پرش به محتوا

فتح مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۶: خط ۴۶:
{{جعبه نقل قول|عرض=۲۳۰px|اندازه قلم=14px|رنگ پس‌زمینه=#FFF9E7|تراز نقل قول=راست|نقل قول=[[عبدالحسین زرین‌کوب]]:{{-}}«اهل مکه پشیمان و وحشت‌زده ابوسفیان را به مدینه فرستادند تا محمد(ص) را از این آهنگ (حمله به مکه) منصرف دارند. اما دیگر دوران صلح گذشته بود و تا اهل مکه خبر شدند پیغمبر با ده هزار مسلمان خویش در ظرف یک هفته نزدیک دروازه شهرشان رسیده بود. مکه در مقابل وی مقاومت نکرد ... '''این بار محمد به عنوان فاتح اما باز مثل یک پیغمبر به شهر در آمد: بدون غارت بدون خونریزی.»'''|منبع=زرین‌کوب،‌ بامداد اسلام،‌ ۱۳۶۹ش، ص۳۷.}}
{{جعبه نقل قول|عرض=۲۳۰px|اندازه قلم=14px|رنگ پس‌زمینه=#FFF9E7|تراز نقل قول=راست|نقل قول=[[عبدالحسین زرین‌کوب]]:{{-}}«اهل مکه پشیمان و وحشت‌زده ابوسفیان را به مدینه فرستادند تا محمد(ص) را از این آهنگ (حمله به مکه) منصرف دارند. اما دیگر دوران صلح گذشته بود و تا اهل مکه خبر شدند پیغمبر با ده هزار مسلمان خویش در ظرف یک هفته نزدیک دروازه شهرشان رسیده بود. مکه در مقابل وی مقاومت نکرد ... '''این بار محمد به عنوان فاتح اما باز مثل یک پیغمبر به شهر در آمد: بدون غارت بدون خونریزی.»'''|منبع=زرین‌کوب،‌ بامداد اسلام،‌ ۱۳۶۹ش، ص۳۷.}}


پس از آنکه پیامبر(ص) وارد مکه شد، عفو عمومی اعلام کرد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۵.</ref> پیامبر(ص) به فرماندهان خود دستور داد از جنگ و خونریزی پرهیز کنند و تنها با کسانی که قصد جنگ دارند، مقابله کنند.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۹۱ش، ص۴۶۰.</ref> [[سعد بن عباده|سَعد بن عُبادة]] که پرچم سپاه مسلمانان را در دست داشت با گفتنِ «الْيَوْمُ يَوْمُ الْمَلْحَمَة (یعنی: امروز روز انتقام است)» موجب هراس اهل مکه شد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۱.</ref> سخن سعد موجب ناراحتی پیامبر شد؛<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۴.</ref> ازاین‌رو پیامبر با بیانِ «الْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَة (یعنی: امروز، روز رحمت است)»<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پرچم سپاه را از او گرفت و به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰.</ref> یا فرزند سعد داد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پیامبر(ص) اهل مکه را به اسارت نگرفت و آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (به معنای آزادشدگان) خواند و آزاد کرد.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴.</ref> ازاین‌رو به ابوسفیان و اهل مکه، طلقاء می‌گفتند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> به گفته برخی پژوهشگران، تعبیر طلقاء بر نوعی بدنامی دلالت می‌کرد؛ چرا که مردم مکه با اکراه با پیامبر بیعت کردند.<ref>جوادی، «طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام»، ص۷.</ref> پیامبر در فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها را، جز [[سدانت کعبه|سِدانَت کعبه]] و [[سقایة الحاج|سِقایَةُ الحاجّ]] لغو کرد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۱۶.</ref>
پیامبر(ص) پس از آنکه وارد مکه شد، عفو عمومی اعلام کرد<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۵.</ref> و به فرماندهان خود دستور داد از جنگ و خونریزی پرهیز کنند و تنها با کسانی که قصد جنگ دارند، مقابله کنند.<ref>آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، ۱۳۹۱ش، ص۴۶۰.</ref> [[سعد بن عباده|سَعد بن عُباده]] که پرچم سپاه مسلمانان را در دست داشت با گفتنِ «الْيَوْمُ يَوْمُ الْمَلْحَمَة» (امروز روز انتقام است)، موجب هراس اهل مکه شد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۱.</ref> سخن سعد موجب ناراحتی پیامبر شد.<ref>سبحانی، فروغ ابدیت، ۱۳۸۵ش، ص۸۱۴.</ref> ازاین‌رو با بیانِ «الْيَوْمَ يَوْمُ الْمَرْحَمَة» (امروز روز رحمت است)،<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پرچم سپاه را از او گرفت و به [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]]<ref>شیخ مفید، الإرشاد، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۶۰.</ref> یا فرزند سعد داد.<ref>واقدی، مغازی، ۱۴۰۹ق، ج‌۲، ص‌۸۲۲.</ref> پیامبر(ص) اهل مکه را به اسارت نگرفت و آنان را [[طلقاء|طُلَقاء]] (به معنای آزادشدگان) خواند و آزاد کرد.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۸۴.</ref> ازاین‌رو به ابوسفیان و اهل مکه طُلَقاء می‌گفتند.<ref>طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> به گفته برخی پژوهشگران، تعبیر طُلَقاء بر نوعی بدنامی دلالت می‌کرد؛ چراکه مردم مکه با اکراه با پیامبر بیعت کردند.<ref>جوادی، «طلقاء و نقش آنان در تاریخ اسلام»، ص۷.</ref> پیامبر در فتح مکه همه پیمان‌ها، قراردادها و مقام‌ها را، جز [[سدانت کعبه|سِدانَت کعبه]] و [[سقایة الحاج|سِقایَةُالحاجّ]] لغو کرد.<ref>بلاذری، انساب الأشراف، ۱۴۰۰ق، ج۵، ص۱۶.</ref>


