پرش به محتوا

وحدت وجود: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
برای وحدت وجود سه معنای متفاوت ارائه شده است: اول، هر موجودی غیر از خدا، هر قدر هم که عظمت داشته باشد، موجود محدودی است و در برابر عظمت بی‌نهایت الهی هیچ انگاشته می‌شود؛ دوم، همه موجودات موجود هستند به یک حقیقت که آن، حقیقت وجود است و مراتبی از نظر شدت و ضعف دارد؛ سوم، هستی از همه نظر یگانه و در حقیقت چیزی جز خداوند و [[اسما و صفات|اسماء و صفات]] او نیست و مخلوقات عالم چیزی جز امور اعتباری و هستی‌های مجازی نیستند.
برای وحدت وجود سه معنای متفاوت ارائه شده است: اول، هر موجودی غیر از خدا، هر قدر هم که عظمت داشته باشد، موجود محدودی است و در برابر عظمت بی‌نهایت الهی هیچ انگاشته می‌شود؛ دوم، همه موجودات موجود هستند به یک حقیقت که آن، حقیقت وجود است و مراتبی از نظر شدت و ضعف دارد؛ سوم، هستی از همه نظر یگانه و در حقیقت چیزی جز خداوند و [[اسما و صفات|اسماء و صفات]] او نیست و مخلوقات عالم چیزی جز امور اعتباری و هستی‌های مجازی نیستند.


از نظر محققان، هرچند شارحان ابن‌عربی از صوفیه و فیلسوفان صدرایی تلاش کرده‌اند که وحدت وجود را از طریق استدلال عقلی اثبات کنند، بزرگان صوفیه راه دریافت حقیقت آن را  [[کشف و شهود]] دانسته‌اند و نه استدلال عقلی. گفته شده که هم در [[عرفان نظری]] و هم در [[حکمت متعالیه]] برای اثبات وحدت وجود استدلال عقلی ارائه شده است. به نقل از منابع، معتقدان به وحدت وجود برای اثبات نظر خود به متون دینی ([[قرآن]] و [[حدیث]]) هم استناد کرده‌اند: از آیات قرآن به آیاتی چون آیه ۳ و ۴ [[سوره حدید]] و از روایات به روایاتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]].
از نظر محققان، هرچند شارحان ابن‌عربی از صوفیه و فیلسوفان صدرایی تلاش کرده‌اند که وحدت وجود را از طریق استدلال عقلی اثبات کنند، ولی بزرگان صوفیه راه دریافت حقیقت آن را  [[کشف و شهود]] دانسته‌اند و نه استدلال عقلی. گفته شده که هم در [[عرفان نظری]] و هم در [[حکمت متعالیه]] برای اثبات وحدت وجود استدلال عقلی ارائه شده است. به نقل از منابع، معتقدان به وحدت وجود برای اثبات نظر خود به متون دینی ([[قرآن]] و [[حدیث]]) هم استناد کرده‌اند: از آیات قرآن به آیاتی چون آیه ۳ و ۴ [[سوره حدید]] و از روایات به روایاتی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]]، [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] و [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]].


{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =<small>[[محمدرضا قمشه‌ای|آقا محمدرضا قمشه‌ای]]:</small>{{سخ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقل‌قول =<small>[[محمدرضا قمشه‌ای|آقا محمدرضا قمشه‌ای]]:</small>{{سخ}}
خط ۱۲: خط ۱۲:
باقی نِسَبند و اعتبارات<ref>قمشه‌ای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= |رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
باقی نِسَبند و اعتبارات<ref>قمشه‌ای، مجموعه آثار حكیم صهبا، ۱۳۷۸ش، ص۳۶.</ref>| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= |رنگ پس‌زمینه =#F4FFF4| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}


وحدت وجود را عمده‌ترین عامل نقد تصوف از سوی مخالفان این جهان‌بینی قلمداد کرده‌اند. برخی محققان، نظر منتقدان وحدت وجود درباره لوازم این عقیده را در سه موضوع حلول و اتحاد، همه‌خدایی و پوچ‌بودن غیر خدا صورت‌بندی کرده‌اند. به‌جز منتقدانی که با نگرش فلسفی به نقد وحدت وجود پرداخته‌اند، سایر منتقدان این نظریه را کسانی دانسته‌اند که به‌کلی با آنچه [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] و عرفان خوانده می‌شود مخالف هستند. برخی معتقدند که نظریه وحدت وجود شدیداً مورد اعتراض فقیهان شیعه بوده است؛ از جمله کسانی چون [[شیخ حر عاملی]] و [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]].
وحدت وجود را عمده‌ترین عامل نقد تصوف از سوی مخالفان این جهان‌بینی قلمداد کرده‌اند. برخی محققان، نظر منتقدان وحدت وجود درباره لوازم این عقیده را در سه موضوع حلول و اتحاد، همه‌خدایی و پوچ‌بودن غیر خدا صورت‌بندی کرده‌اند. به‌جز منتقدانی که با نگرش فلسفی به نقد وحدت وجود پرداخته‌اند، سایر منتقدان این نظریه را کسانی دانسته‌اند که به‌کلی با آنچه [[فلسفه اسلامی|فلسفه]] و عرفان خوانده می‌شود، مخالف هستند. برخی معتقدند که نظریه وحدت وجود شدیداً مورد اعتراض فقیهان شیعه بوده است؛ از جمله کسانی چون [[شیخ حر عاملی]] و [[محمدباقر مجلسی|علامه مجلسی]].
==کلیات و جایگاه==
==کلیات و جایگاه==
وحدت وجود (یگانگی هستی) به‌معنای یگانه‌‌دیدن هستی همهٔ موجودات<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۰-۹۱.</ref> یا اعتقاد به نیستی حقیقی غیر خدا<ref>امین، وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۲؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.</ref> نظریه‌ای عرفانی درباره [[توحید]]<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۴۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.</ref> و  رابطه خدا و جهان هستی<ref>استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۲۱۴.</ref> دانسته شده است. وحدت وجود تجربه و مفهوم کانونی تمام عرفان‌های گوناگون به‌قلم آمده است.<ref>استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۵۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.</ref> این مفهوم در برابر کثرت وجود مطرح شده است: کثرت وجود به این معنا که به تعداد همه موجودات عالمْ وجودی منحصربه‌فرد وجود داشته باشد؛ بدون آنکه کوچکترین اشتراکی میان این وجودها باشد.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۰۰.</ref>     
وحدت وجود (یگانگی هستی) به‌معنای یگانه‌‌دیدن هستی همهٔ موجودات<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۹۰-۹۱.</ref> یا اعتقاد به نیستی حقیقی غیر خدا،<ref>امین، وحدت وجود در فلسفه و عرفان اسلامی، ۱۳۷۶ش، ص۲؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.</ref> نظریه‌ای عرفانی درباره [[توحید]]<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۴۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.</ref> و  رابطه خدا و جهان هستی<ref>استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۲۱۴.</ref> دانسته شده است. وحدت وجود تجربه و مفهوم کانونی تمام عرفان‌های گوناگون به‌قلم آمده است.<ref>استیس، عرفان و فلسفه، ۱۳۶۱ش، ص۵۹؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.</ref> این مفهوم در برابر کثرت وجود مطرح شده است: کثرت وجود به این معنا که به تعداد همه موجودات عالمْ وجودی منحصربه‌فرد وجود داشته باشد؛ بدون آنکه کوچکترین اشتراکی میان این وجودها باشد.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۲۰۰.</ref>     


