پرش به محتوا

سید حسین نصر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(تمیزکاری)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۳۴: خط ۳۴:
نصر در محافل دانشگاهی [[آمریکا]]، فیلسوفی سنت‌گرا و [[مفسر]] و مدافع برجسته «[[حکمت جاویدان]]» شناخته می‌شود. بخش عمده آثار و مطالعات عقلانی او در [[آمریکا]] به این حوزه و نیز به موضوعات ادیان تطبیقی، فلسفه و گفتگوی ادیان مربوط می‌شود.
نصر در محافل دانشگاهی [[آمریکا]]، فیلسوفی سنت‌گرا و [[مفسر]] و مدافع برجسته «[[حکمت جاویدان]]» شناخته می‌شود. بخش عمده آثار و مطالعات عقلانی او در [[آمریکا]] به این حوزه و نیز به موضوعات ادیان تطبیقی، فلسفه و گفتگوی ادیان مربوط می‌شود.


== تولد و دوران کودکی ==
==تولد و دوران کودکی==
سید حسین‌ نصر در [[۱۹ فروردین]] سال [[۱۳۱۲ش]](۷ آوریل ۱۹۳۳) در [[تهران]] زاده شد. پدرش سید ولی الله، همچون پدرش، طبیب خانواده سلطنتی [[ایران]] بود. نام خانوادگی «نصر» برگرفته از «نصر الاطباء» است که شاه [[ایران]] به پدر بزرگ سید حسین نصر اعطا کرده بود.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سید حسین نصر، ص۱۳.</ref> پدر نصر، عضو نخستین مجلس بعد از [[انقلاب مشروطه]] بود و در تدوین قانون اساسی نیز دخالت داشت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۲.</ref>
سید حسین‌ نصر در [[۱۹ فروردین]] سال [[۱۳۱۲ش]](۷ آوریل ۱۹۳۳) در [[تهران]] زاده شد. پدرش سید ولی الله، همچون پدرش، طبیب خانواده سلطنتی [[ایران]] بود. نام خانوادگی «نصر» برگرفته از «نصر الاطباء» است که شاه [[ایران]] به پدر بزرگ سید حسین نصر اعطا کرده بود.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سید حسین نصر، ص۱۳.</ref> پدر نصر، عضو نخستین مجلس بعد از [[انقلاب مشروطه]] بود و در تدوین قانون اساسی نیز دخالت داشت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۲.</ref>


خط ۴۴: خط ۴۴:


وی از سه سالگی شروع به یادگیری، خواندن و نوشتن و نیز حفظ اشعار شاعرانی مانند [[فردوسی]]، [[نظامی گنجوی]]، [[سعدی]]، [[حافظ]] و [[مولوی]] کرد. وی در کودکی در جلساتی که با حضور مهمان‌های برجسته سیاسی و علمی در منزل پدرش تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد و به سخنان و مباحث آنها گوش می‌داد و گاه پس از این جلسات، درباره برخی از موضوعات کلامی و فلسفی مطرح‌شده ساعت‌ها با پدرش بحث می‌کرد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سید حسین نصر، ص۱۴.</ref>
وی از سه سالگی شروع به یادگیری، خواندن و نوشتن و نیز حفظ اشعار شاعرانی مانند [[فردوسی]]، [[نظامی گنجوی]]، [[سعدی]]، [[حافظ]] و [[مولوی]] کرد. وی در کودکی در جلساتی که با حضور مهمان‌های برجسته سیاسی و علمی در منزل پدرش تشکیل می‌شد شرکت می‌کرد و به سخنان و مباحث آنها گوش می‌داد و گاه پس از این جلسات، درباره برخی از موضوعات کلامی و فلسفی مطرح‌شده ساعت‌ها با پدرش بحث می‌کرد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سید حسین نصر، ص۱۴.</ref>
[[پرونده:همایش اندیشه و آثار مولانا.jpg|بندانگشتی|سید حسین نصر در همایش اندیشه و آثار مولانا در دانشگاه کلمبیا (نفر دوم از راست در ردیف جلو)]]


