Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۲۸
ویرایش
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←در راه کرمان) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←نبرد با رقیب اصلی) |
||
خط ۱۶۶: | خط ۱۶۶: | ||
آقامحمدخان پس از ۲ سال جنگ و نبرد پیگیر و تلاش برای یگانه ساختن تیرههای قاجار، بر بیشتر ایالات ایران چیره گردید و تهران را به سبب نزدیکی به مازندران و مراتع ایل به جای [[ساری]] مرکز حکومت خویش ساخت. <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۹</ref> وی در این شهر در ۱۲۰۳ق/۱۷۸۸م بیآنکه تاج بر سر نهد بر تخت شاهی نشست (ایرانیکا)، ولی اعتمادالسلطنه این واقعه را در ذیلِ سال ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م آورده است. و همو مینویسد در ۱۲۰۴ق/۱۷۸۹م برادرزاده خویش باباخان ([[فتحعلیخان]]) را به ولیعهدی برگزید. <ref>منتظم، ج۳، ص۴۹.</ref> | آقامحمدخان پس از ۲ سال جنگ و نبرد پیگیر و تلاش برای یگانه ساختن تیرههای قاجار، بر بیشتر ایالات ایران چیره گردید و تهران را به سبب نزدیکی به مازندران و مراتع ایل به جای [[ساری]] مرکز حکومت خویش ساخت. <ref>ملکم، ج۲، ص۳۳۹</ref> وی در این شهر در ۱۲۰۳ق/۱۷۸۸م بیآنکه تاج بر سر نهد بر تخت شاهی نشست (ایرانیکا)، ولی اعتمادالسلطنه این واقعه را در ذیلِ سال ۱۲۰۰ق/۱۷۸۵م آورده است. و همو مینویسد در ۱۲۰۴ق/۱۷۸۹م برادرزاده خویش باباخان ([[فتحعلیخان]]) را به ولیعهدی برگزید. <ref>منتظم، ج۳، ص۴۹.</ref> | ||
===نبرد با | ===نبرد با لطفعلی خان زند=== | ||
آقامحمدخان در نبردهای پراکندهای در اصفهان در برابر علیمرادخان (برادرزاده کریمخان) و جعفرخان (پسر صادقخان، برادر کریمخان) شرکت جست، اما رقیب اصلی او [[لطفعلیخان زند]] که در ۲۰ سالگی پس از تاراندن رقیبان خانگی به تخت پادشاهی نشسته بود. آقامحمدخان در دوران زدوخوردهای داخلی زندیان، شمال ایران را یکپارچه ساخت و چون از اختلافهای جانشینان کریمخان و شخصیت ایشان آگاه بود، انقراض این سلسله را در نابود کردن لطفعلیخان شجاع و بیآلایش، اما کمسیاست و بیتجربه میداسنت. از اینرو همه نیروی خود را در این راه به کار انداخت. | آقامحمدخان در نبردهای پراکندهای در اصفهان در برابر علیمرادخان (برادرزاده کریمخان) و جعفرخان (پسر صادقخان، برادر کریمخان) شرکت جست، اما رقیب اصلی او [[لطفعلیخان زند]] که در ۲۰ سالگی پس از تاراندن رقیبان خانگی به تخت پادشاهی نشسته بود. آقامحمدخان در دوران زدوخوردهای داخلی زندیان، شمال ایران را یکپارچه ساخت و چون از اختلافهای جانشینان کریمخان و شخصیت ایشان آگاه بود، انقراض این سلسله را در نابود کردن لطفعلیخان شجاع و بیآلایش، اما کمسیاست و بیتجربه میداسنت. از اینرو همه نیروی خود را در این راه به کار انداخت. |