۵٬۳۴۱
ویرایش
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
== بازتاب لعن یزید در ادبیات فارسی== | == بازتاب لعن یزید در ادبیات فارسی== | ||
شاعران در مذمت و [[لعن]] یزید، شعرهای فراوان سرودهاند. فغانی، شاعر سنّی، خطاب به غزالی در اعتراض به عدم لعن یزید می گوید: <ref>ميرخانی، سیداحمد، سير حديث در اسلام، نشر گنجینه تهران</ref> | شاعران در مذمت و [[لعن]] یزید، شعرهای فراوان سرودهاند. فغانی، شاعر سنّی، خطاب به غزالی در اعتراض به عدم لعن یزید می گوید: <ref>ميرخانی، سیداحمد، سير حديث در اسلام، نشر گنجینه تهران</ref> | ||
{{شعر| | |||
{{شعر جدید | |||
| شاعر = فغانی | |||
|بر چنین کس نکنی لعنت و شرمت بادا\\لعن الله یزیدا و علی آل یزید}} | |||
[[سنائی غزنوی]] نیز درباره لزوم لعن یزید چنین سروده است: | [[سنائی غزنوی]] نیز درباره لزوم لعن یزید چنین سروده است: | ||
{{شعر| | {{شعر جدید | ||
| شاعر = سنائی غزنوی | |||
|داستان پسر [[هند جگر خوار|هند]] مگر نشنیدی\\که از او بر سر [[اهل البیت(ع)|اولاد پیمبر]] چه رسید | |||
[[ابوسفیان|پدر او]] لب و دندان پیمبر بشکست\\[[هند جگر خوار|مادر او]] جگر [[حمزه|عم پیمبر]] بمکید | |||
[[معاویه|خود]] به ناحق حق [[امام علی(ع)|داماد پیمبر]] بگرفت\\پسرِ او سرِ فرزند پیمبر ببرید | |||
بر چنین [[بنی امیه|قوم]] چرا [[لعنت]] و نفرین نکنم\\لعن الله یزیدا و علی آل یزید<ref> سنایی غزنوی، دیوان شعر، ۱۳۴۱ش، ص۵۵۹.</ref> | |||
}}{{سخ}} | |||
چونکه شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش | {{شعر جدید | ||
| شاعر = امیر علشیر نوايی | |||
|ای که گویی بر یزید و آل او لعنت نکن\\چونکه شاید حق تعالی کرده باشد رحمتش | |||
هم ببخشاید مرا گر کرده باشم لعنتش | آنچه با آلعلی کردند، اگر بخشد خدای\\هم ببخشاید مرا گر کرده باشم لعنتش | ||
}} | |||
== پانویس == | == پانویس == |