سید هاشم حداد: تفاوت میان نسخهها
←ایرادات بر حداد
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
اعتقاد وی به [[وحدت وجود]]، نقل سخنان [[ابن عربی|محییالدین ابنعربى]]، قرائت [[مثنوى (کتاب)|مثنوى]] جلالالدین مولوى، تمایلات عارفانه و ... باعث انتقاد برخی بر او شد. | اعتقاد وی به [[وحدت وجود]]، نقل سخنان [[ابن عربی|محییالدین ابنعربى]]، قرائت [[مثنوى (کتاب)|مثنوى]] جلالالدین مولوى، تمایلات عارفانه و ... باعث انتقاد برخی بر او شد. | ||
== زندگی نامه == | ==زندگی نامه== | ||
سید هاشم فرزند سید قاسم در ۱۳۱۸[[قمری]]/۱۲۷۹[[شمسی]] در [[کربلا]] به دنیا آمد. جدش، سید حسن، از [[شیعه|شیعیان]] [[هند]] بود که در نزاع میان دو طایفه در هند، بهدست گروه غالب [[اسیر]] شد. آنان وى را به خانوادهاى شیعى فروختند و آن خانواده هم در مهاجرت به کربلا، او را با خود به آنجا بردند و آزاد کردند. وى در کربلا به سقایى پرداخت و در همانجا [[ازدواج]] کرد.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۹۸.</ref> | سید هاشم فرزند سید قاسم در ۱۳۱۸[[قمری]]/۱۲۷۹[[شمسی]] در [[کربلا]] به دنیا آمد. جدش، سید حسن، از [[شیعه|شیعیان]] [[هند]] بود که در نزاع میان دو طایفه در هند، بهدست گروه غالب [[اسیر]] شد. آنان وى را به خانوادهاى شیعى فروختند و آن خانواده هم در مهاجرت به کربلا، او را با خود به آنجا بردند و آزاد کردند. وى در کربلا به سقایى پرداخت و در همانجا [[ازدواج]] کرد.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص۹۸.</ref> | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در [[۱۲ رمضان]] ۱۴۰۴ق/ [[۲۱ خرداد]] ۱۳۶۳ش، از پزشکان میخواهد که او را مرخص کنند. چون به منزل میرسد خضاب میکند و ساعتی بعد دار فانی را وداع میگوید. وی ۸۶ سال عمر کرد. پیکرش در وادی الصفا [[کربلا]] به خاک سپرده شد.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۱۰۱-۶۶۳.</ref> | حداد بر اثر بیماری مدتی در بیمارستان کربلا بستری بود. در [[۱۲ رمضان]] ۱۴۰۴ق/ [[۲۱ خرداد]] ۱۳۶۳ش، از پزشکان میخواهد که او را مرخص کنند. چون به منزل میرسد خضاب میکند و ساعتی بعد دار فانی را وداع میگوید. وی ۸۶ سال عمر کرد. پیکرش در وادی الصفا [[کربلا]] به خاک سپرده شد.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵ق، ص ۱۰۱-۶۶۳.</ref> | ||
=== تحصیل === | ===تحصیل=== | ||
سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی به [[حوزه علمیه کربلا]] وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به [[سیر و سلوک]] عرفانی روی آورد.<ref>طاهری خسروشاهی، سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸.</ref> بیست سال داشت که به [[نجف]] رفت و در [[مدرسه هندى]] که محل اقامت [[سید علی قاضی طباطبایی]] بود، [[حجره]]اى گرفت. | سید هاشم حداد موسوی در ایام نوجوانی به [[حوزه علمیه کربلا]] وارد شد و برخی دروس مقدمات را خواند، لیکن درس را رها کرد و به [[سیر و سلوک]] عرفانی روی آورد.<ref>طاهری خسروشاهی، سیری در زندگینامه شاگردان آیت الله قاضی طباطبائی، ۱۳۹۱ش، ج۲، ص۴۸.</ref> بیست سال داشت که به [[نجف]] رفت و در [[مدرسه هندى]] که محل اقامت [[سید علی قاضی طباطبایی]] بود، [[حجره]]اى گرفت. | ||
حداد ۲۸ سال در [[کربلا]] و [[نجف]] با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱</ref> قاضی در مورد وی می گفت: او [[توحید]] را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.<ref>حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹</ref> | حداد ۲۸ سال در [[کربلا]] و [[نجف]] با سید علی قاضی طباطبایی در ارتباط بود.<ref>حسینی تهرانی، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۱۰۱</ref> قاضی در مورد وی می گفت: او [[توحید]] را چنان چشیده و ذوق کرده و لمس نموده که محال است چیزی بتواند در آن خللی ایجاد کند.<ref>حسینی تهرانی، نور مجرد، علامه طباطبایی، ج۱ بخش۱، ص۳۵۹</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
سید هاشم حداد شاگرد سید علی قاضی طباطبایی و پیرو [[مکتب عرفانی نجف]] بود و در مکتب سلوکی او تربیت شده بود.<ref>جلالی، مکتبهای عرفانی حوزههای علمیه شیعه، ۱۳۹۷ش، ص۲۰۲</ref> و شاگردان خود را نیز در همین مکتب تربیت میکرد. | سید هاشم حداد شاگرد سید علی قاضی طباطبایی و پیرو [[مکتب عرفانی نجف]] بود و در مکتب سلوکی او تربیت شده بود.<ref>جلالی، مکتبهای عرفانی حوزههای علمیه شیعه، ۱۳۹۷ش، ص۲۰۲</ref> و شاگردان خود را نیز در همین مکتب تربیت میکرد. | ||