== مهاجرت به آمریکا ==
==مهاجرت به آمریکا==
نصر در اکتبر ۱۹۴۵م در ۱۲ سالگی، جهت ادامه تحصیلات، به [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] رفت و در دسامبر آن سال به نیویورک رسید. وی در مدرسه پدی در هایتستون واقع در ایالت نیوجرسی تحصیل کرد و در ۱۹۵۰م در روز تودیع کلاس خود و نیز برنده جایزه ویکلیفت، که بزرگ‌ترین نشان مدرسه برای برجسته‌ترین دانشجویان ساعی بود، فارغ‌التحصیل شد. در طی ۴ سال حضور در مدرسه پدی، نصر به زبان انگلیسی تبحر یافت و نیز به مطالعه علم، تاریخ آمریکا و فرهنگ غربی و مسیحیت پرداخت.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سید حسین نصر، صص ۱۵-۱۶.</ref>
نصر در اکتبر ۱۹۴۵م در ۱۲ سالگی، جهت ادامه تحصیلات، به [[ایالات متحده آمریکا|آمریکا]] رفت و در دسامبر آن سال به نیویورک رسید. وی در مدرسه پدی در هایتستون واقع در ایالت نیوجرسی تحصیل کرد و در ۱۹۵۰م در روز تودیع کلاس خود و نیز برنده جایزه ویکلیفت، که بزرگ‌ترین نشان مدرسه برای برجسته‌ترین دانشجویان ساعی بود، فارغ‌التحصیل شد. در طی ۴ سال حضور در مدرسه پدی، نصر به زبان انگلیسی تبحر یافت و نیز به مطالعه علم، تاریخ آمریکا و فرهنگ غربی و مسیحیت پرداخت.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سید حسین نصر، صص ۱۵-۱۶.</ref>


خط ۶۰: خط ۶۱:
وی در ۲۵ سالگی درجه دکتری هاروارد را دریافت کرد و رساله دکتری ایشان در ۱۹۶۴م توسط انتشارات دانشگاه هاروارد به نام نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، منتشر شد. در این زمان کرسی استادیاری در انستیتوی تکنولوژی ماساچوست به وی پیشنهاد شد، اما او تصمیم گرفت که به ایران بازگردد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۰.</ref>
وی در ۲۵ سالگی درجه دکتری هاروارد را دریافت کرد و رساله دکتری ایشان در ۱۹۶۴م توسط انتشارات دانشگاه هاروارد به نام نظر متفکران اسلامی درباره طبیعت، منتشر شد. در این زمان کرسی استادیاری در انستیتوی تکنولوژی ماساچوست به وی پیشنهاد شد، اما او تصمیم گرفت که به ایران بازگردد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۰.</ref>


== بازگشت به ایران ==
==بازگشت به ایران==
نصر پس از بازگشت به ایران، کرسی استادیاری فلسفه و تاریخ علم در دانشکده ادبیات و علوم انسانی [[دانشگاه تهران]] را عهده‌دار شد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۰.</ref>
نصر پس از بازگشت به ایران، کرسی استادیاری فلسفه و تاریخ علم در دانشکده ادبیات و علوم انسانی [[دانشگاه تهران]] را عهده‌دار شد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۰.</ref>


وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۹۵۸م، دوباره به مدت ۲۰ سال، در جلسات اساتید فلسفه و عرفان اسلامی شرکت کرد که سه روز در هفته در [[مدرسه سپهسالار]] تهران و نیز منازل شخصی در [[تهران]]، [[قم]] و [[قزوین]] برگزار می‌شد. از جمله این اساتید عبارت بودند از: [[سید محمدکاظم عصار]]، [[سیدمحمدحسین طباطبائی]] و [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]].<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، صص ۲۲-۲۳.</ref>
وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۹۵۸م، دوباره به مدت ۲۰ سال، در جلسات اساتید فلسفه و عرفان اسلامی شرکت کرد که سه روز در هفته در [[مدرسه سپهسالار]] تهران و نیز منازل شخصی در [[تهران]]، [[قم]] و [[قزوین]] برگزار می‌شد. از جمله این اساتید عبارت بودند از: [[سید محمدکاظم عصار]]، [[سیدمحمدحسین طباطبائی]] و [[سید ابوالحسن رفیعی قزوینی]].<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، صص ۲۲-۲۳.</ref>
وی نزد عصار، [[شرح منظومه سبزواری]] و متن عرفانی [[اشعة اللمعات]] جامی را خواند<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۳.</ref> و نزد طباطبائی، [[اسفار]] [[ملاصدرا]]، دیوان [[حافظ]] و مباحثی در [[فلسفه تطبیقی]]، بحث‌هایی درباره کتاب سِرّ اکبر ترجمه فارسی اوپانیشادها و تصحیح نائینی و تارا چند (Tara Chand)، و تفاسیر اناجیل از منظر اسلام را آموخت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، صص ۱۲۵-۱۲۶.</ref> همچنین وی در مباحثات علمی طباطبائی و [[هانری کربن]]، یکی از مترجمین مطالب آنها بوده است.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش،  ص۱۳۱.</ref> نصر ۵ سال را در درس‌های اسفار قزوینی شرکت کرد و از وی به عنوان بهترین و برجسته‌ترین استاد [[اسفار اربعه|اسفار]] یاد می‌کند.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۴.</ref> همچنین او برخی متون عرفانی مانند الانسان الکامل اثر عبدالکریم جیلی و حکایت الهی خاص و عام اثر خود [[مهدی الهی قمشه‌ای]] را نزد الهی قمشه‌ای خواند و اشارات [[ابن سینا]] و شرح اشارات [[خواجه نصیر]] را نزد [[جواد مصلح]] آموخت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۵.</ref>
وی نزد عصار، [[شرح منظومه سبزواری]] و متن عرفانی [[اشعة اللمعات]] جامی را خواند<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۲۳.</ref> و نزد طباطبائی، [[اسفار]] [[ملاصدرا]]، دیوان [[حافظ]] و مباحثی در [[فلسفه تطبیقی]]، بحث‌هایی درباره کتاب سِرّ اکبر ترجمه فارسی اوپانیشادها و تصحیح نائینی و تارا چند (Tara Chand)، و تفاسیر اناجیل از منظر اسلام را آموخت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، صص ۱۲۵-۱۲۶.</ref> همچنین وی در مباحثات علمی طباطبائی و [[هانری کربن]]، یکی از مترجمین مطالب آنها بوده است.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش،  ص۱۳۱.</ref> نصر ۵ سال را در درس‌های اسفار قزوینی شرکت کرد و از وی به عنوان بهترین و برجسته‌ترین استاد [[اسفار اربعه|اسفار]] یاد می‌کند.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۴.</ref> همچنین او برخی متون عرفانی مانند الانسان الکامل اثر عبدالکریم جیلی و حکایت الهی خاص و عام اثر خود [[مهدی الهی قمشه‌ای]] را نزد الهی قمشه‌ای خواند و اشارات [[ابن سینا]] و شرح اشارات [[خواجه نصیر]] را نزد [[جواد مصلح]] آموخت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۳۵.</ref>
[[پرونده:اسلام ایرانی.jpg|بندانگشتی|[[اسلام ایرانی (کتاب)|کتاب چشم‌اندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی]]، از تألیفات [[هانری کربن]] ترجمه سید حسین نصر]]
===مسؤولیت‌های اجرایی===
=== مسؤولیت‌های اجرایی ===
#از سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷ش.) تا ۱۹۷۲ (۱۳۵۱ش.) رئیس دانشکده و مدتی نیز معاون آموزش دانشگاه تهران.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۱.</ref>
[[پرونده:در جستجوی امر قدسی.jpg|بندانگشتی|در جستجوی امر قدسی(درباره زیست فکری نصر)]]
#۱۹۷۲م (۱۳۵۱ش.): ریاست دانشگاه دانشگاه صنعتی شریف .<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۱.</ref>
# از سال ۱۹۶۸ (۱۳۴۷ش.) تا ۱۹۷۲ (۱۳۵۱ش.) رئیس دانشکده و مدتی نیز معاون آموزش دانشگاه تهران.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۱.</ref>
#۱۹۷۳م (۱۳۵۲ش.): تأسیس انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران، با ریاست عالیه ملکه ایران.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۱.</ref>
# ۱۹۷۲م (۱۳۵۱ش.): ریاست دانشگاه دانشگاه صنعتی شریف .<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۱.</ref>
#عضویت در بسیاری از شوراها و انجمن‌های دولتی و دانشگاهی.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۲.</ref>
# ۱۹۷۳م (۱۳۵۲ش.): تأسیس انجمن شاهنشاهی فلسفه ایران، با ریاست عالیه ملکه ایران.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۱.</ref>  
#سازماندهی کنگره بین المللی در تعلیم و تربیت اسلامی، در سال ۱۹۷۷م در مکه، با همکاری برخی از اندیشمندان مسلمان کشورهای دیگر.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۲.</ref>
# عضویت در بسیاری از شوراها و انجمن‌های دولتی و دانشگاهی.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۲.</ref>
#رئیس هیئت مدیره شورای منطقه‌ای توسعه.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۶.</ref>
# سازماندهی کنگره بین المللی در تعلیم و تربیت اسلامی، در سال ۱۹۷۷م در مکه، با همکاری برخی از اندیشمندان مسلمان کشورهای دیگر.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۲.</ref>
#عضو فعال «انجمن بین المللی فلسفه» در پاریس.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۸.</ref>
# رئیس هیئت مدیره شورای منطقه‌ای توسعه.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۶.</ref>
#۱۹۷۸م (۱۳۵۷ش): سرپرست دفتر ویژه فرح پهلوی.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۸.</ref>
# عضو فعال «انجمن بین المللی فلسفه» در پاریس.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۸.</ref>
#عضو شورای عالی فرهنگ<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۵.</ref>
# ۱۹۷۸م (۱۳۵۷ش): سرپرست دفتر ویژه فرح پهلوی.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۲۸.</ref>
#عضو شورای عالی آموزش<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش،  ص۱۰۵.</ref>
# عضو شورای عالی فرهنگ<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش، ص۱۰۵.</ref>
#رییس مرکز مطالعات اسلام و روابط مسلمانان-مسیحیان، وابسته به کالج سالی اُکس در برمینگهام (۱۹۹۰)<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۳۱.</ref>
# عضو شورای عالی آموزش<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش،  ص۱۰۵.</ref>
# رییس مرکز مطالعات اسلام و روابط مسلمانان-مسیحیان، وابسته به کالج سالی اُکس در برمینگهام (۱۹۹۰)<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، ص۳۱.</ref>


