confirmed، templateeditor
۱۱٬۰۷۲
ویرایش
(ویکی سازی) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
==ایمان به تشیع== | ==ایمان به تشیع== | ||
[[علامه طباطبایی]] روزی به فرزندش سید عبدالباقی طباطبایی گفته بود پروفسور کربن به اسلام ([[تشیع]]) مؤمن شده است؛ ولی رویش نمیشود که ایمانش را بر زبان جاری کند. چند روزی بعد از گفته علامه، کربن سخنرانی جنجالی کرد و درباره [[حضرت مهدی | [[علامه طباطبایی]] روزی به فرزندش سید عبدالباقی طباطبایی گفته بود پروفسور کربن به اسلام ([[تشیع]]) مؤمن شده است؛ ولی رویش نمیشود که ایمانش را بر زبان جاری کند. چند روزی بعد از گفته علامه، کربن سخنرانی جنجالی کرد و درباره [[حضرت مهدی(عج)]] سخنان پرشوری ایراد نمود و ضمن آن گفته بود که به خاطر بحث درباره [[اسلام]] و رسیدن به این حقایق، نزدیک بود پست تحقیقی خود را از دست بدهد. علامه وقتی از این موضوع مطلع شد، خوشحال شده بود.<ref>مجله معارف، آبان و آذرماه ۱۳۹۰، شماره ۸۸، گفتگوی شرق و غرب.</ref> | ||
از نظر سید حسین | از نظر [[سید حسین نصر]]، کربن هویت وجودی خودش را با تشیع یکی میدانست. نصر با کربن به مکانهای زیارتی شیعه رفته و حالتهای معنوی او را در این مکانها دیده است. بهقول نصر، کربن خیلی از اوقات از عبارت «ما شیعهها» استفاده میکرد و از لحاظ وجودی، به [[امامیه|تشیع دوازده امامی]] ایمان داشت و هویتش درون شیعه معنا پیدا کرده بود. او تشیع را باطن اسلام و تفسیر عمیق و کاشف معانی باطنی این دین الهی میدانست. اما نصر با صراحت میگوید کربن [[نماز]] نمیخواند و مقید به شرایع ظاهری نبود.<ref>گفتگو با سید حسین نصر، ماهنامه اطلاعات حکمت و معرفت، اردیبهشت ۱۳۸۸ شماره ۲.</ref> | ||
==ویژگیهای روایت کربن از تشیع== | ==ویژگیهای روایت کربن از تشیع== |