پرش به محتوا

عبدالملک بن مروان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۹: خط ۴۹:
*قیام گروه‌های مختلف [[خوارج]].
*قیام گروه‌های مختلف [[خوارج]].
===رفع تهدیدها===
===رفع تهدیدها===
عبدالملک ابتدا به عمرو بن سعید قول ولایت عهدی داد و او را از مخالفت با خود منصرف کرد و سپس او را کشت. عبدالملک توانست جنبشی به نام قیام جراجمه را هم به همین منوال سرکوب کند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۲، ص۳۰۴.</ref> عبدالملک ناچار شد به امپراتور روم مالیات بپردازد تا خیالش از بابت مرزها آسوده باشد.<ref>الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۶، ص۱۵۰.</ref> مختار نیز در نبرد با [[معصب بن زبیر]] کشته شد.
عبدالملک ابتدا به عمرو بن سعید قول ولایت عهدی داد و او را از مخالفت با خود منصرف کرد و سپس او را کشت. عبدالملک توانست جنبشی به نام قیام جراجمه را هم به همین منوال سرکوب کند.<ref>ابن‌اثیر، الکامل، ۱۹۶۵م، ج۲، ص۳۰۴.</ref> عبدالملک ناچار شد به امپراتور روم مالیات بپردازد تا خیالش از بابت مرزها آسوده باشد.<ref>الطبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج‌۶، ص۱۵۰.</ref> مختار نیز در نبرد با [[مصعب بن زبیر]] کشته شد.


عبدالملک سپس با سران سپاه مصعب مکاتبه کرد و آنها را به خود متمایل ساخت. در نتیجه زمانی که در [[سال ۷۲ هجری قمری|۷۲ق]] در کنار رودخانه [[دجیل]]، جنگ در گرفت، کار عبدالملک بسیار آسان‌تر شده بود و مصعب کشته شد و سپاه او پراکنده گشتند. ابن‌مروان برای تسلط بر [[حجاز]]، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را برای سرکوب زبیریان فرستاد. حجّاج با دوازده هزار نفر به [[طائف]] رفت و ابتدا کار، به صورت مذاکره با ابن‌زبیر پیش می‌رفت؛ اما ابن‌زبیر به هیچ وجه زیر بار نرفت. در این وقت حجّاج با اجازه عبدالملک، شهر مکه مکرمه را محاصره کرد و بخشی از خانه خدا را با پرتاب سنگ منجنیق‌هایی که بر [[کوه ابوقبیس]] نصب کرده بود، ویران کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۷۷.</ref> محاصره مکه هفت ماه به طول انجامید. ده هزار نفر از حجّاج امان گرفتند که دو تن از پسران عبدالله بن زبیر: حبیب و حمزه هم فرار کردند. عبدالله بن زبیر با عده‌ای از یارانش کشته شد.
عبدالملک سپس با سران سپاه مصعب مکاتبه کرد و آنها را به خود متمایل ساخت. در نتیجه زمانی که در [[سال ۷۲ هجری قمری|۷۲ق]] در کنار رودخانه [[دجیل]]، جنگ در گرفت، کار عبدالملک بسیار آسان‌تر شده بود و مصعب کشته شد و سپاه او پراکنده گشتند. ابن‌مروان برای تسلط بر [[حجاز]]، [[حجاج بن یوسف ثقفی]] را برای سرکوب زبیریان فرستاد. حجّاج با دوازده هزار نفر به [[طائف]] رفت و ابتدا کار، به صورت مذاکره با ابن‌زبیر پیش می‌رفت؛ اما ابن‌زبیر به هیچ وجه زیر بار نرفت. در این وقت حجّاج با اجازه عبدالملک، شهر مکه مکرمه را محاصره کرد و بخشی از خانه خدا را با پرتاب سنگ منجنیق‌هایی که بر [[کوه ابوقبیس]] نصب کرده بود، ویران کرد.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۷۷.</ref> محاصره مکه هفت ماه به طول انجامید. ده هزار نفر از حجّاج امان گرفتند که دو تن از پسران عبدالله بن زبیر: حبیب و حمزه هم فرار کردند. عبدالله بن زبیر با عده‌ای از یارانش کشته شد.
خط ۱۰۴: خط ۱۰۴:
عبدالملک پرسید: درگذشت؟ گفت: آری. عبدالملک اِنّا لله گفت، سپس پسر خود [[عبدالله بن عبدالملک]] را به امارت مصر گماشت و برای پسران دیگر خود ولید و سلیمان فرمان ولیعهدی پس از خود را نگاشت و بر همه شهرها نامه فرستاده شد و مردم با آن دو بیعت کردند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۸۳.</ref>
عبدالملک پرسید: درگذشت؟ گفت: آری. عبدالملک اِنّا لله گفت، سپس پسر خود [[عبدالله بن عبدالملک]] را به امارت مصر گماشت و برای پسران دیگر خود ولید و سلیمان فرمان ولیعهدی پس از خود را نگاشت و بر همه شهرها نامه فرستاده شد و مردم با آن دو بیعت کردند.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ج۵، ص۱۸۳.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}