== مهاجرت دائم از ایران ==
==مهاجرت دائم از ایران==
نصر در ششم ژانویه۱۹۷۹م ([[۱۶ دی]] [[۱۳۵۷ش]])، به همراه همسر و دخترش، به لندن رفت تا از آنجا به عنوان رئیس دفتر ملکه ایران، به نمایندگی از ایران، برای افتتاح نمایشگاه هنر ایرانی در توکیو به ژاپن رود. اما با به تأخیر افتادن نمایشگاه و وقوع [[انقلاب اسلامی]] در [[ایران]]، وی از آنجا به [[آمریکا]] رفت و نخست، در دانشگاه یوتا به عنوان استاد مهمان برجسته مشغول به کار شد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، صص ۲۸-۲۹؛ نصر، در جست و جوی امر قدسی، تهران: نشر نی، ۱۳۹۳، صص ۱۹۰-۱۹۲.</ref> در ادامه وی به دانشگاه تمپل رفت و به مدت پنج سال (از ۱۹۷۹تا ۱۹۸۴م) در آنجا به فعالیت پرداخت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش،  ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref>
نصر در ششم ژانویه۱۹۷۹م ([[۱۶ دی]] [[۱۳۵۷ش]])، به همراه همسر و دخترش، به لندن رفت تا از آنجا به عنوان رئیس دفتر ملکه ایران، به نمایندگی از ایران، برای افتتاح نمایشگاه هنر ایرانی در توکیو به ژاپن رود. اما با به تأخیر افتادن نمایشگاه و وقوع [[انقلاب اسلامی]] در [[ایران]]، وی از آنجا به [[آمریکا]] رفت و نخست، در دانشگاه یوتا به عنوان استاد مهمان برجسته مشغول به کار شد.<ref>موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، صص ۲۸-۲۹؛ نصر، در جست و جوی امر قدسی، تهران: نشر نی، ۱۳۹۳، صص ۱۹۰-۱۹۲.</ref> در ادامه وی به دانشگاه تمپل رفت و به مدت پنج سال (از ۱۹۷۹تا ۱۹۸۴م) در آنجا به فعالیت پرداخت.<ref>نصر، در جست وجوی امر قدسی، ۱۳۸۵ش،  ص ۱۹۵-۱۹۶.</ref>


خط ۹۱: خط ۹۰:
<ref>دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان</ref>
<ref>دفتر پژوهش‌های موسسه کیهان</ref>


==اندیشه==
== اندیشه ==
[[پرونده:در جستجوی امر قدسی.jpg|بندانگشتی|در جستجوی امر قدسی(درباره زیست فکری نصر)]]
===امر قدسی===
===امر قدسی===
[[پرونده:قلب اسلام.jpg|بندانگشتی]]
به عقیدۀ نصر امر قدسی تغذیه کنندۀ سنت، علم، عقل، رمز، سلوک، ذوق و قلب است. نصر مفاهیمی مانند امر قدسی، مابعدالطبیعه، دین، سنت، و حکمت خالده را در یک منظومه به عنوان جوهر هستی و مرتبط با حق مطلق قلمداد می‌کند.<ref>ر.ک: امامي جمعه،‌ طالبی،‌ سنت و سنت گرايي از ديدگاه فريتيوف شوان و دكتر سيد حسين نصر، بهار و تابستان ۱۳۹۱ ص ۳۷-۵۶.</ref> به نظر او امر قدسی مبدا هر آن چیزی است که در هستی مشاهده می‌شود. جوهر امر قدسی، ذات حق است که خود، مطلق بوده و در تمام سنت‌ها، رفتارها و طبیعت جاری است. مدرنیته با غیردینی ساختن طبیعت و انسان، نشانه‌های خدا را نه تنها از میان برمی‌دارد، بلکه برای آنها جانشین تعبیه می‌کند. <ref>ر.ک: امامي جمعه،‌ طالبی،‌ سنت و سنت گرايي از ديدگاه فريتيوف شوان و دكتر سيد حسين نصر، بهار و تابستان ۱۳۹۱ ص ۳۷-۵۶.</ref>
به عقیدۀ نصر امر قدسی تغذیه کنندۀ سنت، علم، عقل، رمز، سلوک، ذوق و قلب است. نصر مفاهیمی مانند امر قدسی، مابعدالطبیعه، دین، سنت، و حکمت خالده را در یک منظومه به عنوان جوهر هستی و مرتبط با حق مطلق قلمداد می‌کند.<ref>ر.ک: امامي جمعه،‌ طالبی،‌ سنت و سنت گرايي از ديدگاه فريتيوف شوان و دكتر سيد حسين نصر، بهار و تابستان ۱۳۹۱ ص ۳۷-۵۶.</ref> به نظر او امر قدسی مبدا هر آن چیزی است که در هستی مشاهده می‌شود. جوهر امر قدسی، ذات حق است که خود، مطلق بوده و در تمام سنت‌ها، رفتارها و طبیعت جاری است. مدرنیته با غیردینی ساختن طبیعت و انسان، نشانه‌های خدا را نه تنها از میان برمی‌دارد، بلکه برای آنها جانشین تعبیه می‌کند. <ref>ر.ک: امامي جمعه،‌ طالبی،‌ سنت و سنت گرايي از ديدگاه فريتيوف شوان و دكتر سيد حسين نصر، بهار و تابستان ۱۳۹۱ ص ۳۷-۵۶.</ref>


