|
|
خط ۷۹: |
خط ۷۹: |
| ::«این قبر مادر من است، از خداوند زیارت او را خواسته بودم و او اجازه این کار را به من داد.»<ref>ابن شبّه، تاریخ المدینة المنورة، ۱۳۹۹ق، ص۱۱۸.</ref> | | ::«این قبر مادر من است، از خداوند زیارت او را خواسته بودم و او اجازه این کار را به من داد.»<ref>ابن شبّه، تاریخ المدینة المنورة، ۱۳۹۹ق، ص۱۱۸.</ref> |
| ::گزارشات منابع تاریخی نیز نشان از آن دارند که [[مسلمان|مسلمانان]] همواره به [[زیارت قبور]] بزرگان دینی میرفتهاند. مرقد [[پیامبر اکرم(ص)]] از همان زمان تاکنون [[زیارتگاه]] مسلمانان بوده است. | | ::گزارشات منابع تاریخی نیز نشان از آن دارند که [[مسلمان|مسلمانان]] همواره به [[زیارت قبور]] بزرگان دینی میرفتهاند. مرقد [[پیامبر اکرم(ص)]] از همان زمان تاکنون [[زیارتگاه]] مسلمانان بوده است. |
| ===شیعه===
| |
| احادیث درباره [[استحباب]] زیارت [[پیامبر(ص)]] فراوان و در حد [[تواتر]] و مورد توافق [[شیعه]] و [[سنی]] است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به:سبکی، شفاء السقام، ۱۴۱۹ق، ص۴۸؛ امینی، الغدیر، ۱۴۱۶ق، ج۵، ص۱۱۲-۱۱۳.</ref> به همین دلیل مسلمانان از دوران قدیم همواره به [[زیارت قبور|زیارت قبر]] ایشان میرفتند. این اهمیت در فرهنگ شیعی، بیشتر است و شیعیان علاوه بر زیارت [[پیامبر(ص)]]، به زیارت [[امامان]] [[اهل بیت]] نیز اهتمام جدی دارند و در مذهب شیعه، زیارت امامان، جزئی از آیینهای مهم مذهبی به شمار میآید. براساس روایتی در [[وسائل الشیعة (کتاب)|وسائل الشیعه]] [[امام رضا علیه السلام|امام رضا(ع)]] زیارت را عهد و پیمانی بر عهده دوستان و شیعیانشان معرفی کردهاست.<ref>حر عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۲۵۳.</ref>{{یاد|اِنَّ لکل امام عهدا فی عنق اولیائه و شیعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زیارة قبورهم فمن زارهم رغبةً فی زیارتهم و تصدیقاً بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعائهم یوم القیامه. یعنی: برای هر امامی به گردن دوستان و شیعیانش پیمانی است و زیارت قبور آنان نشانه عمل کردن به تمام این پیمان است. پس هرکس از روی رغبت و پذیرش، آنان را زیارت کند، امامان در قیامت شفیعان آنان(او) خواهند بود.حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۱۴ق، ج۱۰، ص۲۵۳}}
| |
|
| |
| زیارت [[معصومان]] در نظرگاه شیعی از نشانهها و لوازم وفاداری به آرمانهای ایشان و به جای آوردن حق [[ولایت]] آنها است؛ چرا که از این نظرگاه، پیامبر و امامان دارای مقام [[ولایت]]اند و حتی پس از [[مرگ]] نیز مقام آنان محفوظ است.
| |
|
| |
| به گفته برخی [[کلام امامیه|متکلمان]] شیعه، از نتایج [[ولایت]] امام، تسلطش بر دلهاست؛ به این معنا که امام بر [[روح]] و دلهای مؤمنان تسلط و احاطه دارد.<ref>رک: مطهری، خاتمیت، ۱۳۷۸ش، ص۱۵۳.</ref> در بسیاری از متون [[زیارت نامه]]ها به چنین ولایت و امامتی اقرار و اعتراف میشود؛ به عنوان مثال در زیارت نامههای امامان آمده است: {{عربی|«اَشهَدُ اَنَّک تَشهَدُ مَقامی وَ تَسمَعُ کلامی وَ تَرُدُّ سَلامی»}}:<ref>برای نمونه رجوع کنید به زیارت امام رضا(ع) در مفاتیح الجنان.</ref> «گواهی میدهم که تو شاهد حضور من در اینجا هستی، سخن مرا میشنوی و سلام مرا پاسخ میدهی». از دیدگاه شیعه، روح امام با اذن الهی به زائر خویش علم و احاطه پیدا میکند و این تلقی، امر زیارت را برای شیعیان به دیداری عاشقانه و معنوی تبدیل نموده است و تأثیر آن را میتوان به روشنی در ادبیات نثر و نظم شیعی مشاهده کرد. زیارت و حرمهای اهل بیت در تاریخ شیعه نیز نقش پررنگی داشتهاند و اهمیت به این دو از نشانههای فرهنگی بارز شیعیان محسوب میشود.{{مدرک}}
| |
|
| |
| ===اهل سنت=== | | ===اهل سنت=== |
| بررسی روایات و داستانهای متعدد از زیارت [[صحابه]] در کتب [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نشان میدهد که زیارت در میان اهل سنت نیز عمل مقبول و مورد سفارش است. در کتب متعدد مانند [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] و سنن ابی داود از پیامبر اکرم(ص) روایت نقل شده است که: من در گذشته شما را از زیارت قبور نهی میکردم، اکنون آنها را زیارت کنید (چون آنها [[آخرت]] را یاد آورتان میشوند و زیارت آنها خیر شما را زیاد میکند، پس هر کس خواست آنها را زیارت کند ولی سخن بیهوده و باطل نگویید)<ref>مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۶۷۲؛ ابو داوود، سنن ابی داود، مکتبة العصریة، ج۳، ص۳۳۲.</ref> | | بررسی روایات و داستانهای متعدد از زیارت [[صحابه]] در کتب [[اهل سنت و جماعت|اهل سنت]] نشان میدهد که زیارت در میان اهل سنت نیز عمل مقبول و مورد سفارش است. در کتب متعدد مانند [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] و سنن ابی داود از پیامبر اکرم(ص) روایت نقل شده است که: من در گذشته شما را از زیارت قبور نهی میکردم، اکنون آنها را زیارت کنید (چون آنها [[آخرت]] را یاد آورتان میشوند و زیارت آنها خیر شما را زیاد میکند، پس هر کس خواست آنها را زیارت کند ولی سخن بیهوده و باطل نگویید)<ref>مسلم بن الحجاج، صحیح مسلم، دار احیاء التراث العربی، ج۲، ص۶۷۲؛ ابو داوود، سنن ابی داود، مکتبة العصریة، ج۳، ص۳۳۲.</ref> |