|
|
خط ۷۴: |
خط ۷۴: |
|
| |
|
| پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد بیچاره درآن حالت نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن که گفتهاند هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید. | | پادشاهی را شنیدم به کشتن اسیری اشارت کرد بیچاره درآن حالت نومیدی ملک را دشنام دادن گرفت و سقط گفتن که گفتهاند هر که دست از جان بشوید هر چه در دل دارد بگوید. |
| | | {{شعر جدید |
| {{شعر}}{{ب|وقت ضرورت چو نماند گریز|دست بگیرد سر شمشیر تیز}} | | | جداکننده = \\ |
| {{ب|اذا یئسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ|کَسنّورِ مغلوب یَصولُ عَلی الکلبِ}} {{پایان شعر}}
| | | متن = وقت ضرورت چو نماند گریز\\دست بگیرد سر شمشیر تیز |
| | اذا یئسَ الانسانُ طالَ لِسانُهُ\\کَسنّورِ مغلوب یَصولُ عَلی الکلبِ}} |
| ترجمه: آدمی هر گاه(از زندگی و ادامه حیات) ناامید شود زبانش دراز شود همانند گربه مغلوبی که برسگی می تازد و حمله ور می شود. | | ترجمه: آدمی هر گاه(از زندگی و ادامه حیات) ناامید شود زبانش دراز شود همانند گربه مغلوبی که برسگی می تازد و حمله ور می شود. |
|
| |
|