خط ۱۰۴: خط ۱۰۳:
برای فهم بهتر معنای سنت، نصر نسبت آن را با دین بررسی می‌کند. سنت از لحاظ مفهومی با انتقال و دین در ریشه با معنای تسلیم مرتبط است. بنابراین دین را می‌توان خاستگاه و مبدا ملکوتی سنت دانست که از طریق وحی، حقایق و اصولی را اعلام کرده و تاثیرات آن‌ها سنت را به وجود آورده است اما معنای تام سنت هم تبعات و هم منبع و خاستگاه آن را شامل می‌شود. پس سنت مفهومی است اعم از دین<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص۶۲</ref> اما هنگامی که دین به معنای چیزی به کار رود که از آن «منبع» فرود می‌آید، در آن صورت دین می‌تواند به عنوان قلب سنت دانسته شود.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص۶۳</ref>
برای فهم بهتر معنای سنت، نصر نسبت آن را با دین بررسی می‌کند. سنت از لحاظ مفهومی با انتقال و دین در ریشه با معنای تسلیم مرتبط است. بنابراین دین را می‌توان خاستگاه و مبدا ملکوتی سنت دانست که از طریق وحی، حقایق و اصولی را اعلام کرده و تاثیرات آن‌ها سنت را به وجود آورده است اما معنای تام سنت هم تبعات و هم منبع و خاستگاه آن را شامل می‌شود. پس سنت مفهومی است اعم از دین<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص۶۲</ref> اما هنگامی که دین به معنای چیزی به کار رود که از آن «منبع» فرود می‌آید، در آن صورت دین می‌تواند به عنوان قلب سنت دانسته شود.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص۶۳</ref>


===تکثر ادیان و سنت‌ها===
=== تکثر ادیان و سنت‌ها ===
نصر معتقد است ادیان با مجهز شدن به عقل الهی ناقص باقی نمی‌ماند. سنت همواره با وحی الهی ارتباط دارد اما وحی الهی منوط به ادیان الهی نیست. در واقع نصر بر این باور است که حقیقت [[اسلام]] در ادیان دیگر نیز موجود است.<ref>محمدی: نصر، سنت، تجدد، ص۷-۶۶</ref> نصر به نظریۀ وحدت درونی و کثرت بیرونی ادیان باور دارد.<ref>محمدی: نصر، سنت، تجدد، ص۴۶</ref> همچنین در نظر او درحالی که معمولا از سنت نخستین سخن گفته می‌شود، چندگانگی و تکثر ادیان بر تکثر سنت‌ها دلالت دارد. از منظر خاصی تنها یک سنت وجود دارد که همیشه هست و سرچشمۀ تمام حقایق است اما تمامی سنت‌ها نهایتا به آن الگوی پایدار سنت ازلی متصل‌اند. بنابراین هم سنت وجود دارد و هم سنت‌ها، بدون آنکه با یکدیگر تعارضی داشته باشند.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص۴-۶۳</ref>
نصر معتقد است ادیان با مجهز شدن به عقل الهی ناقص باقی نمی‌ماند. سنت همواره با وحی الهی ارتباط دارد اما وحی الهی منوط به ادیان الهی نیست. در واقع نصر بر این باور است که حقیقت [[اسلام]] در ادیان دیگر نیز موجود است.<ref>محمدی: نصر، سنت، تجدد، ص۷-۶۶</ref> نصر به نظریۀ وحدت درونی و کثرت بیرونی ادیان باور دارد.<ref>محمدی: نصر، سنت، تجدد، ص۴۶</ref> همچنین در نظر او درحالی که معمولا از سنت نخستین سخن گفته می‌شود، چندگانگی و تکثر ادیان بر تکثر سنت‌ها دلالت دارد. از منظر خاصی تنها یک سنت وجود دارد که همیشه هست و سرچشمۀ تمام حقایق است اما تمامی سنت‌ها نهایتا به آن الگوی پایدار سنت ازلی متصل‌اند. بنابراین هم سنت وجود دارد و هم سنت‌ها، بدون آنکه با یکدیگر تعارضی داشته باشند.<ref>نصر، معرفت و امر قدسی، ص۴-۶۳</ref>