=== شاگردان === | ===شاگردان=== | ||
[[سید عبدالحسین دستغیب]]، [[شیخ محمدصالح کمیلی]] و [[سید احمد فهری زنجانی]] از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهمترین شاگردش، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامهاى با عنوان [[روح مجرد (کتاب)|روح مجرد]] (<small>مشهد ۱۴۱۸ق</small>) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت. | [[سید عبدالحسین دستغیب]]، [[شیخ محمدصالح کمیلی]] و [[سید احمد فهری زنجانی]] از شاگردان او بودند، اما مشهورترین و مهمترین شاگردش، [[سید محمدحسین حسینی تهرانی]] بود که ۲۸ سال با وى مراوده داشت و بعدها یادنامهاى با عنوان [[روح مجرد (کتاب)|روح مجرد]] (<small>مشهد ۱۴۱۸ق</small>) درباره زندگى و طریق سلوک حدّاد نوشت. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
حداد کودک را دارای حقیقتی والا میدانست گرچه ما آنها را کوچک میبینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی میگفت برای احترام به نوزاد بهتر است تا چهل روز پس از ولادت از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک میکند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت [[اهل بیت]] را جذب میکند.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.</ref> | حداد کودک را دارای حقیقتی والا میدانست گرچه ما آنها را کوچک میبینیم. لذا معتقد بود باید به اطفال احترام گذاشت. وی میگفت برای احترام به نوزاد بهتر است تا چهل روز پس از ولادت از نزدیکی با همسر خودداری کرد. طفل گرچه زبان ندارد ولی ادارک میکند از این رو باید شیرخواره را به اماکن متبرکه و مجالس روضه برد چرا که او قدوسیت [[اهل بیت]] را جذب میکند.<ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۲۹۵.</ref> | ||
== مقابله با فتنه سید حسنی دروغین == | ==مقابله با فتنه سید حسنی دروغین== | ||
پس از رحلت [[محمدجواد انصاری همدانی]] مردی از اهالی [[مشهد]] ادعا کرد [[امام زمان(عج)]] مردم را کفایت می کند و نیازی به استاد نیست. وی به کربلا آمد و با ادعای کرامت اعلام کرد تا چند ماه دیگر امام زمان(عج) ظهور می کند و باید برای قیام، تجهیزات آماده کنیم. عدهای در [[کربلا]]، [[کاظمین]] و [[نجف]] اطرافش جمع شدند و مبالغی بدو دادند. حداد با اطلاع از موضوع یارانش را به شهرهای مذکور گسیل داشت و خودش با سید مذکور ملاقات کرد. مردم با نفی این ادعاها توسط حداد پراکنده شدند و اموال به صاحبانش بازگردانده شد. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۵۵۶.</ref> | پس از رحلت [[محمدجواد انصاری همدانی]] مردی از اهالی [[مشهد]] ادعا کرد [[امام زمان(عج)]] مردم را کفایت می کند و نیازی به استاد نیست. وی به کربلا آمد و با ادعای کرامت اعلام کرد تا چند ماه دیگر امام زمان(عج) ظهور می کند و باید برای قیام، تجهیزات آماده کنیم. عدهای در [[کربلا]]، [[کاظمین]] و [[نجف]] اطرافش جمع شدند و مبالغی بدو دادند. حداد با اطلاع از موضوع یارانش را به شهرهای مذکور گسیل داشت و خودش با سید مذکور ملاقات کرد. مردم با نفی این ادعاها توسط حداد پراکنده شدند و اموال به صاحبانش بازگردانده شد. <ref>حسینى تهرانى، روح مجرد، ۱۴۲۵، ص۵۵۶.</ref> | ||
==ایرادات بر حداد== | ==ایرادات بر حداد== | ||
[[علامه تهرانی]]، حدّاد را در [[عرفان]]، کامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد کردهاند که مهمترین آنها مربوط به | [[علامه تهرانی]]، حدّاد را در [[عرفان]]، کامل دانسته است، اما برخى متشرعان از او انتقاد کردهاند که مهمترین آنها مربوط به [[وحدت وجود|نظریه وحدت وجود]] و نقل سخنان [[ابنعربى]] و قرائت [[مثنوى معنوی|مثنوى]] [[جلالالدین مولوى]] و تمایلات عارفانه اوست. حدّاد به آن ایرادها پاسخ داد.<ref>ثبوت، حداد سیدهاشم موسوی، ۱۳۹۳ش، ج۱۲، ص۵۸۵۸</ref> بر کتاب روح مجرد انتقاداتی از سوی افرد مختلف وارد شده که [[سید کاظم حائری]] و [[داود الهامی]] از جمله انان هستند.{{مدرک}} | ||
==گالری تصاویر سید هاشم حداد== | ==گالری تصاویر سید هاشم حداد== |