===استثناشدگان از عفو عمومی===
===استثناشدگان از عفو عمومی===
خط ۵۲: خط ۵۲:


'''مردان'''
'''مردان'''
*'''[[عکرمة بن ابی‌جهل|عِکْرِمَة بن ابی‌جَهْل]]:''' وی قبل از ورود مسلمانان از مکه گریخت، اما همسرش که قبلاً مسلمان شده بود، نزد پیامبر(ص) رفت و برای وی امان گرفت.<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵.</ref>
*'''[[عکرمة بن ابی‌جهل|عِکْرِمَة بن ابی‌جَهْل]]:''' وی قبل از ورود مسلمانان از مکه گریخت؛ اما همسرش که قبلاً مسلمان شده بود، نزد پیامبر(ص) رفت و برای وی امان گرفت.<ref>ابن‌جوزی، المنتظم، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۵.</ref>
*'''صَفْوان بن اُمَیّه:''' او از مکه گریخت، اما پس از آنکه عُمَیْر بن وَهْب برای او امان گرفت، نزد پیامبر بازگشت. وی از پیامبر دو ماه مهلت خواست تا اسلام بیاورد، پیامبر(ص) به او چهار ماه مهلت داد، سرانجام پس از مدتی اسلام آورد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳-۸۵۵.</ref>
*'''صَفْوان بن اُمَیّه:''' او از مکه گریخت؛ اما پس از آنکه عُمَیْر بن وَهْب برای او امان گرفت، نزد پیامبر بازگشت. وی از پیامبر دو ماه مهلت خواست تا اسلام بیاورد. پیامبر(ص) به او چهار ماه مهلت داد. سرانجام پس از مدتی اسلام آورد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۵۳-۸۵۵.</ref>
*'''عبدالله بن اَبی‌سَرْح:''' [[عثمان بن عفان|عُثمان بن عَفّان]] که برادر رضاعی او بود، برایش امان گرفت.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۶۳.</ref>
*'''عبدالله بن اَبی‌سَرْح:''' [[عثمان بن عفان|عُثمان بن عَفّان]] که برادر رضاعی او بود، برایش امان گرفت.<ref>بیهقی، دلائل النبوة، ۱۴۰۵ق، ج۵، ص۶۳.</ref>
*'''عبدالله بن خَطَل:''' وی بعد از اسلام آوردن، مسلمانی را به قتل رساند و مُرتَد شد.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۳۳.</ref> وی پس از فتح مکه به دست مسلمانان در کنار کعبه کشته شد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری،‌ ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۲۵۹.</ref>
*'''عبدالله بن خَطَل:''' وی بعد از اسلام آوردن، مسلمانی را به قتل رسانده و مُرتَد شده بود.<ref>مسعودی، التنبیه و الاشراف، دار الصاوی، ص۲۳۳.</ref> او پس از فتح مکه به دست مسلمانان در کنار کعبه کشته شد.<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری،‌ ۱۴۱۰ق، ج۷، ص۲۵۹.</ref>
*'''مقیس بن صباته:''' وی یکی از مسلمانان را به قتل رساند و مرتد شد. نمیله بن عبدالله کنانی وی را کشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۹-۵۰.</ref>
*'''مقیس بن صباته:''' وی یکی از مسلمانان را به قتل رسانده و مرتد شده بود. نمیلة بن عبدالله کنانی وی را کشت.<ref>بلاذری، فتوح البلدان، ۱۹۸۸م، ص۴۹-۵۰.</ref>
*'''وَحْشیّ بن حَرْب:''' او قاتل [[حمزة بن عبدالمطلب|حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب]] عموی پیامبر(ص) بود. پس از چندی نزد پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد.<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۶۴.</ref>
*'''وَحْشیّ بن حَرْب:''' او قاتل [[حمزة بن عبدالمطلب|حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب]] عموی پیامبر(ص) بود. پس از چندی نزد پیامبر(ص) آمد و مسلمان شد.<ref>ابن عبد البر، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۶۴.</ref>


