۵٬۹۰۱
ویرایش
Ali.jafari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - '{{شعر جدید' به '{{شعر') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
==مذهب== | ==مذهب== | ||
{{شعر | {{شعر | ||
| جداکننده = \\ | | جداکننده = \\ | ||
| متن = | | متن = | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
===دیدار امام صادق(ع)=== | ===دیدار امام صادق(ع)=== | ||
[[مومن الطاق|محمد بن نعمان]]<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸.</ref> روایت کرده سید حمیری را در کوفه دیدم، سخت بیمار شده و رویش سیاه و چشمانش کبود گشته و از عطش مینالید و گاهی شراب مینوشید. نزد [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] رفتم که در [[کوفه]] بود و از نزد خلیفه برمیگشت. احوال حمیری را به او گفتم و به خانه سید رفتیم. جعفر بن محمد بر بالین او نشست و او را به اسم صدا کرد. سید چشمهای خود را گشود و به امام نگاه میکرد، اما نمیتوانست حرف بزند. آن حضرت لبهای او را تکان داد. حمیری زبان گشود و گفت: فدایت!آیا به کمک اولیایت چنین کردی؟! حضرت جعفر گفت:ای سید! سخن حق بگوی تا خدا بیماری تو را شفا دهد و تو را بیامرزد و به [[بهشت|بهشتی]] که به اولیای خود وعده نموده داخل کند. پس سید اشعاری انشاء نمود که این دو بیت از آن است:<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸.</ref> | [[مومن الطاق|محمد بن نعمان]]<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸.</ref> روایت کرده سید حمیری را در کوفه دیدم، سخت بیمار شده و رویش سیاه و چشمانش کبود گشته و از عطش مینالید و گاهی شراب مینوشید. نزد [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] رفتم که در [[کوفه]] بود و از نزد خلیفه برمیگشت. احوال حمیری را به او گفتم و به خانه سید رفتیم. جعفر بن محمد بر بالین او نشست و او را به اسم صدا کرد. سید چشمهای خود را گشود و به امام نگاه میکرد، اما نمیتوانست حرف بزند. آن حضرت لبهای او را تکان داد. حمیری زبان گشود و گفت: فدایت!آیا به کمک اولیایت چنین کردی؟! حضرت جعفر گفت:ای سید! سخن حق بگوی تا خدا بیماری تو را شفا دهد و تو را بیامرزد و به [[بهشت|بهشتی]] که به اولیای خود وعده نموده داخل کند. پس سید اشعاری انشاء نمود که این دو بیت از آن است:<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر | ||
| جداکننده = \\ | | جداکننده = \\ | ||
| متن = | | متن = | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[کشی]] در رجال خود آورده است که [[امام صادق(ع)]] سید را دید و فرمود: ::مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز موفق شدهای و اکنون سید شاعرانی.<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۰۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج۳، صص۱۸۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۸.</ref> | [[کشی]] در رجال خود آورده است که [[امام صادق(ع)]] سید را دید و فرمود: ::مادرت اسم تو را سید گذاشته است، تو نیز موفق شدهای و اکنون سید شاعرانی.<ref>کشی، رجال، ص۲۸۸؛ اعیان الشیعه، ج۳، ص۴۰۶؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ص۵۰۳؛ قهپایی، مجمع الرجال، ج۳، صص۱۸۵؛ تستری، قاموس الرجال، ج۲، ص۱۰۸.</ref> | ||
[[علامه امینی]] از بیست و یک قصیده [[غدیریه]] او، اشعاری را در [[الغدیر]] آورده است<ref>الغدیر، ج۲، صص۲۱۳، ۲۳۱.</ref> | [[علامه امینی]] از بیست و یک قصیده [[غدیریه]] او، اشعاری را در [[الغدیر]] آورده است<ref>الغدیر، ج۲، صص۲۱۳، ۲۳۱.</ref> | ||
{{شعر | {{شعر | ||
| جداکننده = \\ | | جداکننده = \\ | ||
| متن =رَافِعُهَا أَکْرِمْ بِکَفِّ الَّذِی \\ یَرْفَعُ وَ الْکَفِّ الَّذِی یُرْفَعُ} | | متن =رَافِعُهَا أَکْرِمْ بِکَفِّ الَّذِی \\ یَرْفَعُ وَ الْکَفِّ الَّذِی یُرْفَعُ} |