خط ۱۴۹: خط ۱۴۸:
نصر با تاکید بر بعد معنوی و دین، بحران محیط زیست را جلوۀ بیرونی بحران درونی انسان‌هایی می‌داند که چون از «آسمان» به خاطر «زمین» روی برتافته ند، اینک در آستانۀ تخریب زمین قرار گرفته‌اند. راه حل، تولد دوبارۀ انسان به مثابه انسان سنتی و پل میان زمین و آسمان است که عالم طبیعت را بار دیگر به صورت قلمروی مقدس که نیروهای خلاق الهی را منعکس می‌سازد، متصور شود. باید معرفت دینی دربارۀ طبیعت، جهان شناسی‌های سنتی و علوم مقدسی را که در بسیاری از نواحی غیر غربی محفوظ مانده، حیاتی دوباره بخشید و در عین حال میراث خود سنت غربی در این حوزه را نیز به صورتی جدی احیا کرد.<ref>نصر، دین و نظم طبیعت، ص۱۵-۱۴</ref>
نصر با تاکید بر بعد معنوی و دین، بحران محیط زیست را جلوۀ بیرونی بحران درونی انسان‌هایی می‌داند که چون از «آسمان» به خاطر «زمین» روی برتافته ند، اینک در آستانۀ تخریب زمین قرار گرفته‌اند. راه حل، تولد دوبارۀ انسان به مثابه انسان سنتی و پل میان زمین و آسمان است که عالم طبیعت را بار دیگر به صورت قلمروی مقدس که نیروهای خلاق الهی را منعکس می‌سازد، متصور شود. باید معرفت دینی دربارۀ طبیعت، جهان شناسی‌های سنتی و علوم مقدسی را که در بسیاری از نواحی غیر غربی محفوظ مانده، حیاتی دوباره بخشید و در عین حال میراث خود سنت غربی در این حوزه را نیز به صورتی جدی احیا کرد.<ref>نصر، دین و نظم طبیعت، ص۱۵-۱۴</ref>