'''زنان'''
'''زنان'''
*'''[[هند دختر عتبه|هِند دختر عُتْبَه]]:''' مادر معاویه که در جنگ اُحُد، شکم حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب را پاره کرد و جگر او را به دندان گرفت. او چهره خود را پوشاند و همراه زنان دیگر با پیامبر [[بیعت نساء|بیعت]] کرد و مسلمان شد.<ref>دیاربکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۹۴.</ref>
*'''[[هند دختر عتبه|هِند دختر عُتْبَه]]:''' او مادر معاویه بود که در جنگ اُحُد، شکم حَمزة بن عَبدالمُطَّلِب را پاره کرد و جگر او را به دندان گرفت. او چهره خود را پوشاند و همراه زنان دیگر با پیامبر [[بیعت نساء|بیعت]] کرد و مسلمان شد.<ref>دیاربکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۹۴.</ref>
*'''ساره کنیز عَمرو بن هِشام:''' وی پیش از حرکت سپاه اسلام برای مشرکان جاسوسی کرده بود.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۳۵۴.</ref> او در روز فتح مکه کشته شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۶۰.</ref>
*'''ساره کنیز عَمرو بن هِشام:''' وی پیش از حرکت سپاه اسلام برای مشرکان جاسوسی کرده بود.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۵۹م، ج۱، ص۳۵۴.</ref> او در روز فتح مکه کشته شد.<ref>واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۸۶۰.</ref>
*'''قَریبه و فَرْتَنا دو کنیز عبدالله بن خَطَل:''' این دو کنیز آوازه‌خوان بودند و پیامبر(ص) را با ترانه‌های خود هَجْو می‌کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۶۰.</ref> قَریبه کشته شد، اما فَرْتَنا ایمان آورد و تا زمان عثمان زنده بود.<ref>صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۲۵.</ref>
*'''قَریبه و فَرْتَنا دو کنیز عبدالله بن خَطَل:''' این دو کنیز آوازه‌خوان بودند و پیامبر(ص) را با ترانه‌های خود هَجْو می‌کردند.<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، دار صادر، ج۲، ص۶۰.</ref> قَریبه کشته شد، اما فَرْتَنا ایمان آورد و تا زمان عثمان زنده بود.<ref>صالحی شامی، سبل الهدی، ۱۴۱۴ق، ج۵، ص۲۲۵.</ref>
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش