Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۳۲۸
ویرایش
imported>Jalalyaghmoori (+ جعبه اطلاعات پادشاهی) |
Mkhaghanif (بحث | مشارکتها) جز (←در راه کرمان) |
||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
آقامحمدخان با ۰۰۰‘۴۰ سپاهی عازم نبرد گردید و در «شهرک» (میان اصفهان و شیراز) با ۵۰۰۰ تن سپاه زندی روبهرو شد. در این نبرد لطفعلیخان با رشادت هرچه تمامتر خود را تا سراپرده آقامحمدخان رساند، لیکن به علت خیانت سرداران زندی و کمتجربگی خود شکست خورد، ولی خود را از معرکه بیرون آورد و به سوی [[کرمان]] رفت. آقامحمدخان پیروزمندانه به شیراز آمد و دستور داد افراد خاندان زند را اسیر کنند و همراه با استخوانهای کریمخان به تهران گسیل دارند. | آقامحمدخان با ۰۰۰‘۴۰ سپاهی عازم نبرد گردید و در «شهرک» (میان اصفهان و شیراز) با ۵۰۰۰ تن سپاه زندی روبهرو شد. در این نبرد لطفعلیخان با رشادت هرچه تمامتر خود را تا سراپرده آقامحمدخان رساند، لیکن به علت خیانت سرداران زندی و کمتجربگی خود شکست خورد، ولی خود را از معرکه بیرون آورد و به سوی [[کرمان]] رفت. آقامحمدخان پیروزمندانه به شیراز آمد و دستور داد افراد خاندان زند را اسیر کنند و همراه با استخوانهای کریمخان به تهران گسیل دارند. | ||
===در | ===کشتار در کرمان=== | ||
لطفعلیخان خود را به کرمان رساند، ولی به درون شهر راه نیافت. پس به [[طبس]] رفت و با کمک امیرحسینخان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ [[یزد]] کرد و با شکست علینقیخان بافقی آنجا را بگشود و روانه شیراز گشت. وی در آنجا از قاجاریان به سرکردگی حاجابراهیم کلانتر و محمدحسینخان قوانلو شکست خورد و نومیدانه روی به سوی طبس، [[بم]] و نَرْماشیر آورد. او در این پهنه به تکاپو افتاد و سپاهیانی فراهم آورد و به سوی کرمان رفت و در ۱۲۰۸ق/۱۷۹۳م شهر را گشود و خود را پادشاه نامید و سکه به نام خویش زد. | لطفعلیخان خود را به کرمان رساند، ولی به درون شهر راه نیافت. پس به [[طبس]] رفت و با کمک امیرحسینخان زنگویی ۳۰۰ سوار فراهم و آهنگ [[یزد]] کرد و با شکست علینقیخان بافقی آنجا را بگشود و روانه شیراز گشت. وی در آنجا از قاجاریان به سرکردگی حاجابراهیم کلانتر و محمدحسینخان قوانلو شکست خورد و نومیدانه روی به سوی طبس، [[بم]] و نَرْماشیر آورد. او در این پهنه به تکاپو افتاد و سپاهیانی فراهم آورد و به سوی کرمان رفت و در ۱۲۰۸ق/۱۷۹۳م شهر را گشود و خود را پادشاه نامید و سکه به نام خویش زد. |