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، قم، انتشارات دلیل ما، | *حر عاملی، محمد بن حسن، الإیقاظ من الهجعة بالبرهان علی الرجعة، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش. | ||
*حلی عاملی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق. | *حلی عاملی، حسن بن سلیمان بن محمد، مختصر البصائر، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۲۱ق. | ||
*«رجعت در قرآن و اندیشه شیعیان»، وبگاه آثار استاد محمدباقر بهبودی. | *«رجعت در قرآن و اندیشه شیعیان»، وبگاه آثار استاد محمدباقر بهبودی. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۲: | ||
*علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق. | *علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، ۱۴۰۳ق. | ||
*علامه مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، قم، انتشارات اسلامیه، بیتا. | *علامه مجلسی، محمدباقر، حق الیقین، قم، انتشارات اسلامیه، بیتا. | ||
*علامه مجلسی، محمدباقر، رجعت، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۶ش. | |||
*عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق. | *عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ق. | ||
*قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، قم، انتشارات اسوه، بیتا. | *قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، قم، انتشارات اسوه، بیتا. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۴: | ||
*مظفر، محمدرضا، بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقاید الامامیة، تعلیقه سیدمحسن خرازی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق. | *مظفر، محمدرضا، بدایة المعارف الالهیة فی شرح عقاید الامامیة، تعلیقه سیدمحسن خرازی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ۱۴۱۷ق. | ||
*مظفر، محمدرضا، عقاید الشیعة، قم، انصاریان، ۱۴۲۹ق. | *مظفر، محمدرضا، عقاید الشیعة، قم، انصاریان، ۱۴۲۹ق. | ||
*مغنیه، محمدجواد، الجوامع و الفوارق، بیروت، ۱۴۱۴ق. | *مغنیه، محمدجواد، الجوامع و الفوارق، بیروت، مؤسسة عزالدین، ۱۴۱۴ق. | ||
*مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش. | *مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیة، ۱۳۷۴ش. | ||
*موسوی اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۸۱ش. | *موسوی اردبیلی، عبدالغنی، تقریرات فلسفه (تقریرات درس فلسفه امام خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى، ۱۳۸۱ش. |