وحدت وجود اساسی‌ترین<ref>نصر، سه حکیم مسلمان، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۹.</ref> و فراگیرترین عقیده [[تصوف|صوفیه]]<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۲؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.</ref> و محور جهان‌بینی عرفانی دانسته شده است؛<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۴.</ref> محوری که بر سایر محورهای این جهان‌بینی تأثیر چشم‌گیر داشته است.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۳.</ref> محققان آن را پیچیده‌ترین مسئله عرفان اسلامی و علوم الهی تلقی کرده‌اند.<ref>ابن‌ترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، مقدمه محقق، ص۵۳؛ عفیفی، «ابن‌عربی»، ص۵۷۵.</ref> این پیچیدگی موجب بدفهمی آن تلقی شده است.<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۸-۸۹؛ عفیفی، «ابن‌عربی»، ص۵۷۵.</ref> [[توشی‌هیکو ایزوتسو]]، وحدت وجود را نوع شگفت‌انگیزی از فلسفه عرفانی به‌شمار برده که نتیجه به‌کارگیری [[تأویل]] (تفسیر باطنی) برای تفسیر هستی است.<ref>ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابن‌عربی»، ص۴۰.</ref> [[ابن‌عربی]] را ابداع‌کننده و اصلی‌ترین نظریه‌پرداز وحدت وجود در عرفان اسلامی دانسته‌اند.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۸۹؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.</ref> به گفته [[سید حسین نصر]]، وحدت وجود پس از ابن‌عربی (قرن هفتم قمری) به آموزه اصلی [[تصوف]] تبدیل شد.<ref>نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.</ref>
وحدت وجود اساسی‌ترین<ref>نصر، سه حکیم مسلمان، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۹.</ref> و فراگیرترین عقیده [[تصوف|صوفیه]]<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۲؛ یثربی، فریب سراب، ۱۳۹۷ش، ص۶۰.</ref> و محور جهان‌بینی عرفانی دانسته شده است؛<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۴.</ref> محوری که بر سایر محورهای این جهان‌بینی تأثیر چشم‌گیر داشته است.<ref>یزدان‌پناه، مبانی و اصول عرفان نظری، ۱۳۸۹ش، ص۱۵۳.</ref> محققان آن را پیچیده‌ترین مسئله عرفان اسلامی و علوم الهی تلقی کرده‌اند.<ref>ابن‌ترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ۱۳۶۰ش، مقدمه محقق، ص۵۳؛ عفیفی، «ابن‌عربی»، ص۵۷۵.</ref> این پیچیدگی موجب بدفهمی آن تلقی شده است.<ref>مطهری، عرفان حافظ، ۱۳۷۳ش، ص۸۸-۸۹؛ عفیفی، «ابن‌عربی»، ص۵۷۵.</ref> [[توشی‌هیکو ایزوتسو]]، وحدت وجود را نوع شگفت‌انگیزی از فلسفه عرفانی به‌شمار برده که نتیجه به‌کارگیری [[تأویل]] (تفسیر باطنی) برای تفسیر هستی است.<ref>ایزتسو، «زندگی و اندیشه ابن‌عربی»، ص۴۰.</ref> [[ابن‌عربی]] را ابداع‌کننده و اصلی‌ترین نظریه‌پرداز وحدت وجود در عرفان اسلامی دانسته‌اند.<ref>مطهری، شرح مبسوط منظومه، ۱۳۹۰ش، ج۱، ص۱۸۹؛ نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۷.</ref> به گفته [[سید حسین نصر]]، وحدت وجود پس از ابن‌عربی (قرن هفتم قمری) به آموزه اصلی [[تصوف]] تبدیل شد.<ref>نصر، «اصول و مبانی تصوف»، ص۸.</ref>
Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۴٬۲۸۱

ویرایش