Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
جز (←مفهوم و نامها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
این شعب که در قسمت شرق [[کعبه]]، و پس از [[مسعی|مَسعیٰ]] قرار گرفته، به دلیل نزدیکی به [[کعبه]] بهترین نقطه مکه بوده است. به علت تولد پیامبر(ص) در این منطقه آن را "شعب مولد" نیز نامیدهاند. [[فاطمه زهرا(س)]] نیز در این شعب به دنیا آمده است. امروزه تنها بخشی از محلۀ شعب ابیطالب به نام [[سوق اللیل]] باقی مانده و سایر قسمتهای آن در توسعههای مختلف در داخل [[مسجد الحرام]] قرار گرفته است. | این شعب که در قسمت شرق [[کعبه]]، و پس از [[مسعی|مَسعیٰ]] قرار گرفته، به دلیل نزدیکی به [[کعبه]] بهترین نقطه مکه بوده است. به علت تولد پیامبر(ص) در این منطقه آن را "شعب مولد" نیز نامیدهاند. [[فاطمه زهرا(س)]] نیز در این شعب به دنیا آمده است. امروزه تنها بخشی از محلۀ شعب ابیطالب به نام [[سوق اللیل]] باقی مانده و سایر قسمتهای آن در توسعههای مختلف در داخل [[مسجد الحرام]] قرار گرفته است. | ||
==مفهوم و نامها == | ==مفهوم و نامها== | ||
شعب بهمعنای شکاف میان دو کوه،<ref>ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۴۹.</ref> دره، راهی در کوه<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۹۰.</ref>و به محدودۀ قرار گرفته میان دو کوه نزدیک به هم گویند.<ref>جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹</ref> این شعب در اختیار خاندان [[بنی هاشم]] بوده و در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی چون شعب بنیهاشم، شعب ابیطالب، شعب علی بن ابی طالب و شعب ابی یوسف<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۳۴۷</ref> نامیده شده است.<ref>قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۴؛ جعفریان، آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۹</ref> | |||
این شعب در اختیار خاندان [[بنی هاشم]] بوده و در دورههای مختلف به نامهای متفاوتی چون شعب | |||
==موقعیت جغرافیایی== | ==موقعیت جغرافیایی== | ||
خط ۱۶: | خط ۱۴: | ||
برخی به غلط [[قبرستان حجون|قبرستان حُجون]] را که [[ابوطالب]] در آنجا [[دفن|مدفون]] است، شعب ابوطالب پنداشتهاند؛ در صورتی که آنجا از پیش قبرستان [[مکه]] و جدای از شهر بوده است.<ref>قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۵</ref> | برخی به غلط [[قبرستان حجون|قبرستان حُجون]] را که [[ابوطالب]] در آنجا [[دفن|مدفون]] است، شعب ابوطالب پنداشتهاند؛ در صورتی که آنجا از پیش قبرستان [[مکه]] و جدای از شهر بوده است.<ref>قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه و مدینه، ۱۳۸۱ش، ص۱۱۵</ref> | ||
== محل زندگی بنی هاشم == | ==محل زندگی بنی هاشم== | ||
وقتی [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کِلاب]] بر [[مکه]] حاکم شد، هر خاندانی از [[قریش]] را در جایی از مکه سکونت داد. او وَجه [[کعبه]] (قسمت روبهروی درب کعبه) را که دربردارندۀ شعب ابی طالب و به سمت [[معلاة]] مکه بود، برای خاندان خود و فرزندانش [[عبد مناف]] و [[عبدالدار]] برگزید. این شِعب به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطۀ مکه بود. | وقتی [[قصی بن کلاب|قُصَی بن کِلاب]] بر [[مکه]] حاکم شد، هر خاندانی از [[قریش]] را در جایی از مکه سکونت داد. او وَجه [[کعبه]] (قسمت روبهروی درب کعبه) را که دربردارندۀ شعب ابی طالب و به سمت [[معلاة]] مکه بود، برای خاندان خود و فرزندانش [[عبد مناف]] و [[عبدالدار]] برگزید. این شِعب به لحاظ نزدیکی به کعبه، بهترین نقطۀ مکه بود. | ||
زمین شعب متعلق به [[عبدالمطلب]] بود و او نیز در اواخر عمر، آن را میان فرزندان قسمت کرد و [[پیامبر(ص)]] سهم پدرش [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] را سهیم گشت.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۳۴۷</ref> | زمین شعب متعلق به [[عبدالمطلب]] بود و او نیز در اواخر عمر، آن را میان فرزندان قسمت کرد و [[پیامبر(ص)]] سهم پدرش [[عبدالله بن عبدالمطلب|عبدالله]] را سهیم گشت.<ref>حموی، معجم البلدان، ۱۹۹۵م، ج۳، ص۳۴۷</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۲: | ||
'''مواد پیمان نامه''' | '''مواد پیمان نامه''' | ||
* هرگونه خرید و فروش با هواداران [[محمد(ص)]] تحریم میشود. | *هرگونه خرید و فروش با هواداران [[محمد(ص)]] تحریم میشود. | ||
* ارتباط و معاشرت با آنان ممنوع میگردد. | *ارتباط و معاشرت با آنان ممنوع میگردد. | ||
* زن دادن به مسلمانان یا زن گرفتن از آنان ممنوع است. | *زن دادن به مسلمانان یا زن گرفتن از آنان ممنوع است. | ||
* پیماننامه فقط در صورتی ملغی خواهد شد که محمد(ص) را برای کشتن به آنان تسلیم کنند. | *پیماننامه فقط در صورتی ملغی خواهد شد که محمد(ص) را برای کشتن به آنان تسلیم کنند. | ||
