موسی (پیامبر): تفاوت میان نسخه‌ها

===موسی(ع) در شعر فارسی===

[[سعدی شیرازی]] به داستان درخواست دیدن خداوند توسط حضرت موسی و پاسخ «لَنْ تَرانی؛ هرگز مرا نخواهى دید» خداوند <ref>سوره اعراف، آیه۱۴۳.</ref> اشاره کرده:

| جداکننده = \\

| متن =

مولوی در اشعار خود به کشتن فرزندان [[بنی‌اسرائیل]] و بزرگ شدن موسی(ع) در خانه فرعون اشاره داشته:

| جداکننده = \\

| متن =صد هزاران طفل می‌کشت او برون\\موسی اندر صدر خانه در درون<ref> [https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar3/sh36 مولانا، مثنوی معنوی، دفتر سوم، «بخش ۳۶ - وحی آمدن به مادر موسی کی موسی را در آب افکن»]، سایت گنجور.</ref>}}

[[اقبال لاهوری]] نیز به بخش دیگری از زندگی موسی(ع) پرداخته است:

| جداکننده = \\

| متن =جانم ملول گشت ز فرعون و ظلم او\\آن نور جیب موسی عمرانم آرزوست<ref>[https://ganjoor.net/iqbal/javidname/sh5 اقبال لاهوری، جاویدنامه، تمهید زمینی - آشکارا می شود روح حضرت رومی و شرح میدهد اسرار معراج را.]، سایت گنجور.</ref>}}

[[پرونده:Mosa v shaban.jpg|بندانگشتی|250px|مینیاتور «موسی و شبان» اثر حسین بهزاد.]]

[[مولوی]] داستان مناجات شبان (چوپان) با خداوند را نقل می‌کند که با زبان و حال خود را خداوند صحبت می‌کند:  

| جداکننده = \\

| متن =دید موسی یک شبانی را براه\\کو همی‌گفت ای گزیننده اله

موسی با شنیدنِ سخن چوپان، برآشفت:

| جداکننده = \\

| متن =این چه ژاژست این چه کفرست و فشار\\پنبه‌ای اندر دهان خود فشار

شبان پشیمان گشت و «گفت ای موسی دهانم دوختی، وز پشیمانی تو جانم سوختی» و از ناراحتی «جامه را بدرید و آهی کرد تفت، سر نهاد اندر بیابانی و رفت».<ref>مولوی، [https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh35 «مثنوی معنوی، دفتر دوم، انکار کردن موسی علیه‌السلام بر مناجات شبان»]، سایت گنجور.</ref>

اما [[خداوند]] موسی را مواخذه می‌کند که «بندهٔ ما را ز ما کردی جدا»<ref>مولوی، [https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh36 «مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۳۶ - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه‌السلام از بهر آن شبان»]، سایت گنجور.</ref> و به او یادآوری کرد که «تو برای وصل کردن آمدی»<ref>مولوی، [https://ganjoor.net/moulavi/masnavi/daftar2/sh36 «مثنوی معنوی، دفتر دوم، بخش ۳۶ - عتاب کردن حق تعالی موسی را علیه السلام از بهر آن شبان»]، سایت گنجور.</ref> و دیدگاه خود را چنین می‌گوید:

| جداکننده = \\

| متن =ما زبان را ننگریم و قال را\\ما روان را بنگریم و حال را