===دیدگاه اسلام دربارۀ ارتباط انسان و طبیعت===
=== دیدگاه اسلام دربارۀ ارتباط انسان و طبیعت ===
[[پرونده:قلب اسلام.jpg|بندانگشتی|کتاب قلب اسلام]]
نصر در بررسی دیدگاه اسلام دربارۀ طبیعت به این نکته اشاره می‌کند که در اسلام، اتصال و پیوند جدایی ناپذیر میان انسان و طبیعت و نیز میان علوم طبیعت و مذهب، در خود [[قرآن]] که کلمۀ خداوند است، یافت می‌شود. بدین ترتیب از این لحاظ هم سرمنشأ وحی است که پایه و مبنای دین است و هم وحی کیهانی‌ای که عالم وجود است.<ref>نصر، انسان و طبیعت (بحران معنوی انسان متجدد)، ص۱۲۲-۱۲۳</ref> اسلام از طریق امتناع از جدا ساختن انسان و طبیعت به طور کامل، نگاه یکپارچۀ خود را نسبت به عالم وجود حفظ کرده و در همۀ عالم هستی و موجودات، جریان [[برکت]] و فیض الهی را جاری می‌بیند.<ref>نصر، انسان و طبیعت (بحران معنوی انسان متجدد)، ص۱۲۴</ref> همچنین برخلاف سایر ادیان که بیشتر عمل بدون علم را مورد توجه قرار داده‌اند، منابع اسلامی سنتی همواره هر دو را لازم و ملزوم هم دانسته‌اند. در دوران معاصر نیز، تنها در جهان اسلام گفتگوهایی دربارۀ یک علم اسلامی طبیعت، مستقل از علم مدرن، در دو یا سه دهۀ گذشته صورت گرفته است.<ref>نصر، دین و نظم طبیعت، ص۱۳-۱۲</ref>
نصر در بررسی دیدگاه اسلام دربارۀ طبیعت به این نکته اشاره می‌کند که در اسلام، اتصال و پیوند جدایی ناپذیر میان انسان و طبیعت و نیز میان علوم طبیعت و مذهب، در خود [[قرآن]] که کلمۀ خداوند است، یافت می‌شود. بدین ترتیب از این لحاظ هم سرمنشأ وحی است که پایه و مبنای دین است و هم وحی کیهانی‌ای که عالم وجود است.<ref>نصر، انسان و طبیعت (بحران معنوی انسان متجدد)، ص۱۲۲-۱۲۳</ref> اسلام از طریق امتناع از جدا ساختن انسان و طبیعت به طور کامل، نگاه یکپارچۀ خود را نسبت به عالم وجود حفظ کرده و در همۀ عالم هستی و موجودات، جریان [[برکت]] و فیض الهی را جاری می‌بیند.<ref>نصر، انسان و طبیعت (بحران معنوی انسان متجدد)، ص۱۲۴</ref> همچنین برخلاف سایر ادیان که بیشتر عمل بدون علم را مورد توجه قرار داده‌اند، منابع اسلامی سنتی همواره هر دو را لازم و ملزوم هم دانسته‌اند. در دوران معاصر نیز، تنها در جهان اسلام گفتگوهایی دربارۀ یک علم اسلامی طبیعت، مستقل از علم مدرن، در دو یا سه دهۀ گذشته صورت گرفته است.<ref>نصر، دین و نظم طبیعت، ص۱۳-۱۲</ref>


خط ۱۶۱: خط ۱۶۱:


== آثار ==
== آثار ==
[[پرونده:اسلام ایرانی.jpg|بندانگشتی|[[اسلام ایرانی (کتاب)|کتاب چشم‌اندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی]]، از تألیفات [[هانری کربن]] ترجمه سید حسین نصر]]
برخی از آثار نصر عبارتند از:
برخی از آثار نصر عبارتند از:
{{ستون-شروع|۳}}
{{ستون-شروع|۳}}
خط ۱۸۰: خط ۱۸۱:
{{پایان}}
{{پایان}}


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، در: نصر، سید حسین، سنت عقلانی اسلامی در ایران، ترجمه سعید دهفانی، تهران: قصیده سرا، ۱۳۸۳ش.
* موریس، زیلان، شرح حال، احوال و آثار دکتر سیدحسین نصر، در: نصر، سید حسین، سنت عقلانی اسلامی در ایران، ترجمه سعید دهفانی، تهران: قصیده سرا، ۱۳۸۳ش.
Automoderated users، confirmed، movedable، protected، templateeditor
۱٬۹۷۵

ویرایش