متن پیمان با مواد یادشده به امضای تمامی بانفوذان قریش جز [[مطعم بن عدی]]<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۷۲ </ref> رسید و با شدت هر چه تمامتر به اجرا گذاشته شد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۸۴-۸۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۶۳؛ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۵۳؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۱۰</ref> | متن پیمان با مواد یادشده به امضای تمامی بانفوذان قریش جز [[مطعم بن عدی]]<ref>طبرسی، اعلام الوری، ۱۳۹۰ق، ص۷۲ </ref> رسید و با شدت هر چه تمامتر به اجرا گذاشته شد.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۸۴-۸۶؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۶۳؛ شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ۱۳۹۰ش، ص۵۳؛ ذهبی، تاریخ الإسلام، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۷۱۰</ref> | ||
[[ابو طالب]] بنی هاشم را دعوت کرد و حمایت از پیامبر را بر عهده آنان گذاشت. وی دستور داد عموم فامیل از محیط [[مکه]] به درهای که در میان کوههای مکه قرار داشت و به شعب ابی طالب معروف بود که دارای خانههای کوچک و سایبانهای مختصری بود منتقل شوند و در آنجا سکنا گزینند. او افرادی را در اطراف شعب گماشت تا از شعب حراست کنند. <ref>ابن هشام، السیرةالنبویه، ج۱، ص۳۵۰ به نقل از سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۳۴۲.</ref> | [[ابو طالب]] بنی هاشم را دعوت کرد و حمایت از پیامبر را بر عهده آنان گذاشت. وی دستور داد عموم فامیل از محیط [[مکه]] به درهای که در میان کوههای مکه قرار داشت و به شعب ابی طالب معروف بود که دارای خانههای کوچک و سایبانهای مختصری بود منتقل شوند و در آنجا سکنا گزینند. او افرادی را در اطراف شعب گماشت تا از شعب حراست کنند. <ref>ابن هشام، السیرةالنبویه، ج۱، ص۳۵۰ به نقل از سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۳۴۲.</ref> | ||
خط ۷۴: | خط ۷۲: | ||
::«خویشان ما (قبیلۀ قریش) بر این شدند که پیامبر ما را بکشند و نسل ما را براندازند. دربارۀ ما تصمیم گرفتند و ستمها رواداشتند. خواروبار از ما قطع کردند و آب گوارا از ما بازگرفتند و ما را در جایگاه بیم و هراس نشاندند و جاسوسها بر ما گماشتند و ما را ناچار ساختند تا در میان کوهی ناهموار پناه جوییم و بدین اکتفا نکرده جنگ علیه ما افروختند و پیماننامه در میان خود علیه ما نوشتند بدین مضمون که با ما هم خوراک نشوند و با ما آب ننوشند و با ما وصلت و ازدواج نکنند و خرید و فروش ننمایند و از آنان در امان نباشیم تا اینکه [[محمد(ص)]] را در اختیار آنان نهیم تا اینکه وی را بکشند و جسدش را مثله[=قطعه قطعه] کنند. جز در موسم [[حج]] و [[عمره]] ما [[بنی هاشم]] از امنیت برخوردار نبودیم. اما [[مشیت خداوند]] دربارۀ ما چنین قرار گرفت که ما با تمام وجود از آن حضرت دفاع کنیم. و پروانه وار شمع وجودش را طواف نماییم و با شمشیرهای خود شب و روز از او حمایت کنیم. مومنانمان به انگیزۀ نیل به پاداش پروردگار و کافرانمان به منظور دفاع از حریم قوم و تبار از وجود مقدس وی حمایت میکردند.»<ref>شوشتری، بهج الصباغه، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵۵.</ref> | ::«خویشان ما (قبیلۀ قریش) بر این شدند که پیامبر ما را بکشند و نسل ما را براندازند. دربارۀ ما تصمیم گرفتند و ستمها رواداشتند. خواروبار از ما قطع کردند و آب گوارا از ما بازگرفتند و ما را در جایگاه بیم و هراس نشاندند و جاسوسها بر ما گماشتند و ما را ناچار ساختند تا در میان کوهی ناهموار پناه جوییم و بدین اکتفا نکرده جنگ علیه ما افروختند و پیماننامه در میان خود علیه ما نوشتند بدین مضمون که با ما هم خوراک نشوند و با ما آب ننوشند و با ما وصلت و ازدواج نکنند و خرید و فروش ننمایند و از آنان در امان نباشیم تا اینکه [[محمد(ص)]] را در اختیار آنان نهیم تا اینکه وی را بکشند و جسدش را مثله[=قطعه قطعه] کنند. جز در موسم [[حج]] و [[عمره]] ما [[بنی هاشم]] از امنیت برخوردار نبودیم. اما [[مشیت خداوند]] دربارۀ ما چنین قرار گرفت که ما با تمام وجود از آن حضرت دفاع کنیم. و پروانه وار شمع وجودش را طواف نماییم و با شمشیرهای خود شب و روز از او حمایت کنیم. مومنانمان به انگیزۀ نیل به پاداش پروردگار و کافرانمان به منظور دفاع از حریم قوم و تبار از وجود مقدس وی حمایت میکردند.»<ref>شوشتری، بهج الصباغه، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۳۵۵.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} | ||
== یادداشت == | ==یادداشت== | ||
{{یادداشتها}} | {{یادداشتها}} | ||